
بازدارندگی در سایه موشک/ جنگ هند و پاکستان گسترده میشود؟

در پاسخ به حمله تروریستی در کشمیر، هند مواضعی در خاک پاکستان را هدف قرار داد و از «ضربه دقیق و محدود» سخن گفت. این اقدام، پرسشهایی درباره بازدارندگی، خطر درگیری تمامعیار و آینده روابط دو کشور برانگیخته است.
به گزارش اقتصاد آنلاین، در نخستین ساعات روز چهارشنبه، دو هفته پس از حملهای خونین در کشمیر که به کشته شدن دهها تن انجامید، موشکهای هند به سمت اهدافی در خاک پاکستان شلیک شدند. به گفته مقامات پاکستانی، این حملات پنج نقطه را هدف قرار دادند؛ سه مکان در کشمیر تحت کنترل پاکستان و دو شهر در ایالت پنجاب. دولت هند نیز اعلام کرد که نه مکان را مورد اصابت قرار داده است. این حمله هوایی، بزرگترین عملیات هوایی هند علیه پاکستان در بیش از پنج دهه اخیر بهشمار میآید.
واکنش پاکستان سریع و شدید بود. نیروهای این کشور با توپخانه و راکت به مواضع هند در امتداد خط کنترل، که منطقه مورد مناقشه کشمیر را از هم جدا میکند، پاسخ دادند. ساعاتی پیش از حمله، نشانههای آمادهسازی هند برای نبرد آشکار شده بود: تمرینات دفاع غیرنظامی، قطع برق در دهلینو، و آغاز رزمایشی گسترده در مرزهای غربی.
هرچند هند پیش از این اقدام، گامهای غیرنظامی نظیر تعلیق معاهده آبهای سند و تلاش برای انزوای دیپلماتیک پاکستان نیز برداشته بود، اما در نهایت تصمیم گرفت برای بازگرداندن بازدارندگی، به گزینه نظامی متوسل شود. این انتخاب، پرسشهایی جدی درباره راهبرد امنیتی هند و پیامدهای آن در روابط پرتنش با پاکستان برانگیخته است.
سه ویژگی کلیدی این حمله قابلتوجه است. نخست، استفاده از خاک هند برای پرتاب موشکهاست. برخلاف عملیات سال ۲۰۱۹ که در آن یک جنگنده هندی سرنگون شد و خلبانش به اسارت درآمد، این بار نیروی هوایی هند از داخل قلمرو خود اقدام به شلیک موشکهای دوربرد کرده است. رسانههای هندی از استفاده از موشکهای کروز «اسکالپ» و بمبهای هوشمند «همر» توسط جنگندههای رافال فرانسوی خبر دادهاند. بهعلاوه، ارتش و نیروی دریایی هند نیز در عملیات نقش داشتهاند.
نکته دوم، هدف قرار دادن مناطقی در پنجاب پاکستان، خارج از قلمرو مورد مناقشه کشمیر است. از جمله شهر مریدکه، در نزدیکی لاهور، که محل استقرار یکی از پایگاههای گروه «لشکر طیبه» است؛ گروهی شبهنظامی که هند آن را مسئول حمله اخیر در کشمیر میداند و مدعی است با سازمان اطلاعات نظامی پاکستان روابط نزدیکی دارد.
در نهایت، سومین ویژگی حمله، تلاش آشکار هند برای جلوگیری از تشدید بحران است. دهلی اعلام کرده که حملاتش «محدود، حسابشده و غیرتشدیدکننده» بودهاند و تنها «کمپهای تروریستی شناختهشده» را هدف گرفتهاند. از حمله به اهداف غیرنظامی، اقتصادی یا نیروهای مسلح پاکستان پرهیز شده است. این اقدام، نشانهای از تمایل هند برای ارائه یک مسیر خروج دیپلماتیک به پاکستان تعبیر شده است.
بازدارندگی یا تحریک؟ محاسبات راهبردی هند در مقابل پاکستان
حمله اخیر هند، بار دیگر این پرسش را پیش روی تحلیلگران گذاشته است: آیا این اقدامات بازدارندهاند یا میتوانند به تشدید تنشها و حتی جنگ منجر شوند؟ از دید دولت نارندرا مودی، پاسخ روشن است. هند با حملهای حسابشده نشان داد که حاضر است از قدرت نظامی خود برای دفاع از منافعش استفاده کند، بدون آنکه وارد جنگ تمامعیار شود. به گفته یکی از مقامات بلندپایه امنیت ملی هند، «ما نشان دادیم که باج نمیدهیم. هدف ما تنبیه عاملان حمله بود، نه تحریک پاکستان به درگیری گسترده.»
این منطق، اما با تردیدهایی همراه است. گروههای شبهنظامی فعال در پاکستان، بهویژه لشکر طیبه و جیش محمد، از پوشش نسبی ارتش پاکستان برخوردارند و گاه بهعنوان ابزار سیاست منطقهای اسلامآباد عمل میکنند. اگر هند بخواهد هر حملهای را با پاسخ نظامی تلافی کند، احتمال بالا رفتن تنش بهصورت خطرناکی افزایش مییابد. بهویژه آنکه هر دو کشور به تسلیحات هستهای مجهزند و تجربه تاریخی نشان داده که حتی درگیریهای محدود نیز میتوانند بهسرعت از کنترل خارج شوند.
در حمله ۲۰۱۹ که پس از حمله انتحاری پولواما رخ داد، هند مواضع گروه جیش محمد را در بالاکوت بمباران کرد. پاکستان در پاسخ، جنگندههایی را به حریم هوایی هند فرستاد. درگیری هوایی بین دو کشور منجر به سرنگونی یک جنگنده هندی شد و خلبان آن تا مدت کوتاهی در اسارت پاکستان بود. با این حال، هر دو طرف از گسترش بحران پرهیز کردند و در نهایت، تنشها فروکش کرد. برخی تحلیلگران معتقدند هند از آن تجربه آموخته و اینبار با دقت بیشتری اقدام کرده تا از سناریوی مشابهی جلوگیری شود.
همزمان، نقش ناظران بینالمللی نیز در مهار بحران پررنگ است. ایالات متحده، بریتانیا، روسیه و چین، چهار قدرتی که با هر دو کشور روابط نزدیکی دارند، بهسرعت خواستار خویشتنداری شدند. آمریکا از «حق هند برای دفاع از خود در برابر تروریسم» حمایت کرد، اما همزمان نسبت به خطر درگیری هشدار داد. چین نیز که متحد نزدیک پاکستان است، اسلامآباد را به «پاسخ متناسب» دعوت کرد.
در داخل هند، واکنش افکار عمومی متفاوت بوده است. هواداران حزب حاکم، این حمله را نشانهای از قدرتنمایی ملی و «عزم دولت در مقابله با تروریسم» تلقی کردهاند. در مقابل، برخی منتقدان هشدار دادهاند که استفاده مکرر از پاسخهای نظامی میتواند هند را وارد چرخهای از خشونت بیپایان کند. بهویژه آنکه نشانهای دال بر کاهش فعالیت گروههای شبهنظامی در پاکستان مشاهده نمیشود و عملیاتهای مشابه ممکن است در آینده تکرار شوند.
در سطح دیپلماتیک نیز، هند همچنان بهدنبال منزوی ساختن پاکستان است. تلاشهایی برای تحت فشار قرار دادن گروه ویژه اقدام مالی (FATF) برای حفظ پاکستان در فهرست خاکستری جریان دارد، و مذاکرات منطقهای در سازمان همکاری شانگهای نیز با هدف به حاشیه راندن اسلامآباد دنبال میشود.
چشمانداز مبهم؛ خطرات در افق و انتخابهای دشوار
با وجود فروکش کردن نسبی بحران، چشمانداز روابط هند و پاکستان همچنان ناپایدار و مبهم است. هیچکدام از طرفین آمادگی یا تمایل آشکاری برای گفتوگوی جدی نشان ندادهاند. هند تأکید میکند که مذاکره تنها زمانی ممکن است که اسلامآباد «بهطور کامل از حمایت از تروریسم دست بردارد». در مقابل، پاکستان هند را متهم میکند که با «سیاستهای سرکوبگرانه» در کشمیر، ریشه ناآرامیها را خود ایجاد میکند و سپس اسلامآباد را مقصر جلوه میدهد.
در این میان، وضعیت در کشمیر نیز بار دیگر بحرانی شده است. پس از حمله اخیر، دهها نفر در این منطقه بازداشت شدهاند و تدابیر امنیتی سختگیرانهای اعمال شده است. قطعی اینترنت، حضور گسترده نیروهای نظامی و محدودیت در رفتوآمد، یادآور وضعیت پس از لغو خودمختاری ایالت جامو و کشمیر در سال ۲۰۱۹ است. گروههای حقوق بشری هشدار دادهاند که سرکوب آزادیها میتواند به افراطگرایی بیشتر منجر شود و راهحل بلندمدتی برای بحران ارائه نمیدهد.
از منظر راهبردی، هند با دوراهی دشواری مواجه است. از یکسو، دولت مودی میخواهد نشان دهد که امنیت ملی را جدی میگیرد و در برابر تهدیدات مماشات نمیکند. از سوی دیگر، ادامه این مسیر ممکن است به رویاروییهای نظامی پرهزینهتری منجر شود؛ بهویژه آنکه پاکستان نیز تحت فشار داخلی قرار دارد تا در برابر حملات هند واکنش نشان دهد. تداوم این وضعیت میتواند منطقه را وارد چرخهای از اقدام و واکنش کند که مهار آن دشوار خواهد بود.
علاوه بر این، نقش سیاست داخلی در هر دو کشور را نیز نمیتوان نادیده گرفت. در هند، دولت مودی در آستانه انتخابات ایالتی و احتمالاً پارلمانی قرار دارد و نمایش اقتدار ملی میتواند به تقویت جایگاه حزب بهاراتیا جاناتا کمک کند. در پاکستان نیز ارتش همواره نقشی محوری در سیاست خارجی ایفا کرده و رویکرد سختگیرانه نسبت به هند، میتواند حمایت گروههای مذهبی و ملیگرا را تقویت کند. در چنین فضایی، فضا برای دیپلماسی واقعی بسیار تنگ شده است.
با وجود این، برخی دیپلماتهای پیشین و کارشناسان امنیتی بر لزوم ایجاد یک سازوکار ارتباطی پایدار بین دو کشور تأکید دارند. خطوط تماس مستقیم بین فرماندهان نظامی، بازگشت به مذاکرات امنیتی منطقهای و تقویت نظارت بینالمللی بر فعالیت گروههای افراطی، از جمله پیشنهادهایی است که میتواند به کاهش تنش کمک کند. با این حال، در فضای بیاعتمادی فعلی، تحقق این پیشنهادها بسیار دشوار به نظر میرسد.
در نهایت، بحران اخیر یادآوری تلخی بود از اینکه رابطه میان دو قدرت هستهای در جنوب آسیا تا چه اندازه میتواند شکننده باشد. بدون سازوکارهای اعتمادساز، بدون گفتوگوی معنادار، و بدون برخورد ریشهای با رادیکالیسم مذهبی و افراطگرایی، هر حادثهای میتواند جرقه یک درگیری بزرگتر باشد. سؤال اصلی این است: آیا رهبران دو کشور پیش از آنکه خیلی دیر شود، به این واقعیت تن خواهند داد؟