x
۲۸ / بهمن / ۱۳۹۵ ۰۶:۰۳

تقلب عربستان پیش از امضای توافق

تقلب عربستان پیش از امضای توافق

آمارهای منتشرشده توسط اوپک، آژانس ‌بین‌المللی انرژی و نهادهای دیگر همگی حکایت از پایبندی کامل و فراتر از انتظار اعضای اوپک به خصوص عربستان ‌سعودی دارد.

کد خبر: ۱۷۷۱۸۶
آرین موتور

 خالد الفالح، وزیر انرژی عربستان‌ سعودی از همان ابتدای روزهای اجرای توافق کاهش تولید نفت، سینه خود را سپر کرده و مدام اعلام می‌کند که کشورش نه‌تنها به تعهد خود در توافق ماه نوامبر پایبند بوده بلکه تولید خود را فراتر از سهمیه مشخص‌شده برای این کشور نیز کم کرده است. در این میان گزارش‌ رسانه‌های معتبری همچون بلومبرگ، رویترز، وال‌استریت ‌ژورنال و دیگر رسانه‌های تخصصی بین‌المللی نفت دارای فصل مشترکی به نام بی‌اعتمادی به اوپکی‌ها و عربستان‌سعودی با توجه به سابقه سوء آنها در توافقات گذشته دارد.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، پدیده «پایبندی عربستان به تعهد خود و فراتر از آن» مفهومی است که به‌طور کلی باورپذیری آن سخت است و داده‌هایی که تا به امروز از عملکرد سعودی‌ها منتشر شده است نیز نتوانسته خلاف این موضوع و تقلب این کشور را ثابت کند. در این میان این روزنامه توانست در گفت‌وگو با کریس کوک، رییس سابق بورس لندن ICE به سرنخ‌هایی از اقدامات عربستان در ماه‌های گذشته دست یابد که نشان می‌دهد عربستان مهره‌های خود در بازار را ماه‌ها پیش از امضای توافق کاهش تولید به حرکت درآورده است و بر مبنای آن اقدامات، امروز می‌تواند در اوپک نقش کشوری را بازی کند که با فداکاری در حال گذشتن از سهم خود از بازار با هدف افزایش قیمت است. افزایش قیمتی که مجددا نیاز به یادآوری است که دستپخت سیاست‌های همین کشور در سال‌های اخیر بوده است.

کریس کوک اقدامات عربستان را اقتباسی از اقدامات کلاه‌بردارانه شرکت امریکایی «انرون» می‌داند که در سال 2001 رسوا شد و این کمپانی بزرگ انرژی را ورشکست کرد تا یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های مالی و حسابداری تاریخ وال‌استریت رقم بخورد. کوک معتقد است عربستان با استفاده از همین ترفندها توانسته به توافق نفتی پیش از امضای آن خیانت کند.

در روزهای اخیر بازار نفت متاثر از انتشار نخستین‌ تحلیل‌ها و محاسبات از عملکرد اوپک در ماه ژانویه به‌عنوان نخستین ماه اجرای توافق است. تحلیل‌هایی که متفق‌القول از پایبندی شگفت‌انگیز اوپکی‌ها به تعهدات حکایت دارند. اما باورپذیری این حجم از صداقت و وفای به عهد از سوی اعضای اوپک دشوار است.

پس از انتشار گزارش جدید اوپک و احراز تعهد بالای 90درصدی اعضا به توافق نفتی، کریس کوک، کارشناس برجسته جهانی انرژی  اظهار کرد: «مشکل اکثریت اعضای اوپک این است که تقلب و عدم پایبندی اقلیتی از این سازمان (بخوانید عربستان ‌سعودی) وارد سطوح جدیدی از تکنیک‌های تحریف و پنهان‌کاری شده است. اقدامات مخفی‌کارانه و مبهمی که از تکنیک‌های ارائه ‌شده به بازار توسط شرکت کلاهبردار Enron اقتباس شده است.»

در سال 2001 مفهوم جدیدی به نام Enron Scandal یا رسوایی شرکت انرژی امریکایی انرون وارد تحلیل‌های مالی و حسابداری جهانی شد. در محاکمه‌ مدیران شرکت انرون در سال 2001 مشخص شد که آنها در پیش‌بینی سود سالانه خود قیمت هر سهم را 5درصد افزایش دادند تا از این طریق وال‌استریت را تحت تاثیر قرار دهند. همچنین مشخص شد با دستکاری‌های انجام‌شده در ترازنامه‌های این شرکت، میلیاردها دلار از دارایی‌های انرون مخفی‌ مانده و میزان سوددهی آن به صورت غیرواقعی افزایش یافته است. مارک کونیگ، مدیربخش روابط با سرمایه‌گذاران انرون در یکی از جلسات دادگاه این شرکت اظهار کرده ‌بود: «در نیمه اول سال 2001 این شرکت به میزان 726میلیون دلار از ریسک‌های مدیریتی ضرر کرده ‌بود اما تحت عنوان انتقال بخشی از شرکت به واحدی دیگر این ضررها را لاپوشانی کرد.»

نکته جالب توجه، نحوه شروع حساسیت‌ها به این شرکت بزرگ امریکایی بود. در مارس سال 2001 انتشار مقاله‌یی در پایگاه تحلیلی فورچون با عنوان «آیا (سهام) انرون به صورت غیرواقعی قیمت‌گذاری شده است؟» نخستین جرقه‌ ایجاد جریان رسوایی انرون بود. در نهایت با برملا شدن دستکاری‌های این شرکت در ترازنامه‌ها با هدف مخفی ‌کردن میلیاردها دلار از بدهی‌های خود و افزایش میزان سوددهی، این کمپانی بزرگ امریکایی به ورطه ورشکستگی کشانده‌ شد.

اما این واقعه چه درسی برای عربستان داشته و این کشور با بهره‌گیری از این ترفندهای فریب‌کارانه در عمل چه کرده است؟ کوک در پاسخ به این پرسش به دسترسی عربستان ‌سعودی به یک‌سری از انبارهای نفتی در امریکا اشاره می‌کند. به گفته کوک، این کشور پیش از این نیز دسترسی گسترده‌یی به انبارهای ذخایر استراتژیک نفت در منطقه «بیگ هیل» در خلیج ‌امریکا و در نزدیکی شهر هیوستون داشته است. انبارهایی که ظرفیت ذخیره‌سازی آن حدود 170میلیون بشکه است که به گفته کوک فراتر از نیازهای امریکاست.

این واحد صنعتی بسیار به پالایشگاه موتیوا Motiva نزدیک است. اما نگاهی به سهامداران این پالایشگاه گویای بسیاری از مسائل است.  این پالایشگاه زیرمجموعه هلدینگ موتیوا اینترپرایز است. مجموعه‌یی که 50درصد سهام آن در اختیار شرکت شل‌اویل (زیرمجموعه امریکایی رویال ‌داچ‌شل) و 50درصد سهام آن در اختیار شرکت آرامکوی عربستان است. این شرکت 3پالایشگاه در اختیار دارد که یکی از آنها پالایشگاهی است که نزدیک به ذخایر استراتژیک امریکا در بیگ‌هیل است. به گفته کوک، سهام پالایشگاه مذکور 100درصد متعلق به عربستان ‌سعودی است و به خط لوله کلونیال Colonial متصل است.  خط لوله کلونیال بزرگ‌ترین خط لوله انتقال فرآورده‌های نفتی ایالات‌متحده است و قابلیت حمل روزانه 3میلون بشکه بنزین، گازوئیل و سوخت‌جت را داراست. این خط لوله بین سواحل خلیج‌امریکا و منطقه هاربور نیویورک قرار دارد. منطقه هاربور امریکا با دارا بودن انبارهای ذخیره فرآورده‌های نفتی به عنوان هاب توزیع فرآورده‌های نفتی ایالات‌متحده شناخته می‌شود.

داشتن این امکانات عربستان‌ را قادر کرد که در آخرین روزهای سال 2016 حداکثر تکاپوی خود برای تولید و صادرات نفت را انجام دهد. رییس سابق بورس لندن در این رابطه اظهار می‌کند: «عربستان در 3‌ماهه پایانی سال 2016 تا جایی که می‌توانست به تولید نفت پرداخت و صادر کرد. این موج صادراتی عربستان ‌سعودی به تازگی به خلیج‌امریکا رسیده است». کوک این اقدام عربستان را «پیشاتقلب» می‌خواند که این کشور را قادر کرده تا نفت‌ خود را در چارچوب‌‌های خارج از بازار به فروش برساند. وی می‌گوید: «این اقدام عربستان را قادر کرد تا در چارچوبی خارج از بازار (off market) و از طریق ذخایر نفت امریکا نفت‌خام و فرآورده‌های نفتی خود را به صورت یک‌جا به فروش برساند». استراتژی‌ای که به گفته کوک برای سایر اعضای اوپک از جمله ایران در دسترس نیست؛ چراکه این کشورها تاسیسات فیزیکی و مالی فرامرزی و پیشرفته عربستان را ندارند.»

کوک در ادامه به تلاش‌های نافرجامی که او و همکارانش برای ساختار بازار شبکه‌یی جدید در ایران در سال 2004 اشاره می‌کند. پیشنهادی که در صورت اجرا امروز می‌توانست جایگاهی مشابه جایگاه عربستان در بازارهای بین‌المللی برای ایران فراهم کند. ایجاد بورس نفت در کیش، پروژه‌یی بود که کوک مدت‌ها برای آن تلاش کرد اما در نهایت اجرای آن به در بسته خورد. سال گذشته بود که این کارشناس بریتانیایی که به تهران سفر کرده‌ بود، در گفت‌وگویی مفصل از جزئیات این طرح سخن گفت. وی اظهار کرد که حتی دستمزد او برای مشاوره ‌دادن در زمینه بورس نفت ایران نیز به او پرداخت نشده است.

دیگر پیشنهاد کوک به ایرانی‌ها، عدم فروش نفت و عدم اتخاذ پارادایم «انرژی به عنوان کالا» بود. او در گفت‌وگوی سال گذشته خود که در دوران گرماگرم مذاکرات هسته‌یی ایران و 1+5 انجام شد، به ایران پیشنهاد داد که با برداشته ‌شدن تحریم‌ها نفت خود را در ازای دریافت پول نفروشند بلکه با کالاهای دیگر مبادله و سوآپ کند. وی همچنین ایده پیش‌پرداخت‌های اعتباری یا اعتبار انرژی را مطرح کرد. کوک در آن زمان معتقد بود که ایرانی‌ها باهوش‌تر از آن هستند که با برداشته‌ شدن تحریم، دارایی‌های ارزشمند خود را به فروش برسانند و در ازای آن پول دریافت کنند. هرچند امروز که یک‌سال از اجرای برجام و افزایش فروش نفت ایران می‌گذرد شاهد این هستیم که پیش‌بینی کوک در این باره اشتباه بود.

با این‌ حال او کماکان خوش‌بینی خود نسبت به ایرانی‌ها را حفظ کرده‌ و امیدوار است تا در بخش انرژی ایران تغییر رویه ایجاد شود. وی معتقد است که با تمام این اوصاف ایران تنها کشوری است که کماکان در میان اوپکی‌ها در جایگاهی قرار دارد تا بتواند رهبری معرفی پارادایم جدیدی را در بازار به عهده داشته ‌باشد. پارادایمی که وی از آن به عنوان «انرژی به عنوان سرویس» نام می‌برد. به گفته کوک، این ساختار شبکه‌یی می‌تواند با مشارکت سایر اعضای اوپک اتفاق بیفتد و بدین‌ترتیب این کشورها دیگر رقبای ایران به حساب نیایند.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x