x
۲۵ / بهمن / ۱۳۹۵ ۲۳:۱۸

چگونه یک ایده سودآور برای شروع کسب و کار بیابیم

چگونه یک ایده سودآور برای شروع کسب و کار بیابیم

بسیاری از رویدادهای خوب زندگی با دشواریهایی نیز همراه است.اکثر مردم هنگام شروع گسترش ایده های کسب و کارشان، واقعاً اضطراب دارند.

کد خبر: ۱۷۶۶۷۲
آرین موتور

بیشتر مردم عاشق ایدۀ طوفان مغزی هستند … اما هرگز نمی‌توانند به واقع ایده‌ای بیابند که به اندازه کافی اجرایی باشد. مطمئن نیستم که آیا برخی تست‌های داخلی عجیب و غریب وجود داشته باشند که ذهن ما را وادار به باور نامناسب بودن ایده‌ای «به اندازه کافی» نماید. اما به هر دلیلی به نظر می‌رسد که دو مسئلۀ بغرنج هنگام توسعه ایده‌ای نمود می‌یابد:

به گزار اقتصاد آنلاین به نقل از دریک آنلاین، نباید فکر کنیم که هیچ ایدۀ خوبی نداریم، بنابراین چیزی وجود ندارد که بتوانیم احتمالاً آن را موفق بدانیم. این همان همزادی است که همیشه به شما در مورد پروژه جدیدی که می‌خواهد شروع کند می‌گوید، اما دو هفته بعد می‌فهمید که تصمیم دارد آن را رها کند.

فکر می‌کنیم که ایده‌های خوب بسیاری در ذهن داریم و به طور کامل سر درگم می‌شویم که کدام یک در بلندمدت اجرا می‌شوند. این همان همزادی است که همیشه ۱۲ پروژه همزمان در دست دارد و همگی مراحل پیشرفت مختلف دارند، اما حقیقت این است که به واقع هیچ کدام به خوبی انجام نمی‌شوند.

اگرچه این دو حالت مغایر یکدیگر به نظر می‌رسند، اما آنها اغلب در قالب معضلی یکسان برای ما پیامی دارند: از نیمه راه شروع کردن و در نهایت رها کردن. بنابراین کجا باید بر زمان و انرژی خود تمرکز کنید؟ چگونه باید متوجه شوید که ایده خوبتان باید اجرا شود؟

اول، یک مسئله مهم را به یاد داشته باشید: تمام کسب و کارها ـ خدمات یا تولیدات، آنلاین یا آفلاین، پاسخ مستقیم به مسئله محسوب می‌شوند. هدف کسب و کار … تنها دلیل موجود، در واقع حل مسئله است. باید فعالانه فکر کنید که چگونه مشکل دیگران را حل کنید. روزانه، باید به چیزهایی فکر کنید که شما و اطرافیانتان با آن درگیر هستید.

سپس راه برطرف نمودن مشکلات را از طریق ایده‌ها، دستگاه، خدمات یا نرم‌افزار بیابید. بهتر است وانمود کنید که الیویا پوپ (Olivia Pope) هستید و در رویکرد خود برای حل مسئله و تثبیت موارد بی‌قرار هستید. رویارویی با ایده‌های جدید چیزی نیست که فقط سالی یک بار و آن هم زمانی که پول‌لازم هستید باشد. اگر می‌خواهید کارآفرین باشید باید شیوۀ نگرش به دنیا را دستخوش تحولی اساسی نموده و همیشه به دنبال فرصت هایی برای به کارگیری سایر افراد و در عوض جبران خدمات آنها باشید. با چنین طرز فکری، چشمۀ الهام‌بخشی خلاقیت شما هرگز خشک نمی‌شوند.

چهار مقوله وجود دارد که هنگام مواجهه با ایده کسب  کار با آن سر و کار خواهیم داشت:

سرگرمی و مهارت‌هایی که در حال حاضر در آن خوب هستید.

هرکسی در یک کاری خوب است. مسئله این است ، اکثر ما مهارت های خود را برای بذل و بخشش می‌خواهیم. ما از معلومات و توانایی های با ارزش خود که در اختیار دیگران نیست سپاسگزار نیستیم.

ممکن است دو زبانه باشید یا بتوانید سازی بنوازید.

شاید هنر شما سازماندهی به هم ریختگی‌ها باشد.

شاید یک آشپز ماهر باشید … یا بتوانید یک وب سایت بسازید.

شاید در ورزش تخصصی حرفی برای گفتن داشته باشید.

تمام اینها مواردی است که افراد دیگر می خواهند قادر به انجام آن برای خود باشند، اما در بسیاری موارد نمی‌تواهنند زمانی قابل توجه برای یادگیری آن صرف کنید، چه در مدرسه یا به عنوان هم‌شاگردی، چه به عنوان سرگرمی یا یک فعالیت تفریحی ـ زمان در آن حائز ارزش است. به جای یادگیری آن چه که می‌خواهید انجام دهید و صرف زمان ماهها یا سال‌ها برای کاری مثل سنگ‌زنی، بسیاری از افراد خوشحال می‌شوند که در ازای دریافت آنچه که می‌خواهند، برایتان انجام دهند و بدین صورت کارتان بسیار سریع‌تر پیش خواهد رفت.

 

اقداماتی که برای کار انجام داده‌اید.

هشدار: مهارت‌های «آموخته شده در محل کار» مکانی فوق‌العاده است که هنگامی که بار اول ایده کسب و کاری سودمند به ذهنتان می‌آید باید مورد توجه قرار گیرد. اگر شغلی دارید، دلیل بر آن است که دست کم مهارت یا ایده‌ای دارید که فردی مایل است بابت آن به شما هزینه بپردازد!

مانند بیشتر مردم، ممکن است فکر کنید که حقوق / دستمزد ساعتی شما حاکی از ارزش واقعی مهارت‌های شما است ـ اما این طور نیست: هیچ ارزش «واقعی» برای مهارت، خدمات یا ایده وجود ندارد.

در اینجا فهرستی از مواردی که همگی مستلزم گرفتن پول حتی پیش از مشاهده آن است آمده است:

هزینه‌های استخدام ـ کارفرما موظف به یافتن شما و جلب توجه شما است. این روند به صورت آنلاین، در استخدام شغلی برای پست‌های ارشد اتفاق می‌افتد.

آموزش ـ برای شروع به مواد اولیه‌ای نیاز دارید که تهیه آن مستلزم هزینه است. چیزهایی مانند رایانه‌ها، نرم افزار، لباس‌های یکپارچه، میز، گلدان و همان پد ماوس ارگونومی که دیگر موجب برآمدگی‌های مچ دست نمی‌شود، همگی مستلزم خرید از سوی کارفرما است.

بیمه سلامت ـ اگر تمام وقت هستید (۴۰ ساعت در هفته)، بیمه برای شما هم هزینه‌ای خواهد داشت اما بیشتر از شما برای کارفرما هزینه‌بر خواهد بود.

برنامه‌های مالی ـ برخی شرکت‌ها برنامه های تطبیقی زیاد، خرید سهام و سایر انگیزش‌های مالی ارائه می‌دهند که عالی هستند. با وجود این، از حقوق شما بابت این مزایا کاسته خواهد شد.

بالاسری ـ این روند مشتمل بر فضای اداری فیزیکی و تمام تجهیزات و سایر هزینه‌های تحمیلی است.

حقوق مدیران و مدیران اجرایی ـ که اغلب سر به فلک می‌کشند.

اکنون، کار شما فقط شناسایی مهارت‌های شغلی و توسعه ایده‌ها و سپس یافتن مشتریان است.

 

اقداماتی که مردم از شما می‌خواهند.

برای شروع باید به آنچه که مردم از شما می‌خواهند توجه کنید. اگر کسی از شما برای کاری کمک می‌خواهد، ذهن شما باید بلافاصله شروع به ارزیابی این مسئله نماید که آیا این کار می‌تواند برای شما سودآور باشد یا خیر.

ممکن است دوستانی داشته باشید که همیشه در مورد رژیم غذایی از شما سوال می‌کنند؟ ممکن است افرادی باشند که دائم دیدگاه شما را نسبت به روابطشان می‌پرسند؟ ممکن است دوستان و خانواده به شما زنگ بزنند و از شما بپرسند که آیا می‌توانید در غیاب آنها از حیوان خانگی‌شان نگهداری کنید؟

به چیزهایی توجه کنید که افراد بدان نیاز دارند، در نتیجه در نهایت به مواردی می‌رسید که احتمالاً تا به حال رایگان برای دیگران انجام می‌دادید.

 

چیزهایی که می‌خواهید یاد بگیرید.

شما به آسانی می‌توانید این کار را انجام دهید.

مهارت یا ایده‌ای بیابید که در آن مبتدی هستید … اما می‌خواهید واقعاً در آن پیشرفت کنید. سپس به تدریج مجموعه مهارت‌ها را بهبود بخشیده و مشتریانی پیدا کنید که مایل به پرداخت هزینه برای یادگیری آن باشند.

مجبور نیستید که به عنوان یک متخصص شروع کنید. مخصوصاً که قبلاً هم اصلاً چنین کاری را انجام نداده باشید. بهتر است با زمان پیش بروید و بتوانید آن را پردازش کنید.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x