چگونه اروپا ناامن شد؟
این روزها حال و هوای اروپا روشنتر است. مسلما این مساله نه به دلیل ارواح پر کشیده: و نه بهعلت افراطگرایان بیپروا و نه بهعلت انتخابات اتریش، هلند و فرانسه بوده است؛ رشد اقتصادی با سرعتی حلزونی شتاب گرفته است و برگزیت احتمالا برای بریتانیا فاجعهآمیز باشد و نه برای اروپا.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، با این حال، حتی بازگشت طبیعی تسکینی است برای قارهیی که سالهای گذشته را صرف مبارزه با بحران کرده است. اما اگر اروپاییها در گذشته احساس بهتری نسبت به خودشان داشتند، جهان خارج بیشتر از همیشه تهدیدآمیز به نظر میآید. ارزشهای محبوب اروپاییها از لیبرالیسم و احترام به حقوق بشر توسط گروهی از رهبران غیرقابل پیش بینی که هیچ درک مشترکی از آنها ندارند، به چالش کشیده شده است. این برای اتحادیه اروپا تکاندهنده است که باشگاهی از رهبران در مقابل حاکمیت قانون به آرامی در حال شکلگیری است. برای اروپاییها تغییر شرایط توسط سه رییسجمهوری که انگیزههای هوسآمیز و دمدمی آنها موجب شکلگیری و محدودیت سیاست خارجی آنها گردیده مجسم شده است؛ دونالد ترامپ، ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان.
در ابتدا نگاهی به ترامپ میاندازیم. ترس اروپاییها در مورد ترامپ از زمان تصدی پست ریاستجمهوری توسط وی تا حدی کاسته شده است. ترامپ از کسانی مانند نایجل فراش و ماری لوپن که ضد سیاستمداران سنتی اروپایی بودند خوشش میآمد.
با این حال، پس از دیدار با رهبران مختلف اروپا، او تا حد زیادی این رفتار را متوقف کرد. در ماه فوریه، مایک پنس، معاون رییسجمهور امریکا به سیاستمداران اروپایی اطمینان داد که امریکا هیچ تمایلی برای تضعیف اروپا ندارد. مقامات اروپایی پس از دیدار از واشنگتن ابراز امیدواری نمودند که برخی از همراهان عجیب ترامپ مانند پیتر ناوارو مشاور تجاری وی که فکر میکنند کسری تجاری امریکا یک تهدید امنیتی محسوب میشود، جایگاه خود را نزد ترامپ از دست بدهند.
اما اروپاییها آسوده خاطر نیستند. یکی از مقامات اروپایی در بروکسل، جایی که ترامپ با اروپاییها و شورای ناتو ملاقات کرد، میگوید: «ما هیچ نظری راجع به موضوعات بسیاری که توسط امریکاییها مطرح شده نداریم». این دیدار پس از نشست دو روزه کشورهای گروه 7 در سیسیل، برگزار گردید. با لحاظ چنین تقابلاتی، اروپاییها در جستوجوی روشنسازی اهداف امریکاییها به ویژه در رابطه با آب و هوا و تجارت بودند.
در طول مبارزات انتخاباتی، ترامپ وعده خروج از پیمان آب و هوایی پاریس را مطرح نموده بود؛ نه مجدد این وعده را تکرار کرد و نه لغو آن را متعهد گردید. (زنگ خطری برای شعار انتخاباتی وی «اول امریکا» در جهت دیپلماسی، که اروپاییها با تهیه فهرستی از مشاغل امریکایی مرتبط با انرژیهای پاک مطرح کردند) . امریکاییها تمایلی برای امضای بندهایی از اعلامیه گروه جی هفت که بر اهمیت تجارت جهانی تاکید دارد از خود نشان ندادند.
در حالی که ترامپ برای اروپاییها پرسش برانگیز است، پوتین تمام پیش فرضهای آنها را به چالش کشیده است.
الحاق کریمه به خاک روسیه باعث بروز نگرانیهایی از آغاز جنگ سرد و انتقام ویرانگر نظامیان تحت حمایت وی در شرق اوکراین گردید. ضعف و ناتوانی ممکن است مقیاس آنچه را که پوتین در پی آن است محدود نماید. نزول مداوم روسیه عاملی است که به پوتین یادآوری میکند تا بهجای عملیات، صبورانه در روند اصلاحات کشورهای طرفدار اروپا که تحت نفوذ روسیه قرار دارند، اخلال ایجاد کند. (اگرچه اروپاییها با خوشحالی، حق مسافرت بدون روادید را اخیرا به اوکراین اعطا کردند) . در داخل اروپا، پوتین و نمایندههای او با حمایت از گروههای افراطی و نهادهای جعلی در روند انتخابات مداخله نمودند.
برخی دولتهای اروپایی با ایجاد سازمانهای ضد اطلاعاتی برای مقابله با تبلیغات گسترده روسیه اقدام کردهاند.
اردوغان حتی شریک سرسختتری محسوب میشود. ترکیه از اعضای ناتو و نامزد الحاق به اتحادیه اروپاست. اطلاعات وی میتواند به اروپاییها برای مبارزه با تروریسم کمک کند؛ این کشور میزبان میلیونها پناهجویی است که ممکن است به دنبال پناهگاه در اروپا باشند. برای اروپاییها گفتوگو با رییسجمهور ترکیه تا حدی غیر ممکن به نظر میرسد.
او دولتهای اروپایی را به خاطر ایجاد مانع در راه مبارزات انتخاباتی و رفراندوم اخیر در قلمرو آنها به نازی تشبیه کرد و اروپاییها را تهدید نمود که در صورت عدم دستیابی به اهداف خود، مهاجران را روانه بلغارستان و یونان کند. تصفیه حسابهای داخلی وی دموکراسی ترکیه را تقریبا نابود ساخته است.
برخی اروپاییها مانند دولت اتریش خواهان پایان دادن به گفتوگوها برای الحاق ترکیه به اروپا شدهاند. (دیگر کشورها بیسر و صدا امیدوارند که اردوغان خود به این گفتوگوها پایان دهد).
معامله با هر کدام از این سه نفر دشوار خواهد بود. به عنوان مثال، عدم اطمینان از رویکرد امریکا در برابر روسیه، ترس از پوتین را بیشتر میسازد. ترس از اینکه ترامپ ممکن است در فکر معاملهیی بزرگ با کرملین باشد تا حدی کمرنگ شده است، اما مقامات آلمان نمیتوانند روی همکاریهای بیشتر با امریکا در مورد اوکراین مانند دوران خوب اوباما حساب باز کنند. روابط میان این سه نفر نیز غیرقابل پیشبینی است.
در 18 ماه گذشته ترکیه با شلیک موشک یک هواپیمای روسیه را ساقط نمود، سفیر روسیه در آنکارا به قتل رسید، روسیه تحریمهایی را بر ترکیه اعمال کرد و دو کشور مجددا دوست شدند.
ترکیب مشکلات روسیه و ترکیه با علامت سئوال تعهد امریکا به امنیت آنها، به قول اندیشکده امریکایی مستقر در برلین حسی از تنهایی ژئوپولیتیک را به اروپاییها منتقل کرده است.
این مساله باعث نا آرامی در مناطق مجاور با روسیه که تحت نفوذ اروپا هستند خواهد شد. خلأ در کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق، جایی که پیشتر مورد حمایت امریکا قرار داشت حتی در منطقه بالکان غربی، منطقهیی که به طرز خطرناکی بیثبات هستند و در قلب اروپا که حوزه نفوذ امریکا، روسیه و ترکیه هستند احساس میشود.
تنها در یک جهان خیلی سرد
برخیها نظر ملایمتری دارند. دیپلماتهای اروپایی مایلند بگویند که انتخاب ترامپ و خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا (برگزیت) باعث پیدایش احساس همبستگی تازهیی در اروپا شده است. در واقع نظرسنجیها نشان از حمایت از گسترش عضویت در اتحادیه اروپاست و این هفته مرکز تحقیقاتی پیو یافتههای مشابهی درباره ناتو را منتشر کرد.
اما این همگرایی نوع شکنندهیی از اتحاد است که نه به دلیل اعتماد متقابل شکل گرفته بلکه به خاطر ترس از جهان بیرون به وجود آمده است. در نشست اخیر شورای تجاری اتحادیه اروپا یکی از دیپلماتها با خوشحالی ابراز داشت که شکاف قدیمی میان تجارتکنندگان آزاد و حمایت گرایان عمیقتر گردیده است آنهایی که پشت معیارهای ضد دامپینگ حمایتی شکل گرفتند.
موج مهاجرانی که در سال 2016-2015 از ترکیه به سمت اروپا سرازیر گشتند با بستن مرزها محدود شدهاند. ترس از پوتین بیشتر از توئیتهای سرزنش آمیز ترامپ است که دولتهای اروپایی را برای افزایش بودجه دفاعی ناتو خطاب قرار میدهد. این سه فرد ترسناک سایههای بلندی را گستراندهاند.