قاتل: باید از راه قانون وارد میشدم
مرد بنگاهدار که یک سال قبل همسایهاش را به خاطر ریختن تفاله چای با ضربه چوب بیسبال به قتل رسانده بود، روز گذشته محاکمه شد.
پانزدهم دیماه سال گذشته، کارکنان یکی از بیمارستانهای تهران، مأموران کلانتری 161 ابوذر را از مرگ مشکوک مردی 49 ساله به نام یوسف با خبر کردند. لحظاتی بعد، مأموران پلیس در محل حاضر شدند. برادر یوسف که شاهد ماجرا بود، گفت: ما در طبقه اول ساختمانی مسکونی در خیابان ابوذر زندگی میکنیم. پنجره یکی از اتاقهایمان هم به روی خیابان باز میشود. ساعتی قبل برادرم مقداری تفاله چای از پنجره به پیادهرو ریخت. این موضوع اعتراض مردی را به همراه داشت که آنجا بنگاه دارد. برادرم با آن مرد که سیاوش نام دارد سر این موضوع دعوا کرد. وقتی دعوایشان بالا گرفت، سیاوش از مغازهاش چوب بیسبال برداشت و به برادرم ضربه زد که بیهوش شد. وقتی او را به بیمارستان منتقل کردیم، پزشکان گفتند که به مرگ مغزی مبتلا شده است به خاطر همین ما اعضای بدنش را به بیمارستان نیازمند اهدا کردیم.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خراسان ، با اطلاعاتی که برادر مقتول در اختیار پلیس گذاشت، متهم بازداشت شد. متهم به جرمش اعتراف کرد و در شرح ماجرا گفت:یوسف و برادرش مدام زبالههایشان را از پنجره به بیرون میریختند. بارها در این باره به آنها هشدار دادم، اما توجه نکردند. روز حادثه یوسف مقداری تفاله چای به پایین ریخت. به رفتارش اعتراض کردم، اما او و برادرش با چوب به من حمله کردند. برای دفاع از خودم چوب بیستبال برداشتم و ضربهای به مقتول زدم که کشته شد.
متهم در تحقیقات بعدی هم حادثه را شرح داد و صحنه جرم را هم بازسازی کرد. با کامل شدن تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده و سیاوش روز گذشته از زندان به جلسه دادگاه منتقل شد. بعد از اینکه قاضی عبداللهی رسمیت جلسه را اعلام کرد، اولیای دم گفتند که خواستهشان قصاص است. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: 17 سال مدیر تدارکات سینمایی بودم تا اینکه از کار تعدیل شدم. بعد از آن بود که یک بنگاه املاک اجاره کردم و مشغول کار شدم. مقتول و برادرش در طبقه بالا زندگی میکردند. آنها چندبار آشغال و آب به پایین ریخته بودند و چون وسواس داشتم، اعتراض کردم و خواستم دیگر تکرار نکنند، اما آنها توجهی نکردند و دوباره این کار را انجام دادند.
متهم در توضیح حادثه هم گفت: روز حادثه متوجه شدم بار دیگر آب و آشغال روی موتور و جلوی مغازهام پاشیده شده است. وقتی مقتول را دیدم به رفتارش اعتراض کردم، اما توجهی نکرد و از محل رفت. از رفتارش خیلی عصبانی شدم به همین دلیل لحظاتی بعد وقتی دوباره از راه رسید، دوباره به او اعتراض کردم. او این بار همراه برادرش به من حمله کرد. هر دو با چوب من را کتک زدند. من هم برای دفاع از خودم چوب بیسبالی برداشتم و به سمت مقتول پرتاب کردم که به سرش برخورد کرد و روی زمین افتاد. متهم در آخرین دفاع گفت: نمیدانستم اعتراضهایم منجر به درگیری میشود و قصد کشتن نداشتم میخواستم از خودم دفاع کنم. با این حال نباید با مقتول و برادرش وارد مشاجره میشدم و باید از راه قانون وارد میشدم. هیئت قضایی بعد از ختم جلسه وارد شور شدند.