٥ +٩ چهره برتر ورزش ایران در سال ٩٥
در آستانه آغازسال جدید شمسی نگاهی میاندازیم به چهرههای برتر ورزش ایران در سالی که به پایان آن نزدیک و نزدیکتر میشویم.
افرادی که به لطف افتخارآفرینی و عملکرد درخشان در رشته تخصصی که داشتند دل مردم ایران را شاد کردند. درواقعسال ١٣٩٥ مثل همه سالهای دیگر پر از تلخی و شیرینی، موفقیت و ناکامی بود. با توجه به برگزاری المپیک و پارالمپیک ملاک قضاوت بیشتر ورزشکاران نتایجی است که آنها در ریو کسب کردند. اما فوتبالی هم که المپیکی نبود مثل همیشه برای مردم از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بود و چند چهره بسیار ویژه داشت.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند ، ورزش مقولهای است که تمام مردم ایران اتفاقات آن را دنبال میکنند ونتایج آن روی روحیه و نشاط جامعه تأثیر مستقیم میگذارد. به همین دلیل این امیدواری وجود دارد در سال جدید و سالهای بعد، موفقیتهای ورزش کشور بیشتر و بیشتر شود. اما در سال ١٣٩٥ چهرههای برتر ورزش ایران چه کسانی بودند و موفقیت آنها چه بود؟ امسال چهرههای زیادی توانستند در مسابقات داخلی و بینالمللی به موفقیت برسند. اما افرادی که در این پرونده به آنها اشاره میکنیم چهرههای ویژه و برتر سال بودند که دست به کارهای بسیار بزرگی زدند.
سیامند رحمان
به خودش حمله کرد!
قویترین مرد جهان... سالهاست این عنوان را با خود یدک میکشد و در پارالمپیک با زدن رکوردهای باورنکردنی و حیرتانگیز باز هم به مدال طلای المپیک رسید. برای مسابقه او تمام بلیتها از قبل به فروش رفته بود و در سالن هم جای سوزن انداختن نبود. سیامند رحمان در نخستین حرکت خود درخواست وزنه ٢٧٠ کیلوگرمی را داشت که با مهار آن طلای خود را قطعی کرد. چرا نزدیکترین درخواست به او توسط وزنهبردار اردن صورت گرفت که برای حرکت نخست ٢٣٠ کیلوگرم را درخواست داده بود. رحمان در حرکت دوم وزنه ٣٠٠ کیلویی را مهار کرد و رکورد ٢٩٦ کیلویی خودش در جهان را شکست. سیامند در حرکت سوم رکورد ٣٠٥ کیلوگرم را برجای گذاشت و سالن را منفجر کرد. جالب اینجاست که به این رکورد هم قانع نشد. او آمده بود در ریو نامش را برای سالیان سال در تایخ ثبت کند. برای حرکت چهارم برای چندمین بار به رکورد خودش حمله کرد و با مهار وزنه ٣١٠ کیلوگرمی قاطعانه ششمین طلای کاروان ایران را کسب کرد.رکوردی که خودش میگوید کسی حالاحالا به آن نخواهد رسید.
رضا مهماندوست
ایرانی پرافتخار
در صحنه المپیک ریو، ٣ ملیپوش تکواندو ایران که نفرات اول رنکینگ جهانی در وزن خود بودند همگی از گردونه مسابقات حذف شدند. اما تیمملی بانوان و مردان آذربایجان تحت هدایت مربی شناختهشده ایرانی به یک مدال طلا در بخش مردان و برنز در بخش زنان دست یافت و شگفتیساز شد. بعد از المپیک مدیران فدراسیون تکواندو ایران مهماندوست را خائن خطاب کردند و حاشیههای زیادی هم به خاطر این درگیریها به وجود آمد. با این حال او مزد زحماتش را از رئیسجمهوری آذربایجان با دریافت نشان لیاقت دریافت کرد. چند ماه بعد هم تیمملی تکواندو آذربایجان را در جامجهانی قهرمان کرد تا بهعنوان بهترین مربی تکواندو جهان انتخاب و معرفی شود. او بدونشک از موفقترین چهرههای برتر ورزش ایران بود. با اینکه در آذربایجان به موفقیت رسید، اما هیچ وقت ملیت خود را فراموش نکرد. او بهعنوان یک ایرانی به تمام این افتخارها رسید و در تمام این مدت تکواندو ایران حسرت میخورد که چرا به راحتی بهترین مربی جهان را از دست داد.
کارلوس کیروش
موفق اما پرحاشیه!
صدرنشینی مقتدرانه در گروه اول انتخابی جامجهانی ٢٠١٨ روسیه و کسب ١١ امتیاز از ٥ بازی دور رفت مسابقات بدون دریافت حتی یک گل خورده، شکست دادن چندباره کرهجنوبی و عملکرد خیرهکنندهای که باعث شد این تیم قدرتمند در بازی با ایران حتی یک موقعیت گل هم نتواند داشته باشد، رسیدن تیمملی به یک بلوغ تاکتیکی، جوانگرایی، ادامه داشتن عنوان بهترین تیم آسیا و صعود قابل توجه تیمملی در رنکینگ بهترینتیمهای جهان همه و همه حاصل زحمات کارلوس کیروش و همکاران او است. تیم کیروش به قدری از ثبات فنی برخوردار شده که او این قدرت را دارد در بازیهای مختلف ترکیب تیم را عوض کند اما هیچ مشکلی در عملکرد ایران به وجود نیاید. درست مثل همان اتفاقی که در بازی با ازبکستان در تاشکند رخ داد و مرد پرتغالی بسیاری از ستارههای اصلی تیمملی را نیمکت نشین کرد و درنهایت هم یک سه امتیاز ارزشمند را کسب کرد. بله تیمملی با هدایت کیروش بالغتر و قدرتمندتر از هر زمان دیگری است و در آستانه صعود به جامجهانی قرار دارد. البته امسال لغو برنامههای تیم ملی، داستانهای مربوط به استعفا، درگیریهایش با برانکو و بعضی از مربیان لیگ، ماجرای اخراج پرسپولیسیها و دستیاران ایرانی در اردوی امارات، بیانیههای آتشین و حواشی اینچنینی باعث شد او یکی از چهرههای پرسروصدای فوتبال ایران باشد. اما سرمربی تیمملی در بعد فنی کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام داد.
کیمیا علیزاده
برنزی به رنگ طلا
بامداد روز جمعه ٣٠ مردادماه بود که اکثر مردم ایران پای گیرندههای خود بیدار نشسته بودند، به عشق موفقیت دختری ١٨ساله که قرار بود تاریخ را ورق بزند و اولین بانوی مدالآور ورزش ایران در المپیک باشد. کیمیا علیزاده بدون هیچ تردیدی چهره سال ورزش ایران است. او در المپیک برنز گرفت. مدالش نسبت به سایر مدالهای ارزشمند دیگر، لذت دیگری داشت. درواقع جنس برنز او از طلا هم برای مردم ایران ارزشمندتر بود. این دختر ١٨ ساله با وجود داشتن مصدومیت و درد شدید، به نمایندگی از زنان کشورش نشان داد با تمام محدودیتها و ناملایمتیها میشود نام زن ایرانی را در دنیای ورزش آنطور که شایسته است بر سر زبانها انداخت. بدونشک همانطور که بارها در مصاحبههایش اعلام کرده مدال او، آغاز راهی جدید برای بیشتر شدن انگیزه زنان ورزشکار ایرانی برای رسیدن به موفقیت در بزرگترین رویداد ورزشی جهان خواهد بود. البته با طلسمشکنی کیمیا ممکن است در دورههای بعدی المپیک ورزشکاران بانوی ایرانی بتوانند به مدالهای دیگر و حتی طلا برسند؛ اما نکته قابل تامل اولین بودن کیمیا علیزاده خواهد بود که در تاریخ برای همیشه ثبت شد. تا جایی که از این پس از هر ایرانی در سراسر جهان سوال کنند اولین مدالآور بانوی تاریخ ورزش ایران در المپیک چه کسی است؟ همه با غرور یک جواب خواهند داد: کیمیا علیزاده.
محمدناظمالشریعه
کم توقع اما تاریخساز
بدون حاشیه، ساده و بسیار کمتوقع و کسی که اولینها توسط او رقم خورد. محمد ناظمالشریعه تأثیرگذارترین مربی فوتبال و فوتبال ایران در سال گذشته بود، اما توجه زیادی به موفقیت او نشد. این مربی هدایت تیمی را برعهده داشت که با بدترین امکانات، بدترین برنامهریزی و بدترین حمایت مالی و معنوی از سوی فدراسیون فوتبال بهعنوان قهرمان آسیا در جامجهانی فوتسال ٢٠١٦ کلمبیا شرکت کرد. اتحاد و همدلی که ناظمالشریعه در تیم به وجود آورد عامل موفقیت شد و پسران تاریخساز فوتسال ایران توانستند با شایستگی بسیار به مقام سومی این رقابتها برسند که یک موفقیت تاریخی در ورزش ایران به حساب میآمد. چرا که برای اولین بار بود که در یک رشته تیمی و مسابقات جهانی ایران توانست روی سکو برود. محمد ناظمالشریعه کسی بود که این تاریخ را نوشت اما همچنان آنطور که باید به او و برنامههایش برای تکرار این تاریخسازی توجه نمیشود. شاید به این دلیل که خارجی نیست و پول زیادی نمیگیرد و چشمهای رنگی ندارد.
کیانوش رستمی
مردی با آینده نامشخص
یک وزنهبردار عجیب و غریب چینی سایه به سایه او پیش میرفت. تبدیل شده بود به یک کابوس استرس آور برای تمام مردم کشور که منتظر اولین طلای المپیک کاروان ایران بودند. وزنهبردار چینی از شش بازی که روی تخته آمد فقط در حرکت سوم یکضرب و دو ضرب موفق عمل کرد و با رکورد زدن طلا را برای خودش قطعی کرده بود. حالا همه چیز بستگی به حرکت آخر قهرمان ایران داشت که آمده بود مدال برنز المپیک ٢٠١٢ لندن را در المپیک ریو به طلا تبدیل کند. کیانوش رستمی به روی تخته آمد و با جابهجا کردن رکوردهای جهان و المپیک یک سجده شکر به جای آورد و سپس به سمت دوربینها و مردم تعظیم کرد و با آن لبخند
شیطنتآمیز قهرمانانهاش به مدال طلا رسید تا به روند ناکامیهای ورزشکاران ایران و ناراحتیهای مردم پایان بدهد. آن هم بعد از مدتها تلاش شبانهروزی و تمرین به صورت انفرادی. داستان کیانوش رستمی در سالجاری در همین طلای دراماتیک المپیک خلاصه میشود. بعد از المپیک او بعد از مدتی استراحت باز هم انفرادی تمرین میکند و حاضر نیست در اردویهای تیمملی شرکت کند و با سجاد انوشیروانی سرمربی تیمملی همکاری داشته باشد. ماههاست اختلاف فکری و فنی بین او و انوشیروانی به مهمترین خبر وزنهبرداری ایران تبدیل شده و کار به جایی رسیده که شایعههایی درباره ترک ایران توسط کیانوش بر سر زبانها بیفتد.
مجتبی عابدینی
آقای پدیده
مقام چهارمیاش در المپیک با درخشش خیرهکنندهای که داشت آنقدر برای مردم اهمیت داشت که او را بهعنوان یک قهرمان ساده و دوستداشتنی در قلب خود جای دادند. وقتی در نیمهنهایی در حق او ناداوری شد و دستش از مدال نقره یا طلا کوتاه ماند، همه آنهایی که تصویر اشکهایش را دیدند با او غصه خوردند و آنها هم برای قهرمان جدید خود اشک ریختند. مجتبی عابدینی بدونشک پدیده سالهای اخیر ورزش ایران است. آن هم در رشتهای که هیچکسی تصور نداشت ورزشکاران ما در المپیک و مسابقات جهانی بتوانند حرفی در آن برای گفتن داشته باشند. عابدینی کهسال قبل توانسته بود در جامجهانی عملکرد خوبی داشته باشد، در المپیک درخشش خود را تکرار کرد و فقط به خاطر ناداوری از رسیدن به مدال بازماند. این قهرمان چند ماه بعد با انگشت شکسته به همراه سایر نمایندگان شمشیربازی ایران در مسابقات جامجهانی ایتالیا شرکت کرد تا باز هم تاریخساز باشد. عابدینی در شرایطی که قهرمان و نایب قهرمان المپیک از کسب مدال بازماندند با شکست اوه کرهای در نیمه نهایی با نتیجه ١٥ بر ١٤ تاریخساز شد و به فینال رسید. آقای پدیده در فینال مقابل حریف مجارستانی با نتیجه نزدیک ١٥ بر ١٢ شکست خورد تا از رسیدن به مدال طلا بازبماند؛ اما همین مدال نقرهاش باارزشترین مدال تاریخ شمشیربازی ایران بود که برای نخستینبار به دست آمد.
زهرا نعمتی
تحقق یک شعار
کماندار معلول بانوی ایرانی که توانست سهمیه حضور در مسابقات المپیک را هم به دست بیاورد و پرچدار کاروان ایران در المپیک باشد، او باوجود تلاش بسیار نتواست افتخارآفرینی خود را در المپیک کامل کند اما همانطور که انتظار میرفت در پارالمپیک باز هم مثل دوره قبل به مدال طلا رسید. او همیشه یک شعار بسیار مهم را در مراسمهای داخل و خارج از کشور به مردم با این مضمون که «معلولیت، محدودیت نیست» اعلام میکند و با اراده آهنین و انگیزه بسیار زیادی که دارد به دنیا نشان داد که این شعار یک واقعیت مطلق است و با معلولیت هم میتوان در کار خود بهترین بود. زهرا نعمتی یکی از افتخارهای ورزش ایران در سالهای گذشته در سالجاری حتی بهعنوان برترین کماندار زن جهان هم در مراسم بزرگی که در لاسوگاس آمریکا برگزار شد انتخاب شد. حالا هم تلاش میکند به مدالآوریهای خود در سطح مسابقات آسیایی و جهان ادامه بدهد تا در المپیک ٢٠٢٠ باز هم با کسب سهمیه المپیک برای اولینبار به مدال برسد و در پارالمپیک هم در کسب مدال طلا هتتریک کند.
سهراب مرادی
بازگشت باشکوه
در آستانه بازیهای آسیایی اینچئون بود که خبر آمد دوپینگ او مثبت اعلام شده است. آنروزها کمتر کسی فکرش را میکرد چندسال بعد با طلای المپیک ٢٠١٦ برزیل بازگشت با شکوه داشته باشد.کسی که با داشتن مدال طلای آسیا، یکسال قبل از این فاجعه در المپیک ٢٠١٢ لندن هم با اینکه امید زیادی به کسب مدال داشت، در هر سه حرکت یک ضرب وزنه را انداخت و از گردونه مسابقات حذف شد. با این وجود دوپینگ باعث محرومیت دوسالهاش شد. کابوسی که باعث شد مدتها خودش را در خانه پدری حبس کند و قید آمدن به کوچه و خیابان را بزند. در این مدت فدراسیون حسین رضازاده، مرادی را بهعنوان یک وزنهبردار بازنشسته به فدراسیون جهانی معرفی کرده بود. بعد از رفتن رضازاده و روی کار آمدن علی مرادی، با پایان زمان محرومیت سهراب خودش را آماده حضور در تیمملی کرد. اما فدراسیون جهانی اعلام کرد به خاطر بازنشسته اعلام شدن او مجوز حضور در مسابقات آسیایی را ندارد. اینجا بود که حتی حضور او در المپیک ٢٠١٦ و رویای بزرگاش با ابهامی بزرگ روبهرو شد. درنهایت با تلاش بسیار مشکل حل شد و سهراب مرادی به میادین بازگشت و به قدری آماده بود که توانست مدال طلای المپیک و پس از آن طلای قهرمانی آسیا را به دست بیاورد.
علیرضا فغانی
به سوی فینال جامجهانی
قبل از اینکه فینال جامجهانی باشگاههای جهان یا فینال مسابقات جام ملتهای آسیا را قضاوت کند، همه فکر میکردند هدفی که بهترین داور تاریخ فوتبال ایران از آن حرف میزند یک رویای دستنیافتنی خواهد بود. اما ادامه موفقیتهای علیرضا فغانی در سال ١٣٩٥ به همه نشان داد که دست یافتن به این رویا با اینکه خیلی سخت است اما با ارادهای که او از خودش نشان داده نشدنی نیست. فغانی که در لیگ برتر با قدرت تا به اینجا بهترین داور بوده به قدری درخشش داشت که فینال فوتبال المپیک بین تیمهای آلمان و برزیل را هم با تصمیم فیفا قضاوت کرد. او در مسابقات بینالمللی و آسیایی هم قضاوتهای موفقی داشت و حتی بازی رفت فینال لیگ قهرمانان آسیا را هم سوت زد. درنهایت هم نامش در بین نامزدهای کسب عنوان بهترین داوران سال جهان قرار گرفت. چند ماه قبل هم مقامات AFC از او بهعنوان بهترین داورسال آسیا تجلیل کردند. حالا فغانی بهعنوان موفقترین چهره فوتبال ایران بیشتر از قبل عزم خود را جمع کرده تا بتواند از داوران اصلی قضاوتکننده در جامجهانی باشد. او با این کار میخواهد فیفا را مجاب کند که قضاوت فینال را به او بسپارند. البته نباید نقش مهم محمدرضا منصوری و رضا سخندان دو کمک او را در تمام این موفقیتها نادیده گرفت.
حسنیزدانی
طلایی طلسمشکن
طلای المپیک او شیرینی خاصی برای مردم برای اهالی کشتی داشت. آخرین بار علیرضا دبیر در المپیک ٢٠٠٠ سیدنی توانسته بود برای کشتی آزاد ایران مدال طلا به دست بیاورد. اما حسن یزدانی ٢١ساله در اولین حضور خود در المپیک با کشتیهای ناب و جذاب حریفان خود را یکی پس از دیگری با ضربه فنی از پیش رو برداشت. در فینال هم مقابل گدیف روس یک کشتی بسیار سخت را انجام داد و باوجود خونریزی و وقفههایی که در مسابقه توسط حریف روس ایجاد میشد، در نهایت از تکنیک و انگیزه جوانیاش بهره برد و با شکست دادن گدیف به مدال طلای المپیک در وزن ٧٤ کیلوگرم کشتی آزاد رسید. پسر ساده و دوستداشتنی جویبار با همین مدال المپیک حالا یکی از محبوبترین کشتیگیران ایران به حساب میآید. البته شکست او با ضربه فنی مقابل حریف آمریکایی در جامجهانی کشتی کرمانشاه برای خودش و اهالی کشتی و ورزش و مردم غیرقابل باور و سنگین بود. با این حال این شکست نمیتواند عاملی باشد برای اینکه کار بزرگ او فراموش شود. یزدانی تنها کشتیگیر ایرانی بود که در المپیک ریو طلا گرفت و مهمتر از همه اینکه طلسمشکنی کرد. ورزش ایران بدونشک در آینده هم روی مدالهای طلای جهانی و المپیکی او حساب ویژهای باز کرده است.
عبدالله ویسی
معجزه
عبدالله ویسی نتوانست آنطور که از او انتظار میرود بعد از اینکه هدایت سپاهان را در لیگ برتر فصل جاری برعهده گرفت موفق باشد و با مشکلات زیادی در این تیم روبهرو بوده است. اما کار بزرگ او با قهرمان کردن استقلالخوزستان از مهمترین اتفاقهایسال جاری فوتبال و ورزش ایران بود. ویسی مربی ساده و کم ادعا آبیپوشان خوزستانی را با بدترین شرایط مالی و مدیریتی بهعنوان قهرمانی رساند و اکثر شاگردانش را بهعنوان ستارههای نوظهور به فوتبال ایران معرفی کرد. درست است که بیشتر تلاش او در استقلال خوزستان در سال گذشته اتفاق افتاد، اما او با حفظ روند روبهرشد تیمش این تیم را در لیگ برتر با شایستگی کامل به قهرمانی رساند تا دست به کاری بزرگ زده باشد. او که سعی کرد زمانش را حرام نکند و بهتر و بهتر شود. او که به موقعش دیکتاتوری دلسوز بود و در زمان خود دوستی خوب برای شاگردانی که با جان و دل برایش بازی میکردند. معجزه عبدالله بدونشک اتفاقی تاریخی بود که تا سالیانسال در ذهن همه باقی خواهد ماند. حتی با در نظر گرفتن این موضوع که این مربی بعد از ترک قهرمانی لیگ و حضور در سپاهان نتوانست موفقیتهای خود را ادامه بدهد. ویسی حالا دیگر از بهترین مربیان ایران است که میتواند باز هم در فوتبال ایران بزرگی کند.
برانکو ایوانکوویچ
انقلاب پروفسور
«مراقب عادتت باش که شخصیتت میشود». برای نوشتن از پرسپولیسی که در دوسال اخیر بهترین تیم فوتبال ایران بوده است باید به این جمله توجهی ویژه داشت. تیمی که به نباختن، بردن، امید داشتن، صدرنشین بودن، فوتبال خوب بازی کردن و دوستداشتنی بودن عادت کرده است. عادتی خوب که یک شخصیت بزرگ از پرسپولیس به همه نشان داده است. اما معمار این پرسپولیس قدرتمند که بدونشک با این شرایط چند هفته مانده به پایان لیگ قهرمانیاش را با اقتدار مسجل خواهد کرد کسی نیست جز پروفوسور برانکو ایوانکوویچ! در سال ٩٥ پرسپولیس برانکو قهرمانی لیگ گذشته را فقط با تفاضل گل به استقلال خوزستان واگذار کرد. اما او با فکر بزرگ، انقلابی بزرگ در پرسپولیس بحرانزده انجام داد و حالا که به قهرمانی لیگ نزدیک شده، رویای قهرمانی آسیا را در سر میپروراند. جالب اینجاست که همه تصمیمها و برنامهریزیها به شکلی با هدایت برانکو رقم میخورد که به همه نشان بدهد پرسپولیس میتواند در آسیا هم حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد.
سارا خادمالشریعه
خانم تاریخ ساز
مدتهاست که نام سارا سادات خادمالشریعه بیش از هر نام دیگری در شطرنج ایران شنیده میشود. قهرمانی ١٩ساله که پدیده شطرنج بانوان ایران و جهان است. سارا اولین شطرنجباز بانوی ایرانی است که علاوه بر کسب درجه استاد بزرگ بانوان، در ۱۸سالگی و در هشتادوچهارمین کنگره شطرنج جهان توانست عنوان استاد بینالمللی شطرنج را به دست آورد. مقامی که پیش از آن، تنها توسط شطرنج بازان مرد ایران کسب شده بود. سارا در این مدت افتخار شکست دادن جمعی از ستارگان و بزرگان شطرنج ایران را در کارنامه خود ثبت کرده است. او در سال ٢٠١٤ برای اولینبار در تاریخ شطرنج ایران موفق به کسب عنوان نایب قهرمانی جوانان جهان (دختران) شده است. سارا اما در سال گذشته در گرندپری تهران به مقام نایبقهرمانی رسید. او در مسابقات گرندپری روسیه در اقدامی جوانمردانه وقتی دید که حریف از شرایط روحی و روانی خوبی به خاطر مشکلات شخصی برخوردار نیست به او پیشنهاد داد تا بازی را مساوی تمام کنند و به همین ترتیب نامزد دریافت جایزه اخلاق ۲۰۱۶ شد. حذف او در مسابقات جامجهانی شطرنج تهران هم با اینکه غیرمنتظره بود، اما چیزی از ارزشهای این دختر قهرمان کم نکرده و باعث نمیشود از او بهعنوان یکی دیگر از چهرههای برتر سال ورزش ایران نام نبریم.