فرش دستبافت در محاق
فرش، هنری ایرانی است به قدمت پازیریک، (قالی پازیریک قدیمیترین فرش دنیاست که در سال ۱۳۲۸ در مرز مغولستان و جنوب سیبری کشف شد)، کهنترین فرش ایرانی و قدیمیترین قالیچه جهان.
به گزارش اقتصادآنلاین ، قانون نوشت : خاطرات بیدارشدن با صدای شانهای که روی گرههای قالی کوبیده میشود، آننیز در صبح روزهای تابستان و زمزمههای مادرم پای دار قالی، نخستین چیزی بود که با شنیدن، سوژه نوشتن گزارشی در مورد فرش مثل برق از ذهنم گذشت. فرش دستبافت یک شاهکار است، یک موجود زنده است، باید پایدار قالی و پای درد دل یک بافنده قالی نشسته باشی تا بدانی قالی جزیی از پوست و گوشت و روح آن کسی است که این اثر هنری را خلق میکند. از من بپرسی میگویم فرش دستبافت قیمت ندارد؛ اگر قیمتی برای جوانی و سلامتی توانستی تعیین کنی برای فرش هم میتوانی. باور نمیکنی، این را از زنان و مردانی بپرس که جوانیشان را پشت دار قالی گذراندهاند و اکنون آرتروز گردن و انگشت به سراغشان آمده است.
هنری ایرانی به قدمت پازیریک
شاهکاری با عمری بیش از 2500 سال و متعلق به زمان آشوریان پارسی. شاید به سبب همین قدمت، سالهای سال فرش ایران حاکمی بلامنازع در بازارهای خارجی بود که نام ایران را برسر زبانها انداخته بود. شاید بتوان گفت مانند آلمان که با نام بنز شناخته میشود و ژاپن که با نام تویوتا، ایران نیز زمانی با شاهکاری به نام فرش در جهان شناخته میشد. اما مانند خیلی از افتخاراتی که ما آن را از دست دادیم، یکهتازی فرش در بازارهای جهانی رانیز از دست دادیم.
بازاری که آب رفت!
«قبلا شهر فرش و آقای فرش و خانم فرش نبود، بازار فرش بود و برای خودش ابهتی داشت. سابق بر این بازار فرش قسمت عمدهای از بازار تهران را اشغال میکرد. اما در حال حاضر به محدوده کوچکتری تبدیل شده که بازار کفاشها و کوچه کبابها و امثال آن مثلا بازار فرش هستند. زمانی بازار عباس آباد کلا بازار فرش بود اما در حال حاضر جایی برای فروش لباس زیر و زیرپوش و جوراب و... شده است. سر بازار این طرف تا بازار سبزهمیدان، فرشفروشها بودند و آنها همه به بازار لوازم خانگی و الکتریکی تبدیل شدند، تمام بازار پاچنار فرش بود و حالا به مارک فروشی، لوازم کفاشی تبدیل شده است. اینها همه بازار را کوچک کرده است». این را یکی از بازاریان بزرگ تهران میگوید، کسی که از شاگردی شروع کرده و حالا از کارگاه فرشبافی تا قالیشویی و حتی صادرات فرش را در حیطه تجارت خود دارد. «پدرم در کار فرش بود اما میگفت باید پیش کس دیگری برای شاگردی بروی. باید اول آداب استاد و شاگردی را یاد بگیری. شاید چون من پدرت هستم، نتوانم مستقیم این چیزها را به تو منتقل کنم اما استادت میتواند. این بود که تابستانها میرفتم شاگردی». او میگوید: قدیم اینگونه نبود بازار حرمت داشت، بازاریان هفت صبح مغازهها را باز میکردند، یک آیه قرآن میخواندند و مینشستند پشت دخل. مثل حالا نبود که مغازهها صبح زودشان ساعت 10 صبح باشد. حالا جوانها میخواهند یک شبه ره صدساله را طی کنند؛ مغازه اجارهای، جنس چکی و تجربه کم. خودتان تصور کنید چه برسر بازار میآید. هر تجارت و شغلی یک فراز و فرودی دارد و آن کسی موفق است که از فرازها استفاده لازم را ببرد و در فرودها صبوری کند. این را یکی از فعالان بازار فرش میگوید. بازار فرش خیلی وقتها فراز و فرود داشته است. در سالهای دور قبل از انقلاب، آن چیزی که پدربزرگم میگفت این بوده که بازار فرش با رکود عجیبی روبهرو شد اما پس از آن ناگهان رونق گرفت. بازار خوب بود و فرش ایرانی در بازارهای خارجی رونق داشت اما عدهای از خدا بیخبر شروع کردند به کمفروشی در معامله. او این ماجرا را اینگونه تعریف میکند که آن زمان یعنی حدود دهه 70 بازار فرش آنچنان رونق گرفت که فرش ماشینی نیز آرام آرام جای خود را در بازار پیدا کرد. اما فرش دستبافت همیشه در بازار صادرات پرفروغ بود و به اصطلاح آن را رودست میبردند. همین شد برخی که برای سود و منفعت وارد بازار فرش شدند، فرشهای کهنه، قدیمی حتی رفوشده و سوخته را لابهلای فرشهای دیگر به تجار سایر کشورها قالب میکردند. همین باعث نارضایتی و بیاعتمادی به فرش ایران شد. از آن طرف نیز چینیها از فرصت استفاده کردند و از روی دست ایرانیها کپی کردند؛ نه کپی برابر اصل بلکه کپی بهتر از اصل.
جولان فرشهای کپی شده
«در آلمان فرش دستبافت تبریز را که تولید چین است، میفروشند. نقشه و بافندههای ما را به دیگر کشورها بردند و هیچ وقت کسی ثبت نقشههای فرش ایرانی به ذهنش خطور نکرد». فرشهای کپیشده از نقشههای ایرانی که به وسیله چین و هند تولید میشود را در بازار داریم. مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونی تولیدکنندگان فرش دستبافت در گفتوگو با تسنیم تایید میکند:«عدم سرمایهگذاری برای تامین زیرساختهای فرش دستبافت از جمله مواردی است که باعث از بین رفتن جایگاه فرش دستبافت شده است. واقعیت این است مردم ما نیز به سمت فرش دستبافت نمیروند چون فکر میکنند قیمت آن خیلی گران است و حتی برندهای فرشهای خارجی در کشور ما نیز بیشتر طرفدار دارد». به گفته عبدا... بهرامی، کشورهای دیگر با الگوبرداری از نقشهای اصیل ایرانی، فرشهایی مشابه فرشهای ایران تولید میکنند و محصولات خود را در بازارهای جهان با نام و برند فرش ایران به فروش میرسانند.
تنها پنج درصد
مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونی تولیدکنندگان فرش دستبافت معتقد است: « برای زیرساختهای فرش دستبافت اقدامی نشده است و تنها پنج درصد مصرف فرش در داخل کشور، دستبافت است و بقیه ماشینی. در چند سال گذشته مجتمعهای فروش فرش ماشینی افزایش یافته و با استقبال روبهرو شده پس بازار خرید و فروش فرش در داخل وجود دارد اما کسی نیست از آن حمایت کند.
۶۵ درصد صادرات در دست ایران بود
مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونی تولیدکنندگان فرش دستبافت میگوید:« براساس آمارهای رسمی، در گذشته فرش ایران رتبه نخست صادرات غیرنفتی کل کشور را در اختیار داشت. بهگونهایکه در دهه ۷۰، درآمد حاصل از صادرات فرش به یک میلیارد دلار رسید. برمبنای آمار، ۶۵ درصد صادرات فرش دنیا مربوط به ایران بوده است. از دهه 80 با بروز مشکلاتی، بازار فرش از وضعیت مطلوب فاصله گرفت».
تحریم، تولید فرش را به محاق برد
عدم حمایت از قالیبافان مانند نداشتن بیمه و عدم تبلیغات برای فرش دستبافت، سبب تعطیلی بسیاری از کارگاههای تولید فرش شده است. علاوه بر این مشکلات تحریم و مسائلی از این دست سبب شده بود تا بازار خارجی فرش دستبافت ایرانی با چالش جدی روبهرو شود.
هندیها رقیب صادراتی ایران
دو چالش مهم در فرش دستبافت وجود دارد؛ یکی از چالشها از دست دادن بازار اروپا و غرب به ویژه بازار آمریکا به دلیل تحریمها از سال 91 است. بازار کنونی صادرات فرش ایرانی به آمریکا به صفر مطلق رسیده و هیچ نوع فرشی صادر نشده است. این در حالی است که پیش از این ۳۵درصد فرش ایران به آمریکا صادر میشد. اما در غیاب فرش دستبافت ایرانی در بازار آمریکا، هندیها جای ما را گرفتهاند و چون قیمت تمام شده فرشی که در هند بافته میشود کمتر است، همین امر نیز مزید علت شده است.
بازار فرش؛ نیازمند نوآوری
با نگاهی به وضعیت موجود در بازار فرش دستبافت میتوان دریافت که این هنرکه نامش در بازارهای جهانی با نام ایران پیوندی ناگسستنی دارد و میتوان نام صنعت برآن گذاشت، حال خوشی ندارد؛ اگر چه مسئولان خبر از روزنههای امیدی برای رونق دوباره آن میدهند. با این وجود بازگرداندن اعتبار دوباره به این هنر اصیل ایرانی، کار چندان آسانی نیست. به ویژه آنکه کشورهایی همچون چین، هند و پاکستان رقبایی سرسخت هستند اما آنچه مشخص است صنعت فرش دستبافت ایرانی با تکیه بر قدمت بیش از 2500 ساله خود با برنامهریزی درست و بهکارگیری روشهای نوین بازاریابی و استفاده از طرحها و ایدههای نو و جدید قابلیت قبضه دوباره بازار را دارد.
صنعت فرش نیازمند حمایت دولت
نباید فراموش کرد که در حال حاضر بار اصلی صادرات فرش بر دوش تاجران و صادرکنندگان بخش خصوصی است و این در حالی است که بدون تامین زیرساختها از سوی دولت، توان بخش خصوصی برای احیای دوباره بازار فرش دستبافت کاری امکان ناپذیر است. به یاد داشته باشیم فرش دستبافت ایرانی، هنر هنرمندانی است که پوست و گوشت و خون و روح خود را در میان تارو پود قالی جا گذاشتهاند و این رمز بیرقیببودن این هنر اصیل ایرانی است و این هنرمندان نیازمند حمایتند. اگر چه بازار فرش به سهتاری که تارهای آن ناکوک هستند، شبیه شده است اما با توجه به تحولات صورت گرفته در اقتصاد به انتظار روزهای خوش نشسته و تارو پودهای رنگ و رو رفته فرش بار دیگر به رنگ واقعی تصاویری را خلق میکنند.