انتقاد تند نیلی از برنامه راهبردی صنعتوتجارت
در حالی کمی بیشتر از یک ماه از رونمایی برنامه راهبردی صنعت، معدن و تجارت کشور میگذرد که مجری تدوین نخستین استراتژی صنعتی کشور در 10 سال پیش طی اظهاراتی به شدت از نحوه تدوین برنامه راهبردی انتقاد کرده و حتی گفته نمیداند چه اسمی را باید برای برنامه راهبردی تدوین شده بگذارد!
پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا اوایل دهه 80 کشور عملا استراتژی مدون و مشخصی در حوزههای صنعت و معدن نداشت. تقریبا از اوایل دهه 80 زمزمههایی مبنی بر تدوین نخستین استراتژی صنعتی تاریخ کشور شنیده شد. براین اساس در راستای اجرای ماده یک قانون تمرکز امور صنعت و معدن مصوب سال 1379 مجلس شورای اسلامی مبنی بر تکلیف تدوین سند راهبرد و سیاستهای توسعه صنعتی به وزارت صنایع و معادن، قرارداد مطالعه سند مذکور با دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف به سرپرستی دکتر مسعود نیلی در تاریخ بیستم بهمن سال 1379 تنظیم و نتایج آن در مرداد سال 1382 تحت عنوان "مطالعات استراتژی توسعه صنعتی کشور" منتشر شد. اما نخستین استراتژی توسعه صنعتی سرنوشت چندان خوشایندی نداشت، به طوری که 10 اقتصاددان با نگارش نامهای از نحوه تدوین و مفاد گنجانده شده در آن انتقاد کردند و در همین حال دولت هشتم نیز بعد از روی کارآمدن بلافاصله آنرا کنار گذاشت و قرار شد استراتژی توسعه صنعتی به صورت جدی مورد بازنگری قرار بگیرد. این بازنگری حدود هشت سال به طول انجامید و سرانجام در 24 فروردین سال جاری سند راهبردی صنعت، معدن و تجارت کشور مورد رونمایی قرار گرفت. اما در حالی بیش از یک دهه از زمان تدوین نخستین استراتژی توسعه صنعتی کشور میگذرد که دکتر مسعود نیلی مجری تدوین آن استراتژی حالا طی گفتوگویی به انتقاد از سند راهبردی صنعت، معدن و تجارت پرداخته و گفته که حتی نمیداند اسم برنامه تدوین شده توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت را چه بگذارد! مسعود نیلی در گفتوگو با پایگاه اطلاعرسانی اتاق بازرگانی ایران گفته است: "آنچه در سند اخیر نوشته شده را در حقیقت نمیتوانم به اصطلاح هویتی برایش تعریف کنم. حالا چه به لحاظ پارادایم و متدولوژی و چه از نظر حد تفصیل!" بخشهای مهم اظهارات نیلی درباره برنامه راهبردی صنعت، معدن و تجارت به شرح زیر است: - ما برای تدوین استراتژی توسعه صنعتی از کارشناسان خیلی باتجربه یونیدو (سازمان توسعه صنعتی سازمان ملل متحد) استفاده کردیم. یادم میآید خانم چکنواریان، از کارشناسان برجسته و خیلی قدیمی ایرانی را که سالها در یونیدو کار کرده بودند و بیش از 30 سال تجربه داشتند چند نوبت به ایران دعوت کردیم تا ما را در بهرهگیری از تجربه موجود جهانی یاری کنند. - استراتژی توسعه صنعتی که ما منتشر کردیم منجر به این شد که مرزبندی خیلی دقیقتری در رویکردهای اقتصادی، آینده کشور و مفهوم توسعه به وجود بیاید. تفاوتها خیلی خوب بارز شد و من فکر میکنم یکی از دستاوردها همین بود که مشخص کرد تفاوتها در تفکرات اقتصادی مشخصا حول چه محورهایی است؟ - منتقدان سند اول میگفتند این سند، استقلال اقتصادی کشور را نقض میکند. میپرسیدیم استقلال اقتصادی یعنی چه؟ ما اول باید استقلال اقتصادی را تعریف کنیم. ما هنوز هم که هنوز است این را تعریف نکردهایم. - در سند استراتژی مفصل بحث کردیم که استقلال اقتصادی چه معنایی میدهد. آیا واردات صفر یعنی استقلال اقتصادی؟ خب این یک نگاه است و خودکفایی کامل را باعث میشود که نه ممکن است و نه مطلوب! شما کشوری را پیدا نمیکنید که هیچگونه تجارتی با دنیا نداشته باشد، و اگر چنین کشوری پیدا بشود بر اساس اصول نهتنها علمی بلکه عقلی نشان میدهد فشار زیادی روی دوش مردم این کشور است. الان کره شمالی را میشود مثال زد با وضعیت فلاکتباری که مردم آنجا دارند زندگی میکنند. - ما در سند اول به هر صنعتی یک جور نگاه میکردیم و به دنبال برونگرایی بودیم. در برابر این طرز تفکر مقاومتهایی وجود داشت و دارد. حتی من دیدم در مصاحبهای که هفته پیش از آقای فاطمیامین چاپ کرده بودید ایشان گفته بودند اشکال سند اول آن است که تعارض با دنیا را قبول ندارد! خب معلوم است که قبول نداریم. کدام یک از اسناد بالادستی ما گفته اصل را بر تعارض با دنیا بگذارید؟ تمام اسناد بالادستی ما اشاره به تعامل با دنیا دارد. - توصیهام این است کتاب استراتژی توسعه صنعتی را که ما تدوین کردیم شما مطالعه کنید. پیشبینی کرده بودیم وارداتمان پس از 10 سال فکر میکنم به حدود 64 میلیارد دلار برسد؛ البته بعد از اینکه حجم اقتصاد ما خیلی بزرگ شده باشد و سالانه به طور متوسط هشت درصد رشد اقتصادی داشته باشیم. صنعت هم به طور متوسط بالای 12 درصد رشد کرده باشد. اما مشاهده میکنید که امروز در حالی که رشد اقتصادی منفی را تجربه میکنیم و آماری هم از رشد بخش صنعت و معدن در دسترس نیست، واردات ما در سال 90 به بالای 80 میلیارد دلار رسیده است. حالا باید پرسید واردات 80 میلیارد دلاری وابستگی به وجود آورد یا نگاه به بیرونی که بر اساس مدلهای معتبر برنامهنویسی تهیه شده بود. - قرار نبود هزینههای واردات از محل نفت تامین شود، بنا را بر این گذاشته بودیم صادرات صنعتیمان زیاد بشود و از طریق آن واردات داشته باشیم. در حالی که این هشتاد و خردهای میلیارد دلار واردات را با نفت تامین کردهایم به چنین پدیدهای ادغام نامتقارن گفته میشود، به این معنا که فقط نفت صادر کرده و در عوض همه چیز وارد خواهید کرد. - آنچه در سند اخیر نوشته شده را در حقیقت نمیتوانم به اصطلاح هویتی برایش تعریف کنم. حالا چه به لحاظ پارادایم و متدولوژی و چه از نظر حد تفصیل. الان بنده یک نسخه از پیشنویس سند جدید دارم که نمیدانم اسمش را چه بگذارم! محتوای سند جدید را نمیتوان فهمید که اصلا چیست. قرار است کدام مشکل ما را حل کند؟ در سند اول وضع موجود کشور به طور مفصل آسیبشناسی شده بود. شما متوجه نمیشوید که سند جدید در چه سالی نوشته شده است و در این سال وضع صنعت چگونه بوده است؟ - واقعا نمیدانم این متنی را که سند سوم به آن گفته میشود، چه بنامم! نمیدانم به چه چیزی شبیه است. حد تفصیلش تا جایی رفته که میگوید مثلا به جای شکر، خرما یا شیره خرما سر سفره مردم بگذاریم. یا مثلاً گوشت شترمرغ جایگزین گوشت قرمز شود و ماهی در سبد غذایی خانوارها قرار بگیرد! در جایی هم آمده تنورهای خانگی نان را ترویج کنیم. من راستش اصلاً اینها را نمیفهمم. نام این استراتژی توسعه صنعتی است؟ - اصلا شما نامی را که ما انتخاب کردیم با نامی که این دوستان انتخاب کردهاند، مقایسه کنید. ما نوشتهایم «استراتژی توسعه صنعتی» اما دوستان نوشتهاند «برنامه راهبردی صنعت، معدن و تجارت». این چیزی که تهیه شده، استراتژی نیست! برنامه استراتژیک وزارت صنعت است نه استراتژی توسعه صنعتی کشور. - من الان نمیدانم این سند را چه کسانی تهیه کردهاند. چند اقتصاددان در تهیه این سند مشارکت داشتهاند. سند جدیدی که منتشر شده ادبیات اقتصادی ندارد و معلوم نیست چه افرادی در آن سهم داشتهاند. نمیدانم مثلا الان از جامعه صنعتی، از جامعه اقتصاددانان، از جامعه مدیران، چه کسانی جذب ادبیات و محتوای سند سوم شدهاند؟ من الان نمیدانم چه کسانی با این کتاب ارتباط برقرار کردهاند.