بانکها مشکوک میزنند
نرخ سود به قصه پرغصهای برای بانکها تبدیل شده است. یک سالی است از دولت اصرار که نرخ سود باید کاهش پیدا کند تا بخشی از نقدینگی هزار هزار میلیاردتومانی به تولید برسد، از بانکها انکار که اگر نرخ سود سپرده هم نباشد، نقدینگی بانکها روزبهروز کمتر میشود.
واقعیت آن است که بانکها درحدود 200 هزار میلیارد تومان از دولت و مردم طلب دارند. حتی به اذعان علی طیبنیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی، کمبود نقدینگی، بدهی دولت به سیستم بانکی و معوقات، توان وامدهی بانکها را کاهش داده است. منابع رسمی بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی هم اعلام کردهاند: دولت درحدود صد هزار میلیارد تومان به بانکها بدهکار است. حالا بانکها به هر دری میزنند تا بیپولی خود را جبران کنند. همان زمان که بانک مرکزی به بانکها اعلام کرد که نرخ سود سپردهگذاری باید به 15 درصد کاهش پیدا کند، بانکها هیچکدام زیر بار این بخشنامه بانک مرکزی نرفتند. به ظاهر دولت توانست نرخ سود سپرده و تسهیلات بانکی را کاهش دهد اما درعمل، بانکها برای پرداخت سود بیشتر و جذب مشتری به رقابت ناعادلانهای پرداختند. برخی گزارشهای غیررسمی میگویند، تعدادی از بانکهای خصوصی برخلاف نظر بانک مرکزی، حتی سود 21 درصد هم به سپردهگذاران خود پرداخت کردهاند. این درحالی است که بانک مرکزی بارها اعلام کرد، کاهش نرخ سود سپرده و تسهیلات بانکی را برای خروج تولید از رکود انجام داده و از این بابت خرسند است؛ کاهشی که هیچگاه به صورت واقعی اتفاق نیفتاد اما بازی بانکها با نرخ سود بانکی به همین جا ختم نمیشود، نمایش جدید دیگری در راه است. مدتی است بانکها مجبور هستند برای رقابت با یکدیگر، هزینههای بینبانکی خود را کاهش دهند. برای رسیدن به این هدف، از آن سوی بام افتادهاند، برای کاهش نرخ سود بانکی با یکدیگر تبانی میکنند.
رقابت بر سر کاهش نرخ سود بانکی
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از وقایع اتفاقیه ، حالا بعد از مدتها بازی بانکها با نرخ سود و رقابتهای منفی برای جذب سپردههای بیشتر، بانکداران همپیمان شدهاند تا نرخ سود را کاهش دهند. موضوع نرخ سود به یک سریال در نظام بانکی ایران تبدیل شده است؛ گاه سود پایین میآید و در برخی دولتها حتی به ۱۲ درصد هم رسیده و مشکلات خاص خود را به وجود آوردهاست و درمقابل، گاهی هم آنقدر بالا میرود که کنترل آن برای همه سخت است و رقابتهایی منفی در میان بانکها صورت میگیرد تا بلکه بتوانند سپرده بیشتری جذب و مردم را اغوا کنند تا در این اوضاع دهشتناک اقتصادی که بانکها از پس پرداخت یک وام 10 میلیون تومانی ازدواج هم برنمیآیند، بتوانند اندکی زیان مالی آنها را جبران کنند. در هر صورت سود بانکی، بانکها را در تله بزرگی گرفتار کرده است، آنها هم به تلافی، اقتصاد را به بازی گرفتهاند.
گاه همین نرخ سود بانکی بالا و رقابتهایی که بانکها برای جذب سپردههای بیشتر، آنهم نه با مکانیسمهای اقتصادی و رسمی، آغاز میکنند، گریبانگیر خودشان میشود و آنها باید منابع را گرانتر از همتایان خود در بازار بینبانکی دریافت کرده و سود بالایی را هم بابت آن بپردازند. بههرحال، بانکها چند هفتهای است که جلساتی را برای کاهش نرخ سود بانکی آغاز کردهاند. این جلسات تقریبا به صورت ناگهانی برگزار میشود و همین باعث شدهاست تا برخی کارشناسان در حاشیه رفتار بانکها بگویند که شبکه پولی کشور مشکوک بهنظر میرسد. پیش ازاین و حداقل در چندسال گذشته سابقه نداشته است که بانکها یکمرتبه برای کاهش نرخ سود، همراه یکدیگر شوند. اتفاق فوق این پرسش را به وجود آورده که شبکه بانکی برای آینده نهچندان دور حضور خود در اقتصاد، چه خوابی دیده است؟
یک کارشناس اقتصادی در این رابطه میگوید: «سالهاست نظام بانکی در ایران براساس دو دوتا، چهارتای اقتصادی عمل نکرده است. انگار بانک مرکزی خود را به خواب زده که چنین آشفتگیای در نظام بانکی به وجود آمده است.» علی حاتمییزد بر این باور است: نظام بانکی در کشور سالها مشغول تجارت و بنگاهداری بود، حتی هیچ رقمی از سود سرمایهگذاریهایش را برای کمک به بهبود تسهیلاتدهی به مردم اختصاص نداد. تا جایی که در توان داشت، در بازار مسکن سرمایهگذاری کرد، از سال 92 که بازار مسکن به خواب رکود رفت، سیستم بانکی هم با رکود مواجه شد. به عقیده این کارشناس بانکی، درحالحاضر مقصر اصلی آشفتگی نظام بانکی، دولت است که سالها با مدیریت ناکارآمد دولتی، بانکها را مجبور کرد به هر طریق که میتوانند نقدینگی خود را تأمین کنند. به گفته این تحلیلگر اقتصادی، در ایران به هیچ عنوان، بانک خصوصی وجود ندارد و دولت صاحب یک نظام بانکی ورشکسته است. حاتمییزد بر این باور است: تا زمانی که بانک مرکزی در ایران مستقل نشود، خواب آشفته نظام بانکی هم ادامه دارد.
وقتی بانکها همدست میشوند
همین چند وقت پیش بود که خود بانکها با صدور بیانیهای اعلام کردند که میخواهند نرخ سود بانکی را کاهش دهند. در این میان، بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار را هم اغوا کردند که با آنها همراهی کرده و در مصوبهای به صورت رسمی نرخ را کاهش دهند اما چند ماهی نگذشت که آنها به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند بر عهد خود باقی بمانند و روند خروج سپردهها از بانکهای آنها سرعت گرفته است، بههمیندلیل، رقابتهای منفی آنها برای جذب منابع بیشتر، آنهم از طریق نرخ سود آغاز شد. حال دوباره بانکداران همپیمان شدهاند که نرخ سود بانکی را کاهش دهند و بتوانند برای این افزایش هزینههای خود، راهکاری پیدا کنند.
بر همین اساس است که اکنون جلسات مشترکی با هم برگزار میکنند و میخواهند که یکبار دیگر با هم عهد ببندند بلکه نرخهای سود را کاهش داده و جلوی ضرر بیش از این خود را بگیرند. بههمیندلیل، چند هفتهای است که بانکها جلسات مشترک را برای کاهش نرخ سود بانکی آغاز کردهاند و میخواهند که نرخ را کاهش دهند. برایناساس، بانکها در جلساتی که به صورت مرتب در بانک مرکزی برگزار میشود، تلاش میکنند تا بلکه یکبار دیگر در حضور مقام ناظر و سیاستگذار بانکی، زمینهساز ایجاد تغییر در نرخ سود بانکی شوند. این درحالی است که بانکداران بر این باورند که اگر بتوانند با همپیمانی با یکدیگر، زمینهساز تغییر در نرخ سود بانکی شوند و نرخ سود سپردهها را مدیریت کنند، حتما خواهند توانست در بازار بینبانکی نیز تغییراتی درباره نرخ ایجاد کرده و منابع را مناسبتر به دست آورند.
یک مقام مسئول در نظام بانکی در این رابطه گفته است: اگر بتوان نرخ سود سپردهها را مدیریت کرد، حتما بانکها خواهند توانست تا نرخ بازار بینبانکی را کنترل کنند؛ یعنی بانکها باید با هم، همآواز شوند تا با توافق قرص و محکم، نرخ را اینبار کاهش داده و به آن هم پایبند باشند؛ البته بسیاری از کارشناسان اقتصادی و بانکی میگویند: بانک مرکزی باید نظارت خود را در موضوع نرخ سود، حین فرایند و مبتنیبر خروجی صورت دهد تا این توافقات در ظاهر نبوده و پشت پرده، باز هم بانکداران به نرخشکنی روی نیاورند؛ یعنی بانکها این فضا را نداشته باشند که قراردادی با مشتریان به نرخ بالاتر از نرخهای مصوب، منعقد کرده و بعد از ماهها بعد، در دام نظارتی بانک مرکزی بیفتند. همه اینها در شرایطی است که مقامات بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی اعلام کردهاند که تا پایان امسال، هیچ تغییری در نرخهای سود بانکی ایجاد نخواهد شد. این درحالی است که بعید هم به نظر میرسد که چانهزنی بانکها با خودشان و مقامات بانک مرکزی، حداقل تا اردیبهشت سال آینده به بار بنشیند؛ البته تجربه سالهای گذشته بهخوبی نشان داده است، اقتصاد در ایران به اندازهای آشفته شده که تحلیل و پیشبینی درباره آینده آن، کار آسانی نیست. هیچ بعید نیست تا سال آینده ورق برای نظام بانکداری برگردد؛ شاید هم اوضاع از این که هست، آشفتهتر شود. هیچچیز در اقتصاد ایران قابل پیشبینی نیست.
جز اینکه میتوان درمورد بانکها مدعی شد که آنها در سالهای گذشته به گونهای رفتار کردهاند که امروز بدنه مولد اقتصاد کشور نمیتواند با خیالی آسوده، تحول را در عملکرد شبکه بانکی باور کند، برگزاری جلسات منظم برای کاهش نرخ سود نیز از همین منظر قابل ارزیابی است. این اتفاق حتی اگر مثبت هم باشد، سخت میتوان آن را باور کرد. به نظر شما، چرا بانکها ناگهان 180 درجه چرخیده و حالا طرفدار کاهش نرخ سود شدهاند؟