یک روز سخت، پشت باجه بانکی
کارمند یک بانک دولتی: برای یک صفر اشتباه، 90 میلیون تومان خسارت از جیب دادم ...
به گزارش اقتصادآنلاین ، شهروند نوشت : ساعت ٧ و ٣٥ دقیقه صبح است. پشت باجه فقط صدای صفحه کلید و پولشمار و باز و بستهکردن کشوها میآید. «اگر چایی میخورید، برای خودتان بریزید.» این را کارمندی میگوید که چند ساعت میزبانی از من بهعنوان یک خبرنگار را پذیرفته است. پیرمردی آنطرف باجه آمده و اعتراض میکند که برایش نه پیامک واریز میآید نه برداشت. اپراتوری که کنار من نشسته، توضیح میدهد که باید ١٠هزارتومان هزینه فعالسازی میداده و نداده. پیرمرد هم عصبانی شده و دستش را روی میز میکوبد: «من ندارم تا تقی به توقی میخورد، ١٠هزارتومان به شما بدهم. چطور وقتی ٣هزارمیلیارد اختلاس کردید و از پول ما خوردید، آنقدر دقیق نبودید؟»
یکی از کارمندها زیر لب میگوید: «امروز از آن روزهاست.» رو به من کرده و ادامه میدهد: «مردم فکر میکنند ما رباخوار و دزد و اختلاسگر هستیم. شما بگویید با چه زبانی به این جماعت بفهمانیم که ما فقط یک کارمند سادهایم؟»
اگرچه کارمندان بانک چند ١٠٠هزارتومانی از سایر کارمندهای دولتی بیشتر میگیرند، اما همه چیز پای خودشان است. آنها موظفند همزمان هم تمرکز داشته باشند، هم خوشبرخورد باشند. یک کارمند بانک باید هوشیار بوده و توانایی آنی تشخیص سند جعلی از اصلی را دارا باشد. ازطرفی درمواقع بحران، مثل سرقت مسلحانه خودش را نبازد و به اوضاع مسلط باشد و صد البته بداند که هر اشتباه کوچک یا بزرگ محاسباتی ممکن است برایش عواقب سختی به همراه داشته باشد.
کیفیت زندگی بانکیها پایین است
«وقتی میخواهیم یک شغل را ارزیابی کنیم، دوشاخص را درنظر میگیریم، یکی کیفیت زندگی کاری و دیگری محتوای شغلی.» ایمان اسلامیان تحلیل خود از وضع بانکیها را با این جمله آغاز میکند. این کارشناس بانکی میگوید: مدت مفید کارکردن کارمندان بانک، چند برابر سایر مشاغل است. به گفته او، یک کارمند در ایران، بهطور میانگین روزی نیمساعت را بهطور مفید کار میکند و این درحالی است که بانکیها چند برابر این میزان، در یک روز کار میکنند. اسلامیان در ادامه از شاخص «محتوای کاری» میگوید: یک کارمند بانک، غنای شغلی ندارد. شغل بانکداری، یک شغل کاملا روتین و تکراری است و همین موضوع در گذر زمان، کیفیت زندگی بانکیها را پایین کشیده و روحیهشان را تضعیف میکند. این درست است که یک کارمند بانک، بهطور میانگین چند ١٠٠هزار تومانی، ازحقوق پایه سایر کارمندان دولتی بیشتر دریافتی دارد اما عموم این افراد، انگیزه و رضایت شغلی پایینی دارند؛ پویایی و یادگیری درشغلی مثل بانکداری، نزدیک به صفر است.
از سرقت مسلحانه تا چکپولهای جعلی
کارمندان بانک اگر فریب خورده و دریک تخلف مالی شرکت کنند، تا پای دار هم میروند! این را اسلامیان گفته و توضیح میدهد: مواردی که پای یک کارمند ساده به زندان کشیده هم کم نبوده است. ماهیت شغل بانکیها اجازه میدهد که به راحتی با این کارمندان، برخورد انضباطی شود.
یکی از کارمندان بانک کشاورزی که دوست ندارد نامش فاش شود، درتماس تلفنی میگوید: اگر یک کارمند بانک نتواند چک پول جعلی را از اصلی تشخیص دهد، مسئولیتش پای خودش است.
یکی از کارمندان بانک کارآفرین میگوید: انتخاب شعبه دست خودمان نیست، مگر اینکه نور چشمی باشی. من هر روز از اندیشه تا خیابان جمهوری میآیم و برای اینکه ساعت ٧ برسم، از ٥ بیدار میشوم. کسانی که دایم مزایا و تسهیلات ما را نقد میکنند، میتوانند با این شرایط سرکار بیایند و حواسشان به همه چیز و همهکس هم باشد؟ او ادامه میدهد: هر روز چکهایی که به دست من برای پاسشدن میرسد، پر از غلطهای املایی است و اگر از زیر دستم در برود و یک رقم این طرف و آن طرف شود، مسئولیتش پای خودم است.
ازطرفی، کارمندان بانک میگویند: سرقت مسلحانه در کار ما مصطلح است. ما موظفیم نه بترسیم نه تسلیم شویم و این استرس هر روز با ماست.
ساعتها ارباب رجوع ، ساعتها اسکناس آلوده
شاید به ذهن کمتر کسی برسد، سلامت صاحبان مشاغلی که ساعتها با اسکناس سروکار دارند، درمعرض چه خطرهایی قرار دارد. تبیان به نقل از مرکز ژنومیک و سیستمهای زیستشناسی دانشگاه نیویورک نوشته است: پول ٣هزار نوع میکروب دارد. دست به دستشدن پول میان افراد درمشاغل مختلف و همه افرادی که با پولهای ریز و درشت سروکار دارند، باعث انتقال بسیاری از بیماریها به افراد سالم میشود. مطالعات جدید محققان این مرکز نشان میدهد که پروتیین DNA بسیاری از بیماریهای خطرناک، با مبادله پول منتقل میشود.
ازطرفی کار با ارباب رجوع درساعتهای طولانی همیشه دردسرساز بوده است. یکی از کارمندان بانک کشاورزی میگوید: از کشاورزان پیر تا مدیران عامل وزارت کشاورزی مشتری ما هستند و موظفیم برای همه توضیح بدهیم و در برابر توهینها و توقعات نابهجایشان لبخند بزنیم
بعد از ٥سال کار دربانک کارآفرین زخممعده گرفتهام. چون برنامه غذایی منظمی نداریم، بیشتر از هر کارمند دیگری مشکل معده پیدا میکنیم. این را یکی از کارمندان این بانک گفته و توضیح میدهد: همکاران ما درشعبه که ١٥سال است پشت این میز نشستهاند، آرتروز گردن پیدا کردند و مدام فیزیوتراپی میشوند.
«مدام در تنشیم.» این را آرش یادگار گفته و ادامه میدهد: روزهای پایانی سال، چه بسا تا خود تحویل سال، ما با فشار غیرقابل وصفی کار میکنیم.
بانک تجارت کاشان یکمیلیارد تومان کلاهبرداری کرد
آرش یادگار، کارمند باسابقه بانک ادعا میکند خیلی وقتها کارمندان ساده بانکها، خود قربانی کلاهبرداریها میشوند. او میگوید: بانک تجارت کاشان یکمیلیارد تومان از کارمندانش کلاهبرداری کرد، اما واقعا این موضوع چقدر رسانهای شد؟
وقتی از او درباره پاداشهای ١٠میلیون تومانی که شنیدهایم به بانکیها میدهند، میپرسیم، میگوید: باور کنید صحت ندارد. ١٠میلیون تومان؟ پاداشی که به خود من دادهاند، بیشتر از ٥٠٠هزارتومان نبوده. بقیه را نمیدانم.
ما رباخوار نیستیم
برای ١٠٠٠تومان کارمزد پاسشدن چک، ما را به رباخواری متهم میکنند. آرش یادگار ضمن اعلام این مشکل توضیح میدهد: تصور کنید کار به جایی رسیده که خجالت میکشیم، بگوییم کارمند بانکیم. جو مذهبی و روانی جامعه کاملا علیه ماست. ما را رباخوار و دزد میدانند و برای کارمزدهایی که باید بدهند، به ما توهین میکنند! درحالی که ما فقط کارمند یک بانکیم. همین!
این کارمند بانک اعتراف میکند: بله. ما مشکل مالی نداریم، اما آیا همه ماجرا همین است؟ دستکم روزی دونفر به بهانههای مختلف به ما تهمت دزدی و رباخواری میزنند و ما را کلاهبردار و مال مفتخور خطاب میکنند.
کارمندان بانک، لای منگنه وامهای بیحساب
داستان به همینجا ختم نمیشوند. رانت، واقعیت تلخی که دامن کارمندان ساده بانک را هم گرفته است. کارمند بانک کشاورزی میگوید: ما گاهی در یکماه بارها و بارها تهدید میشویم. دربعضی پروندهها روی ما مستقیما اعمال نفوذ و قدرت میشود تا با یک وام غیرقانونی موافقت کنیم. اگر ممانعت کنیم، یک داستان و اگر نکنیم، یک داستان دیگر است.
خسارتهای احتمالی را از جیب میدهیم
اگر کارمندان بانک، هنگام شمارش پول یا نقدکردن چک بیدقتی کنند، عواقب این کمبود مالی پای خودشان است. این را ایمان اسلامیان میگوید. با کارمندان پشت باجه دراینباره حرف میزنم و میخواهم اگر خاطرهای یا تجربهای دارند، درمیان بگذارند. یکی از آنها سر صحبت را باز میکند: متأسفانه ازاین موارد زیاد داشتیم. سال گذشته یکی از همکارهای ما در پاسکردن چکی، یک صفر اشتباه کرد و ١٠میلیون را ١٠٠میلیون پاس کرد. صاحب چک هم یا نخواست یا نتوانست که زیر بار برود؛ ٩٠میلیون تومان خسارت داد. مردم فکر میکنند یک مو از بانک کندن غنیمت است و نمیدانند مسئولیت خطاهای اینچنینی پای کارمند بیچاره است نه خود بانک.
یکی از کارمندان بانک کارآفرین میگوید: بهطور میانگین ماهی ١٠٠ تا ٢٠٠هزارتومان از جیب میگذارند و کمآوردن این مبالغ برایشان موضوعی تعریف شده است. به گفته او، برای هرکدام از اشتباهها، یک جریمه برای کارمند درپروندهاش ثبت میشود. اگر پرونده سنگین شود، امکان اخراج فرد خاطی یا تبعید به شعبه دیگر وجود دارد!
مرخصیگرفتن معضل بزرگ بانکیها شده است
«تعطیلات عید سرکاریم. تا روز سال تحویل سرکاریم. سر رسیدهای هر ماه مثل یکم، پانزدهم و سیام و حوالی این روزها، اجازه مرخصی رفتن نداریم.» اینها را کارمند یک بانک خصوصی در گفتوگوی تلفنی میگوید و معتقد است؛ کارمندان بانکهای دولتی، امنیت و رفاه شغلی بیشتری دارند. او ادامه میدهد: شاید باورتان نشود اما دربانکهای مشتریمدار، زمانی برای ناهار و نماز درنظر گرفته نشده است. همیشه بیبرنامه غذا میخوریم.
شایستهسالاری در ایران معنا ندارد
اگر بیلگیتس در ایران بود، همان ابتدای کار ورشکست میشد. این نظر آرش یادگار، کارمند یکی از بانکهای دولتی کشور است. او دل پری از برخوردهای مردم دارد و معتقد است؛ یک کارمند بانک برای رسیدن به جایگاه کنونیاش آزمونهای مختلفی را پشت سر گذاشته و حسابی درس خوانده است. او میگوید: از بین ٨هزار شرکتکننده، جزو ٦٠نفر اول بوده که در آزمون تئوری بانک پذیرفته شده و نمیتوان منکر شایستگی او و سایر همکارانش شد.
مال یا جان؟
هرچقدر هم بالا و پایین کنی، کسی نمیتواند منکر حقوق و مزایای بانکیها شود. پای صحبت خودشان هم که مینشینی، قبول دارند که اوضاع مالی بدی ندارند. اگرچه از نظر ایمان اسلامیان، طبیعی است مشاغلی که با پول مستقیما سروکار دارند، از نظر مالی نسبت به سایر مشاغل تأمینتر باشند تا کمتر طمع کنند. البته، درقوانین تازه بانکداری برای کارمندان سقف تسهیلات درنظر گرفته شده است؛ منطقی هم به نظر میرسد. چرا باید تسهیلات بدون هیچ سقفی به کارمندان پرداخت میشد؟
موضوعی که شاید بهتر است روی آن بیشتر فکر کنیم، اگر جای یک کارمند بانک بودیم، چقدر دوام میآوردیم؟ آیا روزی ٨ الی ٩ساعت کار فشرده مفید و تکراری، به همراه همه مخاطرات و اما و اگرهایش، فقط به بهای وامهای کمبهره، برای ما ایدهآل است؟