آیا ما نیازی به باغ کتاب داشتیم یا نه؟
١٠سالی است که از باغ کتاب سخن گفته میشد و همه منتظر افتتاح آن بودند تا بدانند که با چه پدیدهای روبهرو هستند؛ باغی به وسعت ١٢هزار مترمربع. هفته گذشته بود که خبر افتتاح این پروژه ١٠ساله در رسانه منتشرشد.
به گزارش اقتصادآنلاین ، شهروند نوشت : «باغ کتاب» در ابتدا قرار بود بهعنوان نمایشگاه دایمی مورد استفاده قرار گیرد، اما اکنون از هدف اولیه خود دور شده و تغییراتی در آن هدف به وجود آمده است. اکنون ما به جای یک نمایشگاه دایمی کتاب با یک مرکز علمی-فرهنگی روبهرو هستیم. اگرچه در این مجموعه به اهالی هنر توجه ویژهای شده تا جایی که سالنهای تئاتر و سینما در این مجموعه بنا شده و تنها بخشی از آن برای علاقهمندان کتاب و کتابخوانی اختصاص پیدا کرده، اما بخشهای دیگر این باغ مختص فعالیتهای علمی است.
برخی از مسئولان ظرفیت این مجموعه را بهحدی میدانند که معتقدند این مجموعه برای برگزاری کلاسهای علمی و آموزشی نهتنها مناسب است، بلکه از تاثیرگذاری بیشتری نیز برخوردار است.
شاید برای همین است که چندی پیش معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران بیان کرد: «با توجه به امکانات علمی موجود در باغ کتاب، دورههای آموزشی تاثیرگذاری میتوان برگزار کرد، زیرا مجموعه باغ کتاب با طراحی زیبا، مدرن و تجهیزات کامل ساخته شده است. این مکان با ویژگیهای خوبی که دارد اثرات مطلوبی بر یادگیری کودکان و نوجوانان میگذارد. همچنین تمام اعضای خانواده میتوانند اوقات خوبی را در باغ کتاب بگذرانند، این مجموعه بهطور قطع سرانه مطالعه کتاب را افزایش میدهد و در آموزش علوم به بچهها موثر خواهد بود.»
اما اکنون سوالی که ذهن را درگیر خود میکند آن است که ناشران و نویسندگان چه سهمی در باغ کتاب دارند؟ آیا باغ کتاب میتواند پاسخگوی مخاطبان خود باشد؟ آیا باغ کتاب به تنهایی میتواند نیاز خوانندگان، ناشران و مترجمان را برآورده کند یا آنکه با وجود شرایط فعلی باغ کتاب مخاطبان آن با کموکاستیهایی روبهرو میشوند؟ یا آنکه به چنین مجموعهای نیاز میشد؟
اما این پایان ماجرا نیست. چرایی تاسیس این مجموعه سوال بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر است که موجب شده انتقادات بسیاری به این موضوع وارد شود؛ چراکه جایی است که دیگر نه هویت ابتدایی خود را دارد و نه امکانات لازم برای حضور مخاطبان خود را فراهم کرده است. اگرچه قالیباف در روز افتتاح باغ کتاب گفت: «خوشحالم به وعدهای که دادهام عمل کردهام» اما آیا وجود چنین مجموعهای احساس میشد؟ مجموعهای نیمهکاره که ترافیک بزرگراه حقانی را بیش از پیش کرده؟ آیا مکان مورد نظر بهدرستی انتخاب شده؟ چندسال دیگر میتوان بهدرستی از باغ کتاب بهرهبرداری کرد؟ یا همچون تجربه شکستخورده شهر آفتاب میشود؟ حال برای ملموسترشدن موضوع به گفتوگو با کارشناسان مربوطه نشستهایم.
پیشینه
نگاهی به نمایشگاه کتاب از ابتدا تا کنون
نخستین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در جمهوری اسلامی ایران در سال ١٣٦٦ در محل نمایشگاه بینالمللی تهران برگزار شد و طی سالهای متمادی ادامه یافت تا سال ١٣٨٥ که آخرین دوره برگزاری نمایشگاه کتاب را در این مکان رقم زد.
در سال ١٣٨٦ نمایشگاه کتاب به مصلی تهران نقل مکان کرد و تا سال ١٣٩٤ در آنجا بود. برخی از مسئولان به فکر مکانی جدید برای نمایشگاه کتاب افتادند تا تنها کسانی که به کتاب نیازمند هستند، در شهر کتاب حضور پیدا کنند، به همین جهت اقدام به ساختوساز شهر آفتاب کردند و در سال ١٣٩٥ به بهرهبرداری رسید و نمایشگاه کتاب از مصلی تهران به شهر آفتاب انتقال پیدا کرد.
شاید برای همین بود که مسئولان به فکر مجموعهای جدید در شمال تهران افتادند. مجموعهای که ایده اولیه تاسیس آن در سال ١٣٨٤ از سوی علیاکبر اشعری به محمود احمدینژاد، شهردار وقت تهران ارایه شد. با رفتن احمدینژاد از شهرداری و جایگزینی قالیباف، سال ١٣٨٦ نخستین کلنگ ساخت این طرح فرهنگی بر زمین زده شد؛ ظهر چهارشنبه ٣١ اردیبهشت سال١٣٨٦ بود که مجموعهای به مساحت ١١٠هزار مترمربع و با بنای ٤٠هزارمترمربع کلنگ ساختش به دست غلامعلی حدادعادل رئیس وقت مجلس شورای اسلامی و محمدباقر قالیباف شهردار تهران در تپههای عباسآباد بر زمین زده شد. مجموعهای که «احمد نوریان»، معاون اجتماعی و فرهنگی وقت شهرداری تهران (سازمان فرهنگی و هنری فعلی)، ٢٤اردیبهشت ١٣٨٦ در گفتوگو با روزنامه همشهری اعلام کرده بود که «با هزینه ٥٥میلیارد تومان ساخته میشود»، اما حالا پس از قریب به ١٠سال برپایه اعلام غیررسمی شرکت پیمانکار (کیسون)، ٢٥٠ تا ٢٧٠میلیارد تومان و طبق شنیدهها از شهرداری تهران متحمل شهرداری کرده است. اگرچه اشعری، ١١آبان ١٣٩٣ نوید افتتاح باغ کتاب را در کمتر از ٢ماه داده بود، اما این وعده همچون وعدههای دیگر در آن سال محقق نشد. حسینی مدیرعامل باغ کتاب تهران در مورد طولانیشدن بهرهبرداری از باغ کتاب گفت: مهیاکردن بزرگترین کتابفروشی جهان در ٦٥هزار مترمربع، نیازمند زمانی طولانی است. ما در ٢سال گذشته به این نتیجه رسیدیم که بخش مهمی از این فضا باید به تالار علم تبدیل شود تا برای کودکان و نوجوانان هم قابلاستفاده باشد. در حقیقت این تالار باعث شد این مجموعه دیرتر و امسال افتتاح شود.
نگاه مخالف
تعمیم باغ کتاب به کل جامعه امری بدیهی است
محمود آموزگار- رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران| اگرچه ایجاد باغ کتاب با دو طیف مخالف و موافق روبهرو شده است، اما محمود آموزگار، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران نظری متفاوت دارد و میگوید:«اگر بخواهیم درمورد برطرفکردن نیاز مخاطبان باغ کتاب سخن بگوییم، پاسخ به این سوال نباید به صورت انتزاعی باشد، زیرا طبیعی است، چراکه در وهله نخست بهنظر میرسد هر امکانی بر مجموعه داشتههای فرهنگی شهری افزوده شود، به همین جهت نمیتوان تاثیر آن را انکار کرد. اما ابتدا باید درنظر داشت چنین مجموعهای چه وضعیتی را ایجاد میکند و چه کسانی ذینفعان این ماجرا هستند. برای مثال طبیعتا ایجاد یک فضای جذاب به مساحت ١٦ -١٥هزار مترمربع با امکانات سینما، تئاتر، کافیشاپ و... مسلما بخشی از کتابخوانها را به خود جذب میکند. اما دلیلی که برای راهاندازی این مجموعه بیان میشود، کمبود ویترین معرفی شده است و ویترین به اندازه کافی وجود ندارد. به عقیده بنده راهاندازی چنین مجموعهای نباید منجر شود میزان اندک ویترینی که وجود دارد، حذف شود و تدبیر درست آن است که راهاندازی این مجموعه باید بهگونهای باشد که کمترین آسیب به ویترینهای موجود وارد شود. این نظری کارشناسی است، زیرا کتابفروشیهای مستقل در اقصی نقاط شهر پراکنده هستند، اگرچه بسیاری از آنها در برخی از مناطق بهصورت متمرکز فعالیت میکنند.»
آموزگار با یادآوری اینکه حراجکردن برخی از کتابها در ایستگاههای مترویی که نزدیکی کتابفروشی دیگری هستند باعث کسادشدن کار آنها میشود، گفت: «ما شاهدیم زمانی که شهرداری در مترویی نزدیک یک کتابفروشی، کتابهایش را به حراج میگذارد، بر فروش کتابفروشیهای آن حوالی تاثیر میگذارد. به همین جهت میتوان گفت هنگام احداث این مجموعه ملاحظه و تدابیری در رابطه با این مقوله درنظر گرفته نشده است. چنین فضایی ممکن است آسیبی به ویترین موجود برساند، بنابراین نتیجه مطلوبی در پی ندارد.»
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران با اشاره به تدابیر دولت در زمینه کتاب و کتابفروشی در این خصوص توضیح داد: «ناشران از لحاظ تعداد، چند برابر کتابفروشیها هستند، ولی کتابفروشان مشکلاتی دارند که در این دوره تدابیری برای آن در نظر گرفته شده است تا بتوانند به تقویت کتابفروشیها بپردازند و رویههایی چون معافیت مالی و مطالبه حق بیمه کتابفروشان از پرداخت حق بیمه طرحهای فصلی کتاب، پرداخت تجهیزات برای احداث کتابفروشی در سایر مناطق کشور و ... را برای آنها درنظر گرفتهاند. این امر نشاندهنده آن است که سیاستهای دولت حمایت از کتابخوانی و کتابفروشیهاست. بنابراین اگر در پایتخت چنین فضایی ایجاد شود، بدون ملاحظه و درنظر گرفتن منافع کتابفروشان مستقل چنین سیاستی مطابق با سیاستهای دولت نیست.»
آموزگار در خاتمه با اشاره به حجم توزیع کتاب در تهران و کمبودن سهم شهرستانها در این زمینه بیان کرد: « ابتدا باید ساختارهای نشر را درست کرد، نه آنکه در تهران با حجم زیادی از توزیع مواجه باشیم و در شهرستانها چنین نباشد، چراکه ٧٥درصد از صنعت نشر ما در تهران توزیع میشود و سهم شهرستانها تنها ٢٥درصد است که این موضوع باید اصلاح و سپس رفع شود. چنین اقداماتی موجب زیادشدن این فاصله میشود، بنابراین باید منافع بلندمدت و هدف نهایی را مورد توجه قرار داد. بهطورکلی ایجاد چنین مجموعهای در سطح کشوری بیش از آنکه مفید باشد، باعث ضرر میشود، چراکه با حجم انبوه کتابها در مجموعهای مواجه میشویم که در دیگر کشورها وجود ندارد. باید به نقطهای برسیم که شمارگان کتابها در حوزه کتابهای عمومی به وضع گذشته بازگردد، چراکه ما در گذشته با وجود آنکه جمعیت کمتری داشتیم، اما شاهد کتابهای داستان با تیراژی افزون بر ١١هزار و ٢٠هزار بودیم که همه این موارد ابتدا باید آسیبشناسی شود و مورد بررسی قرار گیرد که چرا با چنین کاهش کتابخوانی روبهرو بودهایم. همچنین ما باید به وضعیتی برسیم که تعداد کتابفروشیها غالب بر تعداد انتشاراتیها باشد. متاسفانه اینروزها ما رویهای معکوس را طی میکنیم و از حیث تعداد عنوان، ٨٠هزار عنوان کتاب تولید میکنیم، درحالیکه با نگاهی به شمارگان بهطور متوسط نزدیک به ٢هزار است، به عبارتی چاپ و نشر کتاب از شمارگان ٣٠٠-٢٠٠تایی شروع میشود و در برخی از عناوین مانند کتابهای درسی به ٣ تا ٤هزار شمارگان میرسد.»
کارشناس بی طرف
اقتصاد خرد نشر را از یاد نبریم
همایون امیرزاده مشاور اجرایی معاونت فرهنگی وزارت ارشاد | اگرچه ایجاد مجموعهای نظیر باغ کتاب موافقان و مخالفان خود را دارد، اما همایون امیرزاده، مشاور اجرایی معاونت فرهنگی وزارت ارشاد نظری بینابین دارد و معتقد است: «ایجاد چنین مجموعهای اگر موجب توسعه کتاب و کتابخوانی شود، امری مفید و موثر خواهد بود، به همین جهت میتوان این موضوع را قدمی مثبت در عرصه هنر تلقی کرد.»
امیرزاده با اشاره به اینکه ایجاد چنین مجموعهای میتواند کمکی در راستای حوزه نشر و انتشارات باشد، در این زمینه توضیح داد: «وجود کتاب با چنین ظرفیت عظیمی کمک بزرگی به حوزه نشر و انتشارات میکند، به همین جهت میتوان بهعنوان امری که به ترویج کتابخوانی کمک میکند از آن یاد کنیم، زیرا با وجود چنین مجموعهای ما در آیندهای نهچندان دور شاهد افزایش سرانه کتاب و کتابخوانی خواهیم بود.»
مشاور اجرایی معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در پاسخ به این سوال که آیا این مجموعه بهعنوان نمایشگاه دایمی مورد استفاده قرار میگیرد یا خیر؟ بیان کرد: «نمیتوان این مجموعه باغ کتاب را بهعنوان نمایشگاه دایمی تلقی کرد، چراکه هرکدام از این مجموعهها کارکردهای خاص خود را دارند.»
امیرزاده در ادامه با بیان اینکه استفاده از این مجموعه میتواند بهعنوان ویترینی بزرگ مثمر ثمر باشد، در این زمینه توضیح داد: «این مجموعه میتواند بهعنوان یک ویترین بزرگ مورد استفاده قرار بگیرد و اینکه هم امکان نمایش کتاب و تازههای کتاب و هم فروش کتاب را داشته باشد میتوان آن را بهعنوان یک ظرفیت خوب و موثر در حوزه کتاب و کتابخوانی دانست. اما بهعنوان ظرفیت خوب و قابلاستناد میتواند در جهتی حرکت کند که بخش ویترین کتاب را به میزان قابل ملاحضهای حداقل در شهر تهران به خود اختصاص دهد.»
مشاور اجرایی معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در خاتمه با اشاره به اینکه نباید از اقتصاد خرد انتشارات غافل شویم و باید به حمایت از اقتصاد خرد بپردازیم و سهمی برای آنان قایل شویم در این زمینه توضیح داد: «باغ کتاب هنوز شروع به کار نکرده که بتوان درمورد مزایا و معایب آن اظهارنظر کرد و درحال طیکردن دوره آزمایشی است. این درحالی است که میتواند بهعنوان یک ویترین بزرگ و نمایشگاه دایمی ایفای نقش کرده و نیاز مخاطبان خود را به میزان قابلتوجهی برطرف کند، اما در این رخداد باید توجه ویژهای به اقتصاد خرد نشر داشت و مراقب بود که لطمهای به آن وارد نشود، زیرا این مجموعه میتواند برای کسانی که امکان حضور در بازار عمده تهران را ندارند بهخصوص در حواشی تهران هستند، موقعیتی را فراهم کند که با حمایتهای ویژه چه از طریق آموزشوپرورش و چه از طریق شهرداری و وزارت ارشاد بتوانند از این شرایط استفاده کنند، به همین جهت باید مراقب اقتصاد خرد نشر بود که دچار آسیبدیدگی و صدمه جدی نشود.»
نگاه موافق
کمبود فضای فرهنگی احساس میشد
علی جعفریه مدیر نشر ثالث | در جایجای دنیا فضایی برای آشنایی با علوم جدید وجود دارد، اما در کشور ما نخستین بار است که چنین اقدامی انجام شده است. علی جعفریه، مدیر نشر ثالث با رویکردی مثبت در این زمینه میگوید: «در جایجای دنیا مراکز علمی آموزشی وجود دارد، به همین جهت ابراز دنیای امروزی برای کشور ما نیز یکی از لازمههایی بود که ما به آن احتیاج داشتیم. باغ کتاب نیز مجموعهای فرهنگی است که میتواند نیازهای بسیاری از خانوادهها را حل کند، ولی با شرایطی که هماکنون وجود دارد و این پروژه پس از ١٠سال به بهرهبرداری رسیده است، نیاز به رسیدگی دارد، زیرا پروژه مدرنی است که جوانان و نوجوانان را با علوم مدرن آشنا میکندو به این موضوع احساس نیاز میشد، زیرا در تمام دنیا کودکان و نوجوانان با علوم مدرن آشنا هستند.»
مدیر نشر ثالث با اشاره به اینکه باغ کتاب میتواند ویترینی را به ناشران و نویسندگان اختصاص دهد، در این زمینه توضیح داد: «باغ کتاب نیز مانند سایر کتابفروشیهاست که موظف به حل نیازها نیست و قرار بر آن نیست که این مجموعه تمامی مشکلات ما را حل کند. اما از آنجایی که ویترینی را به کتابفروشیها اختصاص داده، مثمر ثمر و مفید است. همچنین باید دانست این مجموعه مقداری از مشکلات را حل میکند، اما نمیتواند تمام مشکلات کتاب و کتابخوانی را حل کند، زیرا مشکلات کتابخوانی خود زیرمجموعههای مختلفی دارد. اما به جهت اینکه عناوین مختلف کتاب را در معرض دید قرار میدهد، مفید است.»
جعفریه با اشاره به بهرهبرداری صحیح و بهروز نگهداشتن آن در این زمینه توضیح داد: «نکتهای که در این زمینه حایز اهمیت است، بهرهبرداری صحیح از این مجموعه و امکانات ما است، ازجمله در اختیار قرار دادن امکانات صحیح و مورد استفاده و بهروز نگهداشتن این مجموعه با چنین وسعتی و مدیریت صحیح از لازمههای آن است.»
مدیر نشر ثالث با اشاره به ذینفعبودن انتشارات و نویسندگان در این زمینه توضیح داد: «ناشران و نویسندگان نیز میتوانند از ذینفعان این مجموعه قرار بگیرند، چراکه ناشران و نویسندگان درپی فروش کتابهایشان هستند که اکنون با قرار گرفتن ویترینی جدید مسلما شاهد فروش کتاب خواهیم بود. با نگاهی به آمار کتابفروشیها شاهد آمار معکوس کتابفروشیها و ناشران هستیم و انتشارات ما بیش از کتابفروشیهاست. بنابراین میتوان نتیجه گرفت از دورترین کتابفروشی در کوچکترین شهرتان تا کتابفروشیای در تهران اگر توانایی فروش کتاب را داشته باشند به نفع ناشران و نویسندگان خواهد بود.
جعفریه در خاتمه ضمن یادآوری امکانات بالقوه در این مجموعه توضیح داد: «بهطورکلی میتوان گفت چنین مجموعه فرهنگیای میتواند امکانات بالقوهای از خود به نمایش بگذارد و تمامی سنین را با علوم جدید دنیا آشنا کند، اما این امر زمانی محقق میشود که مورد حمایت قرار گیرد. همچنین باید دانست ما تاکنون فضایی را نداشتهایم که کودکانمان با کتابها و علوم مدرن آشنایی پیدا کنند و ما نیاز داشتیم به این سمت سوق پیدا کنیم، همچنین باید دانست که وجود یک کتابفروشی موجب از بین رفتن کتابفروشیهای دیگر نمیشود، البته لازم به ذکر است که کتابفروشیهای کوچک نیاز به حمایت دولت نیز دارند.»
تجربه دیگران
بزرگ ترین کتاب فروشی ها ی جهان
در حالحاضر بزرگترین کتابفروشی جهان شعبه اصلی فروشگاههای زنجیرهای بارنز اند نوبل Barnes and Noble Booksellers در نیویورک است که ١٤هزار و ٣٣٠مترمربع مساحت دارد، شرکت بارنزاند نوبل بزرگترین خردهفروشی کتاب در ایالاتمتحده آمریکاست. شعبه اصلی این کتابفروشی واقع در شماره ۱۲۲خیابان پنجم در ناحیه فلت آیرن منهتن نیویورک است، همچنین در گذشته بارنزاند نوبل کتابفروشی زنجیرهای کوچکی را هم اداره میکرد که عمدتا در مراکز خرید قرار داشت و پس از مدتی منحل شد. این شرکت به واسطه مغازههای بزرگ خود که اکثر آنها دارای کافیشاپهای استارباکس هستند و به دلیل تخفیفهای قابلتوجه کتابهای پرفروش معروف است. بیشتر این فروشگاهها مجله، دیویدی، روزنامه، داستانهای تصویری، هدایا، بازیها و موسیقی میفروشند. بازیهای ویدیویی و وسایل وابسته قبلا در گیم استاپ به فروش میرسید تا اکتبر ۲۰۰۴ زمانی که از یکدیگر جدا شدند و بهصورت شرکت مستقل عمل میکنند. همچنین بارنزاند نوبل با فروش کتابهای الکترونیکی نوک و همینطور نشان خود که یک خرس عروسکی به نام بارنزی است، شناخته میشود.
رتبه دوم کتاب فروشی Powell Bookseller در پورتلند آمریکا است که مساحتی بالغ بر ٦هزار و ٣٠٠مترمربع دارد. این کتابفروشی یکی از بزرگترین کتابفروشیهای جهان است. جالب است بدانیم این کتابفروشی کتابهای جدید و دست دوم را هم نگهداری و توزیع میکند. این کتابفروشی نهتنها یکی از بزرگترین کتابفروشیهای جهان محسوب میشود، بلکه دارای تنوع وسیعی از کتابهای خارجی و معاصر است. ارایه خدمات آنلاین بسیار قوی و مطمئن از دیگر محاسن این کتابفروشی به شمار میآید.
رتبه سوم از آن کتاب فروشی استرند Strand Bookstore در نیویورک است که ٥هزار مترمربع مساحت دارد؛ یکی از تاثیرگذارترین مکانهایی که در شهر نیویورک قرار دارد کتابفروشی «استراند بوکز» است. در خیابان ۸۲۸ «برادوی» شعاری با عنوان «۱۸ مایل کتاب» نصب شده است و زمانی که به مقصد میرسید منظور این شعار را درک میکنید. چیزی که این کتابفروشی را از سایر کتابفروشیها متمایز کرده، ایناست که نزدیک به ٢میلیون عنوان کتاب در آن وجود دارد.