ژنرالهای ونزوئلا پشت ماجرای بحران مواد غذایی
وقتی گرسنگی باعث شد در تابستان دهها هزار نفر از مردم ونزوئلا به خیابانها بیایند، پرزیدنت نیکولاس مادورو برای مدیریت عرضه کمبود مواد غذایی به ارتش روی آورد و ژنرالها را مسوول همه چیز قرار داد: از تامین کره تا برنج و از تامین امنیت خیابانها تا نظارت بر کل کشور.
روزنامه واشنگتنپست به نقل از گزارش تحقیقی آسوشیتدپرس مینویسد: «اما ارتش به جای مبارزه با گرسنگی و تامین قوت لایموت مردم، از این وضعیت بهرهبرداری کرده و پولهای کلانی به جیب میزند.» خواربارفروشی به نام «خوزه کامپوس» میگوید وقتی محصولات مغازهاش ته کشید مجبور شد برای تامین کالاهای مغازهاش به بازار سیاه برود؛ بازار سیاه که دست ارتش است و قیمت اجناس را صد برابر قیمتهای مصوب دولتی به فروش میرساند. او میگوید: «ارتش بر تمام مبادلات پولی اشراف دارد. هر آنچه میخواستم در اختیار آنها بود.»
در کشوری که کاهش قیمت نفت موجب ورشکستگی اقتصادی شده و کودکان و زنان و مردان دارای سوءتغذیه یکی پس از دیگری روانه گورها میشوند، قاچاق مواد غذایی به تجارتی پرسود برای ارتشیها تبدیل شده است. براساس اسناد و مصاحبهها با بیش از 60 مقام ونزوئلایی، مالکان شرکتها، کارگران و حدود پنج ژنرال ارتشی، ارتش در بطن این فساد قرار دارد. به گزارش واشنگتنپست، نتیجه این وضعیت این شده که غذا به کسانی که بهشدت به آن نیاز دارند، نرسد. مقامهای قضایی ونزوئلا پروندههایی برای پولشویی از این قراردادهای غذایی تشکیل دادهاند اما تاکنون هیچ اتهامی مطرح نشده است. ژنرال بازنشسته «کلیور آلکالا» میگوید: «تجارت غذا بهتر و بیشتر از دارو است و نفع زیادی در آن به چشم میخورد.»
هوگو چاوز، رئیسجمهوری فقید این کشور، در سال 2004 وزارت مواد غذایی را تاسیس کرد. دولت سوسیالیست او زمینها و کارخانهها را ملی کرد اما سپس آنها را نادیده گرفت و تولید داخلی به مرحله توقف رسید. وقتی قیمتهای نفت در سال 2014 کاهش یافت، دولت دیگر پولی در بساط نداشت تا نیازهای غذایی مورد نیاز را از خارج از کشور وارد کند. ونزوئلاییهای گرسنه تنها راه چاره برای زنده ماندن را «شورش» دیدند اما مادورو مسوولیت حلوفصل مساله و خواباندن شورشهای غذایی را با اختیارات کامل به ارتش واگذار کرد. به گزارش دنیای اقتصاد، «ورنر گوتیرز»، استاد زراعت در دانشگاه زولیا، میگوید دولت اکنون تمام غذای کشور را از خارج وارد میکند اما فساد باعث شده قیمتها سر به فلک بکشد.
به دلیل نگرانیهای مربوط به فساد، سه تا از بزرگترین فروشندگان مواد غذایی در دنیا که هر سه در آمریکا هستند فروش محصولات خود به دولت ونزوئلا را متوقف کردهاند. یک تاجر آمریکای جنوبی بهشرط فاش نشدن نام به واشنگتن پست میگوید از وقتی بحران غذایی در این کشور شدت گرفته میلیونها دلار رشوه به مقامهای ونزوئلایی داده؛ از جمله 8میلیون دلار به کسانی داده که در وزارت مواد غذایی مشغول به کار بودهاند. او میگوید از فروش محصولات غذایی به دولت ونزوئلا سود کلانی بهدست میآورد. براساس اسنادی که آسوشیتدپرس به آن دسترسی پیدا کرده فقط در یک فقره، این تاجر قراردادی 52 میلیون دلاری برای واردات ذرت با دولت مادورو امضا کرد که 20 میلیون دلار آن صرف پرداخت رشوه شده بود. ژنرال رودولفو مارکو تورس میگوید برخی از این قراردادها با شرکتهایی منعقد شده که هیچ تجربهای برای معاملات مربوط به مواد غذایی ندارند. به عبارت دیگر، بسیاری از شرکتها فقط روی کاغذ وجود دارند و وجود خارجی ندارند. اسناد مالی به دست آمده از سوی AP نشان میدهد که مارکو تورس تعاملاتی با شرکت ثبتشده در پاناما به نام «سیستم بینالمللی اطلس» داشت که شرکتی غیرواقعی بود. همچنین یک شرکت دولتی مربوط به تامین مواد غذایی به نام
«J.A. Comercio de Generos Alimenticios » روی وبسایت خود نام شهری صنعتی در سائوپائولو، برزیل، را ذکر کرده که هیچ وجود خارجی ندارد.
این دو شرکت مجعول و غیرواقعی در سالهای 2012 و 2013 بیش از 5/ 5 میلیون دلار جابهجایی پول داشتند. براساس اسناد AP، این حجم پول به حسابی در ژنو واریز شده که تحت کنترل ژنرال کارلوس اوسوریو، وزیر سابق مواد غذایی و برخی اعضای خانوادهاش است. این در حالی است که اوسوریو به تازگی برای نظارت بر شفافیت ارتش برگزیده شده اما به سوالات AP و واشنگتنپست هیچ پاسخی نداد. دولت سوسیالیست میگوید که فساد را جدی میگیرد و با آن به مقابله برمیخیزد. به نظر میرسد عنان همه چیز از کنترل دولت خارج شده است. ژنرال ولادیمیر پادرینو لوپز، وزیر دفاع، در پاییز سال جاری اعلام کرد که «دولت هیچ وظیفهای برای ریشهکنی فساد در هیچ سطحی از سطوح دولتی ندارد.» مردمی که در بنادر کار میکنند میگویند هر روز شاهد «معاملات کثیفی» هستند که در بندر صورت میگیرد. در این میان، کالاها نیز از بندر به بازار میروند و در آنجا به قیمتهایی فوق تصور فروخته میشوند. یکی از کارگران بندر به شرط فاش نشدن نام میگوید گاهی اوقات مقامها تا زمانی که حق و حسابشان پرداخت نشده مانع تخلیه بار کشتیها میشوند. چهار کارگر گمرک میگویند پس از اینکه بار تخلیه شد مقامهای گمرک حق و حساب خود را میگیرند و بعد به بقیه کارها رسیدگی میکنند. لوییس پانا، مدیر شرکت واردکننده مواد غذایی Premier Foods مستقر در کاراکاس میگوید اگر واردکننده بخواهد از این فرآیند رد شود اما سبیل مقامهای مربوطه را چرب نکند غذا در کشتی مانده و در نهایت فاسد میشود. فساد مواد غذایی در حالی است که 90 درصد مردم ونزوئلا چیزی برای خوردن ندارند. فساد با خروج کشتی از بندر متوقف نمیشود. وقتی کالایی ترخیص میشود تازه فرآیند فساد شروع میشود. رانندگان کامیونها میگویند ارتش ایست و بازرسیهایی در طول مسیر برقرار کرده تا مانع قاچاق مواد غذایی شود. رانندگان میگویند اگر سبیل ارتشیها چرب نشود باید قید مواد غذایی را بزنیم و بار را با جنس آن تحویل آنها بدهم.
شبح بدبختی بر سر ونزوئلا
در تاریکی، انبار همچون آشیانه فلزی مسقف در کنار یک پل هوایی به نظر میرسد که افراد بیخانمان در دور و بر آن روی زمین خوابیدهاند. اما در درون این انبار کارگران بستههای کوچک پلاستیکی و سفید رنگی را تخلیه میکنند که بر سر آن جنگ است؟ آیا درون این بستهها شمش طلا است یا اشیایی گران قیمت؟ هیچ کدام. این انبار همچون پادگان میماند و اتفاق افتاده که باندهای تبهکار یا مردم گرسنه به آن یورش بردهاند.
این بستههای پلاستیکی کوچک و سفید رنگ چیزی نیست جز بستههای پنیر. جنگ برای غذا در ونزوئلا شروع شده است. مردم بارها به خیابانها آمدهاند و صدای اعتراض خود را نسبت به قیمتهای فوق تصور و عدم تامین مایحتاج اساسی زندگی به گوش مقامهای کشور خود رساندهاند. در این کشور تفاوت میان فقیر و غنی روشن است. به گزارش واشنگتن پست، برخی اغنیا بهصورت آنلاین از میامی خرید میکنند. خانوادههای طبقه متوسط بده بستان خود را کم و بیش دارند اما قهوه را بدون شیر میخورند و غذایشان از سه بار در روز به دوبار در روز کاهش یافته و به جای راسته گوساله، ساردین میخورند. اما فقرا چه؟ آنها انبه میخورند و در راه بقا میجنگند.
پدرو زارازا، جایگاهدار و کسی که بنزین میفروشد، میگوید جمعه شاهد بودیم که عدهای به یک سوپرمارکت ریختند و هر چه داشت بردند. آنها به دست ارتشیها متفرق شدند. او میگوید: «مقامها در حال از دست دادن عنان امور هستند.» آنچه روزگاری «بحرانی خزنده» نامیده میشد اکنون به مرحلهای خطرناک رسیده است. اکنون یک فاجعه انسانی در این کشور در حال رقم خوردن است. تورم از مرز 700 درصد عبور کرده است. کودکان یکی یکی میمیرند. زنان، مردان، میانسالان و کهنسالان سه روز یک بار اندکی غذا میخورند. این غذا ممکن است اندکی نان یا مقداری انبه باشد. مرگ جمعی مردم از گرسنگی در حال تبدیل شدن به واقعیت است. اگر در ۱۷ نوامبر ۱۹۷۸ «جیمز وارن جونز» یا «جیم جونز» ۹۰۹ نفر را مجبور به خوردن سم کرد تا بزرگترین خودکشی دسته جمعی تاریخ بشریت را رقم بزند اما اکنون این وضعیت در ونزوئلا به گونهای دیگر در حال رقم خوردن است. مردم ونزوئلا نیازی به خوردن سم ندارند. آنها از گرسنگی در حال مرگ هستند؛ مرگ در سکوت. ممکن است آنها نیز بهصورت گروهی روانه گورها شوند تا بزرگترین خودکشی تاریخ این بار به واسطه گرسنگی رقم بخورد. واشنگتن پست وضعیت را این گونه توصیف میکند: «مردمی خسته از فشارهای تحمیلی دولتی، جرائم روزافزون، صفوف بیپایان برای مواد غذایی، فقدان دارو و موج غارت و تظاهرات. شهروندان علیه رهبرانشان بسیج شدهاند.» در روزهای اخیر مردم گروه گروه نام خود را در تومارهایی مینویسند که خواهان سرنگونی مادورو است. «آنگل روندون»، مکانیکی که روزانه یک وعده غذا میخورد، میگوید: «این وضعیت نمیتواند ادامه داشته باشد. اوضاع باید تغییر کند.» چهره مردم و کودکان ونزوئلا یادآور چهرههای کودکان تکیده آفریقایی است. گویی ونزوئلا به آفریقای نیمکره غربی تبدیل شده است.
طغیان گرسنگان
رویای «چاوزیستها» در حال متلاشی شدن است. آنها دیگر رویی ندارند که در میان مردم ظاهر شوند و نباید هم بشوند. یک کامیون حامل برنج وقتی در شرق کاراکاس واژگون شد باعث شد سیل گرسنگان به سویش بیایند و پس از مدتی شکمی از عزا در آورند. «گلنیس سیرا» که مادر 7 فرزند است شانس آورد که توانست کیسهای برنج را از میان دست و پای مردم برباید. برای بسیاری دیگر دیر شده بود زیرا وقتی رسیدند دیگر چیزی نمانده بود و زمین هم از دانههای برنج جارو شده بود. برای سیرا رویا و شایعه به واقعیت تبدیل شده بود اما برای دیگران، برنج همچنان یک رویا بود. برای چند دهه ونزوئلا بهعنوان یکی از با ثباتترین و توسعهیافتهترین کشورهای آمریکای لاتین مطرح بود با طبقه متوسطی که از مواهب نفت بهرهمند بود، اما بحران اقتصادی در دهه 80 و 90 بسیاری از خانوادهها را به زمین زد، اما عصر چاوز که با افزایش قیمت نفت همراه بود باعث شد بسیاری از سقوط آزاد در امان بمانند. به نوشته واشنگتنپست، برنامههای رفاه که در دوران چاوز شروع شده بود با خشکسالی مالی متوقف شد بهگونهای که اکنون مغازهها حتی یک بطری پپسی یا یک بسته سیگار هم ندارند. در دوران چاوز، دولت شبکهای از سوپر مارکتهایی دولتی راه انداخته بود که کالاهای اساسی را به قیمت دولتی میفروخت. اما تورم باعث شد بسیاری از این کالاها برای مردم دور از دسترس شوند. گلنیس سیرا که روزگاری یک انقلابی مدافع چاوز بود، اکنون میگوید: «من چاوزی هستم. لعنت بر آن. وضعیت سخت است. به این دلیل انقلاب در حال مرگ است که ما گرسنهایم.»
بلای نفت
توانایی ونزوئلا برای تولید غذا و کالاها به شدت کاهش یافته زیرا شرکتهای خصوصی از میان رفتند، کنترلی بر قیمتها اعمال نمیشد و هرکس صبح زودتر از خواب بر میخاست مالک جان و مال مردم میشد. به نوشته واشنگتنپست، ذرت، برنج و سایر کالاهایی که در داخل تولید میشدند اکنون باید وارد شوند. کاهش قیمت نفت باعث شده همین اندک مواد غذایی هم وارد نشود. شرکتها هیچ پولی برای وارد کردن مواد خام ندارند. براساس مطالعه دانشگاه سیمون بولیوار، حدود 87 درصد از مردم میگویند که پولی برای خرید غذا در جیب ندارند. نفت به بلای جان چاویستها و سوسیالیستهای ونزوئلایی تبدیل شده است. براساس گزارش «مرکز رصدکننده ستیزهای اجتماعی در ونزوئلا»، در سال 2016 حدود 245 بار مردم به مغازهها یورش بردند. تا ماه می تعداد تظاهرات برای غذا هر ماه 172 مورد بود. چند نفر جان خود را از دست دادند و بسیاری دیگر دستگیر شدند. مادورو میگوید این «جنگی اقتصادی» است که دشمنان و تاجران علیه او تدارک دیدهاند. برخی مقامهای عالی ونزوئلایی معتقدند «هیچ بحران بشردوستانهای در کشور وجود ندارد.»
حمله به کامیونها
این روزها حملونقل مواد غذایی در ونزوئلا به اقدامی دلهرهآور تبدیل شده است. در 20 ژوئن 2016 معترضان یک بزرگراه را بسته و راه دهها کامیون را بند آوردند و آنها را تخلیه کردند. گاه آنها با گلوله یا سنگ مورد حمله قرار میگیرند. بار آنها طیفی از محصولات مانند آرد، پاستا، برنج، ذرت و ... را شامل میشود. اگر کامیونی از دست معترضان به سلامت بگذرد باید از تله نظامیان عبور کند. دادن رشوه و چرب کردن سبیل نظامیان تنها راه عبور از مهلکه است. «آلفردو سانچز»، راننده میگوید: «وضعیت مشابه در کل کشور وجود دارد.» رانندهای دیگر که بارش خوک و جوجه بود میگوید در مسیر شمال به جنوب آراگوا محاصره شده و تمام بارش از سوی مردم گرسنه به غارت رفت. «سورایا سدیلو»، مالک یک شرکت حملونقل میگوید: ونزوئلاییهایی که در آمریکا زندگی میکنند مبادرت به خرید آرد ذرت، شکر، پودر شیر، کاغذ توالت و ... برای بستگان خود کرده و آنها را به ونزوئلا میفرستند. برخی ثروتمندان کالاهای خود را بهصورت آنلاین از میامی یا آمازون میخرند. با این حال، ورود این محصولات به کشور تازه باعث شروع مشکلات است. مقامها برای کنترل خرید و کاهش صفوف مردم به آنها اطلاع دادهاند آنهایی که شماره ملیشان از عدد فلان تا فلان است میتوانند در فلان روز به خرید بروند.
این در صورتی است که خرید بیش از حد معمول باعث بازداشت فرد میشود. اکنون احتکار مواد غذایی یا خرید بیش از اندازه در ونزوئلا جرم محسوب میشود و فرد باید ماهها در زندان بماند. در چنین شرایطی فرد باید با آزادی وداع کند. براساس گزارش واشنگتنپست، پول در دست مردم و دولت میرود که به کالایی نایاب تبدیل شود. اکنون امکان خرید کالا از خارج کشور هم به تدریج سخت میشود؛ چرا که پولی برای پرداخت نیست. شاید این کشور به سویی رود که نفت در برابر غذا به این کشور داده شود. قفسه سوپر مارکتها خالی است. در کشوری که بزرگترین نرخ آدمکشی در جهان را دارد و در آن ماشین ربایی، حملات خیابانی و آدمربایی حرف اول را میزند، دولت ونزوئلا بیش از 9400 نفر را به دلیل تخلف از قانونی که احتکار کالاها را غیرمجاز میداند بازداشت کرده است. گرسنگی در تاریخ ونزوئلا رکورد زده است. این رکورد در گینس هم قابل ثبت است. واشنگتنپست مینویسد: «براساس گزارش گروه حقوقی مستقر در کاراکاس، نیروهای گارد ملی بهصورت دورهای مبادرت به دستگیری فلهای افراد میکند. نام این عملیات «اتوبوس دراکولا» است و هدفش جمعآوری و بازداشت کسانی است که شبها در صفوف مغازهها و سوپرمارکتها منتظر دریافت اندکی نان بخور و نمیر میمانند. این صف ایستادنها اکنون غیرقانونی اعلام شده است. عملیاتهایی از این دست در حال گسترش است. یکبار گفته شد 3800 نفر، بار دیگر هزار نفر، دفعه سوم 9400 نفر به دلیل اینکه شبها در خارج از سوپر مارکتها میایستادند تا هنگام توزیع احتمالی مایحتاج بتوانند اندکی غذای بخور و نمیر به دست آورند بازداشت شدهاند. هیچ یک از مقامهای ونزوئلایی هم در دسترس نیستند و پاسخی به پرسشهای واشنگتنپست نمیدهند. نه تنها فرآیند قضایی شامل حال دستگیرشدگان نمیشود بلکه مجازاتشان بهگونهای است که هیچ نشانی از آن در قوانین ونزوئلا هم دیده نمیشود. اکنون شاید 10 هزار بولیوار معادل 10 دلار آمریکا باشد. موج گرسنگی مردم را به زانو در آورده است. آیا وضع به همین منوال خواهد ماند یا شاهد آتشی زیر خاکستر هستیم که تومار دولت سوسیالیست را خواهد پیچید؟