«کارت سوخت» قاچاق را تسهیل کرد
وداع با کارت سوخت امروز در مجلس شورای اسلامی به رای گذاشته میشود. میراث دوران سهمیهبندی بنزین که حالا متولیان امر از جمله شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی و جایگاهداران سوخت اعتقاد دارند، ابقایش فایدهیی نداشته و صرفا هزینهبر است.
ناصر رییسیفر رییس انجمن جایگاهداران سوخت میگوید: «من از حدود 10سال پیش و زمانی که جلسات برای تصمیمگیری در مورد کارت سوخت در زمان معاونت وزارت نفت آقای نعمتزاده برگزار میشد با کارت سوخت و سهمیهبندی مخالف بودم.»
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، رییسیفر از کهنهکاران کسب و کار جایگاهداری در ایران و کسی است که به واسطه شغلش، راه و روش بسیاری از کشورهای مختلف چه در همسایگی ایران چه در اروپا و امریکا را در این مورد بررسی کرده است. به همین واسطه است که میگوید ایران تنها کشوری در جهان است که کارت سوخت دارد. او به چالشهای مختلفی که مترتب این اقدام دامان عملیات سوختگیری در ایران را گرفت، اشاره کرده و در اظهارنظری قابل تامل بیان میکند که کارت سوخت که با هدف جلوگیری از قاچاق طراحی شده بود، عملا کار قاچاق سوخت را «تسهیل کرد».
او در این گفتوگو که بخش بعدی آن که بیشتر نقدی است بر مشکلات سامانه هوشمند سوخت و در شمارههای آتی منتشر میشود، از فسادی که پیرامون کارت سوخت در طبقات مختلف در ایران شکل گرفت، سخن میگوید. مشروح بخش نخست گفتوگو با ناصر رییسیفر رییس کانون انجمنهای صنفی کارفرمایی صاحبان جایگاههای اختصاصی سراسر کشور در مورد تبعات استفاده از کارت سوخت در ایران را در ادامه میخوانید.
جناب رییسیفر، شما به عنوان گروهی که شاید نزدیکترین برخورد را با سامانه هوشمند سوخت در این سالها داشتید، از این طرح چه ارزیابی دارید؟
به گمان بنده باید تفاوتی میان «سامانه هوشمند» و «کارت سوخت» قائل شویم. سیستم کارت سوخت ایران را هیچ جای دیگری در دنیا ندارد. متاسفانه برخی این تفکیک را قائل نمیشوند و واقعا در این زمینه ناآگاه هستند اما برخی دیگر با نیت خاص چنین اظهاراتی را بیان میکنند. ما با کارت سوخت کاملا و قطعا مخالف هستیم.
دلایل مخالفت شما چیست؟
کارت سوخت جز ایجاد صف و مشکل، جز تحمیل هزینههای مالی و زمانی به دولت و مصرفکننده، جز ایجاد ناهنجاری و تسهیل کار قاچاقچی فایدهیی در بر نداشت. اما برخی طراحان اولیه اعتقاد دارند که کارت سوخت جلو قاچاق بیشتر بنزین را گرفت.
ببینید من از روز نخست با مساله سهمیهبندی و کارت سوخت مخالفت داشتم. در واقع موضوعی که به عنوان جلوگیری از قاچاق بنزین در این چند سال مطرح شده نه از مسیر کاسته شدن از حجم بنزین قاچاقی، بلکه از حجم بنزینی که به مردم عرضه نشده است مطرح میشود.
در واقع کارت سوخت قاچاق بنزین را تسهیل کرد. اگر یک بررسی جامع و علمی صورت بگیرد، مشخص میشود صرفهجویی که اصلا صرفهجویی هم نبود به واسطه کاستن از عرضه رخ داد نه کاهش قاچاق سوخت. بنزینی که ذخیره شد در واقع از طرف مصرف داخل و نه جلوگیری از قاچاق بود.
به چه دلیل مدعی هستید که کارت سوخت قاچاق بنزین را تسهیل کرد؟
در بسیاری از شهرها سهمیه قابل مصرف نبود. من خودم مشاهده میکردم مثلا در میبد شما کل شهر را در 15دقیقه میتوانید، بروید اما سهمیه استفاده نمیشد و مثلا 5 هزار لیتر در یک کارت ذخیره شده بود. سابق بر این قاچاقچی مثلا باید یک تانکر بنزین از قم به زاهدان میبرد باید از راننده تانکر تا انبار یا خریدار بنزین و در مسیر به ایست و بازرسی برخورد میکرد تا به لب مرز برساند. اما با به وجود آمدن کارت، قاچاقچیان کارت کسانی که ذخیره بالایی داشتند، خریداری میکردند. این کارتها را در مسیر به ترتیب سوختگیری کرده و چون هر کارت در روز میتوانست در 3 نوبت هر بار 60 لیتر سوختگیری کند، قاچاقچی دبههای 60 لیتری پشت ماشین میگذاشت و از مرز خارج میکرد.
برای نمونه چندی پیش در مرز سراوان کاروان 2 هزار تایی وانت نیسان که پشت آنها دبههای 60 لیتری سوخت بود را متوقف کردند. قاچاقچی دیگر حق حساب ایست بازرسی و راننده تانکر را نمیدهد، کارت را خریده و سود را برده است.
این مسائل نشان میدهد که کارت سوخت نه تنها اثر مثبت بر کاهش قاچاق نگذاشته بلکه به روانتر شدن انجام آن نیز کمک کرده است. به همین ترتیب، مشاغل کاذب فراوانی پیرامون این کارت ایجاد شد که فضای نابهنجار را در جامعهیی که در توزیع سوخت مشغول بودند، ایجاد کرد.
آیا اساسا فارغ از ذات این مساله، طراحی اصولی و مناسب انجام شده بود؟
ببینید به عنوان گروهی که از ابتدا و از زمان پایلوت بودن این طرح با آن از نزدیک در ارتباط بودیم باید بگویم که طراحی کارت سوخت با شناخت کافی از جامعه مصرفکننده و حجمی که مورد استفاده قرار میگیرد، صورت نگرفت. این حتی در کیفیت کارتها نیز که توسط شرکتی در شیراز ساخته میشود، نمود یافته است.
این کارتها به راحتی میشکنند یا چیپست آنها جدا میشود. کارتها محدودیت کمی و کیفی دارند. مثلا بیش از 250 بار و بیش از 10هزار لیتر امکان سوختگیری ندارند. شما ممکن است در اوج ترافیک به این محدودیت برخورد کرده و عملا امکان سوختگیری را از دست بدهید. موضوعی که زمینه ایجاد درگیری در جایگاهها را فراهم میکند.
شما پیش از این هم در گفتوگوهای دیگر به جنبهها و تبعات اجتماعی کارت سوخت پرداخته و اعتقاد داشتید که کارت سوخت فضای درگیری در جایگاهها را ایجاد کرده است.
بله، در اینجا بد نیست به این موضوع اشاره کنم که طراحان اولیه کارت سوخت مدعی هستند که هزینه ایجاد آن را در همان یکسال اول از محل ذخیرهسازی بنزین به دست آوردند اما در این محاسبات هزینه تبعات اجتماعی این اقدام نادیده گرفته شده است.
در طول این سالها ناهنجاری و فسادی که بین کارگران و جامعه به دلیل وجود کارت سوخت ایجاد شد هیچگاه محاسبه نشده است، از رانندگان وسیلههای عمومی وابسته به نهادهای به خصوص که کارتهای لیتراژ بالا در اختیار داشتند تا کارگری که به دنبال کسب سود بود تا من و شمایی که کارتمان را به فروش میرساندیم عملا درگیر فضای فاسد پیرامون کارت سوخت شده بودیم. حالا برای محاسبه هزینههای واقعی کارت سوخت باید در نظر گرفت که بازگشت یک دزد معمولی بهنجار چقدر هزینه دارد؟ این هزینه را باید در چند میلیون نفری که در این فضا فاسد شدند، ضرب کرد و آنگاه از هزینههای کارت سوخت صحبت کرد.
از نظر شما کارت سوخت تا چه اندازه توانست اهداف اولیهیی را که در ذهن طراحانش وجود داشت، محقق کند؟
در مورد قاچاق که نظرم را مطرح کردم، چند هدف دیگر نیز بیان شده بود که وضعی بهتر از قاچاق ندارند. برای مثال یک مورد دسترسی به «اطلاعات مصرف» بود. اما جایگاهها داشتند سیستم حسابداری را کامپیوترایز میکردند و مقدار فرآورده مشخص بود و میزان مصرف با هزینهیی پایینتر مشخص میشد. هدف سوم دریافت اطلاعات صاحبان اتومبیل بود که اصلا عملی نشد چون کارت سوخت در گردش بود. کارت یا فروخته میشد یا اتومبیلی که 10 دست خرید و فروش میشد همان کارت سوخت اولیه را داشت. پس این هدف نیز به هیچوجه اجرایی و محقق نشد و نتوانستند اطلاعات اشخاص را داشته باشند.
برآورد شما از خواست مردم در این زمینه چیست؟ به هر حال شما بیشترین تماس را با مصرفکنندگان سوخت دارید و میتوانید تحلیل خود را از میزان علاقه آنها به حفظ این سیستم بیان کنید.
در مورد مردم با توجه به مقوله زمان میتوان گفت کارت سوخت یک مانع بر سر سوختگیری سریعتر به حساب میآید. زمان حدود یک دقیقه و 30 ثانیهیی برای سوختگیری حالا با کارت سوخت به 3 دقیقه و 30 ثانیه تبدیل شده است. در این موضوع بیکیفیت بودن کارتها نیز مزید بر علت شده و سبب میشود که شما هنگام سوختگیری مجبور شوید کارت را چند بار به تلمبه وارد و خارج کنید تا عملیات آغاز شود. این علاوه بر نارضایتی مردم تبعات فراوانی برای آلودگی هوا و اصطکاک اتومبیلها دارد. متاسفانه این موضوع هدررفت زمانی نیز مانند تبعات اجتماعی کارت سوخت، به هیچوجه در محاسبات لحاظ نشده و محاسبه هزینهها یکبعدی صورت میگیرد.
با وجود چنین مسائلی پیشنهاد شما برای مقطع فعلی چیست؟
ما گروه عرضهکننده با وجود کارت سوخت مخالفیم اما اعتقاد داریم از این تجهیزاتی که فعلا خریداری شده است، میشود به نحوی دیگر بهره برد. تمام اطلاعات و اهدافی نیز که در ابتدا وجود داشت، ذیل طرح جدید عملیاتی خواهد بود. من روزی که سهمیهبندی از بین رفت بسیار امیدوار شدم که بیایید و این را به پول الکترونیک تبدیل کنید.
اما مشکل در تفاوت کارتهای اعتباری بانکی و پوز پرداخت جایگاهها بود که اولی مگنتی و دومی چیپستی هستند. با گذشت زمان و چند سفر به کشورهای دیگر اما متوجه شدم امکان ادغام کارتهای مگنتی و چیپستی وجود دارد.
روشی که از طریق آن و با ورود بانکها میتوان با خداحافظی با کارت سوخت و مشکلات فراوان آن از هزینه گزافی که برای سامانه هوشمند سوخت شده بود، بهره برد. در آن زمان اگر شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی دست از خودمحوری بردارد و بانکها نیز خود را تعدیل کرده و کنار هم قرار بگیرند اصل قضیه که تبادل داده است، حل خواهد شد.
از محل این دیتا بدون امکان تجاوز دیگری به اطلاعات دیگر بانک اطلاعات خود را میبرد و از حساب کم میکند پخش هم اطلاعات خود را میبرد. مزیت این کارتها به کارتهای قبلی این است که شما کارت بانک را به کسی غیر از آدم نزدیک نمیدهید یا آن را نمیفروشید. پس اطلاعاتی که در ارتباط با اتومبیل افراد باشد برای آنها قابل دسترسی است. اکنون بهترین استفاده از هزینه کلان رخ داده استفاده برای توسعه تجارت الکترونیک و پول الکترونیک است.