تراکمفروشی و بلایی به نام خانههای خالی
در ایران میلیونها خانه خالی وجود دارد اما بسیاری از مردم، بهدنبال همین خانهها، سالهاست که دوندگی میکنند.
این حکایت کشوری است که با داشتن بیش از دو میلیون و 585 واحد مسکونی خالی، برای خیلی از ساکنانش هنوز سرپناهی ندارد و بسیاری را اجارهنشین کرده است. قصه خانههای خالی از آنجایی شروع شد که تراکمفروشی بهعنوان یکی از درآمدهای اصلی شهرداریها، وارد کار شد و تعادل بین عرضه و تقاضا در بازار مسکن، به کلی بههم خورد؛ از یک طرف صدور مجوز برای ایجاد طبقات اضافه، آمار بسازوبفروشها را هر سال افزایش داد و از طرفی قیمت بالای خانههای نوساز در شهرهای بزرگ و کوچک، توان بسیاری را برای خرید خانه، کاهش داد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از وقایع اتفاقیه ؛ این حکایت تلخ از آنجایی شروع شد که در اواخر دهه 60 تحتتأثیر یک مصوبه بدون پشتوانه هیأت دولت، بودجههای دولتی به شهرداریها کمتر از گذشته شد. با نبود منابع جایگزین برای هزینههای حیاتی شهر، شهرداریها، یکی از راههای گریز از این موضوع و پوشش هزینههای سنگین شهر را فروش طبقات اضافه برای ایجاد یک درآمد پایه در نظر گرفتند. اوایل دهه 70 بود که تراکمفروشی بهصورت جدیتری توسط شهرداریها انجام شد و معضل خانههای خالی که حالا به میلیونها واحد مسکونی رسیده، مشکلات بیشتری را در شهرها ایجاد کرد؛ مشکلاتی که هم برای اقتصاد شهر بودند و هم بازار مسکن و متقاضیان خانه را از همان سالها، گرفتار کردند. حالا وابستگی شهرداریها به اینگونه درآمدهای معیوب به جایی رسیده که از یکسو چهره زیستمحیطی شهرها را نشانه گرفته و از طرفی آلودگی، بلای جان طبیعت شده است.
حتی به گفته بسیاری از کارشناسان، با فروش طبقات اضافی به بسازوبفروشها و ایجاد آسمانخراشهای شهر، میزان جرم و جنایت هم در همین مناطق متراکم بالاتر رفته است؛ معضلی که حالا از کاهش کیفیت زندگی در مناطق شهری حکایت میکند. در کنار همه این اتفاقات تلخی که با تراکمفروشی به بار آمدند، حتی سرمایههای زیادی هم در بخش مسکن بلوکه شد و شهرها گرفتار رکود در بازار مسکن شدند؛ کارشناسان میگویند، حدود 250 میلیارد دلار از سرمایههای کشور، در بخش مسکن مدفون شده و این موضوع، دست فروشندگان مسکن را برای انجام هرگونه سرمایهگذاری به کلی بسته است و از طرفی توان مالی بسیاری برای خرید خانهها به حد زیادی پایین آمده است.
حالا با بالارفتن تعداد واحدهای مسکونی خالی در شهر، سؤال مهمی به ذهن میرسد؛ سؤالی با این محتوا که علت اصلی خالیماندن خانهها در ایران چه میتواند باشد؟ کارشناسان و تحلیلگران، مهمترین علت خالیماندن خانهها در ایران و بلوکهشدن میلیاردها دلار سرمایه ملی در همین خانهها را سیاستهای اشتباه در حوزه مسکن عنوان میکنند. سیاستهای اشتباه در حوزه مسکن و خالیماندن تعداد زیادی از خانهها در شهر، درحالی مطرح است که بخش بزرگی از جامعه ایران به مسکن، نیاز واقعی دارند. مردم برای پاسخ به این سؤال که میپرسد، علت اصلی خالیماندن خانههای خالی در شهرهای بزرگ و کوچک چیست، نظرات مختلفی دارند. بسیاری از آنها در زیر خبری که از آمار خانههای خالی در شهرهای کشور حکایت کرده، نظرات خود را نوشته و از علت اصلی خالیماندن این خانهها گفتهاند. بسیاری از مردم، بههم خوردن عرضه و تقاضا در بازار مسکن را مهمترین علت خالیماندن خانههای خالی، میدانند؛ خانههای خالیای که حتی با رکود سنگین در بازار مسکن، باز هم در حجمهای بالا ساخته شده و همینطور چهره شهرها را شلوغتر کردند؛ شهرهای بزرگی همچون تهران که حالا در بسیاری از کوچه و پسکوچههایشان، دیگر خبری از آسمان آبی نیست و با آسمانخراشها، اشباع شدهاند.
به گفته برخی دیگر نیز دلیل اصلی خالیماندن خانههای خالی، نادیدهگرفتن مستأجران و بیتوجهی به مشکلات خریداران است؛ خریدارانی که از دولت میخواهند تا با اجبار مالکان به پرداخت مالیاتهای سنگین، اوضاع بازار مسکن را بهتر کنند و با آزاد کردن این خانهها، بتوانند مسکنی تازه برای خودشان تهیه کنند. در میان پاسخهای مردم به علت خالیماندن خانههای شهر، مالیات بیش از هر موضوع دیگری به چشم میخورد؛ «تعلقنگرفتن مالیات سنگین بر خانههای خالی برای اجبار مالکین به اجارهدادن آنها». مردم معتقدند باید هر طوری که شده، آمار خانههای خالی در دست دولت باشد، چون فقط با اخذ مالیات از این خانههاست که میتوان بازار مسکن را به تکاپو انداخت و مشکل اجارهنشینی را حل کرد. در این میان بسیاری از کارشناسان معتقدند که شناسایی خانههای خالی هزینههای سنگینی را روی دست دولت میگذارد و امکان شناسایی وجود ندارد.
به گفته مردم، دولت میتواند از راههای کمهزینهتری برای شناسایی خانههای خالی و اخذ مالیات از آنهاستفاده کند؛ «به نظر من، دولت باید مأمور بفرستد در منازل و از رفتگرهای شهرداری سؤال کند که آمار خانهها را به دولت بدهند، همچنین خانههای خالی باید هزینه خالی بودن و مالیات بیشتری پرداخت کنند زیرا اینها همه سرمایه است که خوابیدهاند و بهتر است با شناسایی خانههای خالی، هر چه زودتر مالیات از آنها گرفته شود.» یکی دیگر از کاربران، نظر خود را درباره علت خالیماندن خانههای خالی اینچنین نوشته است؛ «یکی اینکه هجوم بیش از اندازه نقدینگی به بخش مسکن در راستای رکود در صنعت، تولید و کسبوکارها؛ دوم اینکه، ایجاد ذهنیت دائمیبودن رشد بخش مسکن و سوم، علاقه بیش از اندازه ایرانیها به داراییهای فیزیکی. چون بسیاری از ایرانیها داشتن منزل خوب را پرستیژ اجتماعی میدانند. چهارمین علت اصلی خالیماندن خانهها در ایران، گرانی بیش از اندازه مسکن است. پنجم اینکه، علاقه شهرداریها برای کسب درآمد از تراکم فروشی و انجام اقداماتی در جهت ایجاد تقاضای بیشتر برای ساختوساز باعث شدهاند تا آمار خانههای خالی در ایران به رقمهای میلیونی برسد.»
یکی دیگر از کاربران هم گفته، «ورود صاحبان نقدینگی به بخش مسکن، مقدور و باعث حفظ ارزش ذاتی سرمایه آنان میشود. سرمایه مردم برای جلوگیری از کاهش ارزش در دولت احمدینژاد به سوی مسکن روانه شد. حفظ ارزش پول ملی در دولت روحانی باعث اصلاح این روند شده است.» برخی دیگر وجود مسکن مهر را مهمترین عامل رکود و خالیماندن خانههای خالی میدانند؛ خانههایی که با آمدنشان، سرمایه بسیاری از سازندگان مسکن را در بخش مسکن حبس کردند؛ «بیبرنامگی در ساخت مسکن مهر در دولت سابق.» اما در کنار این اظهار نظرات، میتوان صدای مردمی را شنید که هنوز هم از گرانی مسکن با وجود وامهای بانکی حکایت میکنند، مردم معتقدند که «برای گرفتن وامهای بانکی، مشکلات زیادی وجود دارد؛ از خرید اوراق جعاله با قیمت بالا و بدون بازگشت گرفته تا مبلغ سنگین اقساط بانکی، که تا سالها بعد از گرفتن وام مسکن، مردم را گرفتار وامهای بانکی سنگین آنهم به مبلغ چندینبرابر خواهد کرد.»
یکی از کاربران هم نوشته، «دو دلیل، یکی مازاد بر نیاز جامعه، و دیگری قیمتی بالاتر از توان خرید برای نیازمندان به مسکن؛ گرچه فکر میکنم به هرصورت هر کس دارای سرپناهی است هرچند درخور نباشد اما هستند کسانی که با داشتن املاک متعدد نسبت به افزایش قیمت آن دامن میزنند.» علت خالیماندن خانهها در ایران از نگاه یکی دیگر از کاربران هم اینچنین است، «عدم موازنه بین نیاز خواسته و تقاضا؛ برای مثال من «نیاز» به سرپناه دارم بنابراین «خواسته»ام یک واحد صد متری در مرکز تهران است ولی پولم به یک واحد 50 متری در جنوب شهر میرسد؛ بنابراین تقاضای من، یک واحد 50 متری در جنوب تهران است.
ساختوسازهای تهران با رویکرد هیجانی و حبابی، تقاضای مؤثر را در نظر نگرفته و در این بین، شهرداری مقصر اصلی است که چرا به ساختمانهایی که مشتری ندارند، اجازه ساخت داده است. مگر چند درصد مردم ایران میتوانند آپارتمان 100 متری را حدود یک میلیارد تومان بخرند. قیمت آپارتمان نوساز از محدوده مرکزی تهران به بالا که اکثر ساختوسازها آنجا انجام شده از هشت میلیون به بالاست. مهمترین دلیل خالیماندن خانهها در تهران نبود نقدینگی لازم نزد متقاضیان بالقوه است.» اقساط سنگین وامهای بانکی، نبود تعادل بین عرضه و تقاضا، ساختوسازهای غیرحرفهای، تراکمفروشی، گرانی، ندادن مالیات برای خانههای خالی و هزاران دلیل دیگر؛ اینها همگی علتهای اصلی خالیماندن مسکن در کشور هستند؛ خانههاییکه حالا تعداداشان به دو میلیون و 585 میلیون رسیده و میلیاردها دلار سرمایه را در خود حبس کردهاند. بهراستی علت خالیماندن خانهها با وجود آمار بالای خریداران، چه میتواند باشد؟