مدیرت درونگرا بهتر است یا برونگرا؟
فرض اینکه یک فرد درونگرا غیرمطمئن یا مخالف اجتماع است، میتواند لطمات جدی به آن فرد و به شرکت شما وارد کند. برای نوآوری و رشد کسبوکارتان، استفاده از همه مهارتهایی که کارمندانتان میتوانند به بهترین شیوه خود انجام دهند، بسیار مهم و قابلتوجه است.
به دور و برتان نگاه کنید. چه تعداد از همکاران شما درونگرا هستند؟ آیا خودتان را بهعنوان یک درونگرا طبقهبندی میکنید؟ اصولا ما انسانها دوست داریم افراد را طبقهبندی کنیم و در ذهنمان آنها را در دستهبندیهای مختلف قرار دهیم.تصور میشود افراد «برونگرا» عاشق تعاملات اجتماعی و در ارتباطات موفق باشند و اغلب دیگران را با کاریزما و رفتار بشاش خود تحت تاثیر قرار دهند. همچنین تصور میشود «افراد درونگرا» در تنهایی از نظر روحی تقویت میشوند و یک شب آرام را به یک غروب شلوغ در شهر ترجیح میدهند. به گزارش دنیای اقتصاد، افراد درونگرا معمولا به عنوان افراد خجالتی، ضداجتماع و آرام و اغلب با پیشفرضهای ذهنی منفی طبقهبندی میشوند. این نوع از طبقهبندی درونگراها را برای سازمان مخل و کار با آنها را دشوار میداند و فعالیتهایی که درونگراها هر روز برای شرکتهای خود انجام میدهند را نادیده میگیرد.جهان کسبوکار برای افراد برونگرا ساخته شده است و اغلب کارمندان درونگرا را از رسیدن به پتانسیل کامل خود باز میدارد. افراد درونگرا رهبران قدرتمند میسازند و اغلب پیامرسانان فوقالعادهای هستند اما به ندرت نقشهای متناسب با این نیازمندیها به آنها داده میشود.کسبوکارهایی که میخواهند نوآوری و رشد را در خلال سازمان خود ترویج کنند، باید به دنبال استفاده و بهرهبرداری از استعدادهای همه کارمندان خود باشند و توجه کنند که چقدر بهتر است که به درونگراها اجازه دهیم در این اهداف مشارکت داشته باشند. یک ویژگی مثبت مرتبط با افراد درونگرا «خلاقیت» است. بسیاری از افراد معتقدند که درونگراها خلاقتر و نوآورتر از همتایان برونگرای خود هستند. اما آیا واقعا این مساله صحت دارد؟
نوآوری فردی است
گرچه درست است که افراد درونگرا اغلب بسیار خلاق هستند؛ اما این به آن معنا نیست که آنها بهطور خودکار نوآورتر از افراد برونگرا هستند. اکثر افراد درونگرا ترجیح میدهند تنها کار کنند؛ در نتیجه پیشرفتهای خلاقانه و ایدههای جدید را به خودشان وام میدهند؛ اما این ضرورتا به معنای تفکر نوآورانه نیست. تشخیص اینکه نوآوری فردی است بسیار مهم و ضروری است. اما نباید زمانی که صحبت از تفکر نوآورانه به میان میآید، کارمندان خود را در طبقهبندیهای از پیش تعیینشده قرار دهید. اما بهترین روش برای فهمیدن اینکه چه کسی از همه نوآورتر است چیست؟ پرسیدن ایدههای همه افراد.همه افراد تیمتان با یک فرآیند یا سیستم نوین متفاوت ظاهر نخواهند شد؛ اما باید به هر دوی افراد درونگرا و برونگرا شانسی برای مشارکت در فعالیتهای نوآورانه سازمانتان را بدهید.
به افراد درونگرا شانسی برای بروز بدهید
آیا در تشویق اعضای درونگرای تیمتان به گفتوگو مشکل دارید؟ نگرش خود را عوض کنید. بهجای اینکه از افراد بخواهید طی جلسه صحبت کنند (که میتواند دلهرهآور باشد) زمانی خصوصی برای توفان فکری (brainstorming) در نظر بگیرید و بپرسید که هر فرد تا چه حد ترجیح میدهد ایدههای خود را بیان کند. اگر شما در دفتر کار، کار میکنید، به این معنا است که هر هفته امکان استفاده از اتاقهای جلسات را برای مدتی به اعضای تیمتان بدهید تا آنها بتوانند بیوقفه فعالیتهای خلاقانه خود را تمرین کنند.دریافت بازخورد از تیمتان و ایجاد سیستمهایی برای توفان فکری، ارائه و بررسی ایدههایی که برای تیم مفید باشند، بسیار مهم است. درست مانند نسلهای جوانتر که نسبت به نسلهای پیشین خود بهطور متفاوتی یاد میگیرند و کار میکنند، افراد مختلف تحت شرایط متفاوت پیشرفت میکنند و استفاده از یک نگرش پویا در بهکارگیری تکتک افراد تیمتان، منجر به نتایج بهتر در تلاشهای نوآورانه سازمان خواهد شد.
انعطافپذیری: کلید ایجاد نوآوری
منطقی نیست که چون افراد بسیار فردی عمل میکنند، تنها از یک نگرش برای توفان فکری نوآوری استفاده کنید. برای اینکه به همه کارمندان خود شانسی برای تحت تاثیر قرار دادن با ایدههای نوآورانه و مفاهیم بهروز خود بدهید، نیاز به منعطف بودن و ارائه فرصتهای متعدد خواهید داشت. همه جلسات خود را بر این مبنا نگذارید که همه افراد ایدههای خود را شفاهی بیان کنند؛ گاهی روشهای دیگر را امتحان کنید. از همه بخواهید ایدههای خود را روی کاغذ بنویسند و فرآیندی برای بررسی ایدههای آنها داشته باشید. اگر میتوانید، همکاری مجازی را امتحان کنید و امکان انعطاف در ساعات کاری کارمندان خود فراهم کنید. این کار به افراد اجازه خواهد داد تا وقتی خلاق و پر انرژی هستند، کار کنند.به یاد داشته باشید، زمانی که تلاش میکنید نوآوری را تشویق کنید، نمیتوانید در تفکرتان، در مدل کسبوکارتان و حتی روشی که جلسات را هدایت میکنید، راکد بمانید بلکه باید منعطف باشید و برای اصلاح شیوههای تفکر متفاوت به بهترین شکل عمل کنید؛ به این ترتیب همه افراد میتوانند در موفقیت شرکت شما سهیم باشند؛ حال چه درونگرا باشند و چه برونگرا این امر میسر خواهد شد.