حکایت این کولبران و آن پولبران
در سوز سرمای زمستان یا گرمای طاقتفرسای تابستان، از صبح تا شب و از شب تا صبح، کولش را برای نان اجاره میدهد. این داستان زندگی روزمره بیشتر مرزنشینان غربی کشورمان است.
کولبرهایی که هر روز کولهایشان را به مزد اندک اجاره میدهند تا مجبور نباشند شبها دستان خالیشان را از فرزندانشان مخفی کنند. کمرهای خمیده و پاهای ورمکرده و پردرد، همیشه همراهشان است. در کنار تمام این درد و رنجها، مرگ هم سایهشان را تعقیب میکند تا در کوچکترین لغزش پا یا سنگ زیر پایشان، گریبانشان را بگیرد. این روزها هم که مرگ پشت بهمن مخفی شده و تنها منتظر گرفتن جان بیجان کولبران است. کولبرانی که درد کولشان آنقدر زیاد است که طاقت تحمل بهمن را ندارد. هفته گذشته بهمن جانگیر، جان چهار کولبر را گرفت و شش نفر دیگرشان را راهی بیمارستان کرد. هنوز دلمان از داغ این خبر سرد نشده بود که دیروز هم سه کولبر دیگر گرفتان بهمن شدند و با وخامت حال به بیمارستان منتقل شدند. دردشان زیاد بود و حالا بیشتر شده. چشم فرزندانشان هر روز به راه بود و حالا با اشک چشم انتظار پدرانشان هستند. باید کاری شود تا کودکان این کولبران دیگر چشم انتظار نباشند و شبها با خیالی آسوده و شکمی سیر سر بر بالین بگذارند. در روستاها و شهرهای نوار مرزی، شغل کم است، امکانات کم است، راه هموار کم است، درمانگاه کم است، کارخانه کم است، وسیله نقلیه کم است و ... اما بیکاری زیاد است، درد زیاد است، گرسنگی زیاد است، سرما زیاد است، راه ناهموار زیاد است و ... .
کولت را چند کرایه میدهی؟
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون ، سن و سال در کولبری هیچ اهمیتی ندارد. از 12 سال تا 80 سال کولشان را اجاره میدهند. پسر نوجوان 12 ساله کول نحیفش را اجاره میدهد به بار 40 کیلویی، شاید هم بیشتر. پیرمرد 80 ساله که حالا زمان استراحت و چای خوردنش در باغ و باغچه است، کول خمیدهاش را به باری سنگینتر از وزن خود اجاره میدهد. کولبرانی که اگر راه جانشان را نگیرد، بیماری و ضعف استخوانها آنها را از پا میاندازد.
کولبران اجناسی مانند تلویزیون، کولر، بخاری، لاستیک، پوشاک، منسوجات، سیگار و ... را به دوش میکشند و ازراههایی میگذرند که در نگاه شاید حتی کوهنوردان نیز تنها با لوازم و تجهیزات بتوانند از آنجا عبور کنند. اما این کولبران برای دریافت مبالغ بسیار ناچیز در حد 50 هزار تومان، این بارها را به دوش میکشند و درد و رنج و سختی و خطر مرگ را به جان میخرند. این شغل که شاید هنوز هم بسیاری حتی آن را شغل ندانند، میتواند یکی از خطرناکترین و سختترین مشاغل در ایران باشد. اما توجهات به آن بسیار کم است.
مرزنشینان را دریابیم
کولبری در مرزهای استانهای مرزی کشورمان مثل سیستان و بلوچستان، خراسان، کرمانشاه، آذربایجان غربی و کردستان، شغل بسیاری از مرزنشینان است اما در مرزهای غربی کشور بیشتر و راه هم صعبالعبورتر است. مرزنشینان کشور همیشه با مشکلات اقتصادی، نبود اشتغال، کمبود امکانات رفاهی و معیشتی و عدم توسعهیافتگی روبهرو بودند و هستند. سید حسن حسینی، جامعه شناس و مدرس دانشگاه تهران، درباره مشکلات مرزنشینان گفت: «به طور کلی استانهای مرزی ما و بخش مرزنشینان با محرومیت روبهرو هستند. در استانهای مرزی ایران مانند هر کشور دیگری بحث استراتژیک بودن آنها مطرح است. مثل استانهای خوزستان، بوشهر، بخشهایی از استان هرمزگان و قسمتی از استان کرمانشاه که در آنهاتاسیسات نفتی ایجاد شده است و وجود این چاههای نفتی در آنها یکی از دلایل استراتژیک بودن آنها به شمار میرود. یک از دلایل عدم توجه به استانهای مرزی نیز بحث تعارضات مرزی و جنگهایی است که رخ میدهد. اولین نقاطی که تخریب میشود و مراکز صنعتی آن از بین میرود، مناطق مرزی است. مانند جنگ هشت ساله عراق و ایران که این نکته را به وضوح نشان داد. بزرگترین پالایشگاه نفتی که در آن زمان در آبادان بود وجود داشت، تخریب شد. همچنین یکی از بزرگترین اسکلههای تجاری که در خرمشهر بود نیز نابود شد. این یکی از دلایلی است که حکومتهای مرکزی کمتر در این مناطق سرمایهگذاری کردند و این نکته به خصوص در منطقه خاورمیانه که ما در آن حضور داریم، بیشتر به چشم میخورد».این جامعه شناس درباره توجه به استانهای مرزنشین در دوران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب، توضیح داد: «قبل از انقلاب توجهی به این مناطق نمیشد. اما خوشبختانه در نظام جمهوری اسلامی که حدود 40 سال از عمر آن میگذرد میتوانیم بگوییم بیشتر توجه به مناطق مرزی صورت گرفته است اما به رغم اینکه جنگ بوده است، میتوان گفت که روند توسعه در این مناطق به کندی پیش میرود.امکانات آموزشی، جاده کشی، تاسیس دانشگاه و مواردی از این دست، از جمله مواردی بوده است که در این استانها کمتر وجود داشت اما در حال حاضر توسعه داشته است».
بارهای سنگین بر کول کولبران
البته که برخی شهرهای مرزی که به مناطق آزاد تبدیل شدند کمی احوالشان بهتر است اما باید این را در نظر داشته باشیم که ایران با هفت کشور بیش از 6000 هزار کیلومتر مرز خشکی دارد و با ایجاد چند منطقه آزاد نمیتوان درد تمام مرزنشینان را تسکین داد. مرزهای غربی کشور که قبل از انقلاب جزو محرومترین نقاط ایران بود، بعد از انقلاب و در زمان جنگ تحمیلی هشت ساله نیز آسیبهای بسیاری را متحمل شداما برای بازسازی، ترمیم و رفع مشکلات این نواحی اقدامات چشمگیری انجام نشده است».
حسینی درباره وجود بحران بیکاری و روی آوردن برخی اقشار جامعه به شغلهایی نظیر کولبری گفت: «ما در حال حاضر با بحران بیکاری در تمام کشور مواجه هستیم. با توجه به دوران جنگ و تحریمهای سیاسی و اقتصادی که در این سالهای اخیر از طرف دنیا به ما تحمیل شد، یکی از پیامدهای آن ضربه دیدن اقتصاد جامعه است. یکی از وجوه ضربه دیدن اقتصاد نیز بخش اشتغال است. کارخانهای تاسیس نمیشود، مزارع برای کشاورزی به صورت مکانیزه یا غیر مکانیزه توسعه نیافته است، فعالیت دامداریها دچار مشکل شده است. خود به خود عدم توسعهیافتگی در بخش اقتصادی منجر به بالا رفتن میزان بیکاری در بین کسانی است که در سن اشتغال هستند. استانهای مرزی با توجه به وضعیت گذشته نیز بیشتر صدمه دیدند. آنها برای رفع مایحتاج و معیشتشان به کارهای مختلفی از جمله باربری روی آوردند. البته این پدیده در بازار تهران هم وجود دارد. در بازار تهران یا بازارهای مرکزی شهرها به دلیل عدم امکان رفت و آمد وسایل نقلیه نیز با کولبری روبهرو هستیم». این مدرس دانشگاه با توجه به اینکه کولبران کار سختی انجام میدهند و بارهای بسیار سنگین را جابهجا میکنند افزود: «کولبران قاچاقچی نیستند. کسانی هستند که عموما به صورت قانونی این کار را انجام میدهند. اما تعداد کسانی که باربری میکنند، زیاد شده است و دلیلش این است که دولت مرکزی اجازه توسعه تجاری را در مناطق غربی کشور برای توسعه اقتصادی این مناطق داده است. یکی از سیاستهایی که دولت برای رونق اقتصادی کشور پیشبینی کرده است، توسعه اقتصادی در شهرهای مرزی بوده است. از این سیاست نیز تعدادی کولبر بیرون آمده است. میتوان گفت در این وضعیت به کولبرها ظلم شده است. در دنیای سرمایهداری ظلم به کارگران عمومیت دارد. همین رفتگرانی که در سطح شهر کار میکنند هم به اندازهای که تلاش میکنند، مزد دریافت نمیکنند. بسیاری از آنها شب در خیابانها و بزرگراههای شهر مشغول کار هستند و جانشان در خطر تصادفات است. استثمار کارگران در نظام سرمایهداری بسیار مشهود است و بارها در مورد آن بحث شده است. به نظر من کولبران نیز بخشی از همین کارگران هستند که استثمار میشوند. کولبران تخصصی ندارند و نیروی جسمی و بدنی خود را میفروشند تا بتوانند زندگی کنند. البته امدواریم که شرایط بهتر شود و امکاناتی برای جابهجایی کالا توسط آنها فراهم شود. البته که اینها تنها آرزوهای خوبی است و تا تحقق آنها راه بسیار است». حسینی میزان زاد و ولد در شهرهای مرزی را بیشتر از شهرهای مرکزی دانست و گفت: «از لحاظ جمعیتی نیز خود به خود در جوامع کمتر شهری شده ما و در بخشی از استانهای کشور، میزان رشد جمعیت و زاد و ولد نسبت به استانها و شهرهای مرکزی بیشتر است. وقتی تعداد زاد و ولد بیشتر باشد با توجه به اینکه در سطح ملی دچار بحران بیکاری هستیم ،قطعا در سطح منطقهای که جمعیت و زاد و ولد بیشتر هست ،به نسبت مشکل اشتغال نیز بیشتر است. با وجود اینکه توسعهیافتگی کمتری نیز دارند و این بیکاری را تشدید میکند. درمناطق مرزی مخصوصا برای سرپرستان خانوار که باید از راهی که مقبولیت و مشروعیت دارد امرار معاش کنند و هزینه زندگی را فراهم کنند، کار بسیار سختتر است. امیدواریم حکومت مرکزی و دولت ما جامعهای آرامتر را فراهم کند. همچنین تلاشهایی صورت گیرد تا تحریم جدیدی شکل نگیرد و روابط مناسبتری با دنیا داشته باشیم تا اقتصاد ما در بخش تولید و توزیع و تهیهکنندگان ارزاق روزمره آرامتر باشد. بیشتر مرزنشینان با مشکل معیشت روبهرو هستند. سرمایهگذاران حاضر به سرمایهگذاری در این مناطق نیستند. کارخانهای ساخته نمیشود، شرکتی تاسیس نمیشود و به همین ترتیب شغلی نیز وجود ندارد تا مرزنشینان در آن کار کنند. سالهاست که بسیاری از مرزنشینان، کودکان، زنان، مردان و کهنسالان، برای امرار معاش کولبری میکنند. افرادی که برای کسب درآمد زندگی خود مجبور به حمل اجناس بین دو طرف خط مرزی میشوند».
کولبری قانونی است
با توجه به سخنان شهاب نادری، نماینده مجلس شورای اسلامی، فعالیت کولبران قانونی است و آنها از وزارت کشور مجوزهای لازم را دریافت کردهاند و تنها مشکل نیز بر سر عدم ساماندهی آنهاست و این وظیفه وزارت کشور و دستگاههای ذیربط آن است. نادری همچنین در سخنانش در هفته گذشته گفت: «مقام معظم رهبری بارها بر این نکته تاکید داشتند که نباید به دنبال کولبرهایی رفت که دنبال یک لقمه نان جهت گذراندن معاش خود هستند بلکه باید در پی قاچاقهای سازمان یافته بود».عباس تدین، وکیل پایه یک دادگستری درباره فعالیت قانونی کولبران به «قانون» گفت: «اگر این کولبران مجوز فعالیت داشته باشند و این اقدامات اشخاص در امر کالاها و اشیا به رسمیت شناخته شده باشد، مصداق قاچاق نیست و برخورد با آنها قانونی نیست. عمل آنها با توجه به اینکه مجوز فعالیت دارند مصداق قاچاق نیست و مشروعیت دارد. البته این نکته یک شکل قضیه است. اما اگر آنها مجوز نداشته باشند و ساماندهی شکل نگرفته باشد، غیرقانونی است. استانداری یا مسئولین مربوطه باید برای ثبتنام و ساماندهی آنها اقداماتی انجام دهند و همچنین میزان کالاهایی که میتوانند با خود حمل کنند را برایشان مشخص کنند. اگر این کولبران در این طرح ساماندهی ثبتنام نکنند و کالاهایی را بدون مجوز وارد کنند برخورد با آنها مانند سایر اقشار جامعه است».
تنها طبیعت باعث مرگ کولبران نیست
کنترل مرزهای یک کشور برای هردولتی از اهمیت فراوانی برخوردار است و کنترل مرز جزو اولویتهای اصلی امنیت هر کشوری به شمار میآید. با توجه به شرایط حساس منطقه خاورمیانه و با توجه به شرایط حساس کشور عراق و درگیر جدی عراق با گروه داعش، امنیت مرزیا این مناطق نیز اهمیت بیشتری دارد. در اینجا مشکلی که وجود دارد و آن همزمانی پاسداری از مرزهای کشور با موضوع مبادلات گسترده کالا در مرزهاست. در اینجا قانونی تحت عنوان «نحوه بهکارگیری سلاح در زمان انجام وظیفه توسط نیروهای نظامی» وجود دارد. هنگامی که حقوقدانان این مساله را با عوامل محترم مرزبانی مطرح میکنند، اعلام میکنند که ما از راه دور نمیتوانیم از این شرایط قانونی استفاده کنیم. در واقع ما نمیتوانیم تشخیص دهیم که آیا فرد حاضر در تیررس جزو گروههای تکفیری یا گروههای معاند نظام است یا کولبری عادی است و از آنجایی که پاسداری از مرز برای ما در اولویت وظایف قرار دارد، مجبور به شلیک میشویم. در بهمن سال 92 تعدادی از کولبران در مناطق مرزی کوهستانی استان کرستان مورد اصابت گلوگه قرار گرفتند. چند تن از آنان در پی اصابت گلوله جان خود را از دست دادند و چند تنی هم نجات پیدا کردند. به گفته کولبرانی که نجات یافتند و خبرهایی که در رسانهها مطرح شد، ماموران بدون اخطار به آنها شلیک کردند و در هنگام شلیک نیز قسمت پایین تنه را مورد هدف قرار ندادند. در نهایت مشخص میشود که این افراد کولبری عادی هستند و به عنوان شهروند صرفا بهخاطر شرایط اقتصادی کشور اقدام به باربری در نقطه صفر مرزی کردهاند». تدین درباره قانون بهکارگیری سلاح توضیح داد: «نحوه برخورد با افراد در قانون نحوه به کارگیری سلاح احصا شده است و برای تمام ارگانهایی که مجوز استفاده از سلاح را دارند مانند نیروی انتظامی یا نیروهای مرزبانی، طبق قانون نحوه به کارگیری سلاح، آموزشها و مقررات لازم پیشبینی شده است و حق تیراندازی مستقیم به افراد را ندارند. ابتدا اخطار است و پس از توجه نشدن به اخطارهای مکرر ایست، تنها میتوانند سمت پایینتنه را مورد هدف قرار دهند. اما نحوه حضور این اشخاص در آن منطقه یا نحوه استفاده از سلاح نیز مورد توجه است. در قانون مجازات اسلامی پیشبینی شده است که اگر تخلف از سوی مامور صورت گرفته باشد و تقصیر متوجه مامور باشد، جبران خسارت و دیه به عهده مامور است. اگر مامور معذور بوده است،به عهده آمر است و اگردر نهایت آمر نیز تقصیری نداشته باشد، جبران خسارت به عهده دولت است. در صورت ریختن خون کسی که جرم نداشته است، دولت موظف به حداقل پرداخت دیه است که در قانون پیشبینی شده است.اما دفاعیه نیروی انتظامی و مرزبانی به مساله شلیک مستقیم این است که قانون نحوه به کارگیری سلاح در مرز، در فاصله های زیاد قابلیت اجرایی ندارد».
حمایت از کولبران را جدی بگیریم
با توجه به وضع معیشت کولبران و محرومیت مناطق مرزنشین، دولت و دستگاههای ذیربط باید برای حمایت از آنها اقداماتی انجام دهند.این حقوقدان درباره ارگانهایی که باید از کولبران حمایت کنند افزود: «با وجود اینکه کولبران صنفی ندارند، این امر به عهده فرماندار و استاندار است. اینها متولی برقراری نظم در آن مناطق هستند. در گام اول بایدمسئولیت را به عهده فرماندار و استاندار این محل بگذاریم. در واقع آنها موظف هستند که این کولبران را تحت پوشش حمایتی خود قرار دهند و اقداماتی را برای رفاه آنها فراهم کنند. میتوانند کارتهایی صادر کنند و آنها را به مرزبانی و نیروی انتظامی معرفی کنند تا از بروز مشکلات جلوگیری کنند و بتوانند بدون مشکل از محل عبور کنند و رفت وآمد خود را انجام دهند. در اینکه بسیاری از آنها از سر ناچاری شانههای خود را زیر بار سنگین کالا ستون میکنند، شکی نیست اما این نکته که هیچ نهاد دولتی یا غیردولتی هم وجود ندارد که از کولبرها به ویژه در مواقعی که آسیب میبینند حمایت کند، باعث تاسف است. مردم این نواحی تنها نگاهشان به دست مسئولان است تا باری از شانههایشان برداشته شود. آنها نیاز به برخورد قانونی ندارند. نیاز به تدبیر و سیاست و سرمایهگذاری دارند تا شاید قامت خمیدهشان دوباره راست شود.