کاهش آلودگی هوای کلانشهرها با حذف بنزین پتروشیمی
نوشتن از کارنامه زیست محیطی دولت یازدهم آن هم در بحبوحه انتخابات، شاید از نگاه دیگران کمی جانبدارانه و تبلیغاتی به نظر برسد اما در شرایطی که این روزها بسیاری از منتقدان سیاسی، آلودگی هوای کلانشهرها بویژه در پایتخت و خوزستان و نیز خشکیدگی تالابها را بهعنوان پاشنه آشیل دولت و نشانه ناکارآمدی سیاستهای این دولت مرتباً به رخ کشیده و عیان میکنند شاید بد نباشد مروری کوتاه کنیم به وقایع 7-8 سال گذشته و نیم نگاهی بیندازیم به گوشهای از اظهارات رئیس دولت وقت در همان سالها - دولتی که در بدو روی کارآمدنش منابع طبیعی را سد راه توسعه قلمداد کرد و سیاستهای حفظ محیط زیست و کنترل جمعیت را توطئه غرب علیه دنیای اسلام برشمرد و با همین دو جمله همه آنچه را که تا آن زمان برای محیط زیست کشور رشته شده بود پنبه کرد- و سپس مقایسه کنیم آن شرایط را با وضعیت کنونی.
هر چند وضعیت فعلی وضعیت آرمانی و حتی مطلوبی نیست اما باید دید چه بودیم و از کجا به کجا رسیدیم. آیا فراموش کردهایم بحران تشدید آلودگی هوای کشور را بویژه در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 که مهمترین علتش ورود بنزین سرطانزای پتروشیمی به چرخه مصرف بود؟! ناگفته پیداست بحرانهای زیست محیطی پدیدهای نیست که یک شبه به وجود آمده باشد یا زاییده یک دولت خاص باشد. اما گاهی اتخاذ سیاستهای نادرست و طبیعت ستیزانهتر در برخی دولتها چنان ردپایی از خود در طبیعت ایران باقی گذاشته که اثرات بلندمدت آن تا سالها به قوت خود باقی بوده یا همچنان باقی است و رفع آن نیازمند صرف هزینههای هنگفت و گذشت زمان است.
احمدی نژاد: نفس نکشید تا هوا آلوده نشود
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران ، آذر ماه سال 1389- محمود احمدینژاد رئیس جمهوری وقت ایران در حاشیه یک کنفرانس مطبوعاتی دلایل تشدید آلودگی هوای تهران را که تا آن زمان بیسابقه بود، اعلام کرد، دلایلی که موجی از حیرت و تعجب شنوندگان را برانگیخت. او تنفس 8 میلیون تهرانی را در آلودگی هوای شهر دخیل دانسته و گفته بود: «اگر خودرویی هم در خیابانها حرکت نکند، بازدم هشت میلیون انسان که طی آن منوکسیدکربن و سایر گازها منتشر میشود، آلودگی ایجاد میکند و جریان هوا برقرار نمیشود، ضمن اینکه در برخی ایام سال پدیده وارونگی هوا نیز شکل میگیرد!» البته در مورد بروز پدیده وارونگی در برخی زمانها در تهران شکی نیست اما هیچ کس در آن نشست خبری از ایشان نپرسید مگر در اروپا و امریکا مردم نفس نمیکشند که هوای به مراتب پاک تری نسبت به ایران دارند؟ یا شاید ایرانیها موجوداتی متفاوت از سایر ساکنان این کره خاکی هستند که تنفسشان آلودگی ایجاد میکند!
شاید لازم بود مشاوران رئیس جمهوری به ایشان متذکر میشدند که اساساً سیستم تنفس انسان از بدو خلقت تاکنون هرگز قادر به تولید منوکسیدکربن، دی اکسید گوگرد، اکسیدهای نیتروژن، هیدروکربورهای نسوخته و بنزن و دیگر ذرات معلق و ازون بهعنوان اصلیترین آلایندههای هوا نبوده و آنچه از طریق بازدم انسان به هوا میرود تنها دیاکسید کربن است نه منوکسید کربن. و گاز دی اکسید کربن نیز جزو آلایندههای هوا محسوب نمیشود بلکه جزو گازهایی است که منجر به تشدید فرایند گرمایش جهانی میشود. در واقع آنچه موجب آلایندگی هوای تهران و شهرهای کشورمان شده نتیجه تولید خودروها و سوختی بود که استاندارد کیفیتش زمین تا آسمان با استانداردهای جهانی و حتی در پارهای موارد با استانداردهای ملی هم فاصله داشت. واقعیت این بود که به دلیل سیاستهای نادرست دولت های نهم و دهم در برقراری روابط دیپلماتیک با دنیا، تحریمها چنان فشاری به کشور وارد کرده بودند که نتیجه امر به محدودیت در صادرات بنزین به ایران منجر شد. همین امر موجب شد تا در یک فرایند غیر کارشناسی برای افزایش حجم بنزین تولیدی پالایشگاههای کشور، مقادیر قابل توجهی ترکیبات آروماتیک پتروشیمی به بنزین افزوده شود. ماحصل این ابداع غیر کارشناسی نیز تشدید آلودگی هوا بود و اظهارات رئیس دولت وقت نیز واکنشی بود به منتقدان محیط زیستی!
رئیس دولت و برخی مسئولان وقت وزارت نفت نه فقط تا آن زمان بلکه حتی بعد از آن نیز هرگز اعتقادی به آلایندگی بالا و سرطانزا بودن این نوع بنزین نداشتند آنقدر که حتی از 30 نفر از سازندگان و دست اندرکاران ساخت بنزین پتروشیمی هم قدردانی و تجلیل کردند. در همین حال فریبرز پناهی، مجری طرح بنزین پتروشیمیایی، در همان زمان درباره درصد بالای ترکیبات آروماتیکی در این بنزینها گفت: «در این واحد بنزینی تولید میشود که ترکیبات آروماتیکی آن تا حدودی بالا است. اما این بنزین بهعنوان بنزین نهایی تحویل جامعه نمیشود که مردم از درصد بالای ترکیبات آروماتیکی آن نگران باشند. در واقع این بنزین وارد پالایشگاههای دیگر میشود و با بنزین اکتان پایین ترکیب شده و یک بنزین استاندارد با درصد مواد آروماتیک پایین و اکتان نرمال تولید میشود که با استاندارد یورو نیز مطابقت دارد.» البته ایشان عنوان نکردند با کدام یورو؟! اما او پس از یک سال، آلوده بودن بنزین تولیدی را تأیید کرد و طی مصاحبهای دلیل آلودگی بنزین پتروشیمیایی را چنین عنوان کرد: «روند اجرایی تولید بنزین در مجتمعهای پتروشیمی بدون استفاده از روند اصلاح و بهسازی بود. طرح بنده این نبود که استفاده کردند. در واقع همان چیزی را که در پتروشیمیها تولید میشد بدون هیچگونه روند اصلاحی و رساندن آن به استانداردهای روز تحویل پالایشگاهها میدادند.»
اما با روی کارآمدن دولت یازدهم بدون شک مهمترین اقدام دولت تلاش برای قطع وابستگی کشور به بنزین پتروشیمی بود. برقراری مناسبات دیپلماتیک با دیگر کشورهای جهان نه تنها کشور را از بسیاری از بحرانها نجات داد که منجر به واردات دوباره بنزین به کشور شد و بخشی از بنزین تولید داخل نیز در یک فرایند یک ساله با پیگیریهای سازمان حفاظت محیط زیست با ارتقای استاندارد به سطح یورو 4 مواجه شد و بنزین پتروشیمی کلاً ازچرخه مصرف حذف شد. نتیجه حذف این بنزین نیز بهبود نسبی وضعیت هوا به گواه آمارهای شرکت کنترل کیفیت هوای تهران از ابتدای سال 93 تاکنون درمقایسه با سالهای 89 تا 92 است که تاکنون بارها از سوی رسانهها اعلام شده است.
کاهش بنزن هوای تهران از 805 به 6.4
به گفته معاون انسانی سازمان محیط زیست بر اساس استاندارد یورو 4 میزان «بنزن» در بنزین مصرفی میبایست یک درصد باشد این در حالی است که در بنزین پتروشیمی این میزان گاه تا 50 درصد هم رسیده بود. سعید متصدی همچنان تأکید میکند براساس مطالعات علمی مشخص شد که میزان بنزن در هوای برخی نقاط شهر تهران در سال ۸۹ که بنزین پتروشیمی به صورت پیرولیز تولید میشد ۸۰۵ پی پی بی بوده که با تغییر تولید بنزین پتروشیمی از پیرولیز به ریفرمیت در سال ۹۰ و ۹۱ میزان بنزن به ترتیب به ۳۹۴ پی پی بی و ۲۷۸ پی پی بی کاهش یافته است و با اعمال یکسری استانداردهای دیگر در پایان سال ۹۲ میزان بنزن اندازهگیری شده در این تحقیق در برخی نقاط شهر تهران به ۱۳۵ پی پی بی رسید و در سال ۹۳ با حذف کامل بنزین پتروشیمی میزان بنزن اندازهگیری شده در این نقاط به ۶.۴ پی پی بی رسید. این مقام با بیان اینکه براساس استاندارد سازمان بهداشت جهانی میزان مواجهه انسان با بنزن به دلیل سرطانزا بودن این آلاینده در هوا باید صفر باشد تأکید کرد: اگرچه هنوز با این استاندارد فاصله داریم اما این کاهش نشان دهنده روند چشمگیر کاهش این آلاینده و از سوی دیگر نشان دهنده نقش بنزین پتروشیمی در به خطر انداختن سلامت مردم است.
به همین دلیل معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست مهمترین دستاورد دولت یازدهم در حوزه محیط زیست را بهبود کیفیت هوا در کلانشهرها عنوان میکند. معصومه ابتکار میگوید: این مهم، از طریق حذف بنزین پتروشیمی، ارتقای سطح استاندارد خودروها، ارتقای کیفیت سوخت و حذف مازوت از نیروگاهها و طرحهای توسعه حمل و نقل عمومی در شهرها صورت گرفته است.
تدابیر دولت یازدهم برای کاهش آلودگی هوا نیز موجب شد تا شهر اصفهان که در ابتدای دهه 90 با افزایش چشمگیر آلودگی هوا مواجه بود حالا به موفقترین شهر در کاهش آلودگی هوا تبدیل شود به گونهای که «تعداد روزهای سالم اصفهان از نظر شاخص PSI هوا از 108 روز در سال 92 به 243 روز در سال 94 افزایش یافته است که رشد حدود دو و نیم برابری را نشان میدهد.» مدیرکل محیط زیست استان اصفهان در تشریح این موضوع به «ایران» میگوید: به عبارت دیگر در سال 92 به ازای هر یک روز سالم، دو و نیم روز ناسالم داشتیم. در همین حال تعداد «روزهای ناسالم برای عموم» از 88 روز در سال 92 به 13 روز در سال 94 کاهش یافته ولی در سال 94 با همکاری سایر دستگاهها و مشارکت همگانی، میزان روزهای سالم به 243 روز رسید و این نتیجه تلاش همگانی بود که با پیگیریهای شدید محیط زیست انجام شد.»
به گفته حمید ظهرابی، محیط زیست استان همچنین موفق شده میزان انتشار گوگرد را در هوای شهر تا حد زیادی کم کند و با گازی کردن دو نیروگاه بزرگ شهر در دوسه سال گذشته میزان آلودگی را کاهش دهد، از سوی دیگر با هماهنگیهای اتفاق افتاده بین محیط زیست و وزارت نفت، پالایشگاه اصفهان در حال حاضر تمامی بنزین و گازوئیل مصرفی این شهر را با استاندارد یورو 4 تولید و توزیع میکند. هر چند بهبود وضعیت هوا به تنهایی نمیتواند مؤید کارنامه مثبت یک دولت باشد اما خروج از بحران تشدید آلودگی هوا که در 8 ساله دولت قبلی به دلیل توقف طرح جامع کاهش آلودگی هوا و تولید بنزین پتروشیمی ایجاد شد و هراز گاهی مسئولان وقت را به فرافکنی و ارائه پیشنهادهای نسنجیده همچون آب پاشی هوای تهران و کلانشهرها برای بهبود وضعیت هوا میکشاند، کار کم و بیاهمیتی نیست. با این حال راههای نرفته و کارهای نشده در حوزه محیط زیست همچنان بسیار زیاد است.