ترامپ رئیسجمهور، ترامپ زمان انتخابات نیست
«دونالد ترامپ» و البته کاخسفیدنشینی دونالد ترامپ را حتی میتوان یکی از پدیدههای هزاره سومِ نظام بینالملل شناخت.
دقیقا به همین دلیل است که هم در نظام سیاسی آمریکا و هم مخالفان این کشور و حتی متحدان آمریکا با وجود گذشت نزدیک به سه ماه از شروع به کار دولت جدید، همچنان نگاهی مضطرب و توأم با ابهام به ایالات متحده دارند و همه در انتظارند تا سرنوشتشان را با آمریکایِ ترامپ به تماشا بنشینند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، «ترامپی که تصمیمگیری را تجربه میکند، چه فرقهایی با ترامپِ کاندیدا دارد»، «چشمانداز آمریکایِ ترامپ را چطور میتوان ترسیم کرد»، «اختلافات فعلی کاخ سفید با نهادهای دیگر با چه راههایی به پایان میرسد» و بالاخره اینکه «ریاستجمهوری ترامپ تا ٢٠٢٠ ماندگار است» پرسشهایی هستند که به طور جدی ذهن آمریکاییها و البته مردم همه دنیا را مشغول کرده است. «خلاف نگاه افراطی روزهای آغازین دولت ترامپ، او بهتدریج بنا را بر تعامل در سیاست خارجی گذاشت و اظهارنظرهای تند علیه متحدان آمریکا را قطع کرد و شاهد این بودیم که ترجیحشان سیر در مسیری بود که دولتهای پیشین ایالات متحده طی کرده بودند تا از این طریق منافع و امنیت به خطر نیفتد. با این حال در عرصه تجارت خارجی، ترامپ نامههایی را امضا کرد که سیاستهای حمایتی را پیگیری میکند که این نشان میدهد آمریکا قصد ندارد در آینده به چارچوبهای تجارت آزاد که ٧٠ سال از سوی دولتهای قبلی به آنها توجه میشد، پایبند باشد». «امیرعلی ابوالفتح» کارشناس مسائل آمریکا درباره کارنامه چندهفتهای رئیسجمهور رادیکال آمریکا به پرسشهای طرحشده پاسخ میگوید:
ترامپ در فضایی جنجالی کاخسفیدنشینی را شروع کرد. تحلیل شما از آمریکای ترامپ در این چند وقت چطور است؟
تصور عموم به این نتیجه رسیده بود که دوران قدرتداری ترامپ، مملو از جاروجنجالهایی همیشگی خواهد بود؛ به هر حال دونالد ترامپ با رویکردی تهاجمی وارد میدان شد و همانطور که در فضای انتخاباتی وعده داده بود، تصمیمهای جنجالی را در نقش رئیسجمهوری در دستور کار خود قرار داد که میتوان به قانون فوق جنجالی ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور مسلمان به خاک آمریکا و همچنین تلاش برای لغو قانون اوباماکر و البته تدارک برای طرح دیوارکشی اشاره کرد که خب! هر کدام از اینها حرف و حدیثهای پررنگی را موجب شد تا جامعه جهانی به این نتیجه برسد که ایالات متحده چهار سال توأم با چالش و حتی بحران را پیشروی خود خواهد دید. چراکه ساختار سیاسی این کشور با علم بر بحرانزابودن آنچه در ذهن ترامپ میگذرد، به این تصمیم رسید تا حتیالمقدور تحرکات کاخ سفید را خنثی کند که در همین راستا قوه قضائیه ایالات متحده آمریکا رأی به لغو ورود مسلمانان داد.
همچنین این توضیح لازم است که نهتنها دموکراتها، بلکه جمهوریخواهان هم رئیسجمهوری همحزبی خود را با نقدهایی بسیار جدی مورد خطاب قرار دادند تا معلوم شود آمریکا به معنای واقعی کلمه تهدیدهای جدی را در دوران دولتداری ترامپ متحمل شده و از این پس هم خواهد شد. همچنین لازم به ذکر است که چیدمان کابینه و چهرههایی که ترامپ آنها را روی کار گماشته، مزید بر علت است تا نگرانیها تشدید شود.
البته پس از روزهای اول، ترامپ لااقل در بحث دیپلماسی رویکردی منطقیتر داشت.
همانطور که شما به درستی اشاره کردید، خلاف نگاه افراطی روزهای آغازین دولت ترامپ، او بهتدریج بنا را بر تعامل در سیاست خارجی گذاشت و اظهارنظرهای تند علیه متحدان آمریکا را قطع کرد و شاهد این بودیم که ترجیحشان سیر در مسیری بود که دولتهای پیشین ایالات متحده طی کرده بودند تا از این طریق منافع و امنیت به خطر نیفتد. با این حال در عرصه تجارت خارجی، ترامپ نامههایی را امضا کرد که سیاستهای حمایتی را پیگیری میکند که این نشان میدهد آمریکا قصد ندارد در آینده به چارچوبهای تجارت آزاد که ٧٠ سال از سوی دولتهای قبلی به آنها توجه میشد، پایبند باشد.
میتوان اینطور گفت ترامپِ رئیسجمهور با ترامپِ کاندیدا تفاوت زیادی کرده است؟
این تغییر در روزهای پرهیاهوی انتخاباتی هم پیشبینی میشد و همه میدانستند رفتارهای رادیکال ترامپ مانند تمامی کاندیداهای قبلی، بیشترشان مصرف انتخاباتی دارد و به همین دلیل از تغییر در رفتار ترامپ نباید تعجب کرد. البته تعدیل نظرها، فقط در بخشی از موارد مانند نوع مواجهه با ناتو مشاهده شد و به عنوان مثال او همچنان به ممنوعیت ورود مسلمانان و همچنین تغییر در نظام بیمه سلامت اصرار دارد و به مخالفتها بیاعتنایی میکند و با وجود مخالفتهای رسمی و غیررسمی همچنان این دو مورد را که اتفاقا مهم هم هستند، پیگیری میکند.
سؤال این است که تقابل کاخ سفید و نظام سیاسی آمریکا که با توجه به فضای موجود همچنان تداوم خواهد داشت، چه تبعاتی میتواند برای این کشور مهم داشته باشد؟
درحالحاضر سه مهره تشکیلدهنده نظام سیاسی ایالات متحده آمریکا در برخی از موضوعها با همدیگر اختلافنظرهایی بعضا بسیار جدی دارند که البته فقط به دولت ترامپ ربط پیدا نمیکند و پیش از این هم نظام آمریکا اصطکاک را تجربه کرده بود، تا جایی که حتی در زمان اوباما چالش بین قوه مجریه و مقننه موجب شد فعالیت دولت فدرال برای ١٦ روز تعلیق شود. البته در شرایط روز، تنش هنوز به جایی نرسیده است که خیلی نگرانکننده باشد. اما اختلافات، بهویژه در درون جمهوریخواهان شدت پیدا کرد که این روزها بر سر قانون اوباماکر پررنگ شده است و میتواند در بحثهای داخلی و وجهه بینالمللی آمریکا را با مشکل روبهرو کند. بهویژه در شرایط فعلی که بین دیدگاههای آمریکا و اروپا در بحثهایی مثل محیط زیست و مسائل تجاری و... سبب شده است تا میزان قدرت و وجهه رئیسجمهوری ایالات متحده از اهمیت بیشتری برخوردار باشد تا بتواند اهداف واشنگتن را محقق کند. اما این هم باید در نظر گرفته شود که معمولا در ماههای ابتدایی دوره ریاستجمهوری بهویژه وقتی که دولت با تغییر وجهه حزبی روی کار آمده است، تنشهای داخلی و خارجی را پیشِروی خود خواهد دید. بههمیندلیل، این انتظار که فضای تنشآلود فعلی ترمیم شود، غیرواقعی نیست.
در این چند هفته محدود، خبرها و گزارشهایی نشر شده است که از نیمهکارهماندن دوران تصدیگری دونالد ترامپ حکایت میکند. با توجه به شرایط، این احتمال را چقدر میتوان جدی گرفت؟
معمولا رابطه کاخ سفید و رسانهها گرم نیست و به دلیل ویژگیهای خاص ترامپ، این رابطه به میدان جنگ تبدیل شده است و بههمیندلیل رسانهها اقدام به خبرسازی و... میکنند تا چهره و وجهه رئیسجمهوری را تخریب کنند و بههمیندلیل از تحتفشاربودن و احتمال استیضاح ترامپ خبر میدهند.
البته کتمانشدنی نیست که دولت ترامپ رسواییهایی دارد.
همین امر دست مطبوعات آمریکا را برای رودررویی با کاخ سفید باز گذاشته است. برای مثال، همکاری پشتپرده تیم ترامپ با روسیه که به پاشنهآشیل تبدیل شده است. این نوع تحرکات رسانهها در شرایطی است که خلع رئیسجمهور به طرح دعوی و تشکیل دادگاه و رأی قاضی نیاز دارد و اختلاف هرچقدر هم که جدی باشد، احتمال برکناری رئیسجمهوری که با رأی مستقیم مردم انتخاب شده است یا هر مقام فدرال دیگر غیرمحتمل است. بنابراین موضوعهایی مانند استیضاح را فقط میتوان گمانهزنیهای رسانهای مانند سیانان، نیویورکتایمز و... قلمدا کرد.
بحث آخر این است که جامعه جهانی چه نوع نگاهی به رئیسجمهوری خاص ایالات متحده دارد؟
دونالد ترامپ به ساختارشکنی اصرار دارد و خودش را به عنوان فردی معرفی کرده است که قرار را بر جنگ با تشکیلات سیاسی حاکم بر آمریکا و همچنین آنچه در نظام بینالملل میگذرد، گذاشته است. همچنین او شعار «شکوفایی دوباره آمریکا» را هم در دستور کار خود قرار داد تا مشخص شود ترامپ با روند جهان رودررویی میکند. بههمیندلیل نوعی ترس و ابهام، هم در بین متحدان و هم در بین مخالفان آمریکا مشهود به نظر میرسد. البته همه منتظر هستند تا ببینند دولت ترامپ در ادامه سیاستورزیهایش چه رویکرد و رفتاری را خواهد داشت. نکته معلوم، البته این است که ترامپِ رئیسجمهور، ترامپِ انتخابات نیست.