صالحی امیری : تسلیم سلیقههای محلی نمیشویم
«هنر مدیریت تدبیر بازکردن قفل است. اینکه فکر کنیم در یک فضای گل و بلبل زندگی میکنیم و همه چیز با منطق در حال حرکت است طبعاً نوعی خیالپردازی است. از یک طرف هم نباید احساس کنیم در محیطی زندگی میکنیم که همه چیز سیاه است.»
اینها را سید رضا صالحیامیری میگوید. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که قریب به 4 ماه از وزارتش میگذرد،وزارتخانهای که تا پیش از آمدنش با فشارها و چالشهای بسیاری روبهرو بود و در آخر همین حاشیهها او را وارد گود وزارت فرهنگ و ارشاد کرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران ، گفتوگوی حاضر تلاش دارد تا اذهان عمومی را نسبت به برخی موانع و فشارهای پیش روی وزارت ارشاد مثل لغو کنسرتها و موج تخریب علیه ارشاد شفاف کند؛اینکه بالاخره در خراسان رضوی کنسرت برگزار میشود یا نه؟
قبل از اینکه شما بر مسند وزارت فرهنگ و ارشاد بنشینید علی جنتی از فشارها و اتاق فکری که برای مقابله با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عمل میکردند، سخن میگفت که در آخر هم ایشان را مجبور به استعفا کرد، 4 ماه از وزارت شما میگذرد آیا هنوز آن دغدغهها و فشارها وجود دارد؟ از ابتدا هم شما میخواستید زمین فرهنگ را از سیاسیون خالی کنید، فکر میکنید در این صد روز اتفاق خاصی افتاده است؟
مسأله اساسی در مدیریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان جایگاه وزیر در حقیقت آگاهی نسبت به محیطی است که در آن قرار میگیرد. اگر وزیر نسبت به محیط خود شناخت کافی داشته باشد، مدیریت روان و منطقی خواهد داشت. سه محیط با ارشاد در تعامل هستند؛ یکی محیط داخلی که مجموعهای از 20 سازمان و معاونت و مؤسسه و مرکز و بنیاد است.
مهمترین کار وزیر در داخل ایجاد یک انسجام درونی میان افراد سازمان و حرکت و راهبری در جهت اهداف متعالی است. نخستین نکته در حوزه مدیریت وزارتخانه آگاهی نسبت به محیط داخلی است. محیط داخلی مهمترین رویکرد وزیر، ایجاد انسجام و همگرایی بین افراد داخل وزارتخانه در جهت اهداف متعالی است. من تعبیرم مثل قطاری است که واگنهایش به هم چسبیده است و باید راهبری کرد به سمت هدف معین.
به سطوحی اشاره کردید. در سطح اول که بحث دستگاهی است اتفاقات خوبی افتاد و تأثیرگذار بوده اما همچنان تصویری که از بیرون هست هنوز آن نگاه یکدست حاکم نیست؛ در جشنواره فیلم فجر چند تناقض و نمونه آشکار وجود داشت شما یک چیزی میگفتید و آقای ایوبی چیز دیگری، همینطور حوزه هنری و... در بخش دوم که دستگاههای فرهنگی موازی است همه آنها غیر پاسخگو هستند یعنی بودجههای کلان رسمی و غیر رسمی دارند ولی به جایی پاسخگو نیستند کسانی که از جنس اصحاب فرهنگ و هنر هستند خوانشی که از بحث شما میکنند به نوعی منفعلانه است،چون وزارت فرهنگ و ارشاد یا دولت مثل آنها قدرت و پول ندارد و در سطح سوم که بحث ملی و مذهبی بود دو طیف متضاد داریم که هیچ کدام یکدیگر را به رسمیت نمیشناسند. به نظر میرسد موانع فراتر از آن چیزی باشد که ما فکر میکنیم چطور میخواهید این وحدت را بهوجود بیاورید؟
من معتقدم که هر قفلی کلید دارد، هنر مدیریت تدبیر بازکردن قفل است.اینکه فکر کنیم ظرف دو تا پنج سال معجزه میکنیم، این یک ذهنیت آرمانی یا خیالی است. اینکه فکر کنیم حجم آسیبها خیلی بالاست و نباید کاری انجام دهیم یک نوع انفعال و ایستایی است. هنر مدیریت پویایی و خلاقیت است. در حوزه موسیقی واقعیت چیست؟ در بحث موسیقی 99 درصد موسیقی کشور بدون مشکل تولید میشود. تمام تمرکز جامعه رسانهای، تحریک افکار عمومی برای آن یک درصد است. چرا آن فضای 99 درصد را نمیبینید. 53 درصد تولید، توزیع و ترویج موسیقی به عهده صدا و سیماست. 25 درصد برعهده مؤسسات مجاز موسیقی است که تولید میکنند. آلبومهایی که تولید میشود. 21 درصد، دانلودهایی است که از شبکههای اجتماعی و فضای مجازی صورت میگیرد و یک درصد اجرای صحنه موسیقی داریم. در سال 10هزار اجرا در سراسر کشور داریم که کمتر از 100 مورد به مشکل برخورد میکند که یک درصد میشود. این یک درصد سه دستهاند؛ دستهای که بنا به دلایل غیر سیاسی و
غیرامنیتی با مشکلات صنفی برخورد میکنند. اجاره سالن، عدم فروش بلیت و...
صحبتهای شما 2 بخش است؛ یکی، «کمی »که درست است اما راجع به کیفی ابهامی در افکار عمومی وجود دارد که اگر توضیح دهید موضوع شفاف میشود و آن هم اینکه حساسیت در آن یک درصدهاست. چیزی که منتقدان میگویند این حساسیت یک درصدها زیر پاگذاشتن قانون است. یعنی همان قانونی که باید فصلالخطاب باشد و مبنای کار قرار بگیرد. چرا وقتی برای اجرایی مجوز صادر میشود در مرحله عمل به آن بیاعتنایی میشود و وجه دوم دقیقاً همان نکتهای است که شما اشاره کردید؛ زور آزمایی سیاسی در زمین فرهنگی است. بخشی از منتقدین مثل آقای علمالهدی این پیام را به جامعه منتقل میکنند که در تعارض بین جامعه و خواست ما آنچه در نهایت اجرا خواهد شد اراده ماست که این باعث اعتراض هم شد. آقای روحانی هم موضع گرفتند و گفتند قانون باید اجرا شود،ولی مثلاً وقتی در مشهد نمیتوان کنسرت اجرا کرد به جامعه این پیام منتقل میشود که جایی که قانون در تعارض با خواست عدهای قرار بگیرد نهایتاً حرف آنها پیش میرود، شاید اهمیت یکدرصد از این منظر باشد.
ما اصولاً با واقعیتها حرکت میکنیم. به تعبیر مرحوم شریعتی ما با سر حرکت نمیکنیم با پا حرکت میکنیم. بنابراین وقتی روی زمین حرکت میکنید با واقعیتهای زمین مواجه هستید.
مرز ما قانون است و در حوزه جهانی مرز ما شرع است. چارچوب نگرش ما هم گفتمان اعتدال است. در جایی که در یک درصد به چالش برخورد میکنیم از طریق گفتوگو و بعد از طریق قانون است. شکل دیگری که شما مطرح میکنید که تبدیل به مناقشه میشود به اعتقاد من ارشاد باید این هوشمندی را داشته باشد که در زمینی که دیگران طراحی کردهاند بازی نکند. و من دقیقاً به این باور هستم که در حوزه موسیقی ارشاد به زمینی کشیده شد که دیگران طراحی کردند. من در این مدت وارد این زمین نشدم و نخواهم شد. معتقدم یک بحث انحرافی است و آگاهانه مجموعه بزرگ ارشاد را به زمین حاشیه میکشانند. وزیر باید با سرعت و شتاب در مسیر استراتژیای که تعیین کرده حرکت کند. و اگر بنا باشد بنده و مجموعه بزرگ ارشاد به حواشی بپردازیم، بتدریج حواشی فربهتر از متن خواهد شد و متن فراموش میشود. فراموش نکنید کار ما توسعه فرهنگی و ارتقای سطحآگاهی فرهنگی است. کار نظام فرهنگی معرفتافزایی است و مناقشه نیست.
اما گاهی منتقدین از این روند برداشت «حاکمیت دوگانه» دارند...
مسیر ما تسلیم شدن در مقابل ساختارهای محلی نیست. مسیر ما انفعال و تسلیم شدن در مقابل سلیقهها و برداشتهای محلی قطعاً نیست. مسیر ما گفتوگو و قانون است. ما هم از طریق گفت وگو نتیجه گرفتیم و هم اینکه هر مسألهای را به میزان ظرف مربوطش تعریف میکنیم و یک ظرف را در ارشاد آنچنان فربه نمیکنیم که در ذیل آن بقیه دیده نشوند.