پیش بینی رفتار ترامپ در برابر ایران
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا در شرایطی سومین ماه حضورش در کاخ سفید را نیز سپری کرد که در عرصه داخلی هیچ حرفی برای گفتن ندارد و تاکنون هیچ اقدام قابل توجهی انجام نداده است.
شاید به همین خاطر است که رئیسجمهوری شومن آمریکا توجهش را بر مسائل خارجی متمرکز کرده است. چند هفته پیش بود که آمریکا به پایگاه شعیرات ارتش سوریه حمله موشکی کرد و پس از آن نیز طی هفته گذشته آمریکا از «مادر بمبهای» جهان در افغانستان استفاده کرد. این روزها نیز شاهد افزایش فشارها از سوی دولت جدید واشنگتن علیه ایران هستیم؛ از یکسو دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، مدعی شده که ایران مطابق روح «توافق هستهای» با شش قدرت جهانی عمل نمیکند و از سوی دیگر نیکی هیلی، سفیر آمریکا در سازمان ملل و جیمز متیس، وزیر دفاع این کشور در سخنانی جداگانه ادعا کردهاند که ایران عامل اصلی مشکلات خاورمیانه است. همچنین سخنگوی کاخسفید گفته است که بازبینی توافق هستهای طی 90 روز انجام میشود. به گزارش دنیای اقتصاد، با توجه به آغاز «فاز جدید فشارهای واشنگتن علیه تهران»، اکنون این پرسش مطرح است که هدف واشنگتن از این سیاست فشار علیه تهران چیست و ایران باید چه رویکردی را دنبال کند.
محدودسازی قدرت ایران
دکتر ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران در تبیین سیاست آمریکا در قبال ایران گفت: «بهطور کلی سیاست ایالاتمتحده در سالهای گذشته مبتنی بر محدودسازی قدرت ایران در حوزه اقتصادی، تکنولوژیک و راهبردی بوده است.» متقی افزود: «اگر خواسته باشیم به قطعنامههای شورای امنیت در رابطه با ایران یک نظر تحلیلی و اجمالی داشته باشیم به این جمعبندی میرسیم که قطعنامهها بخشی از سیاست محدودسازی قدرت ایران است. شاید جدیترین و محدودکنندهترین قطعنامه علیه ایران قطعنامه 1929 بود که در دوره باراک اوباما اعمال شد. اگر اسناد امنیت ملی آمریکا را در دوران باراک اوباما بررسی کنیم هیچگاه آمریکاییها روی این موضوع تاکید نداشتند که عملیات نظامی علیه ایران انجام دهند یا اینکه تحریمها را پایان دهند.» به گفته این کارشناس، مساله مربوط به ادامه تحریمها بخشی از سیاست راهبردی آمریکا علیه ایران است؛ بنابراین تفاوتی نمیکند که سوزان رایس نماینده آمریکا در سازمان باشد یا خانم نیکی هیلی. فرقی نمیکند که جان کری حوزه سیاست خارجی آمریکا را پیگیری کند یا رکس تیلرسون. مساله اصلی این است که در نگاه آمریکاییها ایران چه وضعیتی دارد؛ ایران در نگاه واشنگتن بهعنوان بازیگری محسوب میشود که باید قدرتش محدود و محدودتر شود. به همین دلیل است مساله مربوط به سیاست تحریم در چارچوب محدودسازی قدرت ایران ادامه پیدا میکند که این الگو را باید بهعنوان یک نوع سیاست راهبردی آمریکا دانست؛ الگویی که در دوران مختلف ریاستجمهوری تفاوت چندانی نخواهد داشت. این استاد دانشگاه تهران تنها تفاوت را اینگونه عنوان کرد: «در زمان باراک اوباما محدودیتهایی که اعمال میشد مرحلهای بود و ادبیات، ماهیت حقوقی بیشتری داشت در حالی که در دوره دونالد ترامپ میتوانیم ادبیات حادتر و جدیتری را ببینیم ولی در تمام زمانها، اقدامات، معطوف به محدودسازی قدرت ایران خواهد بود.» در نهایت متقی تاکید کرد که سیاست رسمی آمریکا این است که تحریمها علیه ایران را از اواسط ژوئن بهگونهای تدریجی افزایش دهد. بنابراین انتخابات ایران را باید یکی از موانع اصلی سیاستهای تحریم تلقی کرد.
سیاست کنترل و مهار
از سوی دیگر دکتر عبدالله رمضانزاده، استاد دانشگاه تهران معتقد است که سخنان اخیر مقامات آمریکا درخصوص برجام و ایران و همچنین سفر وزیر دفاع این کشور به اراضی اشغالی برای گفتوگو درباره ایران بیانگر آن است که کاخ سفید در نظر دارد فشارهایش را علیه ایران در این برهه افزایش دهد. رمضان زاده با تاکید بر این موضوع که بهطور کلی سیاست آمریکا در مورد ایران بر مهار و کنترل متمرکز شده است، افزود: «البته آنها نمیخواهند این فشار در آن حدی باشد که ایران با آنها به مقابله جدی برخیزد.»
لزوم گسترش روابط منطقهای
این استاد دانشگاه با اشاره به سرمایهگذاری واشنگتن روی برخی همسایگان ایران تاکید کرد: «متاسفانه همسایگان ایران نیز اغلب متحد آمریکا محسوب میشوند و واشنگتن روی آنها حساب باز کرده است و میخواهد به هر نحوی آنها را راضی نگه دارد. راه مقابله با این جریان نیز گسترش روابط منطقهای و تشکیل یک مجموعه منطقهای در منطقه خلیجفارس و خاورمیانه است؛ در این راستا کشورهایی مانند ایران، ترکیه، مصر و عربستان باید مشکلاتشان را با یکدیگر حل کنند تا رژیم صهیونیستی نتواند از این موقعیت هیچ سوءاستفادهای بکند. بنابراین ایران باید بهدنبال گسترش روابط منطقهای با هدف مقابله با فشارهای آمریکا باشد.» رمضان زاده با اشاره به صحبتهای مقامات واشنگتن درخصوص بازبینی برجام نیز توضیح داد برخلاف صحبتهایی که برخی مقامات آمریکایی درخصوص برجام و بازبینی آن ارائه کردهاند به نظر نمیرسد که واشنگتن اقدام به ایجاد تغییراتی در برجام بکند.
سیاست چماق و هویج
در این بین اما حسن بهشتی پور، کارشناس مسائل بینالملل سیاست جدید دولت دونالد ترامپ را برگرفته از سیاست سنتی آمریکا تحت عنوان سیاست چماق و هویج توصیف کرد و افزود: «آمریکا از یکسو به بوئینگ این امکان را میدهد که با ایران قرارداد امضا کند و هواپیما در اختیار ایران قرار دهد و از سوی دیگر فشار بیشتری با هدف امتیاز گرفتن بیشتر در چارچوب برجام به ایران وارد میآورد.»
بهشتی پور معتقد است اصولا واشنگتن برای راضی کردن اسرائیلیها و عربستان سعودی برخی اقدامات را علیه ایران انجام میدهد. اما در اصول کلی، آمریکاییها بهدنبال درگیری با ایران نیستند و منافع آنها ایجاب میکند که با ایران روابط بازرگانی و تجاری داشته باشند.
این کارشناس با اشاره به اینکه این فشارها با هدف راضی کردن تلآویو و ریاض و گرفتن امتیازات بیشتر از ایران است، تاکید کرد که ایران باید با همسایگانی چون عربستان سعودی، مناسبات بهتری را در پیش گیرد. هر چند ریاض مایل به بهبود روابط نیست اما فن و هنر دیپلماسی در این است که از ناممکنها ممکن بسازد و فضایی را بهوجود آورد که عربستان ترغیب شود تا روابط خوبی با ایران برقرار کند. در نتیجه دستگاه دیپلماسی باید مشکلات کشور با کشورهای عربی حوزه خلیجفارس بهویژه با عربستان سعودی را حلوفصل کند تا عملا بهانه از آمریکا، فرانسه و انگلیس برای مداخله بیشتر در منطقه و حضور نظامی گرفته شود.
نتیجهگیری
با در کنار هم قرار دادن نظرات کارشناسان به نظر میرسد که آمریکا در دوره ترامپ میخواهد سیاست مهار و محدودسازی ایران را دنبال کند. این در حالی است که برخی کارشناسان معتقدند سیاست واشنگتن در دوره اوباما نیز همین بوده و تنها نوع گفتمان رئیس دولتها تغییر کرده است. همچنین با توجه به سفرهای اخیر جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا به کشورهای منطقه خاورمیانه و همچنین دیدارش با مقامات رژیم صهیونیستی میتوان اینگونه ارزیابی کرد که دولت ترامپ قصد دارد فاز جدید فشارها علیه ایران را از طریق همسایگان تهران دنبال کند. در این صورت به زعم کارشناسان، دستگاه دیپلماسی ایران باید بهبود روابط و کاهش تنش با همسایگان را در دستور کار قرار دهد تا واشنگتن بیش از این نتواند از این طریق در منطقه نفوذ داشته باشد.