سالانه ۷۰۰ هزارپرنده مهاجر در ایران شکار می شود
ایرانیان به مهاننوازی در دنیا شهره هستند اما این روزها بهجای مهماننوازی مشغول مهمانکشی هستند.
سالانه حدود یک میلیون پرنده به شمال ایران مهاجرت میکنند که براساس آمار، از این تعداد حدود 600 الی 700 هزار پرنده شکار یا نسلکشی میشوند. در کنار این نسلکشی فعالان محیط زیست و حتی ادارات محیط زیست با ژست شیک غذادهی به پرندگان مهاجر، اقدامی که تاکنون صیادان برای صید آنها انجام میدادند، تیر خلاص را به پرندگان مهاجر شلیک میکنند.
قتلگاههایی بهنام تالاب
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون ، با شروع فصل سرما تالابهای شمال و جنوب ایران میزبان میلیونها پرندگان مهاجری است که از سرما به آنجا پناه میبرند اما این پناهگاه برای آنها تبدیل به یک قتلگاه میشود. بهگفته بسیاری از کارشناسان و فعالان محیط زیست، به واسطه جمعیت بزرگ این پرندگان که به تالابهای ایران مهاجرت میکنند، شکار در این حجم را میتوان یک نسلکشی و قتلعام دانست.
حر منصوری یکی از فعالان محیط زیست میانکاله درباره شکار پرندگان مهاجر میگوید:« صید و شکار پرندگان مهاجر در تالابها و مناطق حفاظت شده کشور غیرقانونی است. همچنین بهدلیل شیوع آنفولانزا ، اداره محیط زیست مازندران در نامهای به شکارچیان هشدار داده است که با متخلفین بهشدت برخورد میکند. شکار بیشتر درکنار مناطق حفاظت شده مانند شالیزارها انجام میشود. مرز مناطق حافظت شده بسیار گسترده است. بهعنوان مثال منطقه حفاظت شده میانکاله بیش از 150 کیلومتر مرز مشترک با شالیزارها دارد. برای حفاظت از آنها کمتر از 10 محیطبان وجود دارد، که این کمبود نیرو باعث میشود محیطبانان به خوبی نتوانند کل منطقه را گشتزنی کنند. شکارچیان نیز از این مساله استفاده میکنند و پرندگان را در مرز میانکاله در میان شالیزارها شکار میکنند».
ممنوعیت شکار اوضاع را بدتر کرد
شکار و شکارچی کلاف سردرگمی است که تاکنون هیچ قانونی نتواسته راه حل این مشکل باشد. حرمنصوری با اشاره به اینکه یکی از بخشهای کمپین «ممنوعیت پنج ساله شکار» بوده است، عنوان میکند: «جلوگیری از شکار عواقبی دارد، شاید در یک مقطع زمانی باعث شود که شکار کمتر شود اما در درازمدت جواب نمیدهد. من همیشه مخالف شکار بودهام اما عواقب ممنوعیت شکار را میبینم. زمانی که برای شکارچی پروانه شکار صادر شود، درحالت عادی بهعنوان مثال شکارچی پنج شکار انجام میدهد تا پروانه شکارش لغو نشود و این شکار را در روز و مکان مناسبی انجام میدهد. ولی هنگامی که ممنوعیت شکار میگذاریم، شکارچی با خود میگوید برای سازمان محیط زیست شکار در منطقه حفاظت شده یا شالیزار و تعداد شکار هیچ فرقی ندارد و درنهایت او است که جریمه میشود. آن زمان شکارچی بهجای پنج پرنده 50 پرنده را شکار میکند. آنهم در فصول ممنوع و در مناطق حفاظت شده، این کار را انجام میدهد. پروانههای شکار جزو ابزارهای مدیریتی در حیاتوحش است».
اکو توریسم ،کلید صید پرندگان مهاجر
او ادامه میدهد: «شاید ما بهعنوان حامیان حقوق حیوانات شکار را تحمل نکنیم ولی تعطیل کردن شکار امکانپذیر نیست و این کار مدیریت حیات وحش را بیش از گذشته سختتر میکند. در میانکاله شکارچیان در مرز مشترک با شالیزارها به تالاب نزدیک میشوند و شکار میکنند و محیط زیست نیز با این مشکل درگیر است و این داستان تا زمانی که برای بومیان معیشت پایدار ایجاد نکنیم ادامه خواهد داشت. پرندگان درحال حاضر برای بومیان موجوداتی بیارزش محسوب میشوند و اگر شکار شوند موجب انتفاع آنها میشود و آن زمان ارزشمند میشوند. مساله دیگر جولان شکارچیان مرفه در این منطقه است. بومیان با دیدن این صحنهها احساس تعلق خود را به منطقه از دست میدهند و تنها به نفع خود فکر میکنند.
مناطق حفاظت شده در تمام دنیا
حفظ تالابها در راستای معیشت پایدار بومیان است. اکوتوریسم یکی از ابزارهای حل مشکل شکار پرندگان مهاجر است. این مساله موجب میشود بومیان درگیر اقتصادی شوند که پرندگان ایجاد میکنند.بومیان اگر از پرندگان سودی نداشته باشند برای حفاظت از آنها هیچ اقدامی نمیکنند. درچند سال اخیر پیشرفتهای خوبی در اینباره در میانکاله داشتهایم و بسیاری از بومیان متوجه این موضوع شدهاند که اگر پرندگان بهدلیل صید و شکار از منطقه رانده شوند و یا جمعیت آنها کم شود، گردشگر کمتر به این منطقه میآید و کسب وکارشان از رونق میافتد».
غذادهی بلای جان پرندگان
حر منصوری درباره برهم زدن توازن حضور پرندگان مهاجر میگوید: « جمعیت پرندگان در سال جاری افزایش یافته است. یک سری اشتباهات صورت میگیرد که توازن حضور پرندگان در زیستگاههای مختلف را برهم میزند. غذادهی به پرندگان عامل اصلی این اتفاق است. نه سال پیش به بهانه سرمای شمال ایران بحث غذادهی به پرندگان از فریدونکنار شروع شد و درحال حاضر ادامه دارد. این کار را تاکنون صیادان انجام میدادند. آنها در شالیزارها برای پرندگان دانه میریختند که این کار باعث متمرکز شدن پرندگان میشد و بعد از آن با روشهای مختلف پرندگان را شکار میکردند».
ژست شیک غذادهی برای فعالان محیط زیست
این فعال محیط زیست با اشاره به پیامدهای خطرناک غذادهی به پرندگان، میافزاید: « درحال حاضر جمعیت بیش از پنج هزار قوی فریادکش میانکاله به حداقل رسیده چراکه مهمترین عامل برای انتخاب مکان، زمان و مسیر مهاجرت برای پرندگان غذا است. زمانی که پرندگان میبینند در برخی از مناطق غذا به میزان بسیار بالایی وجود دارد، مسیر مهاجرت خود را تغییر میدهند و این یک تله اکولوپیکی محسوب میشود. همچنین پیام غلطی را به پرنده میدهد که یک زیستگاه غنی و تامین کننده غذا در طول زمستان است. این تمرکز باعث آسیبپذیری آنها میشود. بهعنوان مثال اگر فردی برای لجبازی با سازمان محیط زیست تنها 10 لیتر سم را در 20 هکتار زمین بریزد، 10 هزار هکتار قوی فریادکش از بین میرود. این درحالیست که این 10 هزار قو نباید در 20 هکتار باشند بلکه پنج هزار قوی فریادکش باید در 90 هزار هکتار باشند؛ اینجا تالاب است نه باغ پرندگان. یکی دیگر از مشکلات تمرکز پرندگان در نتیجه غذادهی همین مساله آنفولانزای حاد پرندگان است که بهدلیل همین تمرکز، بهشدت درحال شیوع بین پرندگان است. هنگامی که مسیر مهاجرت را با غذادهی تغییر میدهید، اغلب پرندگان به منطقه صیدگاه میروند و در تور صیادان گرفتار میشوند.
در گذشته شکارچی غذادهی میکرد. درحال حاضر فعالان محیطزیست و حتی خود اداره محیط زیست، چراکه این کار یک ژست و ظاهر شیکی دارد و به عواقب این کار حاضر نیستند فکر کنند. اداره محیط زیست مازندران برای خرید گندم پول جمعآوری میکند درحالی که مدیر تالابهای کشور دکتر باقرزاد کریمی نیز همانند بسیاری از اساتید و کارشناسان حیات وحش تاکید کردهاند که این یک روش اشتباه است ».
سخن آخر
«پرندگان مهاجر را شکارنکنیم». شاید این بهترین شعاری باشد که بتوان این روزها بر تابلوهای اطراف تالابها و دریاچههای کشور نوشت. روزانه هزاران پرنده مهاجر بهدلیل بیتدبیری مسئولان زیر تیغ شکارچیان میروند. بر اساس شواهد سود حاصل از شکار پرندگان مهاجر روزانه به 500 هزار تومان نیز میرسد و این مبلغی است که شکارچیان را به قتل و عام و نسلکشی صدها هزار پرنده مهاجر میکشاند.