اقتصاد سیاسی ترامپ؛ پیش به سوی جنگ تجاری
ترامپ و تیم مشاورانش تخمین درستی از میزان نارضایتی کارگران عمدتا سفید پوست ( یقه آبی) بخش تولید امریکا داشتند؛ عمده آنها با افول صنایع تولیدی مانند صنعت خودرو و فلزات در امریکا بیکار شده و سطح رفاهی آنها تنزل کرده است.
واقعیت های موجود نشان می دهد که ترامپ و خانواده اش ، به عنوان فعالین اقتصادی ، از باورمندان جهان شدن و تجارت ازاد بین المللی هستند. چه انکه میزان سرمایه گذاری اقتصادی او در کشورهای در حال توسعه چندین برابر کشور خود او امریکاست و چه انکه تقریباً تمام محصولات برند لباس اینویکا ترامپ در آسیا تولید مَی شود. اما ترامپ در مقام کاندیدای ریاست جمهوری و اکنون در عالی ترین مقام إجرائی کشور امریکا روایتی دیگر را بیان می کند.
به نظر می رسد، ریشه این دوگانگی در پایگاه رای ترامپ باشد. به نظر مَی رسد او و تیم مشاورانش تخمین درستی از میزان نارضایتی کارگران عمدتاً سفید پوست ( یقه آبی) بخش تولید امریکا داشتند؛ که عمده انها با افول صنایع تولیدی مانند صنعت خودرو و فلزات در امریکا بیکار شده و سطح رفاهی آنها تنزل کرده بود. و ترامپ محور اقتصادی کمپین خود را بازگرداندن صنائع تولیدی به امریکا قرار داد. این گروه که تمرکز آنها در ایالتهای مهم و تعیین کننده انتخابات مانند میشیگان ، ایندیانا ، پنسیلوانیا و اهایو بود، نهایتاً شیفته شعار ترامپ برای بازگرداندن تولیدات و کارخانه به امریکا شدند و عوامل نهایی شکست هیلاری کلینتون را رقم زدند.
اما این استراتژی یا شعار چه الزامات اقتصادی به همراه خواهد داشت. پاسخ به این سوْال پیکره سیاستهای اقتصادی ترامپ را اشکار می کند که در چهار چوب سلسله موارد زیر قابل جمع بندی است.
١- سیاست حمایت از تولید داخل ؛
اعمال فشار و یا تشویق شرکتهای بزرگ برای بازگردادن کارخانه های تولیدی به داخل امریکا
تبعات اصلی :با توجه به بالا بودن دستمزد کارگران امریکایی، هزینه تولید بالا رفته و محصولات تولید امریکا قدرت رقابت خود را در بازار از دست خواهند داد. از سوی دیگر بالا رفتن قیمت تمام شده محصولات در امریکا موجب إفزایش قیمتها برای مصرف کننده نهایی می شود.
در پاسخ به این مشکل تیم ترامپ دو سیاست مکمل به شرح زیر تعریف کرده است.
٢- سیاست اعمال تعرفه به محصولات خارجی
اعمال تعرفه و گمرکی بر کالاهای کشورهایی که تراز تجاری امریکا با انها بسیار منفی است ( مانند چین، ألمان و مکزیک) . این تعرفه در محدوده بین ٢٠ تا ٤٥ درصد در نظر گرفته شده است.
تبعات اصلی: درامد دولت از محل تعرفه ها إفزایش یافته و دولت توان سرمایه گذاری در بخشهای زیر بنائی و یا ساخت دیوار مکزیک را مَی یابد! از سوی دیگر با اعمال تعرفه قیمت تمام شده محصول برای مصرف کننده امریکایی إفزایش پیدا می کند.
٣- سیاست کاهش مالیات بر تولید :
سیاست دیگر برای کمک به تولید کنندگان داخلی، کاهش مالیاتها است. که این مورد هم از شعارهای اصلی کمپین ترامپ بوده است.
تبعات اصلی: کاهش مالیاتها برخلاف سیاست قبلی موجب کاهش درامد دولت می شود. که این امر موجب تعدیل درامدهای حاصله از سیاست شماره ٢ مَی شود.
چالش ها:
چالش اصلی پیش روی ترامپ ، مساله سازوکارهای سازمان تجارت جهانی که امریکا از اعضا مؤثر و کلیدی آن است. اگر ترامپ بخواهد در چارچوبه های این سازمان رفتار کند، نمی تواند به طور سرخود بر برخی کشورهای خاص، مانند چین و آلمان، اعمال تعرفه کند. و در صورت تخلف باید منتظر واکنش های بین المللی به ان باشد. که حتی مَی تواند تاثیرات سیاسی نا بأورانه ای مانند اتحاد اروپا با چین را به همراه داشته باشد ( امری که جرقه های ان در اجلاس اخیر داووس و سخنان شی پنگ رییس جمهور چین زده شد). این امر در نهایت می تواند به جنگ تجاری با چین منتهی شود و اعمال تلافی جویانه آنها منتهی شود. اما در صورتیکه بخواهد به ساز و کارهای سازمان تجارت جهانی پایبند بماند، معلوم نیست که به نتایج مورد انتظار خود برسد و وعده های انتخاباتی خود برسد.
دیگر چالش بسیار مهم، با بالا رفتن هزینه تمام شده کالا برای مصرف کننده نهایی ، نرخ تورم تیز إفزایش خواهد یافت. تخمین ها نشان مَی دهد، این تورم بین ٣-٥ درصد خواهد بود، که فشار بیشتر آن بر دوش طبقات پایین جامعه و بخشی از پایگاه رای ترامپ خواهد بود.
مساله مهم دیگر از بین رفتن محیط رقابتی برای محصولات تحت حمایت دولت است که در بلند مدت موجب کاهش کیفیت و رقابت پذیری انها در سطح بین المللی خواهد شد.
*کارشناس اقتصادی