دولت رقیب سرسخت بخش خصوصی درصنعت برق
بیش از یک دهه بعد از ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 هنوز هم بخش خصوصی برای تحرک در اقتصاد ایران با مشکل مواجه است.
اگر موضوع خصوصیسازی را از سیاستهای کلی اصل 44 جدا کنیم، یکی از بخشهای مورد تاکید در این سیاستهای ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری فضا دادن به بخش خصوصی است. توصیهای که در عمل اجرا نشده و هنوز هم دولت بزرگترین رقیب بخش خصوصی در اقتصاد است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد ، کارشناسان میگویند، جایگاه بخش خصوصی در اقتصاد ایران را میتوان به کودک نوپایی تشبیه کرد که برای رشد و تعالی نیاز به حمایتهای دولت دارد. علی شمس اردکانی، رییس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی تهران به عنوان یکی از فعالان قدیمی حوزه صنعت به ویژه صنعت انرژی در این باره میگوید: «نمایندههاى بخش خصوصی درهمه جلسات در سطح ملی، از جمله شورای اقتصاد حضور دارند. ما مسائلمان را مطرح میکنیم، اما توسعه بخش خصوصی نیاز به یک اراده ملی دارد که دولت به عنوان حاکمیت، حمایت از این بخش را بپذیرد. نه اینکه فقط آمار اعلام کند و از عمل خبری نباشد. از زمانی که نفت کشور، به سمت ملی شدن رفت، در واقع همان موقع کلاه برسر بخش خصوصی رفت.»
عمده پروژههای عمرانی یا توسعهای به طور مستقیم یا غیر مستقیم در اختیار دولت است. اتفاقی که سبب شده، اصل 44 قانون اساسی که بر رونق و توسعه خصوصیسازی تاکید داشته، محدود به شعار بماند. در واقع عملکردها نشان میدهد بین بخش خصوصی و دولتی در ایران مرز باریکی وجود دارد که این مرز به سمت بخش دولتی مایلتر است. قدرتنمایی بخش دولتی در حوزه برق به طور پررنگتری به چشم میخورد. هرچند تلاشهای بسیاری برای صادرات برق انجام شده، اما موانع در این مسیر بسیار است. دولت به عنوان مالک بزرگ نیروگاهها و بزرگترین تولیدکننده و فروشنده برق، باید حضور بخش خصوصی را بپذیرد و او را در میدان صادرات بازی بدهد، اما بخش خصوصی میگوید، این پذیرش سخت است و با وجود تاکید اصل 44 برای میدان دادن به بخش خصوصی، دولت فضای حرکت را به بخش خصوصی نداده است.
رییس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران در تعبیری از این فضای فعالیتی برای بخش خصوصی میگوید: «آب که نباشد، حتی بهترین شناگر هم که باشی، نمیتوانی حرکت کنی».
از دولت یازدهم توقع نداشتیم
آنطور که صادرکنندههای بخش خصوصی برق میگویند، صادرات برق مشکلات بزرگی دارد، بخش خصوصی گله میکند که دولت توجهی به خواستههای تولیدکنندهها ندارد. از سویی دولت هم اعلام میکند که توان بخش خصوصی پایین است و تحرکی هم از سوی آنها نمیبیند. بهمن صالحی، به عنوان یکی از فعالان بخش خصوصی در زمینه صنعت برق با بیان اینکه درست است که در دو دولت قبل، بسیاری از بخشهای کشور آسیب دید؛ اما این توقع از دولت یازدهم بود که برای توسعه صادرات توجه جدی به بخش خصوصی داشته باشد، میگوید: عملکردها نشان میدهد که در این حوزه موفقیت ایجاد نشده است. البته امیدواریم در ماههای پایانی، دولت اقداماتی در این زمینه انجام دهد. هرچند که نتیجه این اقدامات به سرعت عملیاتی نمیشود، اما به هر حال یک حرکت است.
او اضافه میکند: در واقع اگر دولت در ماههای پایانی فعالیت خود، حرکتی کند که حاوی پیام باشد، بسیار میتواند مفید باشد. مثل ایجاد معاونت صادراتی در حوزه معاون اول یا پرداختن به بعضی پدیدهها مثل صادرات برق یا تجارت برق میتواند این پیام را به بخش خصوصی برای حرکت منتقل میکند که دولت از بخش خصوصی حمایت میکند. همانطور که میدانید، به لحاظ توان تولید نیروگاهی بیش از 72 هزار مگاوات نیروگاه نصب شده در کشور داریم، بیش از 50 هزار مگاوات نیز در حال نصب داریم که این ظرفیت در هیچ کدام از کشورهای منطقه نیست.
پتانسیل طبیعی ایران در تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه
صالحی با اشاره به گستردگی جغرافیایی ایران تصریح میکند: از نظر جغرافیایی در شمال و جنوب کشور یک تفاوت فصلی وجود دارد که مزیت محسوب میشود. جنوب ایران نسبت به شمال ایران و همینطور تفاوت افق از شرق به غرب همگی مزیتهای بسیاری برای تولید برق ایجاد کرده است. به طور طبیعی اگر شرایط فراهم شود، میتواند برای ایران مزیت باشد. این در حالی است که سالهاست میشنوید که خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان و هند به نتیجه نرسیده است. این تصور وجود دارد که خط لوله یا خط انتقال گاز را تا مرز میکشیم و از آن طرف، هم آنها متقابلا این خط را تا مرز ایران میکشند که در یک نقطه به هم متصل شود.
این موضوع شاید به آسانی قابل تصور برای اجرا باشد، اما فقط مساله زیرساخت نیست و دیپلماسی هم اهمیت ویژه دارد. یعنی علاوه بر دیپلماسی عمومی نیاز به دیپلماسی اقتصادی داریم. همین نبود دیپلماسی اقتصادی فعال سبب شده تا خط 3 انتقال برق به ارمنستان که تا سال گذشته فعال بود، به دلیل یک سوءتفاهم، اجرایی نشود. اینها از جنس همان بحثهایی است که مورد توجه قرار نگرفته است.
چرا با توسعهیافتگی فاصله داریم؟
این فعال بخش خصوصی میگوید: شاخصی است که میتوان با آن ارزیابی کرد، چرا ما هنوز با توسعهیافتگی فاصله داریم و هنوز منافع ملی خود را به خوبی نمیشناسیم؟ صرفنظر از اینکه هر جناح یا گرایشی سرکار بیاید، ما فرصتهایی داریم که در حال از دست دادن آن هستیم. ناگهان بازار خوب ایران در پاکستان با وجود یک رابطه خوب و در حال توسعه جدی در حوزه انرژی، به دست رقیب چینی میافتد. این رقیب اتفاقا در نقطهای نزدیک به ایران یعنی بندر گوادر در حال فعالیت است. اینها مفاهیم و پیامهایی دارد. خط انتقال گاز و برق که از شرق پاکستان و شرق چین حرکت میکند تا به این کشور برسد، همگی حاوی پیامهای جدی برای ما است که تاکید میکند در حال از دست دادن بازار هستیم.
پیام باقری، رییس کمیته صادرات فدراسیون صادرات انرژی با اشاره به اینکه بسیاری از کشورها برای حمایت از بخش خصوصی خود در داخل یا خارج از کشورشان نماینده یا نمایندگانی را مامور میکنند تا به طور ضمنی فعالیت آن شرکت یا واحد را تضمین کند، میگوید: دولت ایران با وجود تاکیدات بسیاری که بر میدان دادن به بخش خصوصی دارد، در وقت عمل معامله را به نفع بخش دولتی سوق میدهد. نمونه چنین رخدادی را میتوان در بخش صادراتی برق دنبال کرد. این در حالی است که بخش خصوصی به دلیل محدودیتهای سرمایهای که دارد درصدد است تا حداکثر بهرهبرداری و سوددهی را از هر پروژهای داشته باشد و از آنجایی که سابقه طولانی در بخش بازرگانی بینالمللی دارد میتواند بازار مطلوبتری را برای محصول تولیدی خود (هر کیلووات ساعت برق) فراهم کند.