وزارت کشور جور شهرداری را میکشد
فرو ریختن ۱۷ طبقه ساختمان پلاسکو در زمانی کوتاه فقط یک اتفاق نبود؛ این حادثه پیامهای زیادی در خود داشت؛ پیام بیتدبیری مسئولان شهری پایتخت؛ پیام آنچه پس از اتفاقات قبلی در همین خیابان جمهوری درک نشد و حادثه دلخراش پلاسکو را باز هم در همان خیابان رقم زدند.
حضور در مقابل دوربین در روز پنجشنبه مهمترین اقدامی بود که به ذهن مسئولان شهری میرسید. ۱۷طبقه فرو ریخت اما ظاهرا آب در دل برخی مسئولان شهری تکان نخورد و جالب اینکه آقای شهردار تنها در روز اول برنامه اعلام رسیدگی را داشت و پس ازآن خبری از او نبود. این رفتار محمدباقر قالیباف چندان دلچسب نبود اما درآن روی سکه وزیری حضور داشت که مسئولیتش برای رسیدگی به ریزش ساختمان پلاسکو و نجات آتشنشانان محبوس درزیر آوار کمتر از قالیباف بود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، عبدالرضا رحمانی فضلی روز پنجشنبه در مسیر رسیدن به لرستان بود تا به وضعیت مردم آن منطقه رسیدگی کند اما به محض اطلاع از فرو ریختن نخستین ساختمان مدرن تهران به پایتخت بازگشت به مدیران و معاونان خود دستور داد تا به سرعت مساله فروریختن و آتش سوزی ساختمان پلاسکو را بررسی و راهکاری برای نجات آتشنشانان بیابند.در حکمی به معاون عمرانی خود نوشت:«با توجه به وقوع حادثه تاسفبار ساختمان پلاسکو و پیرو دستور رئیسجمهور محترم به موجب این حکم به جنابعالی ماموریت ویژه داده میشود بررسیهای لازم نسبت به علل و عوامل بروز این حادثه تلخ و تاسفآور با هماهنگی و همکاری اعضای محترم ستاد مدیریت بحران کشور معمول و از عملکرد دستگاههای ذیربط و معرفی قاصرین و مقصرین احتمالی در اسرع وقت گزارش جامع و دقیق تهیه و به اینجانب ارائه نمایید.». شهردار تهران اما چهره نگران به خود گرفته و به دوربین نگاه میکرد. رحمانی فضلی تمایلی نداشت تا در مقابل دوربین برود چرا که مدیریت بحران را به خوبی آموخته بود و قدرثانیههایی که باید صرف کمک به اصل موضوع کند را درک میکرد.
متهم اصلی بیتوجهی به هشدار؟
قابل تاملترین نکته در حادثه روز پنجشنبه ساختمان پلاسکو به هشدارهایی باز میگردد که پیش از این بارها نسبت به عدم امنیت کافی آن هشدار داده شده بود؛ مانند سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهر تهران که گفت:«پیش از این عوامل آتشنشانی بارها نسبت به وضعیت ایمنی ساختمان پلاسکو هشدار داده بودند.» حتی محسن پیرهادی عضو اصولگرای شورای شهر هم گفته بود:« بهرغم بیش از هفت اخطاری که طی سه سال گذشته و ۲۱ اخطار درکل آتشنشانی به مدیران و کسبه ساختمان پلاسکو دادند، بیتوجهی، تنها واکنش آنان بوده است و این غم سنگین به مجموعه شهرداری و آتشنشانی تحمیل شد» مهدی چمران نیز که رابطه خوبی با قالیباف دارد پس از این سانحه هشدارها را تایید کرد اما به نحوی سخن گفت که از تقصیر آقای شهردار بکاهد. او در مورد عدم توجه کارگاههای ساختمان پلاسکو به اخطاریههای آتشنشانی اظهار کرد: «متوقف کردن کار چنین ساختمانهایی وظیفه شهرداری نیست زیرا نیاز به دستور مقام قضائی دارد. تعطیلکردن کارگاهها مقدماتی دارد و طول میکشد.» او همچنین با اشاره به اینکه طی سه سال اخیر ۱۴ اخطار بابت ناایمنبودن ساختمان پلاسکو داده شده است، گفت: «در عرض سه سال اخیر ۱۴ اخطار به ساختمان پلاسکو داده شده بود که این محل امنیت لازم را ندارد و آخرین اخطارها که برگ رونوشت آن به فرمانداری، قوه قضائیه، استانداری و سایر نهادهای ذیربط ارسال شده مربوط به مرداد ماه امسال بوده است.» وی افزود: «متاسفانه ساختمانهای دیگری نیز همانند ساختمان پلاسکو در تهران وجود دارد که باید برای این ساختمانها یا کارگاهی تولیدی که ایمنی لازم را ندارند چارهای اندیشیده شود. » بیتوجهی شهرداری تهران به این هشدارها به مثابه عذر بدتر از گناه است. به طور سادهتر میتوان چنین روایت کرد که آگاهان به خطر ریزش ساختمان پلاسکو هشدار داده بودند اما شهرداری تهران بیتوجه به این هشدار به فعالیت روزمره خود ادامه دادند و شاید اینچنین میپنداشتند که با رئیسجمهور شدن قالیباف، مسئولیت بازسازی و تخریب بر عهده شهردار بعدی خواهد بود اما تقدیر خلاف این تصور بود و اکنون انگشت اتهام بی توجهی به هشدارها درباره وضعیت نامطلوب ساختمان پلاسکو به سمت قالیباف است و بس!
مقصر کیست؟
نکته قابل تامل آنجا بود که به اذعان اکثر کارشناسان متهم اصلی ریزش ساختمان پلاسکو، آنهایی هستند که منافع سیاسی خود را ارجح بر جان هموطنان دانستند و ژست سیاسی گرفتن در مقابل دوربینها برایشان ارزشمندتر از برنامهریزی برای بازسازی و یا حتی تخریب ساختمانهایی مانند پلاسکو است. جالب آنجاست که افکار عمومی اکنون قالیباف را دارای سهم بزرگی در ریزش ساختمان پلاسکو به دلیل بی توجهی به هشدارها میدانند اما سایتهای منتسب به او سعی درمتهم کردن پاستورنشینان دارند مانند سایت فردا که در صفحه نخست خود مصاحبه با رئیس کارگروه ایمنی و آتشنشانی شورای شهر تهران را منتشر کرده که طی آن، پرویز یاراحمدی گفته است:«این ساختمان و ساختمانهای مشابهش مکرر در دورههای مختلف مدیریتی از آتشنشانی اخطار گرفتهاند. از آنجا که این ساختمان کارگاهی بوده است، امکان پلمبش در اختیار وزارت کار بوده است که بهرغم اینکه این موضوع از طریق آتشنشانی به بازرسی این وزارتخانه گزارش شده اقدامی صورت نگرفت.» این اظهارات یعنی پاک کردن صورت مساله و متهم کردن وزارتخانه دولت! چنین رویهای که از سوی نزدیکان و حامیان قالیباف دنبال میشود برای فرار از تقصیر و کوتاهی است. آقای قالیباف چرا در روز دوم یعنی جمعه حضور پررنگی در محل سانحه نداشت. برخی این گمانه را مطرح میکنند که قالیباف در روز دوم آفتابی نشد چرا که این تصور وجودداشت سوالاتی از او پرسیده شود که توان پاسخگویی برایش نبوده است و به نوعی تبلیغات احتمالی انتخاباتی او را دچار آسیب میکرده است پس همان نمایش روز نخست برای او کافی بود و برخی از یارانش وظیفه تغییر مسیر سانحه فرو ریختن ساختمان ۱۶طبقه به سمت دولت را بر عهده دارند.
روی دیگر سکه آرامش بخشی وزیر کشور
در آن روی سکه وزیر کشور است و فعالیتها به سرعت در حال انجام است. عبدالرضارحمانی فضلی وزیر کشور، به همراه سردار حسین ساجدی نیا رئیس پلیس پایتخت و سیدحسین هاشمی استاندار تهران بار دیگر از محل حادثه ساختمان پلاسکو بازدید کردند. در این دیدار ساجدینیا توضیحاتی در خصوص نحوه امداد رسانی و عملیات آواربرداری به وزیر کشور ارائه کرد. آنچه وزیر کشور در این دو روز انجام داد بسیار بیش از وظایفش بود که یکی از این اقدامات اطمینان و آرامش بخشی به مردم بهویژه خانواده آتشنشانان شهید یا محبوس بود. مثلا از آنجا که بخشی از کسبه این پاساژ نگران دارایی خود بودند.وزیرکشور گفت: «مردم نگران اموال خود نباشند و پلیس از گاوصندوقهای مکشوفه حراست خواهد کرد.» به گفته رحمانی فضلی «نشت گازوئیل در محل آوار باعث شده تا خطراتی در محل حادثه باقی بماند»
دستور ویژه وزیر کشور برای مدیریت بحران
وزیر کشور که مطابق برنامهریزی قبلی در استان لرستان به سر میبرد، دستورات ویژهای برای سازمان مدیریت بحران، استاندار تهران و شهردارتهران به عنوان مسئول مدیریت بحران صادر کرد. رحمانیفضلی در دستور صادره خطاب به استاندار تهران، شهردار تهران، سازمان مدیریت بحران و همچنین معاونت عمران و توسعه و معاونت انتظامی و امنیتی وزارت کشور، اتخاذ و اعمال حداکثر تدابیر و اقدامات لازم برای کنترل ابعاد حادثه، پیشگیری از سرایت آن به سایتهای مجاور، نجات گرفتارشدگان و انتقال امن مجروحان را خواستار شد.
قانون چه میگوید؟
بیش از ۴۸ ساعت است که شبکههای اجتماعی به جولانگاه، آه و ناله مردم درغم از دست دادن آتشنشانها تبدیل شده است. مردم گروه، گروه دستههای گل به ایستگاههای آتشنشانی اهدا میکنند و برای گرامی داشت انسانیت و از جانگذشتگی آتشنشانان شمعهای تزیینی در این ایستگاهها روشن میکنند. چه کسی پاسخگو است؟ تنها پوشیدن یونیفرم ستاد بحران برتن مدیران شهری نشانه پاسخگویی است؟ مر قانون باید رعایت شود، بر اساس قانون مسئولیت این حادثه بر عهده کیست؟ قانون شهرداریها در ارتباط با چنین سازههایی صراحت دارد و اعلام میکند،«شهرداری مکلف به اتخاذ تدابیر مؤثر و اقدام لازم برای حفظ شهر از خطر سیل و حریق و همچنین رفع خطر از بناها و دیوارهای شکسته و خطرناک واقع در معابر عمومی و کوچهها و مساکن عمومی و دالانهای عمومی و خصوصی و پر کردن و پوشاندن چاهها و چالههای واقع در معابر و جلوگیری از گذاشتن هر نوع اشیا در بالکنها و ایوانهای مشرف و مجاور به معابر عمومی که افتادن آنها موجب خطر برای عابرین است و جلوگیری از ناودانها و دودکشهای ساختمانها که باعث زحمت و خسارت ساکنین شهرها باشد» است. ماده قانونی که اگر اجرا میشد، شاید امروز پلاسکو این نماد تهران قدیم پابرجا بود و شاهد شهادت و فوت دستهای از شهروندانمان بودیم.
استعفا دهید
اکنون خانوادههای نگران آتشنشانان در مقابل تلی از خاک و دود به دعا برای مردان خود مشغول هستند و حتی برخی اخبار مبنی بر نبودن امید برای زندهماندن آتش نشانان نتوانست آنها را به منزل ببرد. این سوال هنوز پاسخی ندارد. چه کسی مقصر است؟ چرا شهرداری تهران اقدام به پلمب و ترمیم یا تخریب ساختمان پلاسکو نکرد؟ چرا آنها خود را در روز دوم در بیرون گود پاسخگویی قرار دادند تا مبادا سوالی شود که پاسخش منجر به کاهش آرای انتخاباتی شود؟ مهمتر از همه چرا مدیران مقصر شهری استعفا نمیکنند که کوچکترین اقدام برای تسلی دل خانواده شهدای آتشنشان وآسیب دیدگان است. آیا استعفای مدیر تنها شعاری زیبا برای مدیران است؟ اکنون افکار عمومی منتظر پاسخگویی روشن به این ابعاد مختلف فاجعه است.