پایان عصر تفکیک قوا در ترکیه
برازندهترین تعریف درباره همهپرسی قانون اساسی ترکیه این است که 48.7درصد از مردم ترکیه با حرکت رجب طیب اردوغان، رییسجمهوری کشورشان مخالفت کردهاند.
نیویورک تایمز درباره همهپرسی اخیر ترکیه نوشته است: اردوغان خود انتظار داشت 60درصد از مردم به این همه پرسی که در یکشنبه برگزار شد، رای مثبت خواهند داد. اما جالب اینجاست که شهرهای بزرگ نظیر آنکارا و استانبول رای منفی دادهاند. وانگهی گزارش ناظران بینالمللی در مورد تقلب در قانونمندی این رایگیری و نیز شمارش آرا به سهم خود مشروعیت اردوغان را در این همهپرسی زیر سوال میبرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، اردوغان اگر هم در شمارش نهایی آرای برنده همهپرسی باشد، ترکیه از این پس در دستان یک مرد کینهتوز، انتقامجو و غیر قابل پیشبینی خواهد افتاد که حتی تکلیفش را با خودش هم نمیداند. جهان هم متحیر خواهد ماند از اینکه کشوری که دهههای متمادی است پل مهم و حیاتی میان اروپا و جهان اسلام بوده، حال در دستان مردی افتاده که کمترین احترام را به اصول و ارزشها و ساختارهای دموکراتیک قائل است. آیا برای چنین ترکیهیی میتوان آیندهیی نیکبخت و باثبات پیشبینی کرد؟
همهپرسی قانون اساسی، نیت و کوشش چندین ساله اردوغان را برای جایگزین ساختن نظام پارلمانی کشور با یک ریاستجمهوری قدرقدرت به اوج رساند. این تغییرات تا زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در سال 2019 محرز نخواهد شد.
اما همین نتیجه به دست آمده هم به سهم خود در تثبیت چنگ انداختن قوی اردوغان به قدرت نقش مهمی ایفا کرد و به او اجازه داد تا مهمترین اصلاح دولت در تاریخ معاصر جهان را به تصویب برساند و قانونی کند. این رویداد به سهم خود بسیار مهم است اما هرگز پسندیده و موجه نیست.
این همهپرسی با تجدیدنظر و اصلاح 76 ماده از قانون اساسی ترکیه که در سال 1982 تصویب شد، پست نخستوزیری را از میان برمیدارد و قدرت اجرایی را به رییسجمهوری میسپارد. اصلاح قانون اساسی به رییسجمهوری این امکان را میدهد تا شخصا حکم صادر کند، وضع اضطراری در کشور اعلام کند و خود وزیران کابینه و دیگر مقامات بلندپایه کشور و نیمی از مقامات دستگاه قضایی کشور را انتخاب کند.
از آنجا که حزب حاکم «عدالت و توسعه» به رهبری اردوغان اکثریت را در پارلمان در اختیار دارد، اردوغان تا به حال همچنین قدرتهایی را در کف اختیار خود داشته است، اما اکنون با اصلاح قانون اساسی این اختیارات رسما به رییسجمهوری تفویض میشود و روشهای دیکتاتورمنشانه اردوغان رسمیت پیدا میکند. دیگر از این پس در ترکیه از تفکیک قوا، که بهطور سنتی مظهر نظام لیبرال دموکراسی ترکیه بود، خبری نخواهد بود.
اردوغان هنگامی که در سال 2003 به قدرت رسید، از همان لحظه مشخص بود که میخواهد از ترکیه یک کشور مسلمان دموکراتیک بسازد. اردوغان در سالهای اخیر به سختی برای سرکوب همه مخالفان و منتقدانش در سیاست، ارتش، دانشگاهها و مطبوعات قد علم کرد. کودتای شکست خورده پارسال هم حربهیی شد به دست اردوغان تا در کشور وضع اضطراری اعلام کند. دولت از آن هنگام تاکنون 130هزار نفر را به ظن همکاری با کودتاچیان برکنار یا از کار معلق و حدود 45 هزار نفر را هم بازداشت کرده است. اردوغان با این کارها فقط ترکیه را دوقطبی کرده است. این حاکمیت رعب و وحشتی که اردوغان به راه انداخته به مبارزات حول همهپرسی هم سرایت کرده است.
طرفداران اردوغان همه رسانهها را در سلطه خود درآوردهاند و مخالفان بهشدت سرکوب و ضرب و شتم شدهاند. احزاب اپوزیسیون در مورد رایگیری همهپرسی اعلام کردهاند که بعضی از صندوقهای رای فاقد مهر رسمی بودهاند و حداقل اینکه سه مورد تقلب در اخذ رای گزارش شده که فیلم آن هم گرفته شده است.
تانا دو زوئلاتا، رییس هیات بینالمللی نظارت بر انتخابات هم اعلام کرده است همهپرسی در فضایی سیاسی برگزار شد که شرایط فوقالعاده (وضع اضطراری) بر کشور حاکم است و آزادیهای بنیادین اساسی برای برگزاری یک روند واقعا دموکراتیک به شدت محدود بوده است و فرصت برابر برای دو طرف این همهپرسی مطلقا مهیا نبود تا رایدهندگان بتوانند با چشم باز و آگاهی کامل تصمیم بگیرند و انتخاب
کنند. نیویورک تایمز در ادامه مینویسد: هر چند ترکیه یک عضو مهم پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) است، اما در حقیقت عضو بریده از این ائتلاف است. ناتو بر اساس اصول و ارزشهای دموکراتیک بنا نهاده شده است.
اردوغان سالهاست که ترجیح داده است راه دعوا را با امریکا و اروپا در پیش بگیرد و دشمنی با غرب را در میان مردم ترکیه اشاعه میدهد و در عوض به روسیه اظهار دوستی میکند. کشورهای عضو ناتو بهتر است هر آنچه ممکن است برای کاستن از سطح گرایشهایش ظالمانه و دیکتاتورمنشانه اردوغان انجام دهند و مشوق دموکراسیخواهان در ترکیه باشند.
طبق اعلام کاخ سفید، دونالد ترامپ، رییسجمهوری امریکا یک روز پس از برگزاری همهپرسی نتیجه این انتخابات را به اردوغان تبریک گفت. این حرکت ترامپ بهشدت تکاندهنده و غلط بود. سرانجام اینکه، اگر هدف احیای دموکراسی در کشور ترکیه است، باید این مهم با اهتمامی جدی پیگیری
شود. میلیونها شهروند ترک هرگز نظام استبدادی را که اردوغان بر کشور تحمیل کرده است، نمیخواهند. این مردم به سهم خود راههایی را پیدا خواهند کرد تا به آزادی و حقوق حقه خود نائل آیند.
سد مخالفان داخلی
سونر جاگاپتای، مدیر برنامه تحقیقات اندیشکده واشنگتن نیز معتقد است که ترکیه با شتاب زیاد در مسیر استبداد پیش میرود. جاگاپتای در این باره مینویسد: بدون وجود اپوزیسیون سازماندهی شده در ترکیه، قدرت اردوغان پس از پیروزی در همهپرسی اخیر افزایش یافته و احتمالا به دموکراسی در این کشور پایان خواهد داد.
مدیر برنامه تحقیقات اندیشکده واشنگتن مینویسد: پیروزی اردوغان در همهپرسی که حوزه اختیارات و قدرت وی را بهطور قابل توجهی افزایش خواهد داد، برای آینده ترکیه نویدبخش نیست؛ اردوغان در پی این همهپرسی به قدرتمندترین فرد ترکیه پس از مصطفی کمال آتاتورک، بنیانگذار ترکیه مدرن در سال 1923 تبدیل شد.
با این حال، باید توجه داشت که هرچند نیمی از مردم ترکیه اردوغان را دوست دارند، نیم دیگر آنها از او بیزارند و بحران ترکیه در این واقعیت نهفته است. شکل پوپولیستی سیاستهای اردوغان علت قطبی شدن جامعه ترکیه است. وی که بین سالهای 2003 و 2014 نخست وزیر بود و الان رییسجمهوری ترکیه است، مردم این کشور، اعم از کردها، سوسیال دموکراتها، چپگرایان و لیبرالها را که احتمالا به او رای ندادند، سرکوب خواهد کرد.
راهبرد انتخاباتی اردوغان همراه با رشد بالای اقتصادی باعث ایجاد دوگانگی و قطبی شدن تثبت شده ترکیه شده است. طرفداران محافظهکار او که حدود نیمی از مردم این کشور هستند، گرد او حلقه میزنند و نیم دیگر از مردم ترکیه که مورد ظلم و ستم اردوغان قرار دارند، از او بیزارند. بین این دو گروه نقطه مشترکی وجود ندارد.
هرچند اردوغان طبق روند دموکراتیک در انتخابات پیروز شد، اما به تدریج شیوه دیکتاتورمابانهتری در پیش گرفت. سازمان امنیت و همکاری اروپا که بر انتخابات ترکیه نظارت کرد، در گزارش اولیهاش درباره همهپرسی ترکیه اعلام کرد، مسوولان استانی با استفاده از اختیارات وضعیت فوقالعاده اعلام شده از سوی اردوغان پس از کودتای نافرجام 2016 برای جلوگیری از آزادی بیان و برگزاری تجمعات، به حقوق و آزادیهای اساسی لطمه زدند.
از نظر اردوغان و طرفدارانش، همهپرسی و رقابتها به پایان رسیده و در مرحله بعد، او برای شکل دادن به ترکیه بر مبنای آنچه در ذهن دارد، اقدام میکند و به آتاتورک که اردوغان در آرزوی سرمشق قرار دادن و جانشین شدن او است، تاسی میکند، اما باید گفت که اردوغان در تاسی از آتاتورک و الگوبرداری از مدلهای وی با یک مشکل مواجه است.
آتاتورک به عنوان یک ژنرال نظامی به قدرت رسید، اما اردوغان برای حکومت کردن، مجوز و اختیارات دمکراتیک دارد؛ افزون بر این، ترکیه به دو جناح مخالف و موافق اردوغان تقسیم شده است.
بعید است اردوغان قادر به اعمال دیدگاهش درباره اسلام سیاسی در کل جامعه ترکیه باشد، مطمئنا گروههای اجتماعی، سیاسی، قومی و مذهبی که با دستور کار اردوغان مخالف هستند، با این امر مخالفت خواهند کرد؛ در همهپرسی ترکیه شمار زیادی در سراسر این کشور علیه اردوغان رای دادند و وی حتی در استانبول، زادگاهش رای نیاورد.
بافت جمعیتی ترکیه بسیار متفاوت و متنوع و بهلحاظ اقتصادی و سیاسی بسیار بزرگ و پیچیده است و این امر کار را برای کسی که میخواهد به این بافت شکل دهد، دشوار میکند.
با وجود تلاشهای اردوغان برای ایجاد طبقهیی همپایه از سرمایهداران اسلامی، بخش زیادی ثروت این کشور همچنان در اختیار آنهایی است که به ارزشهای سکولار، دموکراتیک، غربی و لیبرال اعتقاد دارند. تا زمانی که دموکراسی واقعی در ترکیه جاری باشد، اردوغان نمیتواند به شیوهیی که دوست دارد، حکومت کند. به همین دلیل، او ممکن است دیکتاتوری بیشتری پیشه کند و حتی به دموکراسی در ترکیه پایان دهد. مساله دیگر به مخالفان اردوغان برمیگردد که در حال حاضر، انسجام چندانی ندارند و طیف گستردهیی از ملیگرایان ترک و کرد، سکولار و محافظهکاران، سنیها و علویها و سایرین را شامل میشود.