
بیژن زنگنه: سال ۸۱ امیر قطر گفت به پارس جنوبی غبطه میخورم

بیژن زنگنه، وزیر پیشین نفت، در همایش توسعه و تدبیر که در چهارمین سال درگذشت اکبر ترکان برگزار شد با بیان اینکه سال ۸۱ امیر قطر به او گفته بود من به شما در پارس جنوبی غبطه میخورم، گفت: ما در چنین وضعیتی بودیم. سند چشم انداز در واقع این بود که ما جسارت کردیم که آرزوهای نسل خودمان را در قالب سند چشم انداز بنویسیم و بگوییم ما میخواهیم کشور اول منطقه از نظر اقتصادی، علمی و فناوری باشیم.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خبرآنلاین بیژن زنگنه، وزیر پیشین نفت، در همایش توسعه و تدبیر که در چهارمین سال درگذشت اکبر ترکان برگزار شد، با بیان اینکه یکی از سعادتهایی که من و هم نسلانم داشتیم دیدن آدمهای خوب مانند آقای ترکان بود، اظهار داشت: من با آقای ترکان و آقای کاظم پور هم سن بودیم. آن دو رفتند، من هم منتظرم، اما من خوشحالم که با اینکه در این سالها خیلی بدی و نامردی دیدم، اما خیلی انسانیت هم دیدم. انسانهای شریفی را دیدم که وارد دولت و مدیریت نشدند که جیب خودشان و جیب خویشان و فامیلاشان را پر کنند. آدمهایی نبودند که به خاطر اینکه جایی بهشان کارنمی دادند، وارد دولت شده باشند. اینها افراد بسیار با استعدادی بودند.
وی با بیان اینکه صدها سال بود ما چنین نسلی را در ایران در سطح مدیریت دولتی نداشتیم، افزود: هیچ کدام ما از اشراف نبودیم. پدرانمان، خانواده هایمان از اشراف نبودند. از همین مردم عادی بودیم و این نسل در حال انقراض است.
زنگنه ادامه داد: نمیخواهم تلخ صحبت کنم و به این دلیل هم این روزها اصلا صحبت نمیکنم، چون وقتی که صحبت میکنم همه تلخی را میکشم و بالا میآید. مدیریتها را ببینید که چه کسانی مدیر بودند! ما اشتباه زیاد کردیم، اما اشتباهاتی که چارهای نداشتیم و آن را فهمیدیم و گفتیم اشتباه کردیم و اصلاحش کردیم.
وی اضافه کرد: تمام تندرویهایی که اول انقلاب بود با روی کار آمدن سال ۶۷ آقای هاشمی کنار گذاشته شد و ما مسیر سازندگی و توسعه بی نظیر را برای کشور شروع کردیم که با آمدن آقای خاتمی به اوجش رسید. دیدگاههای غلط بود، اما دیدگاههای درست هم بود. اما دیدگاههای درست وجه غالب را در کشور داشت و جلو میرفت.
زنگنه با بیان اینکه سال ۸۱ امیر قطر به او گفته بود من به شما در پارس جنوبی غبطه میخورم، گفت: ما در چنین وضعیتی بودیم. سند چشم انداز در واقع این بود که ما جسارت کردیم که آرزوهای نسل خودمان را در قالب سند چشم انداز بنویسیم و بگوییم ما میخواهیم کشور اول منطقه از نظر اقتصادی، علمی و فناوری باشیم. نگفتیم سیاسی و فرهنگی، چون بلافاصله میگفتند همین الان هم اول هستیم. چیزهایی را گفتیم که شاخص داشت که نمیتوانستند آن را دستکاری کنند. هر کاری میکردیم شاخص داشت، ولی از سال ۱۳۸۴ سند به کلی کنار گذاشته شد و اصلا نگاه نشد.
وی افزود: معلوم است که ما نباید همه چیز را به دشمن بدهیم. شیطان انسان را گمراه میکند، اما خدا بهانهها و غفلتها را نمیپذیرد.
زنگنه تاکید کرد: ما هر اشتباهی میکنیم نباید به عامل خارجی نسبت بدهیم. عوامل درونی خودمان را باید ببینیم و اصلاح کنیم. دشمن هم میخواهد با ما دشمنی کند. اصلا هم قرار نیست دوستی کند، اما اگر ما درست عمل کنیم میتوانیم انسانهای خوبی باشیم. جامعه خوبی درست کنیم. آقای ترکان از نسلی بود که همه تعلقاتش برای عزت ایران و انسان میهن پرستی بود. به صراحت میگویم میهن پرست بود. ما بدون اینکه یک ریال پول داشته باشیم با قرض عسلویه را ساختیم. عسلویه را عشق ساخت. عشق ساخت ایران ساخت. اما این عشقها کم شده انو. عاشقها باید ایران را بسازند و فرزندانشان و من ناراحت این هست. همه ما میرویم، اما مهم این است که این راه عاشقانه زیستن و عاشقانه خدمت کردن و عاقلانه زیستن بماند.
وی با تاکید بر اینکه ترکان عشق به ایران و سربلندی ایران را داشت و ما اکنون این عشقها را کم داریم، خاطرنشان کرد: اوایل انقلاب به خیلیها میگفتند بیا فلان کار رو بپذیر میگفتن نمیتوانم، اما اکنون یک نفر نیست که به او بگویند کاری را سه یا چهار رده بالاتر بپذیر و نپذیرد. حتی بالاتر از توانش باشد. به همین دلیل میبینیم مدیر کلها وزیر میشوند.
زنگنه با بیان اینکه ترکان مدیری منصف بود یعنی اگر اشتباهی میکرد میگفت اشتباه کردیم، ادامه داد: ما اکنون خیلی این موضوع را لازم داریم و من بارها گفتهام جاهایی اشتباه کردیم. بد نیست. اگر آدم اشتباه کرده بگوید تا دیگران آن اشتباه را تکرار نکنند.
وی گفت: من خیلی متاسفم که این رفیق عزیز قبل از من فوت شد و همینطور حسین کاظم پور و من احساس میکنم چیزی از وجودم کم شده. ما مثل سیمرغیم درست است ضعیف میشویم، اما سیمرغ هیچ وقت نمیمیرد تا ایران هست سیمرغ هم هست. سیمرغ نماد ماندگاری ایران، نماد خردورزان گوشهگیر و کنار گذاشته شده است که دلشان برای ایران میتپد و از همه وجودشان برای ایران میزنند. ما مثل سیمرغیم و باید بمانیم و ایران هم ماندنی است.