چرا از "فیلم ترسناک" میترسیم؟
چرا بعضی از فیلمها به شکلی وحشتناک ما را میترسانند؟ چه المانهایی بیش از بقیه دخیلاند: صدا، تصویر یا شاید تماشای فیلم در تنهایی؟ آروا حیدر به دنبال پاسخ این پرسش رفته است.
به گزارش بی بی سی انگلیسی، فیلم ترسناک و موسیقی از دههها پیش باب رفاقت را به شکلی نه چندان مطلوب باز کردهاند! مسئله به زمانی برمیگردد که هنوز خبری از کاراکترهای شیطانی سینما و جیغهای ملکه نبود.
اولین فیلم ژانر ترسناک تاریخ و خلق هیولاهای مشترک
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فرادید، موسیقی متن فیلمهای ترسناک امروزی را میتوان تا دوران فیلمهای صامت ریشهیابی کرد. فیلم «نوسفراتو: سمفونی وحشت» [که بسیاری آن را نخستین فیلم ژانر ترسناک میدانند] در سال 1922 توسط فریدریش ویلهلم مورنائو ساخته شد. موسیقی متن آن فیلم نیز برگرفته از قطعه نواخته شده توسط "هانس اِردمان" ساخته شده بود.
گرچه هیچ اثری از موسیقی اوریجینال نوسفراتوی اردمان در دست نیست، اما قطعهای که بر اساس آن برای فیلم نوسفراتو ساخته شد، به نوعی ادامه حیات روح آن قطعه محسوب میشود.
در این بین، در هالیوود "هیولاهای جهانی و مشترک" مانند دراکولا، فرانکشتاین، مومیایی و غیره خلق شدهاند که لحظه خلق هر کدام با یک موسیقی خاص گره خورده است.
صدای ترس و نابغه سینما
صدای ترس را نمیتوان محدود به یک ژانر خاص یا یک آلت موسیقی خاص دانست. علاوه بر آن، موسیقی میتواند همچون فیلم گیرنده و حتی در گذر زمان مهیج باشد.
مثلا به موسیقی متنهایی که "برنارد هرمان" برای آلفرد هیچکاک میساخت توجه کنید. یک نمونه عالی از موسیقیهایش را میتوان در فیلم روانی (1960 میلادی) شنید. ترکیب آن موسیقی (جیغ ویالون که برای شنیدنش تمام عصبهای مغزتان را پاره میکند) در فیلمهای بیشمار دیگری به کار گرفته شد.
سینثسایزر
سینثسایزر (Synthesizer) یا همان ساز برقی و یا ترکیبکننده، نوعی ابزار الکترونیکی است که قادر به تولید انواع مختلف صدا و ترکیب سیگنالهای با فرکانس متفاوت است.
اختراع این دستگاه در دهه 70 و 80 باعث شد تا خونی تازه در رگهای فیلم ترسناک دمیده شود. البته اخیرا ژانر "موسیقی ترسناک" نیز از این دستگاهها کمک گرفته است. مثلا سریال پر سر و صدای اخیر نت فلیکس به نام «چیزهای عجیب» هم از صدای الکترونیکی بهره گرفته است.
قطعه وهمآور و مهیج اوریجینالِ این سریال توسط «مایکل استاین» و «کایل دیکسون» ساخته شده است. آنها یاد پیشروهایی مانند جان کارپنتر، فیلمبردار و آهنگساز، را زنده میکنند. کارپنتر موسیقی متن برخی فیلمهایش مانند هالووین (1978) و شاهزاده تاریکی (1987) را ساخت و از استاد اِنیو موریکونه بزرگ نیز برای ساخت موسیقی متن فیلم موجود (1982) کمک گرفت.
موسیقی متن فیلمهای ترسناک کلاسیک با عناوینی چون "والتس مرگ» مجددا تهیه و منتشر شدهاند که در پی آن، هم جان کارپنتر و هم فابیون فریتزی ایتالیایی (از بزرگان ژانر موسیقی ترسناک) در تورهای بینالمللی و کنسرت لندن شرکت کردهاند.
تغییر سلیقه
فریتزی میگوید: «انگار جادویی رخ داده است. در دهه اخیر، عشق به موسیقی ترسناک انگار دوباره متولد شده؛ شاید این جنس از موسیقی تجربه واقعیت را مطلوبتر کند.»
فریتزی کارنامه طولانی دارد که یکی از نقاط درخشان آن کار کردن با کارگردان فیلمهای ترسناک «لوچو فولچی» ایتالیایی در فیلمهایی مانند زامبی ۲ (۱۹۷۹) و فراتر از ماورا (۱۹۸۱) است.
اسپنسر هیکمن، مدیر مجموعه والتس مرگ میگوید: «موسیقی همواره در خدمت فیلمهای ترسناک بوده و برای شکل دادن به جو، تنش و حالت روانی فیلم به آن کمک شایانی کرده است، اما امروزه تقاضا برای چنین موسیقیهایی افزایش چشمگیری داشته است... برخی آن فیلمها در دوران جوانیشان را به خاطر میآورند. البته جوانان امروزی هم هستند که به «عصر طلایی» موسیقی متن فیلمهای ترسناک علاقه دارند.
هیکمن میگوید: «تمام آن فیلمها بودجه خیلی داشتند، اما در عین حال، موسیقیدانها فرصت و خلاقیت بیشتری داشتند. قطعاتی که ساخته میشدند نیز حاصل کار زیاد و دانش موسیقی بودند.»
ترسناکترین موسیقی تاریخ از نگاه هیکمن!
هیکمن در مورد ترسناکترین موسیقی متن فیلم در تاریخ سینما میگوید: «بدون شک، موسیقی متن فیلم ترسناک سوسپیرا (1977) ساخته داری آرجنتو ایتالیایی بزرگ؛ سوسپیرا تمام ویژگیهای یک موسیقی عجیب را داشت. اگر دقیق و در تاریکی به آن گوش کنید، قطعا خوابتان نخواهد برد.»
جان کارپنتر نیز این گفته را تایید میکند که خودش برای ساخت شاهکارش «هالووین اسکور» از آن قطعه سوسپیرا الهام گرفته است. کارپنتر میگوید: «پدرم نواختن طبل بانگو را به من آموخت. در 13 سالگی با مفاهیم موسیقی بیشتر آشنا شدم. تنها کاری که میکردم این بود که جلوی یک پیانو بنشینم و اکتاوها را بنوازم و نیم گام بالا بروم. تم هالووین همین است. من به عنوان یک موسیقیدان به مینیمال بودن اعتقاد دارم.»
حتی با افزایش بودجه فیلمهای کارپنتر، او همان رویکرد مینیمال به شوکهای موسیقاییاش را حفظ نمود. کارپنتر میگوید: «قرار است تعلیق ایجاد کنید؛ این حس که "چه چیزی در راه است؟" مثل فیلم آروارهها. دو نت دارد و شما را در همان حس تعلیق نگه میدارد.»
علم ترس شناسی
ساخت موسیقی متن یک فیلم ترسناک خود نوعی هنر تلقی میشود که به تبع پشت آن علم و دانشی نهفته است. برای مثال، پژوهش انجام شده توسط پروفسور دنیل بلامستاین، استاد دانشگاه کالیفرنیا، نشان داد که صداهای "غیرخطی" در فیلمهای ترسناک وجود دارند و همچنین موسیقی متن فیلمهای ترسناک ترسهای ابتدایی ما را تحریک میکنند.
روآن هوپر، سردبیر پایگاه علمی "نیو ساینتیست" میگوید: «موسیقی موجود در فیلمهای ترسناک کاملا ناخودآگاهانه ما را به دوران انسانهای نخستین سوق میدهد. صداهای غیرخطی مثل صدای ویالون فیلم روانی هیچکاک، صدای حیوانات مضطرب را تقلید میکند. آن صداهای غیرخطی کاری میکنند تا ما فکر کنیم توسط یک شکارچی خطرناک تعقیب میشویم. مواردی نا آشنا و زننده از نظر احساسی ما را فریب میدهند.»
آدرنالین، غریزه و ترس در پوششی زیبا
هوپر میگوید: «واکنش به ترس در تمام انسانها فارغ از فرهنگ مشترک است. پرسش جالب اینجاست که شما چگونه میتوانید آن را در مخاطبهای گوناگون به شکلی متفاوت آزاد کنید. تم چیزهای عجیب و هالووین یکسان است و هر دوی آنها از صدای شدید ضربان قلب بهره میبرند.
این مسئله به حتم با ساختار آدرنالین بدن و همچنین غریزه "جنگ یا گریز" ما مرتبط است. در سریال چیزهای عجیب حتی از نوعی ملودی احساسی نیز بهره گرفته شده است؛ این سریال "ترس" را زیر پوششی زیبا به خوراک بیننده میدهد.»
آوای ترس همیشه همخوان با تضادهای شوکآور نواخته شده است. صدای نامانوس ترس شما را به سمت خود جذب کرده و مجدد به سمتی دورتر پرتاب میکند. موسیقی متن فیلم زیرِ پوست (2013) ساخته جاناتان گلیزر که توسط میکا لِوی نواخته شد، یکی دیگر از نمونههای کلاسیک مدرن است. از جمله نکات دیگر، وجود سکوت در موسیقی است که آن هم به نوبه خود فیلم را به شدت ترسناکتر میکند. هوپر میگوید: «درست در همین لحظه است که مغزتان آن خلاء را احساس میکند و ترس بر شما کاملا غلبه میکند.»
لحظه شیرینِ تجربه ترس
فریتزی در ادامه صحبتهایش میگوید: «اگر یک صدای بالا را از اول تا آخر فیلم به همراه داشته باشید، موجب شگفتی کسی نمیشوید. شما باید چیزی جذاب بسازید. تجربه ترس باید لحظه شیرینی باشد. در ضمن، شما باید ملودی بسازید که تمام فیلم را در چند نوت خلاصه کند.»
در ادامه، فریتزی اعتراف جالبی کرد: «هر بار که برای یک فیلم ترسناک، موسیقی متن میسازید، باید خودتان را در نقش یکی از بازیگران آن جا بزنید. من در جایی تحصیل کردم که پیشینه موسیقی و اساتید فوقالعاده قوی داشت. تجربه و پیدا کردن آواهای جدید برای ما یک امر عادی بود. اولین بار که با صحنهای روبهرو میشوید که در آن یک چشم از حدقه بیرون آورده شده، اصلا کار سادهای پیش رو نخواهید داشت.»
در این بزنگاهها، همیشه جایی برای یک سورپرایز تمام عیار هست. فریتزی به موسیقی اشاره دارد که برای فیلم زامبی ساخت و آن را از ترانه «روزی از زندگی» ساخته شده توسط گروه بیتلز (The Beatles) الهام گرفته بود. فریتزی البته برای آهنگسازان امروزی مانند جوزف بیشارا [که موسیقی متن دو فیلم احضار (Conjuring) و توطئه آمیز (Insidious) را ساخته] و همچنین مارکو بلترامی [سازنده موسیقی متن فیلمهای جیغ و هالووین اچ 20] احترام خاصی قائل است.
فریتزی میگوید: «کار کردن با فیلمهای کمدی هم جالب است. از طرفی، فیلمهای دلهرهآور هم پر از صحنههای تنش و خونآلود هستند. اما کار کردن در فیلمهای ترسناک یک احساس متفاوت میدهد.»