آیا اردوغان از گاندی ترکها میترسد؟
29 مه سال 2015 جان دوندار نویسنده، روزنامهنگار، پژوهشگر و تهیهکننده تلویزیون که هنوز سه ماه از انتخابش به عنوان سردبیر روزنامه جمهوریت ارگان طرفداران مصطفی کمال آتاترک و پرچمدار مخالفت با اردوغان نگذشته بود، در گزارشی که با امضای خود او در این روزنامه چاپ شد اسناد و مدارک مربوط به ارسال سلاح توسط دولت ترکیه به مخالفان دولت اسد را منتشر کرد.
این گزارش مانند یک زلزله سیاسی بازتاب وسیعی در مطبوعات ترکیه و دنیا یافت. به دنبال انتشار این گزارش دولت ترکیه دست به کار شد و از دوندار به جرم جاسوسی برای بیگانگان، افشای اسناد سری و طبقهبندی شده دولت و تلاش برای براندازی دولت شکایت کرد. اما دادگاه با برائت دوندار از جرمهای جاسوسی برای بیگانگان و براندازی دولت او را به خاطر انتشار اسناد سری و طبقهبندی شده دولت گناهکار شناخت. بعد از این وقایع جان دوندار که از یک ماجرای ترور نافرجام جان سالم به در برد برای امنیت جانی به آلمان مهاجرت کرد. اما در اکتبر سال 2016 حکم جلب او توسط دادگاه ترکیه صادر شد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، اما این فقط یک روی سکه بود. روی دیگر سکه این بود که چه شخص یا اشخاصی این اطلاعات سری و طبقهبندیشده را در اختیار جان دوندار گذاشته بودند؟ دولت ترکیه اینبار انگشت اتهام خود را به سوی انیس بربراوغلو نماینده مجلس از حزب خلق جمهوری و معاون کمال قلیچداراوغلو در امور روابطعمومی و رسانه دراز کرد. به زودی انیس بربراوغلو به جرم انتقال اطلاعات سری دولت به جان دوندار و کمک به سوءاستفاده گروه جماعت فتحالله گولن نخست به حبس ابد سپس با یک درجه تخفیف به بیست و پنج سال حبس محکوم شد.
بعد از دستگیری و انتقال انیس بربراوغلو به زندان مال تپه، کمال قلیچداراوغلو دبیرکل حزب جمهوریخواه خلق اعلام کرد که در اعتراض به دستگیری بربراوغلو، 15 ژوئن امسال در گوونلیک پارک آنکارا تجمع خواهند کرد. بعد از آن در تماس تلفنی مجری برنامه زنده «در ترکیه چه میگذرد؟» تلویزیون سیانان ترک درخصوص راهپیمایی عدالتخواهانه حمایت از بربراوغلو گفت: فقط پلاکارد «عدالت» همراه خود حمل خواهیم کرد. دیگر کاسه صبرمان لبریز شده است. تا محو بیعدالتی در ترکیه به راهپیمایی خود ادامه خواهیم داد. از پارک گوونلیک شروع خواهیم کرد. تا زندان مالتپه که محل حبس بربراوغلوست ادامه خواهیم داد. نمیدانیم چند روز طول خواهد کشید اما بیوقفه به راهپیماییمان ادامه خواهیم داد.
بهدنبال مخابره این خبر توسط خبرگزاریهای دنیا، رپوبلیکا روزنامه مشهور ایتالیا در مطلبی تحت عنوان «اردوغان از گاندی ترک میترسد» به ارزیابی این راهپیمایی عدالتخواهانه پرداخت و او را به سبب خویشتنداری و رفتارهای مسالمت آمیز به مهاتما گاندی رهبر استقلال هندوستان تشبیه کرد. در این مطلب چنین عنوان شده است: قلیچدار اوغلو مثل کوه محکم و استوار ایستاده است. سالهاست که رهبری بزرگترین حزب مخالف اردوغان و گماشتگانش را بر عهده دارد. با این شیوه مبارزه مردم ترکیه را شگفتزده کرده است. این راهپیمایی عکسالعمل شدید مطبوعات طرفدار اردوغان را برانگیخته و مطبوعات حامی اردوغان شرکتکنندگان در این راهپیمایی را تروریست معرفی میکنند. در این روزهای گرم و طولانی هزاران نفر گاندی ترک را همراهی میکنند. شانه به شانه او راه میروند. در این راهپیمایی انسانهایی با گرایشهای فکری گوناگون حضور دارند...
روزنامه جمهوریت به بهانه هشتمین روز راهپیمایی گفتوگویی با قلیچدار اوغلو انجام داده است که در زیر ترجمه آن به نظرتان میرسد. قلیچدار اوغلو در این گفتوگو ضمن پافشاری بر مواضع پیشینش تاکید کرد که در میتینگهای سیاسی و تجمعات سیاسی همواره برای تحقق عدالت در جامعه ترکیه به مبارزه خود ادامه خواهد داد.
آقای قلیچدار اوغلو، آقای دولت باغچهلی دبیرکل حزب حرکت ملی در شبکههای اجتماعی درباره راهپیمایی شما گفتهاند: میخواهند تا پنسیلوانیا مقر فتحالله گولن در امریکا بروند و همانجا بمانند! نظر شما درباره اظهارات باغچهلی چیست؟
به نظر من هر حزب سیاسی که مدعی وجود بیعدالتی در سیستم قضایی ترکیه است باید از این راهپیمایی عدالتخواهی حمایت کند. انتظار من از این احزاب این نیست که با ما در این راهپیمایی همراه شوند بلکه با ما همصدا شوند که عدالت در ترکیه روزهای سخت و دشواری را میگذراند و باید به موضوع روز ترکیه تبدیل شود. از باغچهلی هم چنین انتظاری دارم اما او عوض حمایت و پشتیبانی به ما اتهام میزند. او اختیار آن را دارد که برای همیشه به ما اتهام بزند!
اگر آنان قبول دارند که عدالت در مقیاس وسیع در انحصار قدرت حاکمه قرار گرفته باید در این خصوص از قدرت حاکمه بازخواست کنند. اما پیشبینی آنان این بود: «بالاخره ناکام میشوند. روز دوم منصرف میشوند...» انصراف به یک طرف، آنان با چشمان خود دیدند توده مردم روزبهروز بیشتر به این حرکت اعتراضی ملحق میشوند. باید بگویم از هر طبقه اجتماعی که فکر میکنید اینجا آمده و به ما میپیوندند. از دعوت و فراخوان ما جسارت پیدا کرده و به راهشان ادامه میدهند. عدالت به خودی خود یک مفهوم انسجام بخش است. متاسفانه چون قدرت حاکمه همواره اعتقاد دارد که حق با آنان است و بر اساس این تفکر با دیگران رفتار میکند عدالت قربانی نیات و مقاصد آنان شده است.
برنامه شما بعد از راهپیمایی استانبول چیست؟
راهپیمایی عدالتخواهی را ادامه خواهیم داد. در میتینگهای سیاسی نیز بدان خواهیم پرداخت. کمپینهای دیگری نیز در راه است. به هر حال با ایمان و عزم و اراده راسخ کمپین عدالتخواهانهمان را ادامه خواهیم داد. زندان مالتپه یک مکان سمبلیک است. میتینگمان را برگزار خواهیم کرد و بعد از آن به خانههایمان خواهیم رفت. جامعه ترکیه با این حرکت مدنی کمی بپاخاسته و ما چه در داخل چه بیرون از مجلس صدای خود را به گوش دیگران میرسانیم و به مخالفتهایمان ادامه خواهیم داد. اگر انسانها اینقدر تحت فشارند و جامعه اینقدر تحت فشار است بالاخره جایی منفجر خواهد شد. بیست جولای باید در اذهان مردم ترکیه حک شود. در این روز یک کودتای مدنی در جامعه ترکیه بوقوع پیوست. همه رهبر این کودتا را میشناسند. آنان با اعلام شرایط فوقالعاده در جامعه دست به هر کاری میزنند. دادگاه قانون اساسی دیگر قادر به تصمیمگیری در این خصوص نیست. حتی نمیتواند تصمیمات قبلیاش را اجرا کند. امروز یک قاضی بازنشسته به نام عثمان کاچماز آمده بود اینجا. به نظر شما حمایت او از راهپیمایی عدالتخواهی چه معنایی میتواند داشته باشد؟ بهنظر شما او شاهد و مدعایی بر نبود عدالت در این کشور نیست؟
آیا اردوغان و کنعان اورن (رهبر کودتای نظامی 1982 و یکی از نظامیان منفور مردم و روشنفکران در ترکیه) شبیه هم هستند؟
هیچ فرقی با هم ندارند. کنعان اورن دادگاههای عمومی سختگیر ترتیب داد، اردوغان دادگاههای ویژه سختگیر. اورن نتوانست سیستم قضایی ترکیه را تحت سیطره خود درآورد اما اردوغان سیستم قضایی ترکیه را تحت سلطه خود درآورد. هر دو خیلی از اساتید دانشگاهها را اخراج کردند. در دوران اورن اخراجشدگان حداقل این حق را داشتند که به دادگاههای صالحه شکایت کنند اما در دوران اردوغان کسی حق اعتراض و شکایت را ندارد. در دوران اورن جرم گروهی وجود نداشت در دوران اردوغان این جرم به وجود آمد. در کشورهای غربی به این میگویند محکومیت به مرگ مدنی. این افراد نمیتوانند کار پیدا کنند چون که همیشه تحت نظر پلیس هستند و هیچ کارفرمایی حاضر نیست آنان را استخدام کند.
هر دو دشمن هنر و ادبیات بودند و هستند. آنها هم روزنامهنگاران را زندانی میکردند اینها هم. هیچ فرقی با هم ندارند. در دوران اردوغان بیش از دوران اورن زندانی وجود دارد. در دوران هر دو شکنجه هست. در کودتای دوازده سپتامبر کنعان اورن در پروندههای قضایی انصاف و عدالت حتی اگر نصف و نیمه هم باشد رعایت میشد اما در دوران اردوغان توجهی به دلایل و مستندات پرونده نمیشود. قضات فقط به مافوقشان توجه دارند و وقتی مافوق گفت که فلانی باید محکوم شود دیگر توجهی به دلایل و مستندات قانونی پرونده نمیشود. در موضوع شکنجه باید گفت که ترکیه دیگر از اصول و قوانین منع شکنجه تبعیت نمیکند. بعد از کودتای 20 جولای در نامهیی که دولت ترکیه به سازمان ملل نوشته اعلام کرد که با دستگیرشدگان رفتار انسانی نخواهد داشت و محاکمه عادلانه و مطابق با موازین قانونی نخواهد داشت. حالا با پررویی اعلام میکنند در ترکیه عدالت وجود دارد. نمیدانم دولت باغچهلی از این نارساییهای قانونی خبر دارد یا نه؟ چون رابطه نزدیکی با حکومت دارد باید از او پرسید برادر چرا میخواهید آبروی ترکیه را نزد افکار عمومی دنیا ببرید؟
آیا بازداشت انیس بربراوغلو به معنای لبریز شدن کاسه صبر شما بود؟
بله، وقتی اعلام شد که توطئههای ارگنهکن و پتک آهنین کودتا هستند مردم کمی راحت شدند، به دنبال اعاده حیثیت و احیای حقوقشان برخاستند. خیلیها حقوشان ضایع شده بود. ما برای اعاده حیثیت این افراد لوایحی را به مجلس بردیم که متاسفانه تصویب نشد. معلوم بود که نیت دیگری داشتند. عکسالعمل مردم نسبت به کودتای 15 جولای خیلی متفاوت بود. همه به مخالفت با آن برخاستند. وقتی بیستم جولای رسید همهچیز عوض شد. میدان مسامحه و مصالحه از بین رفت. دیدگاهی حاکم شد که میگفت: من هر چه را که صلاح باشد انجام خواهم داد.
آیا نخستوزیر و رییسجمهور را برای پیوستن به این حرکت اعتراضی عدالت جویانه دعوت میکنید؟
اگر به این راهپیمایی عدالت جویی بپیوندند و به حرفهای مردم گوش بدهند از آنها استقبال میکنیم. برای اینکه به وجود یا عدم وجود عدالت در جامعه پی ببریم باید آن را نه در کاخها بلکه در بیرون از کاخها جستوجو کنیم. لازم نیست با عینک خوشبینی به دنیا نگاه کرد. برای اینکه بفهمیم عدالت وجود دارد یا نه فقط کافیست از مردم سوال کنیم. حتی از کسانی که اخیرا به همه پرسی حزب عدالت و توسعه رای دادهاند بپرسید. آنان نیز خواهند گفت عدالت وجود ندارد.
کمی درباره وضعیت سلامتی خود صحبت میکنید؟
خدا را شکر مشکلی ندارم. دو نفر از دوستانم وضعیت سلامتیام را کنترل میکنند. آنان بعد از هر راهپیمایی توصیه میکنند که چه حرکتهایی را انجام دهم. سعی میکنم به توصیههای آنان عمل کنم. در مورد تغذیه نیز مطابق دستورات آنان رفتار میکنم.
ارزیابی هفتگیتان از راهپیمایی چیست؟
اعلام کرده بودم که فقط راهپیمایی خواهم کرد، اما افرادی از احزاب یا نهادهای سیاسی و مدنی جامعه و توده هنرمندان ما را تنها نگذاشتند. دلتنگی مردم نسبت به عدالت بالا رفته است. همین استقبال از حرکت عدالتخواهی و گوش دادن به صدای آن به نظرم خیلی مهم است. باید به این نکته نیز اشاره کنم که شیوه یا روشی که به تحقق واکنشهای اجتماعی یک جامعه منجر میشود نشان میدهد که شخص یا نهادی که مردم نسبت بدانها واکنش نشان دادهاند چقدر دموکرات یا مردمسالار است. گاندی در هندوستان برای استقلال راهپیمایی کرد و انگلستان مجبور شد به شکلی که شایسته یک جامعه مردمسالار است بدان جواب دهد. باید با تاسف عرض کنم گروه یا اشخاصی که در برابر ما صفآرایی کردهاند هرگز اعتقادی به فرهنگ مردمسالاری ندارند. شاید هم بدان اعتقاد داشته باشند اما از ترس مافوقهایشان نتوانند آن را عملی کنند، یا در وضعیتی هستند که تحت کنترل شدید قرار دارند و نمیتوانند نیت خود را آزادانه به زبان بیاورند.
دلتان برای خانه تنگ نشده؟
چرا خیلی تنگ شده. به خصوص برای سوتلاچهای (نوعی غذای محبوب شبیه فرنی که با سلیقه ترکها درست میشود) همسرم!