طعم خریدهای شکلاتی کریسمس
شکلات و شیرینی فروشی آقای «روبنبوگوسیان» با گذاشتن کاج مخصوص کریسمس در ویترین مغازه به استقبال کریسمس رفته.
توی مغازه شلوغ است و خیلیها مشغول خرید شیرینی و شکلات عید هستند. بوگوسیان 74 ساله شیک و رسمی روی صندلی چوبی نشسته و با مشتریهایی که همگی او را میشناسند احوالپرسی میکند. اینجا نخستین شکلاتسازی تهران است. مغازهای که بعد از 80 سال هنوز همان کار قدیمی را ادامه داده و شغل آبا واجدادی خانواده بوگوسیان شده و حالا دامنه فعالیت خود را با فرزندان تا امریکا گسترش داده.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران ، روی یخچالها و میزها پر از کاجهای کوچک و بزرگ و بابا نوئلهای عروسکی است. توی ویترین هم شیرینیهای ارمنی و روسی مثل گاتا، نازک، پیروک، بنچیک و شکلاتهای مارسپان مغز خمیر بادام و پرتقالی، تروفل بادام زمینی با روکش شکلات شیری، میشکا ویفر با روکش شکلاتی، در بستهبندیهای مخصوص عید، مغازه را پر از رنگهای و شاد و خوشمزه کرده.
بوگوسیان میگوید: «این بنچیک یک مدل پیراشکی روسی است که مادر من سالها پیش آن را در این مغازه به همراه مدلهای دیگر پیراشکی درست میکرد و برای من حسابی خاطرهانگیز است.» لهجه بوگوسیان مثل قهوههای این مغازه خالص و اصیل ارمنی است. او برای ما توضیح میدهد که چطور اینجا به نخستین مغازه شکلات فروشی تهران تبدیل شد. پدر و مادر و دو برادر روبن سالها در اوکراین مغازه شیرینی و پیراشکی داشتند و بعد از انقلاب کمونیستی مثل خیلی از ارامنه به ایران مهاجرت کردند و در همین حوالی ساکن شدند. آنها ابتدا به عنوان مغازه نانوایی و شیرینی فروشی کارشان را شروع کردند و بعدها با آغاز واردات شکلات از هلند شکلاتسازی را در این مغازه شروع کردند و با استقبال زیاد هموطنان ارمنی و مسیحی واقع شدند و کم کم مغازه شد شیرینی فروشی و شکلات سازی.
حالا هم پسرهای بوگوسیان این حرفه را با خود به امریکا بردهاند و در چند شهر با برند «مینیون» کارخانه شکلاتسازی دستساز راه انداختهاند. از بوگوسیان که خودش در پاریس تحصیل کرده، میپرسم مینیون یعنی چه؟ میخندد و انگار یاد خاطرات قدیمیش در پاریس افتاده باشد، میگوید: «مینیون به زبان فرانسه یعنی گربه ملوس و نازنازی.» او از داخل کشوهایی که گوشه مغازه است آلبومهایی درمیآورد پر از عکس مغازههای پسرش در امریکا و با افتخار آنها را به ما نشان میدهد. عکسهایی که ازدحام مردم را برای خرید در این مغازهها نشان میدهد و خبرگزاریها و هنرمندانی که به مغازه پسرش - هوسپ بوگوسیان - رفتهاند.
با بوگوسیان به کارگاه پشت مغازه میرویم که جایی قدیمی اما تمیز است؛ پر از بوی گرم شیرینی و شکلات. کارگرهای مغازه در حال درآوردن شیرینیها از تنور هستند و حسن آقا سرکارگر پیر و سرزنده، دستگاههای قدیمی شیرینی پزی روسی را نشان میدهد و از روند ساخت شیرینی میگوید. دستگاههای بزرگ و عجیب و غریب برای خامهسازی و پودر شکر و کیک زنی. روی یک اجاق کوچک هم شکلات توی ظرف مسی آرام در حال داغ شدن است و جعبههای شیرینی منتظرند تا شیرینیهای داغ و لذیذ را در آغوش بگیرند.
توی مغازه در گوشهای یک میز قدمی گذاشتهاند و آنجا از کسانی که برای خوردن قهوه و شیرینی میآیند پذیرایی میکنند. کافهای کوچک با چند صندلی قدیمی و یک میز بزرگ. گوشه دیوار مغازه هم عکسهای توی قاب، خانواده بوگوسیان را نشان میدهد. مغازه هر لحظه از مشتریهایی که ارمنی حرف میزنند پر و خالی میشود. بوگوسیان میگوید: «اینجا هنوز هم کریسمس شلوغ میشود. مشتریهای زیادی داریم هرچند حالا مثل گذشته شکلاتها خیلی طرفدار ندارند و مردم شکلات تلخ را بیشتر دوست دارند. اما ما اینجا همه چیز را مثل گذشته پخت میکنیم مثل همین رولتها که حالا به هر شیرینی فروشی بروی میبینی اما فرق آنها با رولتهای ما این است که ما مثل قدیم از تخم مرغ زیاد استفاده میکنیم و برای همین رولتهای ما سفت است و زود وا نمیرود و باید هم زود خورده شود.» انصافاً هم طعم رولتهای اینجا با هر جای دیگری فرق دارد.
بوگوسیان هر چند وقت به عشق 6نوهاش به امریکا میرود و تقریباً همیشه در سفر است اما خودش میگوید عاشق ایران است:«هر بار که میروم بعد از چند وقت انگار یک دستی مرا هل میدهد و برمیگرداند به ایران. من عاشق ایران و این مغازه و کارگرهایش هستم و هر جا میروم اینجا و این محله و ایران برایم چیز دیگری است.»