نفت در چراغ جادو
برخی از پژوهشگران تاریخ و جامعهشناسی، نخستین بارقههای ورود مدرنیته به ایران را در اولین فورانهای نفت در چاه شماره یک مسجدسلیمان، جستوجو میکنند؛
گل شکفتهای که تمام معادلات اجتماعی، سیاسی و حتی فرهنگی ایران و خاورمیانه را دگرگون کرد؛ گل سیاهی که آنقدر هم خوشبو نبود ولی صد سال خاطرات سیاسی- اجتماعی کشور را در لولههای پیچیده در طبیعت جنوب گذر داد و حالا 108 سال بعد، نفت به موزه میرود تا فصل تازهای از تأثیرات اجتماعی- سیاسیاش را علاوه بر خوزستان در تمامی ایران آغاز کند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از وقایع اتفاقیه ، دلتای تنگ و غیرمسطح مسجدسلیمان، یک قرن بعد از فواره نفت در میدان نفتون دره خرسون، حالا شاهد برخاستن ققنوس موزه از خاکستر ساختمان مرده اولین چاه و اولین پالایشگاه نفت خاورمیانه است؛ موزهای که به قول بیژن زنگنه، وزیر نفت: «جز با همت همگانی برای حفظ میراث و یادگار پیشینیان نفت که جزء میراث تاریخ پرتلاطم این صنعت عظیم است، بهدست نمیآید.»
«ویلیام ناکسی دارسی، میلیونر استرالیایی، نخستین فردی بود که با روشهای جدید روز و دستگاههای حفاری مکانیکی در ایران به اکتشاف نفت و حفر چاه پرداخت. او در ابتدا گروهی فنی را به سرپرستی زمینشناسی به نام برلز، استخدام و به ایران اعزام کرد. این گروه، پس از بررسیهای زمینشناسی، گزارش رضایتبخشی داد. احتمال وجود نفت در حوالی قصرشیرین و شوشتر را زیاد و در دیگر نقاط امیدوارکننده دانست. پس از دریافت این گزارش، دارسی نمایندهای به نام ماریوت را در سال ۱۹۰۱ به دربار ایران فرستاد. ماریوت، امتیاز اکتشاف و استخراج نفت در تمام ایران، جز ایالات شمالی، یعنی خراسان، مازندران، استرآباد (گرگان کنونی) و آذربایجان را از مظفرالدین شاه گرفت. مدت این امتیاز که بعدها به «امتیاز دارسی» مشهور شد، ۶۰ سال و ابتدای آن از هشتم صفر سال ۱۳۱۹ قمری بود. به موجب امتیازنامه دارسی، او تعهد کرده بود که در مدت دو سال پس از عقد امتیاز، شرکتی برای بهرهبرداری از امتیاز مزبور تشکیل دهد و پس از آن مبلغ200 هزار لیره نقد و معادل 20 هزار لیره سهام شرکت مزبور را به دولت ایران تسلیم کند.»
دویست و یکمین موزه نفت جهان
وزارت نفت اگرچه کمی دیر ولی میخواهد دویستویکمین موزه نفت جهان را تأسیس کند؛ موزهای که بیشک، بزرگترین موزه نفتی جهان خواهد بود و علاوه بر دربرگرفتن تأسیسات و مراکز آموزشی، میتواند شهر خاطرهانگیر آبادان، مسجدسلیمان و چند دهکده دیگر نفتی در مسجدسلیمان را نیز بهعنوان «شهر موزه» در بربگیرد. اکبر نعمتالهی، مدیر پروژه عظیم موزههای صنعت نفت درباره این پروژه میگوید: «اینبار هم تمام ایران از ارزشهای اقتصادی و فرهنگی نفت بهرهمند میشوند و تأسیسات بعد از آنکه از مدار خارج میشوند، در اختیار واحد میراث قرار میگیرند تا بعد از طی مراحلی به موزه عظیم نفت بپیوندند.» او بر این باور است که میراث نفت، میراثی برای همه ایرانیان است و وزارت نفت تصمیم دارد با ایجاد فضاهایی با ابعاد هنری و کیفیسازی بستر گردشگری در شهرهای نفتی و مناطقی که در مجاورت تأسیسات میراثی واقع هستند، به رونق گردشگری در این مناطق کمک کند.
پالایشگاه نفت آبادان، ساختمان بنزینخانه، اسلکههای طولانی اروند، جرثقیل عظیم اکوان، خانههای زیبای بریم و بوارده، مسجد بنگلههای پالایشگاه، باشگاه انگلیسیها، ساختمان تاریخی جیمخانه که انگلیسیها از آنجا به بصره گریختند و خانه ویرانشده پادشاه ساقط ایران، چاه شماره یک، ساختمان تاریخی نفت، دهکده نفتی عنبر در نزدیکی مسجد سلیمان، تأسیسات تاریخی دارخوین که هنوز رد یادگاری رزمندگان ایرانی را بر خود دارد و... تنها گوشه کوچکی از میراث نفتی خوزستان است که حالا آرامآرام دارد به واحد میراث نفت اضافه میشود.
ساحل گردشگری نفتی اروند
نوار ساحلی اروند از زیباترین و مهمترین محورهای شهر موزه نفت در آبادان است که میتواند گردشگری شهر را احیا کند. نسیم خنکی از جانب غرب رودخانه به سمت شرق میوزد، پرندگان دریایی بر دیوارههای آهنی اسکله شماره 10 مینشینند و بعد با گذر لنجی یا اشاره نسیمی به پرواز درمیآیند و پر میگشایند. آنطرف رود، ساحل شنی و پوشش نسبتا انبوهی از درختان، مرز عراق را نمایش میدهد. آسمان ابری، مرز را به سخره میگیرد و هیچ قاعدهای نیست که آسمان دو طرف مرز را به شمایل ناهمگون وادار کند. ابرهای متراکم آسمان اسفند اروند، هر دو سوی مرز را سایه انداخته است. کودکان عراقی با پیراهنهای رنگی، زندگی شادی دارند و در ساحل میلولند. خط تالوگ رودخانه اروند، با لنچی غرق شده اما به خوبی وضعیت این مرز پرتنش و یادگار جنگی خونین در دو دهه قبل را گزارش میدهد! آب تا عمق 12 متر به دیواره تأسیسات نفتی ازجمله موتورخانه شماره سه نفت- که وظیفهاش خنککردن پالایشگاه آبادان بوده- میکوبد و انگار میخواهد رد داغ گلولههای جنگ را التیام دهد. موتورخانه، حالا بخشی از موزه است؛ اگرچه لازم باشد دوباره به زیر بار خواهد رفت. ساحل در مرز ایران، اسکلههای سیار و دیوار موتورخانه است که هنوز زخم جنگ را بر پهلو دارد. یادگاری غمگینی که حالا در پروژه میراثی نفت، برای همیشه جاودانه میشوند و بر ارزش تاریخی و فرهنگی این پروژه میافزاید.
نوار ساحلی مرز ایران در اروند، طبق طراحی شرکت «سازههای پارچهای دیبا» قرار است با سازههای نفتی که طی صد سال گذشته در صنعت نفت و پالایشگاه آبادان مورد استفاده قرار گرفته است، «پارک موزه صنعت نفت آبادان» باشد. ماکتی از این پارک بر دیواره ساختمانی مرمتشده نصب است. در طراحی پروژه پارک موزه تلاش شده علاوه بر احیای هویت شهر و پالایشگاه، مدیریت زمان و اقتصاد این منطقه نیز در رأس اهداف قرار گیرد. طراحی مبلمان نوار ساحلی با بازماندههای پالایشگاه و دیگر تأسیسات نفتی، پوسته ظاهری پارک را از آرایش تصنعی خالی میکند. علاوه بر آن، تأکید بر حفظ پوشش گیاهی این مسیر
1,5 کیلومتری، میتواند ظرافت اهمیت حفاظت از محیطزیست منطقه اروند را به خوبی گوشزد کند؛ امری که به درستی مورد توجه طراحان پارک موزه نفت قرار گرفته است.
دیو اکوان، پل پیروزی متفقین
روی لبه اسکله، دیو دوسری به پهلو افتاده است؛ «جرثقیل اکوان» (akvan crain) که انگار درست از وسط نبردهای اساطیری به اروند آمده باشد. اکوان، نام یکی از دیوهای شاهنامه است که شهرتش را مدیون بلندکردن اجسام سنگین است. دیو پرچی نفت، حالا در جهان بیهمتاست و شرکت تولیدکننده آن دیگر از این مدل ندارد و میراث نفت، حالا یکی از قدیمیترین جرثقیلهای جهان را دارد. قرار است این جرثقیل اساطیری مرمت شده و تبدیل به بخشی از موزه نفت در ساحل اروند شود و روزانه میزبان گردشگران باشد.
در میان گفتوگوی مقامات نفتی و شهروندان آبادانی، یک چیز بهطوردائم تکرار میشود؛ آبادان شهر اولینها! «خیلی چیزها برای نخستین بار با نفت به ایران آمد ازجمله اولین جرثقیل غولآسا که در سالهای اولیه تأسیس پالایشگاه آبادان برای پیاده کردن دستگاهها و تجهیزات فنی از کشتی مورد استفاده قرار میگرفت.»
جرثقیل غولآسای اکوان با قدرت جابهجایی 200 تن بار، در ساحل آبادان برای تخلیه بار کشتیها و جابهجایی قطعات سنگین ازجمله برجهای تقطیر، دیگهای بخار، چگالندهها و سایر ادوات فنی صنعت نفت به کار گرفته میشد.
به نظر میرسد اکوان، نهتنها برای شرکت نفت بلکه برای حادثههای مهم تاریخ ایران و جهان نیز حائزاهمیت بوده است. از تأثیر آن بر جنگ جهانی دوم تا حادثه جنگ هشتساله که البته رزمندگان مجبور شدند بخشی از آن را از بدنه اصلی جدا کنند که قرار است در مرحله نهایی موزه نفت، این جرثقیل به حالت اولیه برگردد. این جرثقیل در دوران جنگ جهانی دوم با انتقال تجهیزات جنگی، نقش مهمی در نامیدن ایران بهعنوان پل پیروزی ایفا کرد.
خاک تفتیده جنوب که هر بهار، شقایقهای خودرو از دهنش بیرون میزند و هنوز هم زندگی مردمش از تأثیرات نفت متأثر است، میخواهد میزبان موزهای تاریخی- صنعتی باشد. موزهای که میتواند آغازگر فصل تازهای از تأثیرات فرهنگی- اجتماعی نفت در ایران لقب بگیرد؛ حالا موزهای به بزرگی مناطق نفتخیز ایران در حال شکلگیری است.
مدیر موزهها و مرکز اسناد صنعت نفت با بیان اینکه در سه شهر آبادان، مسجدسلیمان و تهران، پروژه احداث موزه تعریف شده است، گفت: اولین موزه صنعت نفت با عنوان «موزه بنزین خانه آبادان» روز سهشنبه، مورخ 28 دی سال جاری، در این شهر افتتاح شد. موزه دوم تحت عنوان آموزشگاه فنیوحرفهای (Artisan School) نیز در همین شهر تا پایان امسال یا اوایل سال آینده افتتاح خواهد شد. دیگر موزههای آبادان ازجمله اسکله و جرثقیل اکوان و گوگرد، نیروگاه شماره یک، بخش قدیمی واحدهای عملیاتی و همچنین کارگاه ریختهگری و مخازن قدیمی پالایشگاه، خانههای تشریفاتی که جزء پنج موقعیت در نظر گرفته در شهر آبادان برای موزهشدن بهشمار میروند، در سال 96 به بهرهبرداری میرسند.
اکبر نعمتالهی، با بیان جدیشدن موضوع احداث موزههای صنعت نفت در سراسر کشور از اوایل سال 1393 گفت: با توجه به گستردگی این پروژه عظیم ملی و بینالمللی و نبود تجربه کافی دراینزمینه در کشور، مطالعات عمیق و گستردهای ازجمله بررسی 200 موزه نفت دنیا با بهرهمندی از مشاوران و کارشناسان باتجربه و متخصص در حوزههای نفتی، موزهداری، میراث فرهنگی، معماری و... بهطور جداگانه برای هریک از سه موزه مسجدسلیمان، آبادان و تهران صورت گرفت. بعد از مطالعات و تحقیقات بهعملآمده، در اواخر سال 94، عملیات اجرایی و فعالیتهای این پروژهها آغاز شد که امروز شاهد بهثمررسیدن اولین آن در شهر آبادان هستیم..
اولین بنزین خانه ایران؛ اولین موزه نفت
رئیس شورای راهبردی موزهها و مرکز اسناد صنعت نفت معتقد است: در این موزه که در نخستین جایگاه پمپ بنزین کشور در آبادان به بهرهبرداری رسیده است، آثار مربوط به 90 سال استخراج تصفیه و حمل و عرضه فرآوردههای نفتی به نمایش درآمده است. این جایگاه که در گذشته به بنزینخانه معروف بوده، توسط شرکت انگلیس و ایران ساخته شده است. این مکان تا مدتها، سوخت خانگی توزیع میکرد و با آمدن اتومبیل و نیاز به بنزین تبدیل به جایگاه پمپ بنزین شد. با توجه به اینکه این محل سالها بدون استفاده به حال خود رها شده و دچار فرسودگی و تخریب شده بود، با بهرهمندی از توانمندی مرمتکاران خبره کشور، شکل اولیه خود را بازیافت.
نعمتالهی در مورد موزه آموزشگاه فنیوحرفهای آبادان (Artisan School) توضیح داد: زمانی که شرکت انگلیس و ایران در آبادان شروع به ساخت پالایشگاه میکند، یک آموزشگاه برای تربیت نیروهای متخصص احداث کرده که عنوان نخستین آموزشگاه فنیوحرفهای تخصصی در حوزه نفت در خاورمیانه را از آن خود کرد. دانشآموزان به این آموزشگاه فرستاده میشدند، تا ضمن تحصیل، برای فعالیت در پالایشگاه آماده شوند. تعداد کثیری از پیشکسوتان صنعت نفت ازجمله مهندس عباس کاظمی، معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی در این مدرسه آموزش داده شدهاند.
او ادامه داد: متأسفانه تقریبا بعد از انقلاب این مدرسه تعطیل شد و کلیه ادوات و تجهیزات آن در این سالها به انبارها انتقال داده شد. در جستوجو و بررسی همه انبارها، سلویجها و تأسیسات صنعت نفت در آبادان و شناسایی این تجهیزات، بخش اعظمی از اقلام و ابزار متعلق به این آموزشگاه بازگردانده، تعمیر، بازسازی و آماده نمایش در این موزه شد.
مدیر موزهها و مرکز اسناد صنعت نفت در ادامه از احداث بزرگترین پارک موزه ساحلی صنعت نفت در اسکله آبادان خبر داد و گفت: طول این پارک موزه که 11 اسکله را دربرمیگیرد، بهطور تقریبی 1,6 کیلومتر بوده و درحالحاضر، کار طراحی آن انجام شده و آماده اجراست. این پارکموزه روبهروی در اصلی پالایشگاه است و جرثقیل اکوان و گوگرد با برخورداری از قدمت تاریخی ارزشمند در این پارکموزه قرار دارند، ضمن آنکه تجهیزات، ادوات و ابزارآلات بسیاری برای نمایش در این مجموعه تهیه شده است.
نعمتالهی افزود: پارکموزه در یک محیط صنعتی طراحی شده؛ بهطوریکه حتی صندلیهای آن از تجهیزات مستعمل نفتی ساخته خواهد شد. با توجه به اینکه تمام ساحل آبادان متعلق به دولت است و مردم نمیتوانند از ساحل بهرهمند باشند، احداث چنین مجموعهای مردم را به کنار اروند میآورد تا ضمن برخورداری از امکانات تفریحی و سرگرمی، از آن بهعنوان یک مرکز آموزشی و پژوهشی استفاده کنند. یک دستگاه هواپیمای قدیمی اختصاصی که زمانی محمدرضاشاه پهلوی و نیز مدیرعامل سابق شرکت نفت پیش از انقلاب از آن استفاده میکردند، پس از مرمت روی یکی از سکوها قرار خواهد گرفت.
رئیس شورای راهبردی موزهها و مرکز اسناد صنعت نفت با تأکید بر اینکه در موزههای صنعت برای همه مردم باز است، گفت: مردم آبادان همیشه از کنار پالایشگاه عبور کرده و با سروصدای آن آشنا هستند اما هیچگاه اجازه ورود به آن را نداشته و شاهد عظمت و فعالیتهای صورتگرفته در آن نبودهاند. ایجاد موزه در این مکان، این فرصت را در اختیار آنها قرار میدهد تا ضمن مشاهده بخشی از تأسیسات پالایشگاه از نزدیک، با اقدامات، دستاوردها، توانمندی و زحمات کارکنان آن آشنا شوند. او ادامه داد: علاوه بر نیروگاه شماره یک، کارگاه ریختهگری که از اولین کارگاههای ریختهگری در کشور به شمار میآمد، واحدهای عملیاتی و پالایشی قدیمی و نیز اولین آسانسوری که به کشور وارده شده، برای بازدید مردم پیشبینی شده است. از دیگر موقعیتهای درنظرگرفتهشده در پالایشگاه برای بازدید عموم، مخازن قدیمی پرچی هستند که آثار حملات دشمن در دوران جنگ تحمیلی بر آنها مشهود است. سعی ما بر این است، این آثار را به همان شکل نگه داریم تا از بین نرود و مردم، آنها را از نزدیک ببینند.
نفت، میراثی برای گردشگری
وزارت نفت به نظر میرسد در چشماندازی مطالعهشده در تلاش است میراث نفت را بهعنوان منبعی برای گردشگری و میراثی برای تمام تاریخ ایران حفظ کند. در نزدیکی منطقه بریم، باشگاه انگلیسیها جلب توجه میکند. مدیریت میراثی نفت تصمیم دارد در محوطه باشگاه، ساختمانهای تشریفاتی شاه و خانوادهاش و همینطور دکتر اقبال را مورد استفاده قرار داده و موزه بعدی را آنجا بنا کند. ساختمان شاه زیر گلوله باران بعثیها دیگر شمایل یک ساختمان تشریفاتی را ندارد. این ساختمان که از سه بخش تشکیل شده در موقعیت مکانی بسیار خوبی در آبادان و در کنار اروندرود واقع شده است؛ البته یکی از ساختمانها درحالحاضر در اختیار نیروهای نظامی است و در اثر جنگ تحمیلی بسیار آسیب دیده اما دیگر ساختمانها در اختیار صنعت نفت بوده که بررسی و مطالعات لازم برای تبدیل آنها به موزه درحال انجام است.
هدف صنعت نفت، تبدیل شهر آبادان به یک موزه است؛ بههمیندلیل در تلاش است مرحلهبهمرحله با تعریف فازهای متعدد به این هم جامه عمل پوشانده و این میراث 108 ساله را حفظ کند؛ اتفاقی که میتواند گردشگری خوزستان را زیر و رو کند و این جلگه زیبای روزهای گذشته را دوباره میعادگاهی برای مردم شهرهای خوزستان و گردشگران دیگر کند.
زخم جنگ بر تن دارخوین
جنگ البته آثارش هنوز پا برجاست. زخم جنگ محیط تلمبهخانه دارخوین، درنزدیکی آبادان را غمانگیز کرده است. هنوز یادگاری رزمندگان بر پیکر دارخوین، روزهای جنگ را نشان میدهد. این تلمبهخانه جزء اولین تلمبهخانههای منطقه خاورمیانه است و بهوسیله شرکت نفت انگلیس و ایران احداث شده است اما بعد از جنگ، کاربری خود را از دست داد و فقط به محلی برای استقرار نیروهای نظامی کشور تبدیل شد. درحالحاضر با توجه به اینکه این مکان در مسیر کاروانهای راهیان نور قرار دارد و باتوجه به نقش و جایگاه مهم آن در هشت سال دفاع مقدس، مورد توجه مردم قرار گرفته است.
شهر مسجدسلیمان هم مانند آبادان به شهر موزه نزدیک است، مدیران موزه نفت میگویند؛ تکآجرهای ساختمان مسجد سلیمان، یادآور ظهور صنعت نفت در این شهر است. برای این شهر هم 6 موقعیت در فاز اول برای احداث موزه در نظر گرفته شده است که سالن اصلی موزه در مجموعه بیبیان، مراحل مرمت و بازسازی خود را سپری میکند.
چشمههای نفتی که بهصورت طبیعی از دل زمین میجوشد، کارخانه تقطیر، نیروگاه برق تمبی، واحد بهرهبرداری نمره «9» و چاه شماره «یک» از جمله این پنج موقعیت بهشمار میروند.
در ادامه این روند، وزارت نفت در تلاش است با مشاور موزه علوم و فناوری تهران، مطالعات خود را به اتمام رسانده و بهزودی پروژه را وارد فاز اجرایی کند. محل احداث موزه در کنار پژوهشگاه صنعت نفت با مساحتی بالغ بر 4,7 هزار هکتار خواهد بود که در رایزنی با مجموعه شهرداری تهران، هماهنگیهای لازم برای ساخت این موزه بهعنوان یک مرکز پژوهشی و علمی انجام شده است. با آغاز اقدامات عملیاتی در ابتدای سال آینده و طی برنامهریزیهای صورتگرفته، این مجموعه تا پنج سال آینده به بهرهبرداری میرسد.
شرکت نفت انگلیس و ایران، حدود 20 جایگاه پمپبنزین با معماری واحد در کشور ایجاد کرد که درحالحاضر فقط سه ساختمان آن باقی مانده است. یکی از این ساختمانها در سبزوار و دو ساختمان دیگر در تهران واقع شده که به گفته نعمتالهی یکی از آنها بهوسیله شهرداری تخریب شده است اما ساختمان دیگر مستقر در خیابان سعدی، نبش دروازهدولت، هنوز سالم بوده و در حال بازسازی است و امید میرود تا بهار سال آینده به بهرهبرداری برسد.
یک جایگاه قدیمی هم در خیابان 15خرداد تهران قرار دارد که به بخش خصوصی فروخته شده؛ البته برای جلوگیری از تخریب، این ساختمان به ثبت ملی میراثفرهنگی رسیده است. درحالحاضر، با تلاش سازمان میراث فرهنگی و صنعت نفت، بیش از 130 نقطه نفتی در کشور شناسایی شده و به ثبت میراثفرهنگی رسیده است تا از تخریب آن جلوگیری شود؛ این اقدام تا شناسنامهدارشدن کلیه بناهای تاریخی مرتبط با صنعت نفت ادامه خواهد داشت.
تلاش میراثیهای نفت بر این است که موزه نفتی در کرمانشاه و در کنار دومین پالایشگاه کشور نیز احداث شود. در پالایشگاه کرمانشاه، یک کارخانه حلبسازی وجود دارد که در گذشته به علت نبود خطوط انتقال نفت و فرآوردههای نفتی، انواع سوخت از طریق حلبهای 20 لیتری منتقل میشد. زمانی که وزارت نفت به قدمت این کارخانه پی برد، این مجموعه در حال مزایده بود. با توجه به اینکه این کارخانه هنوز هم قابلاستفاده است، میتوان با مرمت و تجهیز آن شاهد ادامه حیات مجدد آن بود. انبار نفت شماره «یک» مشهد از دیگر موقعیتهای هدف برای موزهشدن از مباحث مطرحشده از سوی مدیر موزهها و مرکز اسناد بود . انبار نفت شماره «یک» مشهد، یک مجموعه توزیع سوخت کامل بوده که هم از جایگاه ریلی و هم منابع پرچی قدیمی برخوردار است و قدمت آن به بیش از 80 سال میرسد. این مجموعه میتواند محل مناسبی برای ایجاد یک مرکز فرهنگی و هنری باشد.
در این مجموعه، ساختمان قدیمی و زیبایی وجود دارد که قرار است آن را به مجموعهای برای بازدید دانشآموزان و علاقهمندان تبدیل کنند. یک ساختمان قدیمی، معروف به کنسولگری منطقهای انگلیس هم در کرمان وجود دارد که نیاز به مرمت دارد. این ساختمان که قدمت آن به دوران صفویه باز میگردد، میتواند با تعاریف درنظر گرفتهشده برای آن، به یک مجموعه فرهنگی در این شهر بدل شود. به نظر میرسد در هر نقطه از کشور میراث ارزشمندی از صنعت نفت وجود دارد که متأسفانه در نگهداری آن غفلت شده است. امید است با روند پیشرو و حمایت وزیر، معاونان و مدیران نفتی، این مهم زودتر اجرا شود.
به نظر میرسد وزارت نفت قصد دارد با اجرای طرح تورهای صنعتی در آینده، روند میراث نفت را بهبود و وضعیت گردشگری در این مناطق را رونق دهد. ایجاد و راهاندازی موزهها در شهر آبادان و دیگر شهرها ضمن ایجاد مراکز علمی، تفریحی و گردشگری برای تفرج مردم، باعث رونق صنعت گردشگری ملی و بینالمللی خواهد شد. به باور همگان هرچقدر مراکز دیدنی با سازههای نفتی ایجاد شود، گردشگر بیشتری جذب کشور میشود که این امر نیازمند هماهنگی دستگاههای متولی است.
مرور و توجه به موزههای نفت در دنیا میتواند مدیران نفت را راهنمایی کند و آنطور که نعمتالهیمیگوید: موزه گوگنهایم در شهر بیلبائو، این شهر مرده را زنده کرد و باعث شده که توریستها از تمام دنیا بیایند و در آن شهر هزینه کنند. احداث موزه علاوه بر اشتغالزایی، امید زندگی را در یک شهر بالا میبرد.