سنا علیه ایران، روسیه و ترامپ
در طرح ٧٢٢، دستان رییس جمهور آمریکا برای لغو تحریمها علیه روسیه بسته شد.
تنها صدایی که این روزها از واشنگتن به گوش جهان میرسد تنش زایی و بحران آفرینی است. حضور دونالد ترامپ، رییسجمهور ایالات متحده در کاخ سفید تا چند روز دیگر شش ماهه میشود و همزمان نزدیک به شش ماه است که جهان از تریبون کاخ سفید و وزارت امور خارجه این کشور هیچ نمیشنود جز تناقض هم در رفتار و هم گفتار، جز بر باد دادن توافقهایی که امریکا با ایستادن در کنار سایر اعضای جامعه جهانی به آنها دست یافته است و جز تلاش فراگیر برای از میان بردن هرچه سریعتر هر آنچه باراک اوباما، رییسجمهور سابق ایالات متحده از خود به جا گذاشته است. یک روز دمیدن در آتش بحران با کره شمالی، روز دیگر دخالت در بازیهای منطقهای خاورمیانه که یک حرکت اشتباه در آن مانند زدن جرقهای در انبار باروت است. یک روز بیمبالاتی در معادلههای نظامی که امریکا در سوریه خود را به آن مشغول کرده است و روز دیگر سخن گفتن از بر باد دادن توافقهایی که میان واشنگتن و هاوانا پس از نیم قرن مخاصمه به دست آمده بود. یک روز سرسپردن به روسیه و سکوت در برابر دخالتهای مسکو در انتخابات ریاستجمهوری ٢٠١٦ و روز دیگر زیر میز توافقنامه آب و هوایی پاریس زدن و جهانی را دل نگران ساکن جدید کاخ سفید کردن. آسمان سیاست ایالات متحده هر روز خاکستریتر از دیروز میشود و این در حالی است که از توفیقهای داخلی هم که دونالد ترامپ وعده آن را داده بود در عرصه عمل خبری نیست. به تمام این نابسامانیها در حوزه سیاست خارجی باید تعمیق شکاف داخلی در امریکا و فاصله گرفتن هرچه بیشتر کنگره و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی از کاخ سفید را هم اضافه کرد. فقدان آشنایی به ابتداییترین اطلاعات و عدم برخورداری از تجربه کاری در حوزههای محول شده به افراد در کابینه ترامپ، عملا هرجومرج را مهمان کاخ سفید و به تبع آن سیستم قانونگذاری ایالات متحده کرده است.
تحریمهایی برای حقوق بشر، موشکی و فعالیتهای منطقهای
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد ، کاخ سفید، وزارت امور خارجه و کنگره ایالات متحده با سرعت غیرقابل پیش بینی به سمت تنش بیشتر با ایران حرکت میکنند. سیاستی کاملا متغایر با سیاستی که باراک اوباما در سالهای پایانی ریاستجمهوریاش اتخاذ میکرد و به خصوص با توافق هستهای با ایران در جولای سال ٢٠١٥ تلاش کرد نمودار همواره رو به صعود تنش زایی با تهران را اگر نمیتواند متوقف کند حداقل برای مدنی با حرکت کند موزون سازد. از نخستین روزهای حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید بود که جمهوریخواهان تندروی مخالف هرگونه تعامل با ایران که زخم حصول توافق هستهای را در دوره اوباما درمانی نیافته بودند، تلاش کردند به گونهای بر برجام و رابطه با ایران تاثیر بگذارند. کنگره تا دندان مسلح به جمهوریخواهان در امریکا که از روز ٢٠ ژانویه ترکیب نشسته در کاخ سفید را نیز از میان همحزبیهای خود میدید اینبار برای تحت تاثیر قرار دادن توافق هستهای با ایران دوباره به حربههای کهن متوسل شد. اعضای کابینه جدید اعم از چهرههای امنیتی و اطلاعاتی تا مهرههای سیاسی بسیار زودتر از آنچه تصور میشد در نتیجه فشارهای اروپا و هشدارهای روسیه و چین متوجه شدند که امریکا توان برآمدن از عهده تبعات پاره کردن برجام یا خروج از آن را ندارد. در نتیجه راه فرعی باید برای تشدید فشار بر ایران و وادار کردن تهران به خروج از برجام تعریف میشد و چه راهی بهتر از تشدید تحریمهای غیرهستهای که سابقه تحمیل آنها به ایران به سالهای نخست انقلاب اسلامی بازمیگردد و در قریب به ٤٠ سال گذشته نیز دایما بر حجم آنها افزوده شده است. البته گاه سرعت افزوده شدن بر بستههای تحریمی ایران اندک و با فاصله زمانی و گاه به خصوص در سایه دولتهای نهم و دهم در کوتاهترین زمان ممکن بوده است.
بازی جدید سنای امریکا از ٢٣ امین روز از ماه مارس ٢٠١٧ و به رهبری سناتور جمهوریخواه باب کورکر آغاز شد. مقابله با اقدامهای ثباتزدای ایران، عنوانی بود که طرح شماره ٧٢٢ به خود اختصاص داد. در خلاصه این طرح تحریمی که روی سایت کنگره قرار دارد در مورد جزییات و اهداف آن نوشته شده است: این طرح به وزارتخانههای امور خارجه، دفاع و خزانه داری و همچنین به سرویس اطلاعات ملی امریکا دستور میدهد که هر دو سال یک بار استراتژی را برای مقابله و مهار فعالیتهای ایران که تهدیدکننده ایالات متحده یا متحدان آن در خاورمیانه و آفریقای شمالی است را تبیین و اجرایی کند. رییسجمهور باید تحریمهایی را بر افراد یا نهادهایی که ١. در فعالیتهای موشکی ایران یا برنامههای تولید سلاح کشتار جمعی دست دارند ٢. در فروش و انتقال تجهیزات نظامی یا تامین مالی یا فنی مربوط به این تجهیزات دخالت دارند و اعمال کند. علاوه بر این اموال این افراد حقیقی یا حقوقی هم باید بلوکه شود. رییسجمهور باید اقدامهایی را علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام دهد و به طور مشخص قوانینی علیه افرادی تدوین کند که در حال حاضر به بهانه حمایت ادعایی ایران از «تروریسم» تحریم هستند. (برخی از منابع میگویند که این قانون رییسجمهور امریکا را ملزم میکند به فاصله حداکثر ٩٠ روز بعد از اجرایی شدن، تحریمهایی را علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اشخاص خارجی که جزو مقامها، ماموران یا وابستگان این سازمان هستند، اعمال کند.) رییسجمهور باید تحریمهایی را علیه افرادی که وزارت امور خارجه آنها را در نقض حقوق بشر در ایران مقصد میداند اعمال کند. این طرح همچنین میگوید که تحریمهای موجود علیه کسانی که با برنامه موشک بالستیک ایران در ارتباط هستند یا در فعالیتهای تروریستی ایران (ادعای دولت امریکا) دخالت دارند باید تا ٩٠ روز پس از روزی که رییسجمهور اعلام کند که این فعالیتها در سه ماه منتهی به گزارش متوقف شده بودند، ادامه پیدا کند. رییسجمهور میتواند به شکل موقت تداوم یا تحمیل برخی از این تحریمها را در شرایط خاص با استفاده از فرمان اجرایی خود متوقف کند. این طرح روز پنجشنبه برابر با ١٥ ژوئن با ٩٨ رای مثبت و دو رای منفی در سنا به تصویب رسید. طرحی که به طور کلی برنامههای موشکی ایران، حمایت این کشور از تروریسم، نقض حقوق بشر (مورد ادعای دولت امریکا) را هدف قرار میدهد اما با متن برنامه جامع اقدام مشترک و توافق هستهای با تهران همخوانی کامل دارد و نقض آن محسوب نخواهد شد. نکته جالب توجه این طرح این است که طرح توسعه تحریمهای روسیه نیز به دلیل فعالیتهای این کشور در کریمه، حمایت از دولت بشار اسد در سوریه و همچنین دخالت در انتخابات ٢٠١٦ ریاستجمهوری امریکا به این طرح اضافه شد و رای آورد.
تحریمهایی که هیچ کدام جدید نیستند
بیشترین بخش از طرح ٧٢٢ مربوط به تحمیل تحریمها بر هر فرد حقیقی یا حقوقی است که در ارتباط با برنامه موشک بالستیک ایران است. این تحریمها میتواند به عنوان نمونه قابل تحمیل بر هر نهاد مالی یا کمپانی خارجی است که تجهیزات کلیدی یا بخشهایی از برنامه موشکی ایران را تامین کند. مارک دوبوویتز از کارشناسان بنیاد دفاع از دموکراسی در این خصوص میگوید: «این تحریمها بسیار قویتر از سیستم تحریمی قبلی است که کمپانیهایی را هدف قرار میداد که در توسعه برنامه موشکی ایران نقش دارند.»
این تشدید تحریم جدید در امتداد با تحریمهایی است که وزارت خزانه داری در ماههای فوریه و مه درخصوص برنامه موشک بالستیک ایران معرفی کرد. در این تحریمها دولت برخی از افراد و نهادهایی را که در تهیه مواد و تکنولوژی برنامه موشک بالستیک ایران نقش داشتهاند را هدف قرار داده است. تحریمهای ماه فوریه در نتیجه آزمایش موشک بالستیک میان برد در اواخر ژانویه در ایران بود. ریچارد نفیو که در جریان مذاکرات هستهای ایران با ١+٥ حضور داشته است در این خصوص به سی بیاس میگوید: «من فکر نمیکنم که این طرح حتی در صورت تایید در کنگره و امضا توسط رییسجمهور هم تاثیری در محدود کردن برنامه ایران برای توسعه موشکهای بالستیک داشته باشد.» وی در ادامه با اشاره به محدودیتها و ابهامهای موجود در این قانون تحریمی جدید میگوید: « به نظر نمیرسد که این تحریم عملا چیز جدیدی را به معماری تحریمی موجود علیه ایران اضافه کند. این تحریم به توافق هستهای ایران آسیبی نمیرساند اما همزمان بر توانایی و قدرت مانور ایران برای توسعه برنامه موشکیاش هم تاثیری نخواهد گذاشت. مشخص نیست که چرا اصلا باید چنین طرحی مطرح و به رای گذاشته میشد. دولت ترامپ همین الان هم این قدرت اجرایی را دارد که همه آن تحریمهایی را که در قالب این طرح مطرح شدهاند را علیه ایران اعمال کند. شاید هدف از این طرح پیامرسانی به ایران و سایر کشورها باشد اما در حوزه عمل اتفاق تازهای نیست.»
نگاهی به کلیت مسائل مطرح شده در ٧٢٢ نشان میدهد که این طرح تحریم جدیدی به سبد تحریمهای غیرهستهای ایران اضافه نمیکند اما در عمل تمام این تحریمهای غیرهستهای را تجمیع کرده و تا حدودی هم مستحکمتر میکند. اساس این طرح بر روی گسترش فهرست اشخاص حقیقی و حقوقی است. یکی از اصلیترین مسائلی که از ماه مارس یعنی زمان رونمایی اولیه از این طرح بسیار مدنظر قرار داشته این است که آیا این تحریمها در تطبیق با توافق هستهای با ایران است یا خیر؟ در حالی که تحریمهای موشکی اصلیترین بخش طرح ٧٢٢ است باید گفت که به دلیل عدم ارتباط میان توافق هستهای و برنامه موشکی ایران، تحریم موشکی ایران به معنای نقض توافق هستهای نمیتواند باشد. برخی ازمنتقدان اوباما همین مساله را نقطه ضعف تیم مذاکراتی وی در برابر تیم ایران میدانند که نتوانستند مساله موشکی را به نوعی با برجام و حیات آن گره بزنند. دوبوویتز در این خصوص به سیبیاس میگوید: «جامعه اطلاعاتی امریکا به این نتیجه رسیده است که اگر ایران به دنبال ساخت تجهیزات هستهای باشد، وسیله حملکننده این تجهیزات باید موشک باشد. موشکی از نوع بالستیک دور برد یا موشک بالستیک داخل قارهای. با اینهمه خود موشک به تنهایی اگر قابلیت حمل کلاهک هستهای را نداشته باشد برای ایرانیها مانع به حساب نمیآید.»
ریچارد نفیو اما در این باره میگوید: «ایرانیها همین الان هم موشکیهایی دارند که میتواند کلاهک جنگی خود را در تلآویو به روی زمین بگذارد. مساله اینجا است که آیا ایرانیها موفق به تکمیل نوعی از کلاهک جنگی شدهاند که به سلاح اتمی نیاز داشته باشد یا خیر؟ در اینجاست که باید گفت توافق هستهای این مساله را ممنوع اعلام کرده و توسعه کلاهکهای هستهای هم به ایرانیها در این مقطع کمکی نمیکند.»
تاوان شکست تیم اوباما در برابر ایران
آنچه در امریکا برخی از مخالفان تندروی ایران را نگران کرده مساله اجرای برجام نیست چرا که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشهای مکرر خود میگوید که ایران تا به امروز به تمام تعهدات خود پایبند بوده است. مساله نگرانکننده برای تندروهای امریکایی دقیقا پیشروی ایمن برجام و رسیدن ایران به بزنگاههایی است که باید تحریمهای متوقف شده کاملا برداشته شوند یا تحریمهای تسلیحاتی ایران نیز پایان پیدا کنند. در حالی که عمر تعهدات ایران براساس توافق هستهای ١٠ ساله است. برخی محدودیتها زودتر از این ١٠ سال برداشته خواهند شد که تحریم موشکی و تسلیحاتی یکی از آنها است. پس از آن نیز برخی از محدودیتهای هستهای برداشته یا آسانتر میشوند و گفته میشود که سایر محدودیتها نیز تا سال ٢٠٣٠ عملا کنار خواهند رفت. در این فاصله زمانی ١٠ ساله نیز ایران براساس جدول بندیهای زمانی تعیین شده در برجام میتواند برنامه تحقیق و توسعه خود و حتی آزمایش سانتریفیوژها با نسلهای بالاتر را ادامه دهد و در نتیجه با از میان رفتن محدودیتهای زمانی، برنامه هستهای ایران با توان چندبرابری از سال ٢٠١٥ دوباره و اینبار به شکل مقبولیت یافته از مجرای شورای امنیت ظاهر خواهد شد. با اینهمه مساله اجرای برجام از سوی ایران به دردسری برای ترامپ بدل شده است. برهمین اساس است که دولت ترامپ درست در روزی که تحریمهایی جدید علیه برنامه موشکی ایران در ماه گذشته را اعلام میکند، توقف اجرای تحریمهای هستهای را هم تمدید میکند چرا که ایران راهی جز این برای این کشور نگذاشته بود.
مارک دوبوویتز در این مورد به سیبیاس میگوید: «نگرانی من این است که برنامه درازمدت ایران این باشد که حتی متوقف کردن برخی از برنامههای هستهای در سایه برجام را هم به فرصتی برای خود بدل کند تا روی تکنولوژیهای پیشرفتهتر هستهای کار کند. در چنین شرایطی زمانی که محدودیتهای هستهای ایران در بازههای زمانی ٨ و ١٠ ساله به اتمام برسد، ایران میتواند با برنامه هستهای در ابعاد صنعتی حرف بسیار جدی در عرصه بینالمللی داشته باشد. در چنین شرایطی در حالی که همه تلاش کردند زمان مورد نیاز برای دستیابی ایران به بمب اتمی را به چندسال افزایش دهند، شاید این زمان برای ایرانیها با داشتن تکنولوژی پیشرفتهتر هستهای در پایان عمر ١٠ ساله برجام به چندماه کاهش پیدا کند.»
تشدید فضای منفی بینالمللی پیرامون روسیه
روزهای دوشنبه، چهارشنبه و پنجشنبه هفته گذشته در سنای ایالات متحده بحث طرح تحریمی شماره ٧٢٢ بسیار داغ بود اما دلیل آن بیش از آنکه تحریمهای ایران باشد، تحریمهای الصاقی روسیه به ٧٢٢ بود. براساس ٩٨ رای مثبتی که به این طرح داده شد روسیه نیز به سوژه تحریمی جدیدی برای دولت ایالات متحده بدل شد. یکی از اصلیترین نکتههای موجود در این طرح این بود که دستان دونالد ترامپ برای سست کردن یا برداشتن تحریمهای روسیه بسته شده است و وی برای این کار در هر بازه زمانی که باشد به جلب نظر کنگره نیاز خواهد داشت. تحریمهای روسیه پروژههای بخش انرژی را شامل خواهدشد و همچنین تمام کسانی که در حملات سایبری اتهام آنها تایید شود نیز مورد تحریم قرار خواهند گرفت. بلومبرگ در نگاهی اقتصادی به تبعات تحریمهای روسیه مینویسد: برای سرمایهگذاران خارجی در بخشهای انرژی و فلزات روسیه، طرح تحریم جدید مصوب در سنا یک ضربه جدی است. البته هنوز مشخص نیست که آیا کمپانیهای روسی که توسط این طرح نشانه گرفته شدهاند تا چه میزان آسیب خواهند دید. روز پنجشنبه همزمان با بالاگرفتن زمزمهها درخصوص رای آوردن این طرح، نوسانات بسیاری در حوزههای ارزی و بورس روسیه گزارش شد. طرح سنا در مورد روسیه، محدودیتهایی را علیه بانکها و کمپانیهایی که در بخش انرژی کار میکنند، اعمال میکند که این مساله میزان افزایش سرمایههای آنها را تحت تاثیر قرار خواهد داد. همچنین تحریمهایی بر شرکتهای دولتی در حوزههای راه آهن، کشتیرانی، فلزات و معادن هم اعمال شده است. با وجود اینکه تحریمهای مطرح شده در این طرح برخی از سرمایهگذاران و کمپانیها را نگران کرده است اما کمپانیهای روسی که در بخش انرژی کار میکنند، میگویند که میتوانند با استفاده از بانکهای روسی یا بازارهای محلی به راحتی تامین بودجه کنند و تحتتاثیر این تحریمهای امریکایی قرار نمیگیرند. یکی دیگر از مسائل مطرح شده در تحریمهای جدید روسیه دخالت این کشور در انتخابات ریاستجمهوری ٢٠١٦ امریکا و همچنین ماجرای اوکراین است. برخی از کارشناسان اقتصادی میگویند که این طرح تحریمی در تطبیق و تقریبا مشابه تحریمهای اروپایی است که تاکنون بر کمپانیهای فعال در بخش انرژی روسیه تحمیل شده است. با توجه به اینکه سه سال از تحریم روسیه میگذرد و این تحریمها نخستینبار در سال ٢٠١٤ علیه مسکو اعمال شد به نظر میرسد که روسیه توانسته وضعیت اقتصادی خود را با این تحریمها تطبیق بدهد. کمپانیهای روسی در بخش انرژی از بازارهای داخلی برای کسب درآمد استفاده میکنند و دلار را به راحتی در سیستم مالی خود با ارزهای دیگر جایگزین کردهاند. بسیاری از کارشناسان مسائل مالی میگویند که حتی در صورت تصویب این طرح جدا از مساله فضاسازی منفی که پیرامون روسیه ایجاد میشود اما در عمل روسها از پس از این تحریمها برخواهند آمد. با این وجود برای برخی از سرمایهگذارانی که اوایل سال ٢٠١٧ به امید برداشته شدن تحریمهای روسیه و بهبود رابطه مسکو و واشنگتن راهی سرزمین تزارها شدند این طرح تحریمی میتواند به نوعی نقش ترمز را داشته باشد. به هرحال فضای منفی که این تحریمها ایجاد میکند، نشان میدهد که عادیسازی رابطه مسکو و واشنگتن تا چه اندازه سخت و شاید هم دور از دسترس است.
با این وجود برخی از کارشناسان تاکید دارند که نباید اثرات این تحریمها در میان و بلندمدت بر اقتصاد روسیه را نادیده گرفت. حمید بعیدینژاد، سفیر ایران در بریتانیا در بخشی از یادداشتی در این خصوص نوشته است: این لایحه با شدیدترین عبارتبندیها اقدامات روسیه در انتخابات امریکا، در اوکراین و منطقه خاورمیانه را محکوم کرده و تحریمهای بسیار سنگینی را به ویژه علیه بخش انرژی روسیه تحمیل میکند که به گفته کارشناسان، پروژههای بسیار مهم مد نظر روسیه در کشف ذخایر جدید انرژی در مناطق ویژه یخبندان و همچنین تولید نفت شیل در این کشور را که قرار بود با سرمایهگزاری هنگفت و فناوریهای مدرن کمپانیهای بزرگ نفتی غربی انجام شوند را تا سالهای سال به عقب میاندازد. ضمن آنکه وضع تحریمهای سنگین علیه روسیه در بخش سرمایهگذاری در بخش انرژی دارای تاثیرات فرا ملی نیز هست و مشخصا این تحریمها شرکتهای اروپایی را هم دربرمیگیرد.
قیام علیه خودسریهای ترامپ
طرح شماره ٧٢٢ فعلا در مرحله تصویب در سنا است و این رای مجلس نمایندگان است که میتواند قدرت مانور ترامپ برای وتوی آن را مشخص کند. پیشبینیهای اولیه با توجه به تفاهمی که میان جمهوریخواهان و دموکراتها شکل گرفته، نشان میدهد که احتمالا میزان آرای مثبت به این طرح در مجلس نمایندگان نیز به میزانی خواهد بود که قدرت وتو را از ترامپ بگیرد چرا که در غیر اینصورت سناتورها از قدرت کافی برای نقض وتوی رییسجمهور برخوردار هستند. با اینهمه رسانهای مانند پولیتیکو در تحلیل خود از فرجام این طرح مینویسد: طرح سنا با آینده مبهمی روبه رو است چرا که در این طرح برای نخستینبار تلاش شده دستان رییسجمهور بسته بماند و ترامپ برای برداشتن یا سست کردن تحریمهای روسیه به اجازه کنگره نیاز خواهد داشت. رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه امریکا روز چهارشنبه برای دومین روز متوالی در جمع قانونگذاران سنا و مجلس نمایندگان از هرگونه حمایت از طرح تحریمی روسیه سرباز زد و گفت که باید باب گفتوگوی سازنده با روسیه را باز نگاه داشت. با اینهمه باب کورکر که یکی از مذاکرهکنندگان اصلی در مورد این طرح تحریمی است و تا حدود زیادی هم رابطه نزدیکی با تیلرسون دارد میگوید که این طرح در نهایت هنگامی که بر روی ریاستجمهوری قرار بگیرد، امضای ترامپ را به خود اختصاص خواهد داد. نکته قابل توجهی که در این طرح وجود داشت اتحاد جمهوریخواهان و دموکراتها بود که همین مساله توان مقابلهای را از ترامپ خواهد گرفت. در بسیاری از تحلیلها از تصویب این طرح در سنا گفته شده بود که این اقدام سنا دو مخاطب داشت: دونالد ترامپ که تصور میکرد میتواند بدون توجه به قانونگذاران امریکایی و افکار عمومی به روسیه با وجود دخالت این کشور در انتخابات سال ٢٠١٦ نزدیک شود و روسها که هنوز هم اصرار دارند امریکا مدرک مستدلی برای محکوم کردن آنها در مورد دخالت در انتخابات سال گذشته میلادی را در اختیار ندارد. حمید بعیدی نژاد در بخش دیگری از یادداشت خود در این باره مینویسد: بر این اساس لایحه سنا با وارد شدن بحث تحریم روسیه عملا به لایحهای ضد ترامپ تبدیل شد. در اقدامی مقابلهجویانه با ترامپ، سنا حتی تصمیم به لغو تحریمهای علیه روسیه در این لایحه در آینده را نیز از اختیار رییسجمهور خارج کرده و این تصمیم را به سنای امریکا محول کرده است. با این بند و با توجه به روند تحولات سیاسی امریکا امکان لغو تحریمها علیه روسیه عملا بسیار ضعیف خواهد شد. اقدام دیگری که باز جهتگیری مقابلهجویانه این مصوبه سنا با دولت ترامپ را نشان میدهد، حمایت قاطع سنا با یکصد رأی تمامی سناتورها از اضافه کردن اصلاحیه پیشنهادی دیگری در این لایحه در خصوص اعلام حمایت امریکا از اصل بنیادین ناتو در حمایتهای متقابل نظامی در میان اعضای ناتو میباشد که ناظر بر این است که حمله به یک کشور عضو ناتو حمله به دیگر اعضای ناتو تلقی شود. این اصلاحیه در پاسخ به سیاست مبهم ترامپ اتخاذ شد که در اقدامی نادر در اجلاس اخیر سران ناتو از بیان تعهد دوباره امریکا به دفاع دسته جمعی اعضای ناتو از یکدیگر در برابر حمله خارجی طفره رفته بود. اکنون ترامپ با شرایط بسیار دشواری مواجه شده است. شکی نیست که اجرای این لایحه به همین شکل که تصویب شده است روابط ناپایدار فعلی امریکا و روسیه را وارد یک دوره تنش میسازد. روسیه پس از تصویب این لایحه اعلام کرد که در صورت تبدیل شدن این لایحه به قانون، قطعا اقدامات متقابلی را علیه امریکا وضع خواهد کرد. اگر ترامپ موفق به مدیریت این شرایط نشود، روابط امریکا با روسیه به سطح تنشآمیزی خواهد رسید و دولت او را با بحرانی جدی مواجه خواهد کرد. اما بدون شک این اقدام سنا پاسخی به شرایط سیاسی داخلی امریکاست و میتوان آن را به تلاش مجلس سنا جهت پیگیری پرونده اتهام ارتباط نظامیافته مقامات وابسته به ترامپ با روسیه نیز مرتبط دانست.