گمشدن زیارت در غوغای دادوستد
دگرگونی در بافت زیارتی- تاریخی پیرامون حرم شریف رضوی به حدی از نگرانی رسیده که حالا ٢١ نفر از حضرات آیات عظام و حجج اسلام، ٢٢٠ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و نیز ٦٢ نفر از نخبگان و استادان دانشگاهها صدای اعتراض و نگرانیشان بلند شده و نامهای انتقادی را به سران سه قوه ارسال کردهاند.
فارغ از دامنه گسترده و نگرانکننده حاشیهنشینی در مشهد، شرایط بافت زیارتی- تاریخی پیرامون حرم شریف رضوی یک حال عیان دارد که بسیاری از دلسوزان و کارشناسان و مسئولان مدتهاست آن را میبینند و دربارهاش تذکر میدهند و یک حال در حال دگرگونی دارد که شهردار مشهد و شهردار منصوب او در ثامن از آن رضایت دارند و هر روز در حال دگرگونی بیشتر در آن هستند. مرور چند نکته کوتاه در این مجال لازم است که شهر مشهد مانند بسیاری از شهرهای کشور طرح جامع دارد و محدوده بافت اطراف حرم که به محدوده ثامن معروف است سالیان سال است که طرح نوسازی دارد. علاوه بر این، شرکتی به نام عمران و مسکنسازان ثامن بهعنوان سازمان مجری طرح نوسازی بافت پیرامون حرم مطهر امامرضا(ع) سالهاست که فعال است. فارغ از این موارد، محدوده ثامن شهردار مجزایی دارد که امورات این محدوده را ساماندهی میکند و او خود از سوی شهردار شهر مشهد منصوب شده و گزارش کار خود را هم به شهردار مشهد میدهد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، برای چندمین بار، جمعی از دلسوزان درباره شرایط پیرامونی حرم مضجع شریف حضرت علیبنموسیالرضا(ع) تذکرات و هشدارهایی را داده و آن را امضا کرده و برای سران سه قوه ارسال کردهاند. در این نامه تأکید شده که «شهر مشهد آنقدر در حال دگرگونی است که دیگر بهدشواری میتوان آن را چون شهری زیارتی بازشناخت یا حتی شباهت آن را به شهری دینی دریافت. یک دلیل اساسی این بحران، تخریب بیش از چهل درصد از بافت زیارتی-تاریخی پیرامون حرم شریف رضوی است».
در این نامه تأکید شده است: «هرچند ما موظفیم که بافتهای تاریخی را بهسازی کنیم؛ آنچنان که برای زندگی بهتر و زیباتر حاضران و مسافران این شهر مناسب باشد، اما هم عقل انسان و هم تجربه جهانی بازسازی و بهسازی و مرمت شهری نشان میدهد که بهسازی بافتهای تاریخی با ویرانکردن آنها مساوی نیست. لازمه بهسازی این بافتها این نیست که آنها را به نام «فرسوده» از میان ببریم. آیا تصور مطلوب ما از بافت پیرامون حرمِ ولیالله با تصور وهابیان، که بافت تاریخی قدمگاه اولیای خدا را در پیرامون حرمین شریفین از میان بردند، یکی است؟ آیا تصور ما از چنین بافتی با شهرهای نوخاسته و بیبنیاد و برساخته کشورهای جنوب خلیجفارس یکسان است؟
امضاکنندگان این نامه تأکید کردهاند: «متأسفانه داعیهداران منافع مادی در کشور ما سالهاست چنان وانمود میکنند که پیشرفت و توسعه و رفاه و نوبودن و نوزیستن در گرو نابودکردن بافت تاریخی و نشاندن هیئتهای شهری بیمایه و دنیازده بر جای آن است. متأسفانه برخی از مدیران، ولو با نیت خیر، در پی کسب درآمد برای شهر از طریق توریسم متداول هستند و تفاوتی بین توریسم در شهرهای گردشگاهی با توریسم فرهنگی و زیارتی قایل نیستند».
در این نامه با اشاره به قرارگرفتن شهر مشهد در معرض آسیبهای اجتماعی، فرهنگی و هویتی تأکید کردهاند: «یک وجه این آسیبها ناشی از نادیدهگرفتن و نابودکردنِ حیات بافتی است که تا دیروز خاطرهساز و فرهنگآفرین بود؛ بافتی که زمینه تعلق خاطر و وابستگی عاطفی مردمِ حاضر و زائر را به شهر فراهم میکرد. تخریب محلات قدیم، که مجموعهای آکنده از فرهنگ دینی و ملی و شبکهای درهمتنیده از نهادهای مدنی و هویتیای چون مساجد، حسینیهها، مدارس علمیه، تکایا، بیوت علما، بازارها، حمامها، گذرها و دیگر کانونهای ارزشمند بود، شیرازه هویتی شهر را گسسته است و منارههای هویت را در حصار برجهای هویتستیزی گرفتار نموده است. وجه دیگر این آسیبها، سرایتِ آتش این بیتدبیریها به سراسر شهر مقدس مشهد است. در آن صورت، محلات، باغها، پارکها، و حتی کوهها را میسوزاند و بابهایی به نام جذب سرمایه به سوی نابودی مشهد، به منزله شهر معصوم، میگشاید. در آن صورت، زیارت در غوغای دادوستد گم خواهد شد؛ بیش از هزار سال میراث معنوی شهر از میان خواهد رفت؛ و قطب معنویتِ ایرانزمین به قطب هیاهو و پوچی و غفلت تبدیل خواهد شد».
امضاکنندگان این نامه که شامل ٢١ نفر از حضرات آیات عظام و حجج اسلام، ٢٢٠ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و نیز ٦٢ نفر از نخبگان و استادان دانشگاهها و... میشوند، هشت بند مهم را متذکر شده و خواهان اقدام درباره آنها شدهاند.
مواردی شامل توقف فوری تخریب بافت پیرامون حرم مطهر رضوی، تشکیل کمیته ملی نجات بافت پیرامون حرم مطهر رضوی در بالاترین سطح و کوتاهترین زمان ممکن، مبنا قرارگرفتن دستورات مورخ فروردین ۱۳۸۶ مقام معظم رهبری مشتمل بر تذکراتی جدی و مبنایی بابت هرگونه طرح و اقدامی در بافت پیرامون حرم مطهر حضرت رضا(ع) و لزوم برخورد با تخلفات، اهمالها و عدم نظارتهای صورتگرفته قبلی که وضع آشفته کنونی را سبب شده است، در دستور کار قرارگرفتن تثبیت و یا احیاء و بازآفرینی مجدد صدها کانون هویتساز این بافت ارزشمند معنوی اعم از محلات، سکونتگاهها، بیوت علما، مدارس علمیه، گذرها، راستهها، بازارها و اساسا تجدید حیات مدنی بافت، تغییر اساسی در سازمان مشاورهای، نظارتی و اجرائی طرحهای مربوط به بافت پیرامون حرم مطهر رضوی و اصلاح بنیادین مبانی، رویکردها و فرایندها به جای صرفا تغییرات جزئی در طرحها و مشاورین، منع و طرد رفتار با شهر زیارتی مشهد، بهویژه بافت پیرامونی حرم مطهر، بهمثابه کالای اقتصادی؛ و نیز نفی سیاست خودگردانی طرح و در مقابل، تخصیص منابع و اعتبارات کافی ملی و دولتی به این محدوده حساس، استراتژیک و منحصربهفرد، تدبیر امر زیارت و امور بافت پیرامون حرم مطهر رضوی در سطحی کلان و در خور جایگاه این کانون بیبدیل؛ و از جمله، سپردن زمام سیاستگذاری، مدیریتی و نظارتی این منطقه به متخصصان و مدیران مجرب، متدین و آگاه به جنبههای هویتی، اجتماعی و فرهنگی آن با راهبری و نظارت جامع و فراگیر نهاد و یا شورایی تخصصی و ملی متشکل از خبرگان و درنهایت ممانعت از سرایت این نوع فهم غلط و هویتسوز از توسعه در دیگر شهرهای مذهبی و زیارتی از جمله قم و شیراز؛ بهویژه جهت جلوگیری از تکرار تجربه تلخ مشهد حول حرمهای مطهر در شهرهای مقدس نجف و کربلا.
این اولینبار نیست که کارشناسان، صاحبنظران و مسئولان نسبت به روند تغییر در چهره و ساختار بافت اطراف حرم امام رضا(ع) در مشهد اعتراض میکنند. بهار امسال هم یک موج اعتراضی درباره این مسئله شکل گرفت و کارشناسان زیادی در رابطه با آن اظهارنظر کردند. همانموقع محمود کاشانی، استاد دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی، در این رابطه ساختوسازها در مشهد را با هدف اقتصادی صرف دانسته و گفته بود: «همه این اقدامات در شهرهای بزرگ ازجمله مشهد تنها با انگیزه کسب درآمد است و از نظر قانونی مدیرانی که اقدام به تراکمفروشی میکنند، مجرم هستند». کاشانی همچنین به مقایسهای از ساختوساز در اطراف بیتاللهالحرام از سوی نظام قبیلهای عربستان و ساختوساز ایرانی در اطراف حرم رضوی پرداخت و گفت: «شهرهای ما از دورانی که در عربستان شهری موجود نبود، معماری داشتند و به معنای واقعی شهر بودند. همه، گردنکشی برجها بر فراز حیاط خانه خدا را دیدهاند و حالا اگر امروز نوع عملکرد و ادب و احترام ما در مورد حرم رضوی شبیه به این کشور و نظام باشد، جای تأسف دارد».
به غیر از او، سیاوش صابری، عضو ایکوموس ایران و عضو کمیته تخصصی معماری، طراحی شهری و بافتهای واجد ارزش، نیز دراینباره اعلام کرد آنچه امروز در شهر مشهد و سایر کلانشهرها در حال رخدادن است، ادامه و نتیجه روندی چنددههای است که اکنون به شرایط فعلی رسیده و میافزاید: با وجود تصور عامه، در یکی، دوسال اخیر این روند ناهنجاری در معماری و شهرسازی به دلیل رکود ساختوساز، دچار اندکی رکود شده است. اتفاقی عام و فراگیر در همه شهرها در حال رخدادن است و در این میان مشهد بهعنوان نمونه بارزی از این آسیبها پیشروی ما قرار دارد و سالهاست که فضای آن تبدیل به تعداد زیادی احجام مکعبمستطیل شده است.
وی با بیان اینکه انتظار این بوده که مشهد را بهعنوان شهری نمونه در شهرهای اسلامی معرفی کنیم، اما اوضاع امروز این شهر حکایت دیگری دارد، افزود: اگر کسانی که چندسالی در این شهر نبودهاند، امروز وارد مشهد شوند، شاهد حجم بسیار زیاد و نگرانکننده تغییرات در شهر میشوند و حتی ممکن است نتوانند موقعیتهای قبلی آشنای خود را پیدا کنند. یکی از سادهترین کیفیتهای مهم معماری و شهرسازی مشهد که از دست رفته، کم و حذفشدن دید و منظر حرم برای عموم مردم شهر است.
پیشتر، از هر خیابان و مسیری که به سمت حرم برمیگشتید یا حرکت میکردید، کم و زیاد میتوانستید گنبد طلای حرم را ببینید و سلام بدهید و همین خاصیت برای ساکنان و زائران بسیار ارزشمند بود، اما حالا روزبهروز این فرصت کمتر شده و غالبا در محورهای نزدیک به حرم میتوان این زاویه دید را داشت. مدیرکل پیشین حفظ و احیای بناها و بافتها و محوطههای تاریخی معتقد است که به دنبال مقصرگشتن در فضای موجود نتیجهای ندارد و افزود: سالیانسال کارشناسان مختلفی تذکر دادند و درخواست کردند، اما توجهی نشده و همه اذعان دارند آنچه از گذشته نزدیک تا امروز بر شهر مشهد گذشته، درخور این شهر و قابلدفاع نیست. منظور از ناهنجاری تنها احجام و ساختمانهای بلندمرتبه در شهر نیست، بلکه این نوع از معماری و شهرسازی روح و جان شهر را زیر سؤال برده است.