جوانی در مدیریت؛ فرصت یا تهدید؟

بدنه دولت به شدت نیازمند تجدید قواست. یک نیروی جوان، با ذهنی آزاد از بدهبستانهای سنتی، میتواند تصمیماتی بگیرد که دیگران از اتخاذ آن ناتوان ماندهاند.
به گزارش اقتصادآنلاین، علیرضا رحیمی، دبیر شورای عالی جوانان و نوجوانان کشور در یادداشتی نوشت: در هفتههای اخیر، بحثها درباره انتخاب وزیر جدید اقتصاد بیش از آنکه حول سیاستهای کلان یا رویکردهای تخصصی متمرکز باشد، به مسئله سن و سال فرد پیشنهادی گره خورده است. این اتفاق، اگرچه شاید در نگاه نخست طبیعی بهنظر برسد، اما در لایهای عمیقتر، پرسشی جدیتر را پیش میکشد: آیا ما هنوز در ذهن خود، جوانی را برابر با ناپختگی و بیتجربگی میدانیم؟
واقعیت این است که اقتصاد امروز ایران، نیازمند مدیرانی است که درک تازهای از شرایط جهانی، چابکی در تصمیمگیری و شهامت در اصلاح ساختارهای فرسوده داشته باشند. کسانی که نه صرفاً تداومدهنده وضع موجود، بلکه معمار آیندهای متفاوت باشند. حال اگر فردی با این ویژگیها، در دهه چهارم زندگی خود قرار دارد، آیا باید صرفاً به دلیل سن پایینترش، از دایره انتخاب خارج شود؟
ما باید از قضا بهدنبال کسانی باشیم که شجاعت به چالش کشیدن میراثهای ناکارآمد را دارند. نسل جوان امروز، برخلاف گذشته، با نگاهی بینالمللی، تحصیلات تخصصی، تجربههای حرفهای متنوع، و آشنایی با فناوری و روندهای جهانی پا به میدان میگذارد. این نسل، نه تنها آماده پذیرش مسئولیت است، بلکه در بسیاری موارد، خود حامل ایدههای نجاتبخش و تحولآفرین است.
در بسیاری از کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، همین نگاه موجب شده که جوانترین وزیران، سکاندار حساسترین وزارتخانهها شوند. اما در ایران، هنوز هم بهجای گفتوگو درباره برنامه، تخصص، یا توان تیمسازی، نخستین سوال این است که “چند سالش است؟ ”
جوان بودن، اگر با بلوغ فکری و برنامهریزی همراه باشد، نه تنها یک ضعف نیست بلکه موهبتی استراتژیک است. از زاویه تجربه مدیریتی، فردی که طی سالها در قلب سیاستگذاریهای اقتصادی، دانشگاهی و نهادی حضور داشته، به اندازه کافی پخته است. او میداند کشور با چه چالشهایی مواجه است، و از قضا، چون تازهنفس است، هنوز انگیزه اصلاح و انرژی اقدام دارد.
بدنه دولت به شدت نیازمند تجدید قواست. یک نیروی جوان، با ذهنی آزاد از بدهبستانهای سنتی، میتواند تصمیماتی بگیرد که دیگران از اتخاذ آن ناتوان ماندهاند. اصلاح نظام مالیاتی، شفافسازی هزینههای دولت، حمایت هوشمند از تولید و بهروزرسانی ساختارهای بانکی، همگی نیاز به فردی دارند که هم تخصص فنی داشته باشد، هم نقشه ذهنی بینالمللی، هم شجاعت عبور از خط قرمزهای غیرکارآمد.
باور کنیم که زمان پوستاندازی مدیریت اقتصادی فرا رسیده. امروز، دیگر فقط افزایش تجربه کفایت نمیکند؛ افزایش بصیرت، جسارت و سرعت هم لازم است. کشوری که ۷۰ درصد جمعیت آن زیر ۴۰ سال دارد، نمیتواند همه بارهای اصلی را بر دوش مدیران سالخورده بگذارد. ترکیب تجربه و جوانی، راز تابآوری دولتهای هوشمند و نوآور در دنیای امروز است.
بهعنوان نمایندهای از جامعه جوان کشور، و کسی که سالها در حوزه سیاستگذاری جوانان فعالیت کرده، با قاطعیت میگویم: اعتماد به نسل جوان یک ریسک نیست، یک انتخاب ضروری است. اگر مدیر پیشنهادی برای وزارت اقتصاد، فردی متخصص، آگاه و با سابقهای روشن در میدان سیاستگذاری اقتصادی کشور است، پس جوان بودنش نه ایراد، که یک امتیاز جدی است.
نباید با خطکش سن، فرصتهای آینده را بسنجیم. وقت آن است که نگاهمان را عوض کنیم؛ مدیریت جسور، علمی و جوان میتواند دقیقا همان چیزی باشد که اقتصاد ما برای نجات به آن نیاز دارد.