پول زور نمیدهیم / ۲۶ مذاکره همزمان برای جذب شریک خارجی در حال انجام است
قرارداد توتال امضا شد، اما هنوز دغدغه و نگرانی دلواپسان نسبت به آن تمام نشده است. هر روز از سویی علیه آن سخن میگویند و به آن میتازند، اما امیرحسین زمانینیا، معاون امور بینالملل وزارت نفت، در گفتوگویش میگوید همه این اظهارنظرها جنبه شخصی دارد و نه ملی.
او اینگونه حملات را اینطور تعبیر میکند: «آقای زنگنه بهعنوان شخصی که موفق شد و این قرارداد را به ثمر رساند، مورد توجه افکار عمومی و هیئت دولت قرار میگیرد. دو، سه سال شبانهروزی این مسئله هدایت شده تا به اینجا رسیده و یک عده نمیخواهند این موفقیت را ببینند. این موفقیت را شخصی میبینند. در حالیکه این موفقیت کشور و صنعت نفت کشور است، نه موفقیت شخصی آقای زنگنه.» تأکید میکند این حرفها سیاسی است و این منتقدان صرفا قصد جلب توجه دارند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، معاون امور بینالملل وزیر نفت معتقد است با اینکه توتال نیازی به اجازه اوفک ندارد، اما در عین حال به دلیل سرمایهگذاری دانهدرشت خود، حتما بهصورت غیررسمی گفتوگویی با آمریکا داشته است. درنهایت امضای این قرارداد ثابت کرد آمریکاییها دیگر نمیتوانند کاری کنند. او در عین حال در این گفتوگو از تغییر شرایط ایران داد سخن میدهد. میگوید دیگر پول زور نخواهیم داد و هزینههای پسابرجام، تقریبا یکسوم شده است. زمانینیا از ٢٦،٢٥ قراردادی خبر میدهد که بهصورت موازی در جریان است و تا پایان سال جاری ١٠ تا ١٥ مذاکره به قرارداد منتهی خواهد شد.
با توجه به انعقاد قرارداد توتال بهعنوان غول نفتی با ایران، پیشبینی شما از رفتار سرمایهگذاران خارجی برای ورود به ایران چیست؟
در بحثهای سیاست داخلی ما همیشه این نکته بوده که عدهای میگویند سرمایهگذاری خارجی چرا ضروری است و ما به اندازه کافی سرمایه برای این کار داریم. به نظرم این گفته سادهکردن مسئله است. سرمایهگذاری خارجی وقتی محقق میشود که سرمایهگذاری داخلی انجام شده باشد. هیچ سرمایهگذار خارجی حاضر نیست در کشور دیگری سرمایهگذاری کند اگر اتباع آن کشور خودشان سرمایهگذاری نکنند. بنابراین در این رقابت بسیار شدید بین کشورهای در حال توسعه برای جذب سرمایه خارجی، آنهایی موفقترند که بتوانند سرمایه داخلی را جذب کنند. تا زمانیکه سرمایهگذاری داخلی انجام نشود سرمایهگذاری خارجی به طریق اولی انجام نمیشود. اینکه بعد از ١٢ سال توانستهایم سرمایهگذاری خارجی جذب کنیم، جالب است، اما کاملا معمولی است. برای ما جالب است چون به دلایل سیاسی، ١٢ سال نتوانستیم این کار را بکنیم. بعد از برجام که تحریمها مرتفع شد، به صورت کشوری عادی و معمولی در شرایط نرمال کار میکنیم و به خاطر جذابیتهای ایران که شامل اقتصاد متنوع، نیروی کار آموزشدیده و باسواد، مبنای مهندسی خیلی خوب و الحمدلله سرمایههای خدادادی زیاد است، در رقابت برای جذب سرمایه خارجی موفق شدیم. برجام این امکان را به ما داده که بتوانیم با دیگران رقابت کنیم.
اما سایه رفتارها و تهدیدهای آمریکا همچنان هست.
بله. دنیا یک کاسه خوب گیلاس نیست که بهراحتی خورده شود و همیشه چالشهایی هست. حدود دو سال بعد از برجام این اولین قرارداد ماست که به سرانجام رسیده است. مذاکرات دیگری هم در جریان است. حدود ٢٥ مذاکره برای پروژههای مختلف در جریان است. این مذاکرات ١٨ ماه طول کشیده تا به عقد قرارداد منتهی شده و برای یک قرارداد نفتی زمانی طبیعی است. قرارداد با توتال در شرایط عادی و معمولی است، منتها چون ما تا به حال شرایط عادی نداشتیم برایمان جالب است که توانستهایم در فضای بعد از برجام به نتیجه برسیم. نکته کلیدی من این است که برجام، این فرصت را به کشور داده که بتواند با دیگران که به دنبال جذب سرمایه خارجی هستند، رقابت کند و وزارت نفت و شرکت ملی نفت توانستند از این فرصت استفاده و در شرایطی عادیشده این قرارداد را منعقد کنند. به خاطر شرایط سیاسی داخلی و بینالمللی انعقاد این قرارداد برای ما جالب است، چراکه کره، ژاپن و خیلی از کشورهای اروپایی که شرکتهایشان با ما مذاکره میکنند، تحت تأثیر فضای بینالمللی مسموم هستند. این امر انعقاد این قرارداد را مهمتر از آنچه هست، جلوه میدهد. این فضای مسموم همان شرایط سیاسی حاکم بر منطقه و ایران و انتخاب آقای ترامپ است. این قرارداد برای ما تازه است، چون ١٢ سال چنین موردی را نداشتهایم و توانستهایم موفق به انجام این کار شویم. هر قرارداد یکسری ریسک دارد. بخشی از ریسکها فنی هستند مثل اینکه بهعنوان نمونه، پروژه و منبع چه باشد و چطور استخراج شود و در کنار آن، یکسری ریسکها هم اقتصادی و سیاسی است. تمام ریسکهای موجود به وسیله توتال و CNPCI (شرکت چینی) لحاظ شده و وکلا و تحلیلگران همه این ریسکها را تبدیل به رقم میکنند که آیا چنین قراردادی با توجه به همه ریسکهای موجود، ارزش این کار را دارد یا نه. شرکتهای معتبر دیگر بینالمللی آسیایی و اروپایی میبینند شرکت بزرگ بینالمللی مثل توتال ریسک این کار را تجزیه و تحلیل کرده و پذیرفته. توتال از نظر بقیه شرکتهای بینالمللی قابل اعتماد است و قراردادش با ایران نشان میدهد که شرایط ما خوب است. این قرارداد، به بقیه شرکتها کمک میکند بگویند توتال که این ریسک را پذیرفته ما هم میتوانیم چنین کاری انجام دهیم.
در مذاکرات با شرکتهای دیگر مطرح نکرده بودند که اگر غول نفتی مذاکره داشته باشد و بپذیرد، ما هم خواهیم پذیرفت؟
در مذاکره همهچیز بیان نمیشود اما به صورت غیررسمی همه میگویند اگر توتال و شرکتهای بزرگ نفتی آمریکایی و انگلیسی بیایند، چنین اتفاقی، کمک میکند که راه باز شود و برای این کار احساس راحتی کنند. چون این قرارداد بزرگ و معمولی بعد از ١٢ سال است، شک نکنید بیش از اندازه خودش در دینامیک جذب سرمایهگذاری خارجی و مشارکت شرکتهای دیگر تأثیرگذار خواهد بود.
پیشبینی شما از عکسالعمل آمریکا نسبت به انعقاد چنین قراردادی چیست؟
حق انتخابهای کشورها نامحدود نیست. آمریکا هم یکسری انتخابها دارد. آمریکا برجام را انتخاب کرده و متعهد به عملکردن به آن است. برجام به آمریکا چنین امکان یا فرصتی را نمیدهد که با چنین معاملاتی مخالفت کند و اگر این کار را کند، نقض برجام کرده است.
نه اینکه حرکت رسمی انجام دهد چون دستوپایش بسته است، اما همان اظهارنظرها نمیتواند اثرگذار باشد؟
عملا دیدید که نمیتواند. توتال مدیریت ریسک کرده و مطمئنا عکسالعمل آمریکا را هم در نظر گرفته و اقدام کرده. برجام چنین اجازهای به آمریکا نمیدهد.
یعنی آمریکا سکوت خواهد کرد؟
خیر ممکن است ناسزا بگوید یا شعار دهد، اما کسی اهمیت نمیدهد. دکتر روحانی پیشتر میگفتند اگر آمریکا با برجام مخالفت کند منزوی خواهد شد، همانطور که در شعار مخالفت میکند اما نمیتواند عملا مخالفت کند و درواقع خودش را منزوی میکند. بنابراین استحکام و اهمیت برجام اینجاست که به آمریکا فرصت مخالفت را نمیدهد.
اثباتکننده این ادعای من، آن است که توتال با مدیریت ریسکش نشان داد آمریکاییها نمیتوانند کاری کنند.
با این اوصاف با انعقاد این قرارداد، به جواب دیگری هم رسیدیم.
بله. توتال شرکت بزرگی است. قطعا این شرکت با آمریکا، به صورت غیررسمیتر این مسائل را با هم چک میکنند. به نظرم حتما توتال با آمریکاییها مشورت کرده است. بعید میدانم شرکت بزرگی مثل توتال با همه احتیاطی که برای مدیریت ریسک میکند، بهصورت غیررسمی با آمریکا چک نکرده باشد. نیازی به مجوز اوفک نداشتند، چون تحریمها بر مبنای برجام برداشته شده اما چون قرار است پول بیاورند باید هرجور که لازم است بهصورت رسمی و غیررسمی همه جوانب را بسنجند.
عربستان بهعنوان کشوری در منطقه که مخالفت عیان با ایران دارد و کشوری که در صنعت نفت، رقیب ایران است، نسبت به قراردادهای بزرگ ما بهویژه در این صنعت و بهطور مشخص توتال، چه عکسالعملی خواهد داشت؟
شکی نیست که عربستان سعی در محدودکردن نفوذ ایران دارد، اما کشورها حق انتخابشان نامحدود نیست. ایران کشور بزرگ منطقه است و کشوری نیست که بهراحتی بتوان با آن مخالفت کرد و مانع از انجام چنین قرارداد نفتیای شد. عربستان هم کشور بزرگ و مهم عربی است اما هرکس در جایگاه خودش. ما احساس منفی نسبت به این قرارداد از جانب عربستان نداریم. عربستان در جاهای مختلفی سعی کرده در تمام موارد ازجمله صنعت نفت و گاز، انتخابهای ما را محدود کند اما در این زمینه توفیق زیادی ندارد. آن هم به خاطر پتانسیلهایی که ما داریم؛ ازجمله اقتصاد متنوع و بیس مهندسی بسیار خوب که با خیلی از کشورهای تولیدکننده نفت قابل مقایسه نیست. در سالهای تحریم از نظر مهندسی و علمی پیشرفت بسیار زیادی کردیم و برای شرکتهای بزرگ نفتی و گازی این رخداد، قابل شناسایی و امتیاز بزرگی است که ما داریم و دیگران ازجمله عربستان ندارند.
شما در وزارت خارجه هم بودید؛ منظورم فراتر از این اقتصاد است.
من بحث سیاسی نمیکنم. هیچ نگرانی سیاسی از بابت عربستان ندارم. در عربستان یک بههمریختگی سیاسی وجود دارد. این کشور شکستهای مختلف استراتژیکی از عراق گرفته تا بحرین، سوریه و لبنان خورده و فعلا عدم هماهنگی در عربستان وجود دارد و به نظرم، جایگاه خودش را پیدا میکند. شرایط اقتضا کرده با سیاستهایی که نظام داشته، موفقیتهای استراتژیک زیادی در منطقه داشته باشیم. عربستان به دنبال این است که جایگاه بیشتری از آنچه دارد به دست بیاورد. بالاخره در منطقه بالانس به وجود خواهد آمد. عربستان باید مشکلاتش را حل کند. نمیخواهم تحقیرآمیز صحبت کنم اما نباید ایران را با عربستان و مسائل بقیه کشورهای منطقه ازجمله امارات و کویت مقایسه کنیم. ما کشور باتمدن منطقه هستیم و جمعیت و فرهنگ و سابقهمان طوری است که باید در حد خودمان صحبت کنیم و آنها هم متوجه این موضوع هستند. این کشورها همسایههای ما و قابل احترام هستند اما هرکس باید متوجه جایگاه خودش باشد.
توتال اشاره داشت به اینکه خودمان را به گاز محدود نخواهیم کرد و وارد نفت و پتروشیمی هم خواهیم شد. مذاکرات در این زمینه چطور پیش میرود؟
چهار مذاکره در پتروشیمی به موازات هم، در حال انجام است و خیلی خوب هم پیش میرود. توتال در مورد سه واحد پلیاتیلن و یک واحد اتیلن صحبت میکند که جمعا حدود ١,٥ تا دو میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد و امیدوارم تا شش ماه دیگر به نتیجه برسیم. از این به بعد شاهد سرعت کارها در نفت خواهید بود. نهفقط به دلیل قرارداد با توتال، بلکه به دلیل رشد و روند مذاکراتی که از بعد از برجام شروع شده بود و باید کمکم به نتیجه برسند. حالا چون توتال انجام شده تکانهای هم به آنها خواهد داد اما روند طبیعی این مذاکرات این است که از این به بعد به نتیجه برسند.
بعد از توتال منتظر کجا باید باشیم؟
نمیتوانم نام ببرم، اما ٢٥، ٢٦ مذاکراه به صورت موازی برای جذب شریک خارجی در جریان است که تا آخر سال جاری حداقل ١٠، ١٥ مورد به نتیجه خواهند رسید.
پرداختها به توتال چطور خواهد بود؟ کارشناسان میگویند گاز مثل نفت نیست و نمیتوانیم در قالب پرداخت از طریق صادرات و فروش، آن را تسویه کنیم.
چرا؟
چون به هر حال گاز بیشتر مصرف داخلی دارد و کمتر صادر میکنیم.
مگر گاز را صادر نمیکنیم؟ گاز هم قیمتی دارد.
یعنی قرار است پرداختها به توتال هم از محل درآمدهای صادرات باشد؟
از محل محصولی که تولید میشود و آن محصول قیمتی دارد، بازپرداخت انجام میشود. الان گاز را به ترکیه میفرستیم و در مورد عراق هم کار را شروع کردهایم. در مورد عمان هم امسال احتمالا به نتیجه میرسیم. به جمهوریآذربایجان و ارمنستان هم گاز صادر میکنیم، الان میزان گازی که تولید میکردیم را در داخل هم مصرف میکردیم، اما از این به بعد گاز برای صادرات خواهیم داشت. روی ایرانالانجی هم کار میکنیم و از این به بعد گاز برای صادراتِ جدی خواهیم داشت. تا دو سال دیگر باید ٥٠ میلیون مترمکعب گاز به عراق بدهیم و همین میزان هم به عمان. همه اینها قیمت دارد. گازی که به پتروشیمی میفروشیم قیمت دارد. نکته مهم اینکه در قراردادهای بیع متقابل بازپرداخت سرمایهگذاری سه، چهارساله بود و در قراردادهای جدید، ١٠ساله است و هزینههای کار هم در این پروژه در مقایسه با بقیه فازهای پارس جنوبی کمی ارزانتر است، چون در شرایط بعد از برجام هستیم و دیگر پول زور نمیدهیم. پول به قیمت بازار خواهیم داد. این ارقام نشان میدهد هزینهها، تقریبا یکسوم ارزانتر است.
همان روزی که قرارداد توتال نهایی شد، برخی از منتقدان مانند زاکانی گفتند آتشبس، بس است و باید وارد عمل شد. نگرانند که این قراردادها محرمانه است و جزئیات بیان نمیشود و همین برای ایران خطرناک است. پاسخ شما به این منتقدان چیست؟
تصور نمیکنم اطلاعات توتال در مورد پارس جنوبی از ما کمتر باشد. بعد از اینکه اینجا کار کرده در قطر هم کار کرده و اطلاعات توتال از شرکت ملی نفت ما و قطر بعید نیست که بیشتر باشد. حرف از قرارداد محرمانگی کمی ظاهرسازی عدهای است که انتقاد میکنند و برای عامه مردم مثل «مار»کشیدن به جای نوشتن «مار» است. وقتی توتال در ایران کار میکرد، بعد از ایران به طرف قطر رفت، آیا قطریها این شرکت را به خیانت متهم کرده بودند؟ نه. در قراردادی که چند صد صفحه است و ١٤ ضمیمه دارد، همه این موارد پیشبینی شده و اگر یکی از منتقدان واقعا آن را خوانده باشند، این حرفها را نمیزنند. این حرفها سیاسی و به قصد جلب توجه است، ولی حتما منفعت ملی ما با این حرفها تأمین نمیشود. این قرارداد چندین جا دیده و تصویب شده؛ ازجمله هیئت هفتنفره. نمایندگان کل نظام در این هیئت حضور داشتند. درواقع کل نظام با جزئیات، قرارداد را دیده و تصویب کردهاند. چنین ادعاهایی نشان میدهد موضوع حتما منافع ملی نیست.
چرا اینقدر هیاهو میکنند در صورتی که ما همگی در یک کشتی هستیم و اگر یکسری سرمایهگذاریها انجام نشود، همه با هم ضرر خواهیم کرد. اصرار به این مسائل به چه دلیل است؟
به نظرم شخصی است. به خاطر اینکه مانع از پیشرفت شوند. آقای زنگنه بهعنوان شخصی که موفق شد و این قرارداد را به ثمر رساند، مورد توجه افکار عمومی و هیئت دولت قرار میگیرد. دو، سه سال شبانهروزی این مسئله هدایت شده تا به اینجا رسیده و یک عده نمیخواهند این موفقیت را ببینند. این موفقیت را شخصی میبینند. در حالیکه این موفقیت کشور و صنعت نفت کشور است نه موفقیت شخصی آقای زنگنه. ما حدود ١١٠ سال سابقه کار صنعتی نفتی داریم، منتها تولید کشور را با حجم ذخایر نفتی کشور مقایسه کنید؛ از همه دنیا عقبتر هستیم. ما بیشترین ذخایر گاز دنیا را داریم اما در بازار جهانی گاز، چقدر حضور داریم؟ به خاطر حرفهای سیاسی یک عده مانع پیشرفت صنعت کشور میشوند.
برآورد شما از مذاکرات بعد از توتال چیست؟
٣٠ نفر از همکاران ما در مذاکرات فنی و تجاری فعال بودند و خیلی خوب هم روی آن کار کردند. به همین خاطر مذاکرات برمبنای الگوی جدید قراردادها روان شده و قرارداد بعدی بهمراتب راحتتر خواهد بود. به همین دلیل مهندس زنگنه بعد از امضای قرارداد با توتال، این افراد را به آقای رئیسجمهور معرفی کرد. این تجربه فوقالعادهای است و این افراد، ٣٠ سال دیگر میتوانند این کار را انجام دهند. نگاه آیندهنگرانه آقای زنگنه بوده. او با وجود برخی مخالفتهای درونسازمانی، این کار را به نتیجه رسانده. همیشه در برابر چنین ابتکاراتی مخالفتهایی در سازمانها وجود دارد. جالب است بدانید یکی از شکایتها در وزارت نفت این است که چرا تا این حد به جوانها پروبال میدهند.
از توتال که بگذریم، چرا سواپ عملیاتی نشد؟
در حال کارکردن هستیم. قوانین کشورهای دیگر هم عوض شده. قوانین قزاقستان کمی سختتر شده. مقدار نفت خامی که برای سواپ دارند، کم شده اما کمی به زمان نیاز داریم. ظرفیت محدودی در نفت برای کارکردن هست. بعد از برجام بود که کار شروع شد. این ظرفیت محدود باید به اولویتها بپردازد. در قرارداد توتال حدود ٢٠ نفر شبانهروزی کار کردهاند. چقدر آدم در نفت داریم که بتوانند این کار را انجام دهند که یک عده هم در مورد سواپ با همین شدت کار کنند؟ اولویت با بخش بالادستی بوده. مسئله سواپ هم مهم است و در موردش کار میشود، اما اینطور نبوده که یک تیم ٢٠، ٣٠نفره در موردش تمرکز کنند. بحثهای مقدماتی را آقای زنگنه با وزیر نفت قزاقستان و روسیه انجام داده و قرار است کار پیگیری شود.
بعد از جنوب به خزر هم خواهیم رسید یا فعلا در دستور کار نیست؟
اتفاقا خیلی از شرکتهای خارجی را فرستادهام که در مورد خزر مذاکره کنند، اما اولویت، فعلا میادین مشترک است. ٢٨ میدان مشترک داریم که تقریبا در همه آنها همسایههای ما، جلوتر هستند. اولویت وزارت نفت و دولت، میادین مشترک است. به همین خاطر، همه ظرفیتها را برای بهنتیجهرسیدن در این زمینه متمرکز کرده است.
برخی کارشناسان میگویند قراردادهای جدید نفتی هم برای خزر، کفایت نمیکند، چون فعالیت در خزر خیلی سخت است. قراردادهای پیچیدهتری در این زمینه خواهیم داشت؟
خزر در قسمت ما عمیق است و هزینه توسعه بالاست. عدهای هم علاقهمند هستند اما اولویت درجهیک ما میادین مشترک هستند. چون خزر هنوز تحدید حدود دریایی نشده. یکسری مشکلات به آن صورت هم هست. مثلا با جمهوریآذربایجان خیلی کار کردیم که فیلدی را توسعه دهیم که نشد. مشکل تحدید حدود دریا در خزر چالش است. در بخشی که کسی مشکلی ندارد و همه میدانند قسمت ایران است، چون آبها عمیق است، هنوز به آن صورت کارهای توسعهای انجام نشده. چاه خوبی حفر کردهایم که به نفت رسیده، سکوی خوب امیرکبیر را در دریای خزر داریم، منتها برداشت از چاه نیازمند تکنولوژیای است که مسائل محیطزیستی پیش نیاید و به این دلیل شروع به برداشت نکردهایم تا بهموقع، با دقت بیشتری کار کنیم.
در برنامههای بالادستی به تنوع فروش هم اشاره شده است. در این زمینه چه برنامهای دارید؟
در سیاستهای کلی ابلاغی رهبری به وزارت نفت بر چند مورد مهم تأکید شده؛ افزایش ظرفیت تولید صیانتشده یکی از این سیاستهاست. مقدار برداشتمان از ذخایرمان به نسبت بقیه تولیدکنندهها خیلی پایینتر است که نشاندهنده این نکته است که از نظر سیاسی نتوانستهایم جذب شریک برای ازدیاد برداشت داشته باشیم چون در شرایط عادی نبودیم. بعد از برجام که شرایط عادی شد، نمونه واضحش قرارداد توتال بود که نشان داد در شرایط عادی میتوانیم موفق شویم. مسئله توسعه چابهار را داریم که مسئله استراتژیک مهمی است که باعث خواهد شد جمعیت ساحلنشین هم بیشتر شود. باید گاز به آنجا برسد که در برنامههای وزارت نفت است تا با کارخانههای مختلف پتروشیمی و کود شیمیایی توسعه پیدا کند منتها به این معنا نیست که افزایش برداشت نفت خام و صادرات نداشته باشیم. نکته مورد توجه این است که ٣٠،٣٥ سال دیگر درصد استفاده سوختهای فسیلی مثل امروز نخواهد بود. یعنی در پنجره فرصتی که برای توسعه سریع داریم ٢٥، ٣٠ سال آینده خیلی مهم خواهد بود که بتوانیم از ذخایرمان استفاده کنیم. اینطور نیست که بعد از این مدت دیگر استفاده نمیشود، اما سبد انرژی جهان تغییر خواهد کرد. درصد انرژیهای فسیلی بعد از سال ٢٠٤٠ پایین خواهد آمد. هنوز هم زیاد است به خاطر افزایش جمعیت در دنیا و رشد اقتصادی حجم مصرف سوخت انرژی بالا خواهد بود اما این درصد در سبد انرژی کم میشود و فرصت داریم که در ٣٥ سال آینده کارهای توسعهای را با سرعت بیشتری از دیگران انجام دهیم.
«نیکو» چه نقشی در فاینانسها خواهد داشت؟
نیکو شرکتی وابسته به شرکت ملی نفت است و بعضی از کارهای مارکتینگ را انجام میدهد، اما قسمت مارکتینگ شرکت ملی نفت (مدیریت امور بینالملل) مسئول فروش نفت خام، میعانات و بعضی فراوردههاست که شش ماه بعد از اجرائیشدن برجام گل کاشتند و توانستند بازار ازدسترفته را به دست بیاورند و دنیا را به تعجب واداشتند که چطور بعد از چند سال که از بازار جهانی نفت بیرون بودیم، توانستند در مدت کمی بازار را به دست آورند. هم تولید و هم صادرات ما همه را به تعجب واداشت. در زمینه سنتی صادرات نفت خام و میعانات و فراوردهها مشکلی نداشتیم. یکسری روشهای جدید هست که هنوز واردش نشدهایم مثل خرید و فروش کاغذی نفت که امکان دارد مسائل فقهی داشته باشد و هنوز واردش نشدهایم. نیکو اهرم خیلی خوبی برای نفت بوده و امیدوارم نقش بیشتری در آینده داشته باشد.