تامین ٢٠تا ٥٠درصد نیاز مواد غذایی از محل واردات
ایران جزو کشورهای واردکننده خالص مواد غذایی است. در واقع تامین ٢٠ تا ٥٠درصد نیاز مواد غذایی در ایران از محل واردات انجام میشود.
صرف نظر از رشد سریع تجارت در بخش کشاورزی، عمده کالاهای غذایی مصرفی در کشورها در داخل آنها تولید میشود و در اغلب موارد واردکنندگان خالص این گروه از محصولات در محدود ٠ تا ٢٠درصد از عرضه داخلی مواد غذایی قرار میگیرند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد ، برخی از کشورها مانند آرژانتین، استرالیا و امریکا صادرکننده خالص بیش از ٥٠ درصد از تولیدات کشاورزی داخلی هستند در حالی که در منطقه شرق نزدیک شمال آفریقا بیش از ٥٠درصد از عرضه مواد غذایی از طریق واردات تامین میشود. صحرای آفریقا، جنوب آسیا و چین نیز واردکنندگان صرف مواد غذایی هستند.
٧٠ درصد از تمام برداشتهای آبی جهان به مصرف بخش کشاورزی میرسد. سازمان فائو برآورد کرده است که بیش از ٤٠درصد از جمعیت روستایی جهان در مناطق مواجه با کمیابی آب زندگی میکنند. در بسیاری از مناطق با سطح بارش کم، خاورمیانه و شمال آفریقا و آسیای مرکزی و همچنین هند و چین، کشاورزان از منابع آبی، بیش از اندازه مصرف میکنند که همین امر موجب تخلیه رودخانهها و سفرههای آبی خواهد شد. در بخش عمدهای از مناطق جهان حدود ٨٠ تا ٩٠ درصد از آب برای بخش کشاورزی مصرف میشود. اقتصادیهای تولیدکننده محصولات کشاورزی در منطقه آسیا حدود ٢٠ درصد از منابع آب تازه تجدیدپذیر داخلی خود را در بخش کشاورزی مصرف میکنند در حالی که این رقم برای مناطقی مانند امریکای لاتین بسیار کمتر است. در ٥٠ سال گذشته میزان گازهای گلخانهای ناشی از فعالیتهای بخش کشاورزی، جنگل و بهرهبرداری از زمین دو برابر شده است و انتظار میرود تا سال ٢٠٥٠ افزایش بیشتری داشته باشد. تجزیه و تحلیل متا بر روی ١٠٩٠ مطالعه در خصوص راندمان در هکتار برخی از محصولات منتخب کشاورزی در شرایط گوناگون نشان میدهد که تغییرات اقلیمی تاثیر زیادی بر کاهش بازدهی محصولات کشاورزی در بلندمدت داشته است. برای تامین نیازهای غذایی مردم جهان در سال ٢٠٥٠ نیاز است تا ٥٠ درصد بیشتر از سال ٢٠١٢ مواد غذایی، خوراک دام و طیور و سوخت دیزلی تولید شود. فائو پیشبینی کرده است با توجه به چشمانداز ارایه شده توسط سازمان ملل متحد در خصوص رسیدن جمعیت جهان به رقم ٧٣/٩ میلیارد نفر در سال ٢٠٥٠، نیاز غذایی منطقه صحرای آفریقا و جنوب آسیا دو برابر خواهد شد و میزان افزایش در سایر کشورهای جهان معادل یک سوم ارقام فعلی خواهد بود.
از دهه ١٩٩٠ متوسط نرخ رشد سالانه بازدهی غلات برنج، ذرت و گندم کمی بیش از یک درصد بوده که کمتر از ارقام مشابه دهه ١٩٦٠ است. در حالی که نرخ بازدهی نیشکر و دانه روغنی سویا در همین مدت کمتر از یک درصد رشد کرده است. با توجه به اینکه عمده نیاز جهانی به محصولات کشاورزی باید بیشتر از محل افزایش راندمان در هکتار تا افزایش زمینهای زیر کشت تامین شود، لذا نرخ رشد کمتراز یک درصد بازدهی محصولات کشاورزی در سالهای آینده میتواند نشانه نگرانکنندهای باشد. شکاف بین بازدهی واقعی و پتانسیل بازدهی نشاندهنده وجود محدودیتهایی نظیر عدم کفایت تطابق با فناوریهای پیشرفته بهرهورتر، فقدان توسعه بازار و نابرابری جنسیتی در مزارع خانگی با مقیاس کوچک است. بهرهبرداری و ارتقای روشهای مورد استفاده به افزایش بهرهوری کل عوامل تولید در بخش کشاورزی کمک خواهد کرد. بهرهوری کل عوامل تولید بیشتر از طریق افزایش کارایی و بازدهی فرآیندهای تولید به افزایش میزان تولیدات کشاورزی منجر میشود تا از طریق افزایش نهادههای تولید.