حادثه، حوالی «جمهوری» پرسه میزند
میگویند این ساختمان محکم است. با پلاسکو خیلی فرق دارد، اینجا بتن است. پلاسکو پایه فلزی بود. «آلومینیوم» تقریباً هم سن پلاسکو است، دو سال جوانتر. پلاسکو را نخستین برج تهران میدانند. حالا نخستین برج و نماد تهران مدرن را دیگر فقط در عکسها میشود دید. آنچه بهجا مانده، دیوار موقتی است با طرحی از آتشنشانان فداکار، جلوی ساختمانی که دیگر وجود ندارد.
به گزارش اقتصادآنلاین ، ایران نوشت : کسبه آلومینیوم اما سرنوشت پلاسکو را برای محل کسبشان متصور نیستند. البته نه اینکه اصلاً نگران نباشند؛ شاید بیشتر یک جورهایی به خودشان دلداری میدهند که اینجا طوری نمیشود؛ محکم است. ساختمان 53 ساله اما دیگر جوان نیست. میشود هر گوشه از 13 طبقهاش، نشانههای سالخوردگی را دید. دلیل اینکه دادستانی مهلت سه ماهه برای ایمنسازی ساختمان تعیین کرده هم همین است.
«آمدند بنری جلوی ساختمان نصب کردند که نوشته بود باید موارد ایمنی را رعایت کنیم. برای جلوگیری از حادثه. اینجا یک بار آتشسوزی شده اما اتفاق خاصی نیفتاد. بعد از حادثه پلاسکو هم خودمان به فکر افتادیم موارد ایمنی را بیشتر رعایت کنیم. کپسول آتشنشانی خریدیم و در مغازههایمان گذاشتیم. الان هم استانداردی که میگویید، همان کپسول آتشنشانی است. چیز دیگری به ما نگفتهاند. آن را هم خودمان تهیه کردیم. البته تأمین کپسول برای فضای بیرون و راهروها به عهده مالک است که تأمین کرده.» این را یکی از کسبه طبقه همکف آلومینیوم میگوید. از ساعت فروشیهای داخل حیاط: «زمانی که حادثه پلاسکو اتفاق افتاد، تقریباً 80 درصد مغازههای آلومینیوم بیمه نبودند. بعد از حادثه همه بیمه کردهایم.»
مهدی حبیبزاده از دیگر کسبه آلومینیوم در طبقه همکف، سابقه کسب 16 ساله در این ساختمان دارد. میگوید: «ساختمان قوی است. برای اینجا هیچ اتفاقی نمیافتد. هفته پیش جای کولر را میخواستم دربیاورم، 5 تا کارگر آوردم و باز هم به زور توانستند دیوار را بکنند. ما خودمان مغازه را بیمه آتشسوزی کردهایم. برای ایمنی ساختمان، اینجا خیلی مشکلی ندارد. داخل طبقات بیشتر در معرض خطرند. آنجا وضعیت تهویه هم خوب نیست.» برای رفتن به داخل طبقات باید از آسانسور استفاده کرد. میگویند آسانسورهای اینجا زیاد خراب میشود. آسانسور طبقه پنجم میایستد. ساعت 8 عصر مغازهها تک و توک بازند.
راهروی بلند و باریک با نور کمی روشن شده. داخل مغازهها با حال و هوای ساختمان هماهنگ است. تعمیراتیها که لوازم برقی کارکرده داخلشان بدون نظم روی هم ریخته شده؛ مغازههای ابزار فروشی، از آن قدیمیها. یکیشان فروشنده ادوات قدیمی سینماست. فروشگاه آسیا که نامش از سینما آسیا گرفته شده. اکبر رستمپور صاحب فروشگاه از 51 سال پیش در آلومینیوم به کسب و کار مشغول است. تقریباً از زمان راهاندازی ساختمان. روی دیوار تصاویری از هنرپیشهها و فیلمها دیده میشود. بیشترشان قدیمی. دورتا دور مغازه را دوربینهای قدیمی و دیگر ادوات سینمایی پر کردهاند. میگوید: «اینجا برای خودش کلی تاریخ دارد، کلی خاطره. آقای کیمیایی اینجا دو تا فیلم ساخته؛ «جرم» و «محاکمه در خیابان» را در این ساختمان فیلمبرداری کردند. من اینجا جزو قدیمیترینها هستم. مالک آلومینیوم و پلاسکو یکی است. از ما خواستند کپسول بگذاریم، ما هم گذاشتیم. مالک هم در راهروها کپسول گذاشته. کار خاص دیگری نکردند.»
یکی دیگر از کسبه طبقه سوم که از 40 سال پیش به کسب و کار در این ساختمان قدیمی مشغول است، میگوید در مورد مسائل ایمنی ساختمان، جلسات بین بنیاد مستضعفان و شورای ساختمان برگزار میشود. بنیاد اعتقاد دارد تأمین امنیت به عهده شورای مدیریت ساختمان است. ما اینجا مشکل تهویه داریم. نه اینکه سیستم تهویه نداشته باشیم اما پست برق همه مغازهها، زیر ساختمان است و فقط یکی دو ساعت در روز میتواند روشن باشد وگرنه برق مشکل پیدا میکند. همینطوری هم اداره برق اطلاعیه چسبانده بود که از مصرف زیاد خودداری کنیم.»
اگر نخواهید منتظر آسانسورهای آلومینیوم که به سالم بودنشان هم اعتباری نیست، بمانید میتوانید از پلهها رفت و آمد کنید؛ البته اگر پایتان روی ورقهای آلومینیومی که برای نو کردن پلکان، روی آن نصب کردهاند، لیز نخورد. کسانی که از پلهها رفت و آمد میکنند، از این مسأله شکایت دارند. «روزی نیست اینجا چند نفر از روی پلهها سُر نخورند. ما اینجا شاگرد مغازه هستیم و در روز بارها پیش میآید بین طبقات رفت و آمد کنیم و از این مغازه به آن مغازه برویم. طبعاً برای طی کردن یکی دو طبقه از آسانسور استفاده نمیکنیم. اما این وضعیت پلهها هم خیلی ناجور است. مثلاً خواستند درستش کنند ولی بدتر شد. پلهها قدیمی و شکسته است.» پسر جوان این را میگوید و پلهها را دو تا یکی پایین میرود. دیوارها کثیف و دودگرفتهاند. سقف، طبله کرده و آثار نم روی آن مشهود است. سیمهای بیرون زده از دیوارها را همه جا میشود دید.
تلاش برای ایمنسازی ساختمان آلومینیوم بعد از حادثه پلاسکو شدت گرفت. صاحبان سرقفلی مغازهها هم بعد از آن حادثه بود که خودشان به صرافت افتادند که برای خرید کپسولهای آتشنشانی و اعمال بیمه آتشسوزی اقدام کنند. مهلت سه ماهه دادستانی هم بر اساس قدمت این ساختمان بود.
اقبال شاکری رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران در این باره میگوید: «ساختمان آلومینیوم از جمله ساختمانهایی است که هرچه سریعتر باید نسبت به ایمنسازی آن اقدام میشد. خوشبختانه مدیریت این ساختمان سلسله جلساتی مشترک با دادستانی و سازمان آتشنشانی در راستای ایمنسازی آن برگزار کردند و دستورالعمل آتشنشانی با تأیید دادستانی به مالکان آلومینیوم ابلاغ شد. بر این اساس دادستانی سه ماه به مالکان فرصت داده تا براساس دستورالعمل آتشنشانی موارد ناایمن ساختمان را رفع کنند. همچنین مناقصه شرکت انجام دهنده ایمنسازی انجام شده و مشاور ایمنسازی نیز انتخاب شده است.»
به گفته شاکری، باید دستورالعمل عمومی ایمنی حریق در ساختمانهای بلند مرتبه عمومی و قدیمی با اولویت ساختمانهای بلندمرتبه فلزی تدوین شود چراکه احتمال فروریزش ساختمانهای بلند با سازه فلزی در زمان حادثه بسیار است و باید تمهیدات خاصی برای این ساختمانها در نظر گرفت. در حادثه برج گرنفل لندن به دلیل آنکه سازه، بتنی بود فروریزشی ایجاد نشد. بر همین اساس نظام مهندسی باید از حادثه پلاسکو درس بگیرد و برای ساختمانهای سازه فلزی، هسته بتنی یا پوشش خاص ضد حریق ایجاد کند. وجود 800 واحد تجاری در ساختمان آلومینیوم، لزوم ایمنسازی آن را هرچه بیشتر نمایان میکند. البته تنها آلومینیوم نیست که در معرض خطر قرار دارد. به گفته معصومه آباد، رئیس کمیته ایمنی شورای شهر تهران، حدود 3هزار ساختمان در پایتخت با شرایط ناایمن مشابه پلاسکو وجود دارند. نکته مهم اینجاست که بیش از 40 درصد مجتمعهای تجاری و تولیدی خیابان جمهوری اخطار آتشنشانی دارند؛ اخطارهایی که به نظر میآید بعد از حادثه پلاسکو جدیتر گرفته شده است. طی سالهای گذشته در مورد امنیت ساختمان پلاسکو بارها به هیأت مدیره این ساختمان اخطارهایی داده شده بود ولی اخطارها نادیده گرفته شد و شاغلان در پلاسکو همچنان با شرایط موجود به کسب و کارشان ادامه دادند و سرانجام، ساختمان 15 طبقه فروریخت. راسته خیابان جمهوری را که پیش بگیرید، با تعداد زیادی ساختمانهای فرسوده مواجه میشوید که هر روز در معرض خطر آتشسوزی قرار دارند. در این میان شاید تنها معروفترینشان همچون آلومینیوم و علاءالدین را بشناسیم. حادثه هر روز حوالی جمهوری پرسه میزند.