موفقیت ادغام بانکی چه پیشنیازهایی دارد
ادغامی که به علت بحران بانکی و صرفاً جهت کاستن از انعکاس اخبار بد اعمال شود، میتواند به جای سودمند بودن، زیان و ورشکستگی به همراه داشته باشد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایبِنا، عموماً هدف اصلی از ادغام بانکها، کاهش هزینه و ارتقا سودآوری است. علاوه بر این، توسعه تکنولوژی اطلاعاتی، دسترسی به بازارهای بیشتر، افزایش رضایتمندی سهامداران به ازای عملکرد مالی بهتر، بهبود تخصیص منابع، افزایش بازده داراییها و تامین ثبات مالی نیز از جمله اهداف ادغام هستند.
در ارتباط با گذر به راهبرد ادغام در کشور توجه به این نکته ضروری است که در دولت یازدهم و در راستای شفافسازی و اطلاعرسانی، بانک مرکزی خود را موظف دانست تا فهرست بانکها و موسسات اعتباری و سایر نهادهای مالی دارای مجوز تاسیس و فعالیت از بانک مرکزی را منتشر کند؛ تا زیانهای احتمالی ناشی از فعالیت موسسات اعتباری غیرمجاز را کاهش دهد.
در زمینه ادغام بانکی این سوال مطرح میشود که آیا ادغام این نهادها در شرایط حاضر و با توجه به وضعیت این موسسات و بانکها کار درستی است؟ به هر روی ادغام با هر هدفی که انجام شود، ضرورتاً باید با اصول و استانداردهای صحیح پیادهسازی شود؛ زیرا در غیر این صورت با شکست مواجه خواهد شد. مشابه پدیدهای که در ژاپن اتفاق افتاد.
به بیان دقیقتر در سال ۱۹۹۰ بانکهای ژاپن دچار بحران شدند. در این دوره دولت بهطور غیرمستقیم به بانکهای آسیب دیده کمک کرد. علاوه بر این، بسیاری از بانکهای کوچک با یکدیگر ادغام و تبدیل به بانک بزرگی شدند که این نوع ادغام (ادغام به دلیل شرایط نامناسب مالی) باعث مشکلات بسیاری شد. بهگونهای که این شرایط در ژاپن «خیلی بزرگ جهت شکست» نامگذاری شد؛ زیرا ادغامها بر اساس شرایط بحرانی و نه بر اساس راهبردهای تجاری انجام شده بودند.
بر اثر این ادغامهای اشتباه، بسیاری از بانکهای بزرگ شکل گرفته با مشکلات بیشتری از قبیل مطالبات سوخت شده یا عدم ثبات و سلامت بانکی مواجه شدند؛ زیرا ادغام در شرایطی صورت گرفته بود که به وضعیت اقتصادی، محیط تجاری و شرایط مالی بانک توجهی نشده بود و ادغام همزمان با نامناسب شدن صورتهای مالی بسیاری از بانکها اجرا شده بود.
علاوه بر این، در شرایطی که وضعیت اقتصادی حباب مانند بود، بانکها با افزایش مطالبات غیرجاری مواجه شده بودند و جذب نقدینگی و سرمایه برای آنها بسیار مشکل شده بود. بنابراین، تحت چنین شرایطی، تعداد بانکهای ورشکسته ناشی از ادغام بر تعداد بانکهای ورشکسته قبل از ادغام افزود و سرمایه بانکها بسیار شکننده شد.
بر اساس آنچه مطرح شد میتوان مدعی بود اگر در شرایط بحرانی و زمانی که صورتهای مالی بانکها وضعیت مساعدی را نشان نمیدهد، ادغامهای گستردهای در شبکه بانکی رخ دهد، نباید انتظار داشت نتایج مورد انتظار از ادغام تحقق یابد و چه بسا وضعیت ثبات مالی و بانکی نیز در اثر این ادغام بدتر شود. تجربه ژاپن نشان میدهد ادغامی که به علت بحران بانکی و صرفاً جهت کاستن از انعکاس اخبار بد منتج از عملکرد نامناسب نظام بانکی انجام شود (به دلیل عدم رعایت راهبردهای صحیح تجاری) میتواند به جای سودمند بودن، زیان و ورشکستگی بخش بزرگی از بانکها را بههمراه داشته باشد و بر کل اقتصاد اثر نامطلوب بگذارد. بر این اساس، با توجه به آنکه شبکه بانکی بخش حساسی در تعیین ثبات و سلامت اقتصادی است، ادغام در نظام بانکی باید با لحاظ هدف، اصول و راهبردهای درست انجام شود تا نتایج مثبت و موثر آن بر اقتصاد دیده شود.