بلایی که کاهش قیمت نفت بر سر ونزوئلا آورد
اگر میخواهید بدانید ناامنی و بیثباتی اقتصادی- سیاسی در ونزوئلا چطور باعث کوچ جوانهای تحصیلکرده میشود این گزارش را بخوانید.
اعضای جدید جمعیت رو به رشد ونزوئلاییهای دور از وطن را میتوانید هر جمعه در مجموعه انبارهای اجارهای Value Store It در دورال میامی ببینید. در طبقه چهارم این مجموعه، چهار واحد تا سقف پر شده از حوله، لباس، ظروف، رختخواب، اسباببازی و کفشهایی که افراد خیر به مجموعه اهدا کردهاند. افراد نیازمند ساعت ۲ بعدازظهر سر میرسند: در میان آنها یک حسابدار دولتی و همسر روزنامهنگارش، یک دامپزشک، یک پرستار با نوزاد و دختر ۱۰سالهاش حضور دارند. همه آنها کمتر از یک ماه است که خود را به میامی رساندهاند. آیدیانا دیاز، پرستار، میگوید: «تا حالا نمیدانستم که چنین جاهایی وجود دارد.» موقعی که شروع میکند به انتخاب وسایل آشپزخانه، گریهاش میگیرد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از آینده نگر، آنها اکثرا جواناند و تحصیلکرده و شغل خوبی در ونزوئلا داشتهاند، اما بیثباتی سیاسی و اقتصاد در حال سقوط باعث شده روز به روز گروه بیشتری کشور را ترک کنند. دورال یک شهرک نهچندان مشهور در حومه میامی است که یکسوم جمعیتش را ونزوئلاییها یا امریکاییها با اصلیت ونزوئلایی تشکیل میدهند.
پاتریشیا آندراده که سیستم کمک به ونزوئلاییها را در این شهر راه انداخته میگوید: «از سال ۲۰۱۵ بود که تعداد درخواستهای کمک افزایش پیدا کرد. ونزوئلاییهای بیشتری روز به روز به دورال میآمدند و آنها به همهچیز نیاز داشتند.» آندراده که در دهه ۸۰ از کاراکاس به دورال مهاجرت کرد این سازمان خیریه را تاسیس کرد که هدفش جمعآوری کمکهای مردمی به خصوص از خود مهاجران است. سازمان خیریه او جمعه هر هفته وسایل مورد نیاز مهاجران را به آنها اهدا میکند.
هیچ آمار رسمیای از تعداد ونزوئلاییهای مهاجرتکرده به امریکا نیست، اما طبق آمار خدمات مهاجرت و شهروندی امریکا، ونزوئلاییها در سال مالی منتهی به مارس ۲۰۱۷ بالاترین آمار درخواست پناهندگی سیاسی از امریکا را داشتهاند. (با ۱۴۵۲۵ درخواست پناهندگی، در مقایسه با ۲۱۸۱ درخواست سال ۲۰۱۴.) آماری که توسط سازمان امنیت داخلی امریکا منتشر شده نشان میدهد تعداد ونزوئلاییهایی که بیشتر زمان مقرر در ویزای مسافرتیشان در امریکا ماندهاند در سال ۲۰۱۵ حدود ۷۸ درصد رشد داشته و به ۱۲۷۲۹ نفر رسیده است.
البته در روزگاری نهچندان دور، مردم به ونزوئلا کوچ میکردند و از آن فرار نمیکردند. توماس پائز، جامعهشناس ونزوئلایی و نویسنده کتاب «صدای ونزوئلاییهای سرگردان» میگوید: «ونزوئلا کشوری مهاجرپذیر بود نه مهاجرفرست. از دهه ۱۹۶۰ ونزوئلا گروههای مختلفی از خارجیها به خصوص اروپاییهای اسپانیاییزبان و ساکنان امریکای جنوبی را به خود جذب میکرد.» از دلایل جذابیت ونزوئلا برای آنها میتوان به هوای خوب و اقتصاد نفتی اشاره کرد. به همین خاطر هواپیمای کنکورد به طور منظم از پاریس به کاراکاس پرواز میکرد. طبقه ثروتمند ونزوئلا برای خریدهای کوچک به میامی سر میزدند. جمله معروف میان آنها این بود: «این ارزان است. دوتا برمیدارم.»
در ۱۹۹۹ این روند تغییر کرد. نابرابری شدید اجتماعی باعث پیروزی هوگو چاوز در انتخابات شد و او سوسیالیسم نفتی را با فشار و حمایت فقرا پیش برد. چاوز قبل از مرگش بر اثر سرطان در سال ۲۰۱۳ نیکلاس مادورو را به عنوان جانشین خودش معرفی کرد تا انقلاب بولیواری را رهبری کند. در آن زمان سقوط قیمت نفت آغاز شده بود و سیاست سفت و سخت کنترل قیمت و کنترل ارزها باعث شد ورود به رکود دردناکتر شود: از آن زمان تاکنون این کشور با کمبود محصولات به شدت مورد نیاز دست و پنجه نرم میکند: از مواد غذایی اولیه گرفته تا داروهای سرطان. طبق برآورد صندوق بینالمللی پول، تولید ناخالص داخلی (GDP) در ونزوئلا در سال گذشته ۱۸ درصد کاهش پیدا کرد و امسال هم ۷ درصد کاهش خواهد داشت. انتظار میرود تورم ماهانه امسال به طور میانگین ۷۲۰ درصد رشد داشته باشد.
ثروتمندان اولین کسانی بودند که بعد از به قدرت رسیدن چاوز کشور را ترک کردند. بعد آن نوبت کارمندان شرکت نفت بود که به تگزاس، کلگری و عربستان سعودی مهاجرت کردند. اما تازهترین موج مهاجرت را افراد حرفهای طبقه متوسط آغاز کردهاند و به همین خاطر است که تحلیلگران این مهاجرت را فرار مغزها نام نهادهاند. طبق برآورد پائز، تا سال ۲۰۱۴ بیش از ۲ میلیون ونزوئلایی خارج از کشور زندگی میکردند. جمعیت ونزوئلا حدودا ۳۱ میلیون است.
در میامی، اولین موج تازهواردها با جیب پر آمدند و سریع کسب و کار واردات و صادرات راه انداختند و حتی علیه چاوز و مادورو فعالیت سیاسی کردند. اما تازهترین مهاجران بدون هیچ سرمایهای خودشان را به ایالات متحده میرسانند. هلنه ویلالونگا، موسس «انجمن زنان برای زنان ونزوئلایی خارج از کشور» میگوید: «ما ونزوئلاییها را دیدهایم که در ماشین میخوابند. تمام افرادی که از ۲۰۱۴ تاکنون به امریکا آمدهاند در ونزوئلا کار حرفهای داشتهاند. آنها اینجا هم توانایی کار کردن دارند البته اگر شغلی باشد.»
سونی بتانکورت در دسامبر ۲۰۱۵ ونزوئلا را با تصمیمی یکروزه ترک کرد. او در کاراکاس کسبوکار طراحی گرافیک و گالری هنری داشت، اما به ادعای بتانکورت یک مقام ارتشی از او خواست تا از کسبوکارش برای استفاده شخصی - احتمالا پولشویی - استفاده کند و او نپذیرفت. طبق ادعای بتانکورت، چند روز بعد یک مامور اطلاعاتی به مادرش که منشی بازنشسته ارتش بود گفت که بهتر است پسرش خیلی سریع کشور را ترک کند چون جانش در خطر است. بتانکورت همان روز یک پرواز به فلوریدا پیدا کرد (از طریق ترینیداد) و با ۱۰۰۰ دلار و یک کولهپشتی از کشور گریخت. او در میامی با ۶ ونزوئلایی دیگر یک آپارتمان اجاره کرد. او ماهی ۲۰۰ دلار برای خوابیدن روی کاناپه اجاره میدهد.
بتانکورت میگوید: «من میدانم که خیلی از ونزوئلاییهای میامی از خانوادههای خوبی هستند، افراد با سرمایه بالا، که در بهترین جاهای کاراکاس زندگی میکردند و به مدرسهها و کالجهای سطح بالا میرفتند. اما حالا آنها برای اوبر رانندگی میکنند، ماشین میشویند یا کارهای سطح پایین دیگر انجام میدهند.» بتانکورت که مدرک دانشگاهی دارد از ۱۱ شب تا ۵ صبح اتاقهای یک هتل را تمیز میکند، از ۷ تا ۱۱ در کلاس انگلیسی حاضر میشود و بعدازظهرش به پروژههای مختلف هنری آزاد اختصاص دارد. او برای کار در هتل ساعتی ۸.۵ دلار حقوق میگیرد که برای هزینههای روزانهاش کافی است. بتانکورت با این درآمد برای مادرش در ونزوئلا دارو هم میفرستاد. او سه ماه پیش از سرطان مرد.
او به علاوه به خاطر فرم ۲۵۰۰ دلاری پناهندگیاش بدهکار است و ماهانه بخشی از قرض خود را میپردازد. او اجازه دارد تا زمان بررسی وضعیت پناهندگیاش در امریکا بماند و کار کند. «البته دستیاران حقوقیای هستند که ۶۰۰۰ دلار میگیرند تا فرم را پر کنند. اما یکی از دوستانم در سازمانی غیردولتی آشنا داشت و آنها این کار را برایم انجام دادند.»
خوآن کارلوس برمودز، شهردار دورال که کوباییتبار است و رابطه خوبی با تبعیدیان ونزوئلایی دارد خواستار آن شده که دولت فدرال، ونزوئلا را به لیست کشورهای تحت حمایت اضافه کند. در چنین صورتی ونزوئلاییهایی که به طور غیرقانونی در امریکا زندگی میکنند از کشور اخراج نخواهند شد و اجازه کار خواهند داشت.
در یک کافه در منطقه مالی میامی، بتانکورت و آندرهآ جیمنز - که در ونزوئلا خبرنگار تلویزیون بوده - شغلهایشان در امریکا را لیست میکنند: تحویل غذا با موتور، پرستاری از بچه، گردش بردن سگ، باغبانی، خدمتکاری در رستوران و بالاخره کارگر ساختمانی. بتانکورت میگوید تحقیرکنندهترین شغلی که داشته در رستوران بوده چون علاوه بر پیشخدمتی، مجبور بوده توالتها را تمیز کند. «تعداد زیادی از ونزوئلاییهای مهاجر در اینجا افراد حرفهای هستند. اما اینجا شما با دومینیکنیها، بولیویاییها یا نیکاراگوئهایهایی که هیچوقت دانشگاه نرفتهاند فرقی ندارید.»
جیمنز میگوید که در سال ۲۰۱۴ به خاطر افزایش فشارها و ناامنی سیاسی تصمیم گرفت از کشور خارج شود. خودش میگوید بدترین روزهایش در امریکا آن موقع بوده که برای تحویل غذا باید لباس زشت سبزرنگی را میپوشیده: «جلوی آینه ایستادم و فکر کردم «نگاه کن! خبرنگار مشهور تلویزیون!» بعد شروع کردم به گریهای که بند نمیآمد.»
هردوی آنها دلشان برای ونزوئلا تنگ شده، اما مثل ۸۰ درصد ۹۰۰ مهاجری که پائز و تیمش با آنها صحبت کردهاند میگویند قصد بازگشت ندارند.