۷ درس کسب و کار از اصغر فرهادی
برای موفقیت در کسب و کار،افراد موفق ورای زمینه کاری، رویکرد متفاوتی نسبت به کار دارند.
۱- توجه به مبانی
آمادگی بازیگران در فیلم های فرهادی به سبک تئاتر است. در تئاتر دورخوانی و اتود زدن (بازی کردن موقعیت ها) یک تمرین پایه ای است برای رسیدن به نقش اصلی. کمتر پیش می آید که در سینما گروهی به این شکل برای رسیدن به نقش ها تمرین کند. توجه به مبانی بازیگری و توجه به ریشه های شخصیتی هر نقش باعث می شود کاراکترهای منحصربه فردی در فیلم جلوی چشم تماشاگر جلوه کنند.
به گزارش دریک آنلاین به نقل از فرصت امروز، توجه به مبانی و اصول در هر زمینه کاری کمک می کند تا بتوانید خدمات و محصولاتی باکیفیت و البته با اصالت ایجاد کنید.
۲- فیلمسازی به مثابه راه اندازی یک کسب و کار جدید
اصغر فرهادی تاکنون فیلم هایی را کارگردانی کرده که فیلمنامه اش را هم خودش نوشته است. فرهادی ایده را پرورش می دهد، طرح را می نویسد، فیلمنامه را آماده می کند، تیم می سازد و کار را شروع می کند. این روند تشابه زیادی با راه اندازی یک کسب و کار دارد. در واقع فرهادی مثل یک کارآفرین، از ایده تا اجرا و نتیجه درگیر تمام روال های کاری می شود و به جزییات اهمیت می دهد.
۳- توجه به جزییات
ممکن است ایده ساختن فیلمی در مورد دروغ به ذهن خیلی از کارگردان ها برسد اما چه اتفاقی می افتد که در بین همه این فیلم ها، چهارشنبه سوری، درباره الی و جدایی نادر از سیمین تبدیل می شود به سه گانه ای ماندگار؟
پاسخ توجه به جزییات است. این جزییات است که باعث بروز تفاوت در یک کار با یک کار دیگر می شود. چه آن کار یک اثر هنری باشد و چه ایده راه اندازی یک کسب و کار. چه یک کارگردان توجه به جزییات را مهم بشمارد و چه یک متخصص فنی.
در تمام دنیا محصولات و خدمات مشابهی وجود دارد. اما توجه به جزییات در یک محصول یا خدمت عامل موفقیت آن می شود.
۴- جهان بینی
البته که جزییات بسیار مهم است اما نگاه به جز از نگاه به کل سرچشمه می گیرد. نگاه کلی جهان بینی ما است. در فیلم های اصغر فرهادی با نوع نگاه کارگردان به دنیا آشنا می شویم. فرهادی در نقطه ای می ایستند و به دنیا نگاه می کند که شاید برای بسیاری تازگی داشته باشد. فرهادی یک نگاه کلی به دنیا دارد و بعد به جزییات بخشی از این دنیا می پردازد. این نوع نگاه ناشی از جهان بینی است.
جهان بینی در کار به ما کمک می کند تا فلسفه انجام کاری را به دست بیاوریم. اینکه چرا حرفی را می زنیم و چرا کاری را انجام می دهیم.
٥-رهبری و موفقیت گروهی
تفاوت کلاسیک مدیریت و رهبری که همیشه به آن اشاره می شود در این است که یک رهبر علاوه برمدیریت و کنترل وظایف، تعریف دورنما و ایجاد انگیزه در تیم برای رسیدن به هدف را نیز برعهده دارد. فرهادی تصویر کار مورد نظرش را برای بازیگران توصیف می کند و آنها را برای درک موقعیت آماده می کند. خواسته اش را واضح می گوید و حرکت بازیگران را اصلاح می کند. با این روش نه تنها بازیگران که کل عوامل فیلم می دانند که به چه نقطه ای می خواهند برسند.
٦-ایجاد فرصت
ممکن است از شرایط این طور به نظر برسد که نمی توان فیلمی با بعد جهانی ساخت یا در این شرایط نمی توان کاری باکیفیت انجام داد. می توان پنداشت که اوضاع سیاسی و اقتصادی نامناسب است و همین موضوع دلیل کافی است برای اینکه حرکتی نکرد. می توان برای وجود ضعف ها و کاستی ها زمین و زمان را متهم کرد. اما فرهادی از تهدیدها و محدودیت ها استفاده می کند و روش خلاقانه ای را برای بیان موضوع مورد نظر خود پیدا می کند.
٧-دوری از حاشیه ها
بسیاری افراد حرفه ای بزرگ ترین شکست ها را وقتی متحمل می شوند که خود را درگیر حاشیه ها کنند. وقتی درگیر بحث های لفظی می شوند و شروع به صحبت درباره دیگران می کنند. این افراد بزرگ ترین ضربه ها را وقتی می خورند که خود را درگیر جریان ها و بازی های عجیب و غریب می کنند. اما یک فرد حرفه ای – فرهادی – که رویکردش رسیدن به هدف است، خود را از حاشیه ها دور می کند و وارد بازی ها و درگیری های لفظی نمی شود.