باغات تهران به تاراج رفته است
۱۵ اسفند روز درختکاری نام دارد. هر اصله درخت در وضعیت محیطزیستی کنونی کشور ارزشمندتر از جواهر است، اما برخی اقدامات در گوشه و کنار گواه رویکرد و نگرش دیگر است.
این در حالی است که در کشورهای پیشرفته با بها دادن به درخت، چوب، ورق و... از این کالای ارزشمند به شکل مناسب و مدیریت شده استفاده میکنند، اما در کشور ما هنوز نه تنها ارزش درخت آنطور که باید و شاید جا نیفتاده، بلکه سیاستهای اتخاذ شده از سوی برخی سازمانها نشان دهنده به تاراج رفتن درختان در کلانشهرها و جنگلهاست. با بررسی اخبار متعدد در کلانشهر تهران به وضوح میتوان به وضعیت نامناسب پوشش گیاهی در شهر تهران پی برد. درختان به عنوان زیستمندان کلیدی اکوسیستم میتوانند در کاهش آلودگی هوا، آلودگی صوتی، شدت باد و جلوگیری از فرسایش خاک موثر باشند. با توجه به عدم کفاف سرانه فضای سبز شهری (در حدود ۱۵ متر مربع) گونههای درختی فاقد کارآمدی لازم به عنوان بافت زیست محیطی هستند. بنابراین کمترین آسیبها به فضای سبز شهری، تبعات منفی زیست محیطی همچون افزایش آلودگیهای محیطی و تبعات اجتماعی منفی همچون کاهش نشاط و شادابی شهروندان را در پی دارد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، قطع درختان در محدوده شهرها بر اساس قانون اصلاح لایحه قانونی حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها مصوب سال ۱۳۸۸ مجلس جرم است. برای قطع هر درخت در تهران حدود ۳۰ میلیون تومان جریمه در نظر گرفته شده است. روند قانونی که در بیش از یک دهه اخیر به جان باغات تهران افتاده و به شکلی قانونی مجوز تخریب باغات را میدهد، مصوبه برج باغی است. این مصوبه در سال ٨٢ و در دوران شهرداری محمود احمدینژاد و ریاست مهدی چمران در شورای شهر تهران به تصویب رسید. این مصوبه از ابتدا با مخالفتهایی مواجه بود، اما بدون تغییر تا امروز پا برجا باقی مانده و باغات و درختان تهران را به زیر میکشد. پیش از این مصوبه، بر اساس مصوبه سال ۶٢ شورای عالی شهرسازی و معماری ایران مربوط به نحوه افراز و تفکیک باغات و مزارع واقع در محدودههای شهری در زمینهایی با مساحت تفکیک شده باغات شهری دوهزار مترمربع و حداکثر سطح اشغال ١۰ درصد از ساخت و ساز را تعیین کرده بود. بر این اساس حداکثر تراکم ساختمانی مجاز در این زمینها ٢۰ درصد در حداکثر دو طبقه روی زیرزمین تعیین شده بود. پس از آن در سال ۶۶ و در جریان تصویب قانون زمین شهری تغییراتی در این قانون اعمال شد. این مصوبه بعدها در شورای سوم شهر تهران مورد اعتراض و چالشهای فراوان قرار گرفت.
قوانین نگهداری از جنگلها
بر اساس قانون هر گونه تخریب و آتش زدن جنگلها به موجب قانون ممنوع و برای مرتکبان آن مجازاتهایی در نظر گرفته شده است. مهمترین مادهای که در ارتباط با آتش زدن عمدی جنگلها میتوان به آن استناد کرد «ماده ۴۷ قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع» است که مجازات سنگینی را برای مرتکبان این جرم تعیین کرده است. به موجب این ماده قانونی، هر شخص در جنگل عمدا آتشسوزی ایجاد کند به حبس مجرد از سه تا ۱۰ سال محکوم میشود. همچنین در صورتی که مرتکب، مامور جنگلبانی باشد به حداکثر مجازات مذکور محکوم میشود. ماده ۴۵ این قانون میگوید:«آتش زدن نباتات در مزارع و باغات داخل یا مجاور جنگل بدون اجازه و نظارت ماموران جنگلبانی ممنوع است. در صورتی که در نتیجه بیمبالاتی، حریق در جنگل ایجاد شود مرتکب به حبس تادیبی از دو ماه تا یک سال محکوم میشود.» بر اساس ماده ۴۶، هر کس مبادرت به روشن کردن آتش در تنه درخت جنگلی کند به حبس تادیبی از سه ماه تا یک سال و برای هر درخت که کت یا پیزده و در آن آتش روشن کرده باشند ، مرتکب به پرداخت جریمه نقدی محکوم میشود.
وقتی درخت شمشیر دولبه میشود
سال گذشته بود که خبر تخریب توتستانهای ستارخان به شکل سریالی رسانهای شد. توتستان ستارخان سه هکتار مساحت دارد که درختان میوه و تنومند این باغ در مدت سه سال گذشته به دلیل آبیاری نشدن خشک شده است. هر یک از اراضی و باغات تخریب شده شهر تهران با وجود آلودگی هوا میتوانست به عنوان تنفسگاههای این کلانشهر در کاهش شدت و حدت آلودگی هوا تاثیرگذار باشد. از سوی دیگر چندی پیش هم خبر تخریب باغی در خیابان فیاض بخش نزدیک خیابان دکتر حسابی رسانهای شد. بر اساس بررسیهای انجامشده قطع درختان در باغ چهار هزار و ۵۰۰ متری در خیابان دکتر حسابی روبهروی اربابی هم اتفاق افتاد. از سوی دیگر باغات در مجاورت خیابان ولیعصر از سال ۱۳۹۰ به ثبت ملی رسیدهاند، اما تخریب این باغها علاوه بر تخریب محیطزیست تجاوز به یک میراث ملی ثبت شده و تخریب زیباترین منظر یکی از زیباترین خیابانهای جهان است. باید توجه داشت که قطع درختان فقط به دلیل بی مبالاتی برخی سازمانها و منفعتطلبی برجسازان مورد تهدید قرار نمیگیرد. بلکه درختان تهران همچون شمشیر دولبه در شرایط مختلف تحت خطر هستند.
برای مثال فاضلاب خانههای شمال شهر وارد شریانهای اصلی شده و از دو طرف خیابان ولیعصر پایین میرود و هیچ اقدامی هم برای کنترل آنها صورت نمیگیرد. هم اکنون ۱۸ هزار درخت چنار از میدان تجریش تا میدان راهآهن در معرض تهدید جدی قرار دارد. البته بخشهای جنوبی از پایین امیریه به سمت انتهای خیابان ولیعصر (عج) تقریبا از بین رفته و دیگر درخت بلند در این منطقه دیده نمیشود. فاضلاب خانههای شمال شهر وارد شریانهای اصلی میشود و از دو طرف خیابان ولیعصر به طرف پایین میرود. هیچ اقدامی هم برای کنترل این آبها، آلودگیهای ناشی از آن و بیماری درختان انجام نشده است. بنابراین وقتی یک درخت از بین رفت باید سه درخت به جای آن بکارند تا محور ولیعصر حفظ شود.
مرگ تدریجی باغهای شیراز
در خرداد امسال یکی از اعضای شورای شهر شیراز با اشاره به اینکه مساله تخریب باغات جدی است و باید به آن توجه و رسیدگی ویژه شود، گفت: این فاجعه زیست محیطی سالهاست در شیراز آغاز شده و امروز با نگاهی اجمالی به حجم باقیمانده از فضای سبز در سطح شیراز میتوان به عمق این فاجعه پی برد. افکار نیوز نوشت، غلامعلی ترابی بیان داشت: حدود دو هکتار از باغات سرسبز قصردشت به دلایلی توسط عدهای تخریب شده است و در بررسیهای بهعملآمده و بازدیدهای میدانی همانگونه که عکسهای هوایی گواه این مدعا هستند، مشخص شد طی سه سال گذشته این باغات سرسبز و انبوه که در حاشیه چمران بوده را شهرداری به صورت قهری و توافقی و بر اساس مصوبه شورای عالی معماری و شهرسازی به تملک خود درآورده و حالا درپی تملک مابقی آن برای تبدیل کردن آن به یک فضای سبز عمومی است.
استفاده از وقف برای نجات محیطزیست
مشاور رئیس سازمان حفاظت محیطزیست درباره کم و کیف ایجاد جنگلهای مصنوعی در کشور میگوید: احداث جنگلهای مصنوعی در حاشیه شهرها مناسب است، اما در این اقدام باید از گیاهان، درختان بومی و محلی هر منطقه استفاده شود. برای مثال در گذشته توریستها شهر تهران را چنارستان مینامیدند. در این وضعیت هر گونه درختکاری در شهر تهران باید با توجه به آب، خاک و هوا انجام شود. در اصل هر منطقه با توجه به قابلیتهایش ظرفیت پذیرش گیاه خاص را دارد. برای مثال پرورش کاکتوس در شمال کشور چندان مناسب نیست. بنابراین باید از گیاهان و درختانی بومی و محلی در جنگلهای مصنوعی استفاده شود. برای مثال همگان استان فارس را با سروستانهایش میشناسند. اسماعیل کهرم درباره تخریب جنگلها و باغات کشور میافزاید: خلأهای قانونی منجر به تخریب باغات کشور شده است. برای مثال براساس قانون میتوان فقط در ۳۰ درصد یک باغ هزار متری ساخت و ساز کرد و ۷۰ درصد مابقی را باید به فضای سبز اختصاص داد. در کشور ما روز به روز از تعداد باغات کاسته میشود. به گفته او در کشور ما به دلیل تدوین قوانین در این حوزه تعداد قابل توجهی از باغات در شهر تهران از پیچ شمیران تا تجریش تخریب و تبدیل به ساختمان شده است. هنوز هم این جریان ادامه دارد.
مشاور رئیس سازمان حفاظت محیطزیست با بیان اینکه به پیشنهاد بنده برای نجات باغات کشور در شرایط کنونی باید وقف انجام شود، میافزاید: در این اقدام خیران میتوانند با خریداری باغات در شهرها آن را به شکل وقف ۹۹ ساله براساس مقررات تبدیل کنند تا نسلهای آینده توانایی تخریب باغات و تبدیل آن به ساختمان را نداشته باشند. برای مثال در شهرستان استهبان باغات به نام «باغهای طولی» وجودی دارد. این باغات در امتداد شهرها دایر شده و روز به روز از تعداد درختان در این باغ طولی کاسته میشود. با این تفاسیر در آینده نزدیک چیزی از باغات طولی باقی نمیماند مگر اینکه خیران آن خطه اراضی را خریداری کنند تا امکان تغییر کاربری اراضی وجود نداشته باشد. کهرم میافزاید: در استان اصفهان ۱۱ کیلومتر باغ طولی وجود دارد و این باغات با مشکلات فراوانی از سوی شهرداری مورد آبیاری قرار میگیرد. در این استان آب از عمق ۳۰۰ متری زمین بیرون میآید، در این شرایط فقط با استفاده از ظرفیت وقف میتوان نسبت به حفظ و نگهداری باغات کشور اقدامات اساسی انجام داد.