x
۱۰ / ارديبهشت / ۱۳۹۶ ۰۶:۱۹
تحلیل عباس ملکی از عملکرد ترامپ در صد روز نخست

سیگنال‌های متناقض واشنگتن

سیگنال‌های متناقض واشنگتن

دولت دونالد ترامپ در حالی صد روز اول ریاست‌جمهوری‌اش را گذراند که ایران کمتر از موضوعات دیگر در دستور کارش قرار داشت. گرچه از ابتدا نگرانی‌ها درباره ادعای «پاره‌کردن برجام» از سوی او زیاد بود؛ اما در عمل، او در سه‌ماهه اول دولتش در برخی فرصت‌ها موضعش را تکرار کرد «برجام بدترین توافق قرن است»؛ اما ١٠ روز آخر صدروزگی، توافق هسته‌ای را به رده‌های بالای اولویت کاری‌اش ارتقا داد.

کد خبر: ۱۹۰۶۴۱
آرین موتور

 بعد از انتشار خبر نامه‌ای که وزیر خارجه خطاب به رهبر جمهوری‌خواهان کنگره مبنی بر پایبندی ایران به تعهداتش در برجام نوشت، اخباری منتشر شد که حاکی از دست‌بردن ترامپ در این نامه بود. دونالد ترامپ شخصا دستور داده لحن این نامه تندتر شود و به‌ویژه انتقادهایی از عملکرد منطقه‌ای ایران در آن گنجانده شد.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق  ، در جدیدترین تصمیم ایالات متحده هم قرار شده چند سازمان زیر نظر شورای امنیت ملی آمریکا، توافق هسته‌ای را بررسی کنند. آنها وعده کرده‌اند این بررسی‌ها تا ٩٠ روز به نتیجه برسد. با این حساب، می‌توان گفت شش ماه از دولت ترامپ می‌گذرد و آنها تصمیم خوفناکی درباره برجام نخواهند گرفت. تنها می‌ماند موعد ٢٩ اردیبهشت که ترامپ باید فرمان تعلیق تحریم‌های هسته‌ای ایران را تمدید کند؛ از قضا، در این روز قرار است انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران برگزار شود و امضانکردن فرمان تمدید از سوی ترامپ، می‌تواند در عمل زیر‌توافق‌زدن باشد. اگرچه این احتمال ضعیف به نظر می‌آید؛ اما بدون شک، دیپلمات‌ها و سکان‌داران دستگاه دیپلماسی مراقب تک‌تک حرکات رقیب در رینگ هستند. آنچه را در صد روز دولت دونالد ترامپ در واشنگتن گذشت، در گفت‌وگو با عباس ملکی، استاد دانشگاه شریف و معاون اسبق وزیر خارجه در دوران وزارت علی‌اکبر ولایتی، بررسی کرده‌ایم.

 دولت ترامپ صد روز از کارش را طی کرد. اگر بخواهید پنج مورد از مهم‌ترین اتفاقات این صد روز را بشمارید، کدام عملکرد ترامپ را در اولویت قرار می‌دهید؟

به نظر من در مجموع عملکرد آقای ترامپ بهتر از آنچه هفته‌های اول فکر می‌کردند، بود.

اولین نکته، عملکرد او درباره امنیت ملی آمریکاست. اگر به موضوع امنیت ملی از نگاه آمریکا و مردم این کشور توجه کنیم؛ یعنی ترسیم یک آمریکای مقتدر، ‌به نظر می‌رسد ترامپ در این حوزه درست عمل کرده‌ است؛ چون تصویری که اواخر دولت اوباما ایجاد شد، این بود که از هر کجا حمله‌ای به آمریکا شود، این کشور نمی‌تواند اقدامی کند. همچنین ترامپ در این صد روز، آمریکایی ترسیم کرد که ابایی از دخالت‌کردن در موضوعات مختلف ندارد. حوزه امنیت ملی، اولین چیز سیاست خارجی است. انداختن موشک روی سوریه و مادر بمب‌ها در افغانستان و رفتن ناو هواپیمابر به شبه‌جزیره کره، ‌گرچه از نظر ما جهان سوم و دنیا ممکن است نشانه‌های استکباری باشد؛ اما از منظر داخلی آمریکا، نشانه قدرت دولت این کشور است.

نکته دوم، کناره‌گیری آمریکا از سیاست مشارکت ماورای اقیانوس آرام یا تی‌پی‌پی بود که ١٢ کشور جهان غیر از چین، از لحاظ تجاری بسیار نزدیک شوند و بتوانند اجناس همدیگر را بدون هرگونه تعرفه و مبلغ گمرکی، وارد کنند. این کار آن‌قدر برای ایالات متحده اشکالات در پی داشت که حتی خانم کلینتون هم در کارزار انتخاباتی قول داده بود از این گروه خارج شود.

سومین نکته، مسئله دیوار است. اگر به موضوع دیوار از نظر مکزیک و انسان‌های آزاده نگاه کنیم، چیزی است که از روند تحرک انسان‌های آزاد جلوگیری می‌کند؛ اما از نگاه منافع ملی آمریکا، موضوع دیگری است و یک مشکل است. از همین‌ رو، عبور از مرز به صورت غیرقانونی به شکل در‌خور ملاحظه‌ای در این دوره کاهش پیدا کرد.

نکته چهارم، انتصاب «نیل گورساچ» برای تصدی کرسی دیوان عالی آمریکا، پیشنهاد درستی بود. از قبل مذاکره کرد، به مصالحه رسید و انتخاب کرد. بعد از مخالفت با توقف رفت‌و‌آمد مسلمانان به آمریکا از شش کشور، این انتصاب از نظر داخلی برای ترامپ یک موفقیت بود.

نکته پنجم، برخلاف آنچه رسانه‌ها می‌گویند آقای ترامپ در این صد روز ٢٨ مصوبه مجلسین‌ را ابلاغ و ٣٠ فرمان اجرائی را امضا کرد. این عملکرد را اگر با صد روز رؤسای‌جمهور گذشته مقایسه کنیم، اتفاقا کمتر نیست و بیشتر است.

 پس برخلاف آنچه رسانه‌ها می‌گویند، همه وقتش به گلف‌بازی‌کردن نگذشته ‌است؟

بله؛ البته انتقاداتی هم به او وارد است؛ اما باید جمع کارهای یک نفر را دید، نه به صورت جزئی و لحظه‌ای.

  موضوع توقف ورود از شش کشور مسلمان، در آمریکا و همان شش کشور مخالفت‌های زیادی برانگیخت. شما این موضوع را در دسته‌بندی خود زیر بحث انتصاب رئیس دیوان عالی قرار دادید. به نظر شما مواردی که برشمردید به‌ویژه بحث ممنوعیت ورود مسلمانان شش کشور، کدام‌ها مزیت و کدام معایب عملکرد او بود؟

اتفاقا یکی از نقاط ضعف آقای ترامپ، عجله در این کار (ممنوعیت ورود از شش کشور مسلمان) بود. علاوه بر اینکه شهروندان مسلمانی که قصد سفر به آمریکا داشتند، از این رهگذر متضرر شدند، مشخص شد فرمان رئیس‌جمهور هم ممکن است بی‌ضابطه باشد و دادگاه می‌تواند آن را رد کند. حتی این فرمان برای بار دوم هم در دادگاه رد شد و این به صورت یک رویه در آمریکا درآمد. درصورتی‌که سابقه نداشت از ورود فردی که ویزای معتبر آمریکا را داشته، بدون اعلام قبلی و حتی بدون اطلاع به خطوط هوایی و فرودگاه‌ها جلوگیری شود. این از نقاط ضعف آقای ترامپ بود و او در اولین قدم (با فرمان ممنوعیت سفر از کشورهای خاص) با دادگاه و قوه قضائیه مواجه شد.

نقطه ضعف دوم، تلاش آقای ترامپ در لغو طرح سلامت آقای اوباما بود که آن‌قدر این تصمیم شتابزده و اشتباه بود که او مجبور به عقب‌نشینی شد و مورد انتقاد جمهوری‌خواهان هم واقع شد. از همین‌رو طرح قابل تأمل اوباما همچنان ادامه دارد.

سوم، استعفای آقای مایکل فلین به دلیل رابطه با روسیه بود که خیلی به ترامپ ضربه زد. به‌طور‌کلی این بحث که چطور کشوری مانند روسیه که برخی در آمریکا معتقدند خیلی هم قوی نیست، توانست نفوذ کند و آنها نتوانستند این را مدیریت کنند، بسیار ضربه‌زننده بود. این ماجرا موجب شد مشاور امنیت ملی انتخاب و ٢٤ روز بعد مجبور به کناره‌گیری شود.

نقطه ضعف چهارم، اختلافات داخلی در کاخ سفید بود که آن‌هم خیلی مسئله‌ساز شد. دعواهایی که بین خانواده او و بقیه در کاخ سفید هست به نظر می‌رسد جزء نقاط ضعف ترامپ است.

 شما در گفت‌وگوی قبلی که پیش از آغاز به کار دولت ترامپ بود، احتمال دادید که ایران جزء ١٠ مورد اولویت ترامپ نباشد. به نظر می‌رسد در عمل هم تحلیل شما درست بود. به‌همین‌دلیل ترامپ موضوع برجام و توافق هسته‌ای که مهم‌ترین موضوع مشترک بین ایران و آمریکا و پنج کشور دیگر است را تقریبا در بخشی از این صد روز متوقف کرد و جدیدا دستور داده به وسیله چند سازمان و زیر نظر شورای امنیت ملی آمریکا مورد بررسی قرار گیرد. در این صد روز عملکرد ترامپ درباره برجام را چطور می‌بینید؟

به نظر می‌رسد که سیاست خارجی ایران در این زمینه موفق بود و توانستیم از این صد روز تا این لحظه با موفقیت عبور کنیم. بالاخره نباید از یاد ببریم که آقای ترامپ فردی متعلق به جناح راست و جمهوری‌خواه است و لابی اسرائیل هم روی آن نفوذ دارد. در این قضیه باید همین روش را ادامه دهیم. من نمی‌دانم چرا وزیر خارجه ما می‌گوید که به حرف‌های رئیس‌جمهور آمریکا توجه نکنید. برعکس به نظر من باید به حرف‌های او توجه و دقت کرد. در همه موارد قبل از یک تصمیم بزرگ، می‌توان در سیگنال‌های ضعیفی که از مرکز تصمیم‌گیری ساطع می‌شود، احتمالاتی داد. آنچه من از واشنگتن دریافت می‌کنم این است که فشار لابی یهودی و اعراب و ترک‌ها در آستانه این نقطه است که واشنگتن به تصمیم‌گیری در برجام برسد. جمهوری اسلامی ایران باید به صورتی رفتار کند که این‌گونه تهدید‌ها را دور کند. یکی از روش‌ها همین مذاکرات در وین با نمایندگان و کارشناسان ١+٥ بود که آمریکایی‌ها هم حضور داشتند و متوجه شدند ایران چه اهدافی را دنبال می‌کند و چه رفتاری از خود نشان خواهد داد.

ایران در صحنه سیاسی و ژئوپلیتیک هم نشان داده که مایل به شعله‌ورشدن اختلافات و افزایش اصطکاک‌ نیست. اینها سیاست‌های درستی است. در موضع‌گیری‌ها هم به نظر می‌رسد که از اهدافمان به خوبی دفاع کردیم و درعین‌حال طرف مقابل را هم تحریک نکردیم. این سیاست (تحریک‌نکردن) باید جزء لاینفک اهداف سیاست خارجی ما باید باشد.

  یکی از آخرین خبرهایی که از ایالات متحده منتشر شده، این است که در نامه رکس تیلرسون به کنگره، خود ترامپ بازنگری کرده و در تندتر کردن لحنش تأثیر داشته‌است. یکی از بخش‌هایی که او لحنش را تندتر کرده موضوع عملکرد منطقه‌ای ایران بوده است. به نظر می‌رسد در حوزه منطقه‌ای تحریک‌کننده عمل کرده‌ایم، نظر شما دراین‌باره چیست؟

به نظر نمی‌رسد کاری خلاف رویه کرده باشیم. دلیل من هم، رفتارمان در کشورهای منطقه است. مثلا در سوریه در ماه‌های اخیر به مردم محاصره‌شده فوعه و کفریا کمک کردیم که کاری درست و انسان‌دوستانه و دارای پیامدهای مثبت است. درباره عراق هم تلاش ایران این است که دولت مرکزی به ثبات برسد و بتواند از خودش دفاع کند و جنگ موصل زودتر به پایان برسد. نفوذ ایران در عراق در حوزه نظامی و عملیات جنگی این‌قدر نیست که دیگران را به عکس‌العمل وا‌دارد. در یمن و دیگر کشورها هم تنها ادعاهایی مطرح می‌شود و هیچ سندی از دخالت ایران وجود ندارد. به هر حال، جمهوری اسلامی ایران سیاست‌های منطقه‌ای مشخصی دارد و در مجموع به نظر می‌رسد که روش درستی است. چون اگر کشوری در منطقه دارای نفوذ نباشد، منافع آن کشور از سوی دیگران هم حفظ نمی‌شود.

  در آخرین دستور ترامپ قرار شده که برجام به وسیله چند سازمان و زیر نظر شورای امنیت ملی آمریکا بررسی شود تا به این نتیجه برسند که تحریم‌های لغو‌شده در برجام را تمدید کنند یا نه. به نظر شما خروجی این تحقیق چه می‌شود و تصور می‌کنید سیاست آمریکا در مورد برجام چگونه خواهد شد؟

من ترجیح می‌دادم که این اتفاق رخ نمی‌داد و برجام ادامه می‌یافت. به نظر من عناصری که در برجام هست این ‌گونه نبوده که فقط و فقط در یک‌بار مذاکره قابل حل و فصل باشد و مجددا هم می‌شد مورد بررسی قرار گیرد. اگر در خود آمریکا هم این را بررسی کنند به این نتیجه می‌رسند که این بهترین روش برای حفظ ثبات در منطقه و جهان است.

درباره برجام نباید فراموش کرد که شش کشور به این توافق رسیده‌اند؛ یعنی یک انعکاس و برد بین‌المللی دارد. اگر قرار باشد این توافق بازبینی شود، ما نمی‌توانیم کاری کنیم، چون این جزء حقوق هر کشوری است که در هر لحظه بخواهد هر کاری بکند. اما اگر به این نتیجه برسند که این برخلاف برجام است، باید دیپلماسی ما هم فعال شود.

 شما گفتید که عناصری در برجام هست که نمی‌شد در یک‌بار مذاکره درباره آنها به توافق برسیم. فکر می‌کنید منطقی است ما هم بخواهیم دوباره مذاکره کنیم و درباره این عناصر به نتیجه برسیم؟

به نظر من این توافق خوبی است و عناصر مناسبی در حوزه منافع ملی ما دارد. اما اگر کشوری خواسته جدیدی داشته باشد یا شرایط جدیدی پیش بیاید طبیعی است که مذاکره‌ای با طراحی جدید انجام شود. طراحی راهبرد و سیاست‌گذاری جدید انجام شود.

 پس به اعتقاد شما بهتر است ما راه مذاکره و گفت‌وگو را مسدود نکنیم.

بله، اگر واقعا مسائل جدید و وضعیت به نحوی غیرقابل تصور تغییر کند باید مذاکره کنیم. در کل باید بگویم که دیپلماسی یک امر ایستا و ایستاتیک نیست، بلکه امری دینامیک و پویاست و دیپلمات‌ها باید همیشه آماده روش‌های جدید و مذاکره‌ جدید باشند. اما ما آن‌طرفی نخواهیم بود که این را به‌هم بزنیم و بگوییم که از توافق به دست‌آمده عقب‌نشینی می‌کنیم.

 براساس سیگنال‌هایی که از واشنگتن در این صد روز دریافت کردید به نظر شما نتیجه بازبینی‌شان در مورد توافق هسته‌ای چه خواهد بود؟

این موضوع به مسائل مختلفی بستگی دارد. اهداف جاری ایالات متحده در جهان روی این موضوع تأثیر می‌گذارد. به نظر می‌رسد الان می‌خواهند در دنیا به‌نوعی آمریکاهراسی را ترویج دهند. دامنه این سیاست به نظر من مسدود است چون جهان براساس این به وجود نیامده که انسان از کشورهای بزرگ بترسد. ممکن است در کوتاه‌مدت اجرائی شود اما در درازمدت ادامه پیدا نمی‌کند. نکته بعدی این است که آمریکا ابرقدرتی نیست که فاصله بزرگی با دیگر کشورها داشته باشد. در جهان فعلی قدرت‌هایی مثل چین و مجموعه اتحادیه اروپا را داریم که نمی‌توان آنها را کم‌تأثیرتر از آمریکا محسوب کرد. روابط آمریکا با دیگر کشورها به‌ویژه روسیه و اتحادیه اروپا هم در تصمیماتشان در مورد برجام تأثیر می‌گذارد. سومین نکته تأثیرگذار هم اهداف خاورمیانه‌ای آمریکاست و نکته چهارم اینکه ایران با کشورهای منطقه چه نوع سیاستی را دنبال کند. به نظر من با ارزیابی به این نتیجه خواهند رسید که چیزی بهتر از این نه برای آمریکا و نه برای اتحادیه اروپا و کشورهای دیگر و ایران متصور نیست، البته نه به این معنی که محال باشد. آنها که مذاکره کردند هم نیروهای فراحزبی بودند مثل آقای ویلیام برنز و آقای کری. هر دو طرف حتی محافظه‌کاران هم این نکته را قبول دارند که توانایی‌های آقای کری بالاست. او سال‌ها رئیس کمیته روابط خارجی سنا بوده و برای همه قابل احترام بود. اما باز باید گفت که در ایالات متحده هر چقدر دیرتر به مسئله ایران بپردازند پخته‌تر و مناسب‌تر عمل خواهند کرد.

 موعد تعلیق تحریم‌های هسته‌ای از سوی ترامپ ٢٩ اردیبهشت است. یعنی روز انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران و این هم‌زمانی ناخواسته می‌تواند تأثیری غیرقابل چشم‌پوشی بر سرنوشت انتخابات داشته باشد. مگر اینکه اختلاف ساعت با واشنگتن به کمک بیاید. نظر شما در این باره چیست؟

به نظر من سیگنال‌هایی که در این مورد از واشنگتن می‌آید، مغشوش است. چند هفته پیش گفته شد که بررسی تحریم‌ها در مجلس سنا و نمایندگان به بعد از انتخابات ایران گذاشته می‌شود که به نفع مخالفان دولت فعلی ایران است. به نظر من بهترین راه، آگاهی‌دادن به مردم است که علائم خارجی خیلی در داخل تأثیرگذار نباشد به‌ویژه در مورد موضوعی ملی مثل انتخابات. دوم اینکه تصادفا این دو موضوع در یک روز قرار گرفته ولی چون هم‌زمانی کوتاهی دارد شاید تأثیر چندانی نداشته باشد. البته می‌دانیم در سیاست هر اتفاقی محتمل است.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x