x
۲۰ / بهمن / ۱۳۹۵ ۱۰:۳۹

۵ نکته طلایی برای ارتباط با فرزند

۵ نکته طلایی برای ارتباط با فرزند

افزایش سن ازدواج آفت‌های بسیاری در جامعه دارد که یکی از مهم‌ترین آنها اختلاف سنی میان پدران و مادران با فرزندان‌شان است، در روزگار ما و بخصوص در شهرهای بزرگ گاهی شاهد هستیم که فرزند با پدر و مادرش نزدیک به چهار دهه یا 40سال اختلاف سنی دارد.

کد خبر: ۱۷۵۵۰۹
آرین موتور

وجود این میزان اختلاف سنی به اختلاف در نوع گفتار، رفتار و حتی دیدگاه والدین و فرزندان منجر می‌شود. توصیه نخست ما قطعا تشویق به ازدواج زودتر است اما اگر به‌هر حال شما هم از آن گروه خانواده‌ها هستید که دچار مشکل در ارتباط برقرار کردن با فرزندتان به‌دلیل اختلاف بالای سنی هستید، این مطلب را حتما بخوانید.

اظهار محبت

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جام جم ، ما می‌توانیم با وجود اختلاف سنی که با فرزندمان داریم، رابطه دوستانه‌ای با او برقرار کنیم، به شرط آن‌که اجازه دهیم او عشق و محبت ما را نسبت به خودش احساس کند.

البته محبت قلبی به تنهایی، برای خواسته‌های درونی فرزند کافی نیست، زیرا او به عشق و محبتی نیازمند است که آثارش در رفتار و گفتار پدر و مادر نمود داشته باشد. کودکان از نوازش‌ها، بوسه‌ها، تبسم‌ها و حتی از آهنگ محبت‌آمیز سخنان ما احساس آرامش می‌کنند و اعتماد به نفس‌شان تقویت می‌شود و درمی‌یابند در زندگی، افرادی هستند که بدون هیچ‌گونه انتظاری، عاشقانه آنها را دوست دارند و از آنها حمایت می‌کنند، اینجاست که به خودشان می‌قبولانند با وجود این افراد هیچ‌گاه تنها نخواهند ماند. وقتی به فرزندمان اظهار محبت می‌کنیم او به ما و محیط خانه علاقه‌مند می‌شود و کمتر جذب گروه‌های دوستانه خواهد شد و همچنین از محیط خانه دوری نمی‌کند و به لحاظ روحی و جسمی نیز فرد سالم‌تری خواهد بود. پس همیشه به فرزندمان محبت کنیم و بگوییم که دوستش داریم، اما باید بدانیم که اظهار محبت، وسیله تربیت است و نباید از تربیت غافل شد. بنابراین والدین باید عشق به فرزند را از حساب تربیت جدا کنند، او را صمیمانه دوست بدارند، ولی عیوب و رفتار نادرستش را با روشی عاقلانه اصلاح کنند، زیرا فرزند ما همیشه کودک باقی نمی‌ماند.

کشف علایق مشترک

ممکن است ما به دلیل اختلاف سنی که با فرزندمان داریم، برای برقراری ارتباط خوب و صمیمانه با او، مشکلاتی داشته باشیم. در این مواقع بهتر است به دنبال نقاط مشترک بین خود و فرزندمان باشیم.

مثلا شاید هر دوی شما وقت‌تان را برای خواندن کتاب، ورزش یا دوچرخه سواری و تماشای فوتبال صرف کنید. بنابراین سعی کنید علایق مشترک خود و فرزندتان را بیابید و با استفاده از این علایق، رابطه دوستانه‌ای میان خودتان ایجاد کنید.

این نکته مهم است که بدانیم فرزندمان چگونه وقتش را می‌گذراند و مشغول انجام چه نوع کار و فعالیتی است. زمانی را هر چند کوتاه به او اختصاص دهیم و در کارها و فعالیت‌هایی که دوست دارد، شرکت کنیم. حتی می‌توانیم دست او را بگیریم، به پارک برویم و همراه او روی چمن‌های سرسبز بدویم یا از پله‌های سُرسُره بالا برویم و سُر بخوریم و...

صبور بودن

اگر یک روز سخت و پرمشغله را پشت‌سر گذاشته‌اید، لطفا تلافی آن را سر فرزندانتان درنیاورید. همه ما در زندگی روزهای سخت و پرکار داریم، ولی باید آرامش خود را حفظ و راهی برای کاهش خستگی روزانه پیدا کنیم. سعی کنیم وقتی در کنار افراد خانواده بویژه کودکان هستیم، شاد و پر انرژی باشیم، زیرا بچه‌ها پدر و مادری شاد و پر انرژی می‌خواهند نه یک پدر و مادر خسته و عصبی. مثلا، زمانی که فرزندمان با ذوق و شوق ماجرایی را برای ما تعریف می‌کند، مدام کلام او را به‌دلیل خستگی و بی‌حوصلگی قطع نکنیم، زیرا کودک احساس می‌کند تمایلی به شنیدن حرف هایش نداریم، لذا از حرف زدن با ما دلسرد می‌شود.

همیشه سعی کنیم، صبور باشیم و به حرف‌های او بدقت گوش کنیم، زیرا این‌گونه به او می‌فهمانیم، آن قدر برایش ارزش و احترام قائلیم؛ که حاضر هستیم تمام حرف‌هایش را بشنویم. با این روش می‌توانیم، متوجه مشکلات ریز و درشت فرزندمان شویم و به موقع به او کمک کنیم.

بازی کردن

کودک بازی کردن با پدر و مادرش را دوست دارد و همین را یکی از ادله محبت می‌داند. در ضمن بر اثر همین بازی‌هاست که علایق ذاتی کودک و اخلاق و رفتار اجتماعی و فردی او شکل می‌گیرد. به این ترتیب یک راه عالی برای حذف فاصله‌ها در روابط والدین با کودکان این است که با هم بازی کنیم، بخندیم و شاد باشیم. اجازه ندهیم مدام با رایانه بازی کند. بازی‌های دوران کودکی خود را به او بیاموزیم.

حتی می‌توانیم بازی‌هایی را انتخاب کنیم که تک‌تک افراد خانواده بتوانند در آن شرکت کنند. مثل بازی اسم فامیل یا قایم باشک و... بنابراین وقتی در کنار فرزندتان هستید با تمام وجود در کنارش باشید تا او هم وجود شما را در کنار خود احساس کند و شاد باشد.

تعیین نظم و قانون در خانواده

بهتر است بچه‌ها در خانه‌ای بزرگ شوند که قانون داشته باشد. در خانه‌ای که نظم و قانون نباشد، بچه‌ها آزادانه هر کاری که دوست داشته باشند، انجام می‌دهند، مثلا تا هر ساعتی که بخواهند پای رایانه می‌نشینند و بازی می‌کنند یا تا نیمه‌های شب تلویزیون تماشا می‌کنند و...

بنابراین اگر بخواهیم رابطه خوبی با فرزندمان داشته باشیم، باید قوانین خاصی تعیین و این قوانین را به‌طور ثابت اجرا کنیم. برای مثال، ساعت خاصی را برای دیدن برنامه‌های تلویزیون یا بازی‌های رایانه‌ای تعیین کنیم یا انجام بعضی از کارهای خانه را به عهده او بگذاریم، البته کارهایی که در حد توانش باشد.

ممکن است ابتدا کمی خسته شود و غر بزند، اما بعد متوجه می‌شود که ما به او اعتماد کرده‌ایم که انجام برخی از کارها را به او سپرده‌ایم، در نتیجه خوشحال شده، احساس مسئولیت می‌کند و در آینده نیز فرد مسئولیت پذیری می‌شود.

و در پایان اگر گاهی فرزندتان نتوانست کارها را در حد عالی انجام بدهد، او را تنبیه نکنید، سرش غر نزنید و نگویید تو از عهده هیچ کاری برنمی‌آیی، زیرا اعتماد به نفسش را از دست می‌دهد. بنابراین فرصت دیگری به او بدهید و کمکش کنید تا کارش را درست و دقیق انجام دهد.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x