شهرداری با تراکمفروشی به جان ریههای شهر افتاد
یکی از موضوعاتی که این روزها از سوی اصلاحطلبان و جامعه مورد بحث قرار میگیرد، چگونگی بسته شدن لیست نهایی نامزدهای مورد حمایت اصلاحطلبان برای انتخابات شورای شهر است.
در این میان، نامهها و یادداشتهای بسیاری از سوی فعالان سیاسی به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان ارسال شده است که نشان میدهد حساسیت بالایی درباره این لیستها وجود دارد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، برای بررسی این موضوع، الهام فخاری، عضو هیات رئیسه شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان گفتوگو کرده که میخوانید.
امروز حساسیت بالایی درباره نحوه نهایی شدن لیست شورای شهر وجود دارد. سوال این است که افراد به چه صورتی وارد فهرست نهایی خواهند شد؟
برای این موضوع ابتدا در کارگروه تدوین برنامهها و سیاستهای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان شاخصهایی تعیین شد و بعد هم در شورای عالی مطرح شد و مورد ویرایش قرار گرفت و سپس به صورت نهایی، مصوب شد. بنابراین سیستم و ابزاری برای سنجش نامزدها و تعیین آنها طراحی شده است. این نخستین ملاک و محوری است که اعمال خواهد شد. اما اینکه آیا نامزدها در این شاخصها امتیاز کسب میکنند، بستگی به عملکرد آنها در بخشهایی دارد که در فرم شاخصها مشخص شده است.
بسیاری از فعالان سیاسی به اینکه برخی نامزدها در شورای عالی سیاستگذاری نیز حضور دارند، معترض هستند و معتقدند این چهرهها نباید در لیست نهایی حضور داشته باشند تا شائبهای به وجود نیاید.
اینکه آیا افرادی که نامزد انتخابات شوراها هستند و در شورای عالی سیاستگذاری نیز حضور دارند، مزیتی نسبت به دیگران دارند یا حذف میشوند، ملاک خوبی نیست. اینکه یک شخص در شورای عالی حضور دارد، نه دلیل خوبی برای حذف وی از لیست و نه دلیل محکمی برای حضور او در لیست مورد حمایت اصلاحطلبان برای انتخابات شوراهای شهر و روستاست. ملاک، همان شاخصهایی است که پیشبینی و مشخص شده است. در این شاخصها به حوزههای تخصصی، توجه شده است که شوراها بتوانند کارآمد باشند. نکته بعدی این است که گرچه شورای شهرها به ویژه در کلانشهرها سیاسی نیستند، اما کسی که بخواهد در این شوراها به خوبی از پس مسئولیت خود بربیاید باید درک و فهم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بالا و جامعی داشته باشد. بنابراین، صرف مدرک تحصیلی دانشگاهی، ملاک کافی نیست. جمع این نکات در فرم شاخصها به کار گرفته شده است و در بسته شدن فهرست نهایی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
یکی از نکاتی که در این روزها مطرح است، مربوط به سهمیه زنان و جوانان در لیست شوراهاست. گفته میشود که ممکن است این سهمیهها به کارآیی لیست نهایی آسیب بزند.
در این مورد که سوال کردید، باید بگویم که زنان و جوانان نیز بر اساس این شاخصها سنجیده میشوند، اما سعی شده که درصد مشخصی از جوانان و زنان در این لیستها قرار بگیرند. اما این سهمیه منافاتی با سنجش دقیق آنها بر اساس شاخصهای از پیش تعیینشده، ندارد. صرف جوان بودن و زن بودن دلیلی برای حضور در فهرست نهایی نیست. دبیر هیات رئیسه شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز پیش از این مطرح کرده بود که در بحث شاخصها به موارد متعددی توجه شده است که اساس آن نیز پاکدستی، اصلاحطلبی و تخصص افراد است.
نکتهای که اینجا باید به آن توجه شود، این است که درباره جوانانی که سابقه و کارنامه روشنی ندارند، چه معیاری میتواند تعیین کند که آنها پاکدستی دارند؟
من شما را ارجاع میدهد به تاریخ پس از انقلاب که جوانان کمتر از 30 ساله، متصدی امور شدند که برای آنها هم زمینههای فراوانی برای تخطی از پاکدستی وجود داشت، اما عملکرد مثبتی از خود برجای گذاشتند. مگر همه جوانانی که متصدی امور شدند، مرتکب فساد شدند؟ به هرحال هر انسان، خطاپذیر است و باید با درنظر گرفتن احتمالی درصدی از خطا برای افراد پیش برویم، اما یک جوان بهطور طبیعی تلاش میکند که از ایدهپردازی، خلاقیت، توانمندیهای برانگیختن شور جوانی و... به موفقیت برسد. در هیچجای دنیا اینطور نیست که جوانان را به کار نگیرند و به آنها بگویند شما چون سابقهای ندارید و مشخص نیست که چهکاره هستید، صلاحیت حضور در امور مدیریتی را ندارید. هر شخصی در مقاطعی باید آزمون خود را پس بدهد. شما از روند زندگی و شغلی افراد و نحوه قانونمداری آنها میتوانید متوجه شوید که اگر در «موقعیت» قرار بگیرند، چه عملکردی برجای خواهند گذاشت. در مجموع، شخصی که کارنامه 60ساله مدیریتی دارد، با شخصی که سابقهای ندارد، تفاوتهایی دارد، اما اینها دلیل حذف و کنارگذاشتن جوانان نیست. این مسائل نمیتوان ملاکی باشد که ادعا کنیم همه شورا باید جوان یا غیر جوان باشد. اگر در الگوهای موفقیت جهانی هم بنگرید، خلاقیت، تازگی و اشتیاقی که افراد برای نوآوری و خدمت دارند، در یک تایع سنی قرار گرفته است.
بحث دیگری که از سوی بسیاری از اصلاحطلبان مطرح میشود، این است که این 21 نفر عضو شورای شهر باید بر شهرداری تهران نظارت کنند تا از فساد پیشگیری شود. آیا تنها 21 چهره قادرند که از پس این موضوع برآیند؟
ببینید، راه مبارزه با فساد سیستماتیک فقط با ایجاد نهادهای نظارتی نیست. باید یک گام قبلتر رفت و برای مثال، فرهنگ اجتماعی و اخلاق حرفهای را بازسازی کنید. چیزی که صدمه دیده، فقط این نیست که یک اداره و یک مدیر اداره تخلف میکند، متاسفانه این موضوع در فرهنگ عمومی نفوذ کرده و این باید اصلاح شود. تنها ایجاد نهاد نظارتی، کارساز نیست. بخشی از این بحث را میتوان از طریق اطلاعرسانی، کار رسانهای و ارتباط با مردم دنبال کنید. من فکر میکنم ابتدا باید سراغ این روشها رفت و صرف ایجاد نهادهای نظارتی را کافی نمیبینم.
امروز شاهد پدیدهای به نام تراکمفروشی برای کسب درآمد شهرداری هستیم. مدیران شهرداری نیز به این موضوع اذعان کردهاند که بدهیهای شهرداری بالاست و باید منابع آن تامین شود.
شهرداری ابتدا باید گزارشی بدهد که جز تراکمفروشی چه درآمدهایی حاصل میکند. در سالهای گذشته که شهرداری به این شکل با تراکمفروشی به جان ریههای شهر نیفتاده بود، مگر شهر اداره نمیشد؟ چه اتفاقی افتاده که وضع به این شکل در آمده است؟ ابتدا تعیین شود که درآمد و هزینههای شهرداری چیست و چه اتفاقی رخ داده است. مردم عوارض و پرداختیهای خود را به شهرداری میدهند؛ پس چرا نیاز به این حجم از تراکمفروشی هست؟ باید کشف شود که کجای کار مشکل دارد. شهرداری نمیتواند برای خود سیکلی تنظیم کرده و بهطور نامعلومی هزینه کند. شهرداری نباید به بهانه اینکه بدهی دارد، ریههای شهر را از مردم بگیرد. اگر واقعا موضوع حاد است، باید شفاف و کارشناسانه بررسی شود و راهحلی ملی برای آن پیدا کرد.