آیا میشود جلوی سیل را گرفت؟
سیل جمعه 25 فروردین 96 که استانهای شمالغربی را درنوردید پس از تراژدی پلاسکو تلخترین حادثه چند ماه اخیر بود؛ حادثهای که اجازه نداد مردم نفسی تازه کنند و غم دی ماه 95 را به آرامی پشت سر بگذارند.
این حادثه بار دیگر سؤالات بیشماری را به ذهن ایرانیان آورد. از جمله اینکه نقش انسانی در وقوع این حوادث چیست و چگونه میشود میزان تلفات انسانی را در این بلایا و حوادث کم کرد؟
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران ، فروردین ماه سال گذشته بود که وقوع سیل در خوزستان، مردم و مسئولان این استان را با چالشی جدی مواجه کرد. سرریز شدن سد دز در نخستین ساعات بامداد موجب طغیان رودخانه شد. افزایش دبی رودخانه همچنین موجب قطع پل شناور این شهر شد. شدت جریان آب به قدری بود که پل شناور دزفول را با خود برد. همچنین بخشی از جاده ساحلی دزفول زیر آب رفت و تردد در این مسیر را غیرممکن کرد. بوستانهای ساحلی و تأسیسات شهرداری دزفول اطراف پلهای قدیم و شریعتی نیز زیر آب رفتند. اینکه چرا تأسیسات در کنار رودخانه ساخته شدهاند، بحث دیگری است اما آنچه مسلم است، احتمال همیشگی طغیان رودخانهها و وقوع سیل است. کمااینکه همزمان با سیل خوزستان، استانهای لرستان، ایلام، کرمانشاه، فارس، خوزستان، چهارمحال و بختیاری، همدان، اصفهان، خراسان شمالی و رضوی، کردستان و آذربایجان شرقی هم بر اثر وقوع بارشها، گرفتار سیل و آبگرفتگی شدند که متأسفانه منجر به کشته شدن تعدادی از هموطنان شد. تخریب منازل مسکونی، از بین رفتن زمینهای کشاورزی، قطع برق و تخریب راههای مواصلاتی شهرها و روستاها را هم به خسارتهای سیل اضافه کنید.
تعداد کشتههای سیل گاهی از تعداد انگشتان دست بالاتر میرود. نمونهاش سیل چند روز پیش آذربایجان شرقی و کردستان. پر قربانیترین سیل قبل از آن هم سیل استانهای تهران و مازندران با 28 کشته و مفقودی بود که سال 94 روی داد. در همین سال سیل در ایلام 8 کشته برجای گذاشت. سال 88 نیز وقوع سیل در قم، 7 کشته داشت. سیل بازفت و شهرکرد هم با 14 کشته در سال 87 اتفاق افتاد. این درحالی است که در 6 سال گذشته سیل کشندهای رخ نداده بود و سیل گلستان با 50 کشته در سال 81، نزدیکترین رخداد وقوع سیل به آن بود. یک سال قبل از آن یعنی سال 80 هم گلستان شاهد وقوع سیلی مرگبار با 500 کشته بود که در نوع خود فاجعه بزرگی بود. سه سال قبل هم سیل نکا، 60 کشته بر جای گذاشته بود و خسارتهایی به ساکنان این شهر وارد کرده بود که تا سالها پس از آن جبران نشد.
زهره اشرفی، اهل نکا که شاهد سیل بوده از آن روز میگوید: «مثل یک دیوار بلند سفید بود که جلو میآمد. اصلاً نمیفهمیدی که آب است. صدای وحشتناکی داشت. ما فرار کردیم روی پل. سیل همه چیزمان را برد. بعد از سیل آمدیم تهران خانه قوم و خویشمان، یک تکه موکت و گاز پیک نیکی گرفتیم. همه چیز داشتیم و یکهو گدا شدیم.»
یک سال قبل از سیل نکا، سیل ماسوله را با 57 کشته داشتیم. سیل سال 66 دربند و تجریش تهران را هم ممکن است خیلیها هنوز به خاطر داشته باشند؛ سیلی با 300 کشته. البته اینها نمونههایی است که تعداد کشتههای بیشتری داشتهاند وگرنه وقوع سیلاب و بروز خسارتهای مالی، اتفاقی است که هرسال میافتد.
بر اساس اعلام سازمان حفاظت محیط زیست، 421 مورد سیل بین سالهای 1330 تا 1380 رخ داده که بیشترین آن یعنی چیزی حدود 74درصدش مربوط به سالهای 1360 تا 1380 است. این، یعنی طی 20سال میزان وقوع سیل کشور 20 برابر شده درحالی که تغییرات زیادی در بارندگیهای مناطق وقوع سیل دیده نمیشود. البته آمار مقایسهای دیگری بعد از این تاریخ از سوی سازمان حفاظت محیط زیست ارائه نشده است اما با توجه به آمار وقوع سیل در سالهای اخیر و پس از سال 80 به نظر میرسد کشندهترین سیلها، پیش از آن سال و حوالیاش روی داده است.
بر اساس اعلام بانک اطلاعاتی خسارات سیل معاونت آبخیزداری سازمان جنگلها و مراتع کشور، از سال 1330 تا 1383 در مجموع 11 هزار و 739 نفر بر اثر وقوع سیل کشته شدهاند و از سرنوشت 2 هزار و 381 نفر دیگر هیچگاه اطلاعی به دست نیامده است. مفقودان ابدی سیل؛ همانها که امید به زنده بودنشان در همان لحظات اول از بین میرود و بستگان حتی به پیدا کردن اجسادشان دل خوشاند، چه بسا اینکه خیلی وقتها حتی جسدی هم پیدا نمیشود، مثل مریم، همان زنی که سال گذشته در سیل تهران ناپدید شد و هنوز که هنوز است اثری از او به دست نیامده است.
وقوع سیل گرچه پدیدهای طبیعی است اما آیا نمیشود با اجرای روشهای پیشگیرانه، میزان بروز خسارتهای جانی و مالیاش را به حداقل رساند؟
دکتر کریم سلیمانی، استاد تمام آبخیزداری دانشگاه مازندران در این باره میگوید: «پدیده وقوع سیلاب یک امر طبیعی و اجتنابناپذیر است بخصوص در کشور ما که به دلیل شرایط اقلیمی و پراکندگی، بارندگی تابع زمان و مکان نیست یعنی اینطور نیست که مثلاً بگوییم در فصل سرد حتماً بارش داریم یا برعکس.
پدیدههایی همچون «گلوبال وارمینگ» یا گرمایش جهانی زمین هم روی اقلیم کشور تأثیر میگذارد و چه بخواهیم و چه نخواهیم با این تغییر اقلیم مواجه هستیم. این بخش تغییر اقلیم در واقع دست خود ما نیست اما مسألهای که ما به طور مستقیم در آن مؤثر بودهایم، تغییرات کاربری اراضی است که طی سالهای طولانی اتفاق افتاده. شاید از 100 سال پیش. ما در این کشور 30 میلیون هکتار جنگل داشتهایم و حالا کمتر از 12 میلیون هکتار اراضی جنگلی داریم. این مقدار تخریب طی سالهای طولانی و به دلیل افزایش جمعیت اتفاق افتاده است. قبل از دوره قاجار پدیدهای به نام استفاده از سوخت فسیلی در کشور وجود نداشته و مردم به ناچار از جنگلها برای تأمین سوخت استفاده میکردند اما حالا در دورافتادهترین روستاها هم امکان استفاده از سوختهای فسیلی وجود دارد اما افزایش جمعیت و نبود امکانات لازم، بر عرصههای طبیعی فشار وارد کرده و باعث تغییر کاربری و تخریب این عرصهها شده است. ما هماکنون شاهد جنگل خواری، مرتع خواری، کوه خواری و دریا خواری در سطح کشور هستیم که خود اینها از عوامل بروز سیل است و متأسفانه کنترل درستی هم روی این تخلفات صورت نمیگیرد.»
نویسنده کتاب «سیلاب شهری» ادامه میدهد: «وقتی رگبار اتفاق میافتد، آب باید بتواند به زمین نفوذ کند اما اراضی به دلیل تغییر کاربری، قابلیت نفوذ خود را از دست دادهاند، به همین دلیل روان آب تشدید میشود. خصوصاً در مناطق شمال غربی ایران مثل آذربایجان شرقی و کردستان به دلیل خصوصیات توپوگرافی این مناطق و شیب زمین، آب سریع به نقطه خروج میرسد و سیل رخ میدهد. به همین دلیل هم شاهد هستیم که دورههای بروز سیل در این استانها کوتاه شده است.»
اجازه دهید سؤال قبلی را بار دیگر تکرار کنیم. آیا راهی برای پیشگیری از سیل یا به حداقل رساندن خسارتهای ناشی از آن وجود دارد؟ سلیمانی در این باره میگوید: «در وهله اول باید مبارزه بیولوژیک صورت گیرد یعنی مناطق آسیب دیده از لحاظ پوشش گیاهی ترمیم شوند. درختکاری توصیهای است که همواره به آن تأکید شده اما متأسفانه همچنان در این مورد ضعف داریم و باید این کار به فرهنگ تبدیل شود. البته ترمیم طبیعت قطعاً کار یک شبه نیست و زمان زیادی نیاز دارد. برای اینکه به صورت فوری و اورژانسی جلوی بروز خسارتهای سیلاب را بگیریم، باید ساز و کارهای مهندسی را در ارتباط با سکونتگاهها ساماندهی کنیم. شهرها بیرویه توسعه پیدا کرده و نفوذ روان آب در شهرها مطلوب نیست. باید طراحی خوبی از لحاظ زهکشی انجام دهیم. در خیلی از شهرهای ما رودخانه و آبراهه وجود دارد که حریم آنها باید اصلاح شود و رودخانهها را به بستر اصلیشان برگردانیم. آبراهههای شهرهای ما در حال حاضر مثل رگهایی هستند که مسدود شدهاند و مشکل ایجاد میکنند. وقتی سیل بروز میکند جمعیت فرصتی برای خروج از محل خطر ندارد و این به دلیل طراحی غلط شهرها و سکونتگاههای ماست.»
این متخصص فناوریهای جدید ماهواره و علوم محیطی ادامه میدهد: «مسأله دیگری که دارای اهمیت است، فرهنگسازی در جهت استفاده از تکنولوژی جدید است. در حال حاضر شرایط اقلیمی تا حد زیادی به وسیله ماهوارهها پیشبینی میشود و سازمان هواشناسی از این طریق به موفقیتهای زیادی دست پیدا کرده است.
مردم بهتر است به هشدارهایی که از سوی هواشناسی و از طریق رسانهها اعلام میشود، توجه کنند. در حال حاضر هم که همه به اپلیکیشنهای مختلف روی تلفن همراه دسترسی دارند و از این جهت محدودیتی نیست. برای کم کردن تلفات ناشی از سیل خصوصاً تلفات انسانی، باید منطقه بروز سیل تا جای ممکن از جمعیت خالی شود.» بگذارید این سؤال را از شما بپرسیم؛ برای به حداقل رساندن خسارات ناشی از سیل چه میتوان کرد؟