محاکمه عاملان قتل زن آمریکایی در تهران
دوپسر جوان که یک زن آمریکایی را در جریان سرقت کشته وجسدش را در بیابانهای اطراف تهران رها کرده بودند صبح دیروز به اتهام مشارکت در قتل عمد وسرقت در شعبه دوم دادگاه کیفری تهران محاکمه شدند.
یازدهم بهمن سال 90 با ناپدید شدن یک زن پنجاه ساله امریکایی به نام «تریسا» تیم ویژهای از کارآگاهان جنایی جستوجو برای یافتن او را آغاز کردند. تا اینکه دوپسر جوان بامراجعه به اداره آگاهی اعتراف کردند چند روز پیش هنگام سرقت، این زن را کشتهاند و جسدش را در بیابان رها کردهاند. در حالی که اعترافهای دو پسر جوان بهنامهای حامد 25ساله وسعید 23 ساله عجیب به نظر میرسید اما با کشف جسد این زن ادعای آنها به حقیقت پیوست و هر دو دستگیر شدند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران ، دو متهم جوان صبح دیروز از زندان به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شدند و محاکمه آنها با حضور قاضی محسن زالی - رئیس دادگاه- وقاضی ابراهیم اسلامی - مستشار ارشد دادگاه – آغاز شد.ابتدا، غلامی نماینده دادستان متن کیفرخواست دومتهم را خواند واز قضات دادگاه خواستار اشد مجازات برای آنها شد.سپس وکیل مدافع اولیای دم(سه پسر مقتول که ساکن امریکا هستند) در جایگاه قرار گرفت و برای هر دو متهم تقاضای مجازات کرد. آنگاه همسر تریسا در جایگاه قرار گرفت وگفت: من و همسرم در امریکا باهم آشنا شدیم وزندگیمان را شروع کردیم. برای سفر تفریحی تازه به تهران آمده بودیم که این اتفاق برای همسرم افتاد.
سپس به دستور رئیس دادگاه حامد متهم ردیف اول به پاخاست و در شرح ماجرا به دادرسان گفت: «چند وقتی بود که بهصورت تلفنی با این زن امریکایی در تماس بودیم و مزاحمش میشدیم. تا اینکه یک روز او با من قرار گذاشت و من و دوستم که غافلگیر شده بودیم به زیر پل سیدخندان رفتیم ومنتظرش شدیم. او هم با یک خودرو پژو آمد و به نظرمان رسید که پولدار است. سوار خودرویش شدیم که بعد از حرکت فکر شوم سرقت به ذهنمان رسید. من که پشت سرش نشسته بودم با دستهایم دهان وگردنش را گرفتم و بعد از مدتی متوجه شدیم که او مرده است ولی ما فقط قصد بیهوش کردنش را داشتیم. بعد در حالی که ترسیده بودیم جسدش را به نقطه دوری در بیرون شهر بردیم و طلا و پول و خودرو این زن را دزدیدیم که پس از چند روز پشیمان شدیم. من که بشدت عذاب وجدان گرفته بودم با دوستم قرار گذاشتیم خودمان را به پلیس معرفی کنیم.»
پس از اظهارات متهم ردیف اول، سعید - متهم ردیف دوم - پای میز محاکمه ایستاد ودر حالی که اشک میریخت واظهار ندامت وپشیمانی میکرد به قضات گفت: «من و دوستم به خاطر یک شوخی ومزاحمت تلفنی گرفتار این ماجرا شدیم. ما هرگز قصد کشتن کسی را نداشتیم. اما به جوانیمان رحم کنید، ما اشتباه کردهایم.»
پس از اظهارات دومتهم، قضات وارد شور شدند و بزودی حکمشان را صادر خواهند کرد.