ایجاد سپر نفتی ایران و عراق در برابر عربستان
روزشمار اجرای توافق اعضای اوپک و تولیدکنندگان غیراوپکی برای کاهش یکمیلیون و 800هزار بشکهیی تولید نفت آغاز شده است و از اول ژانویه 2017 شاهد اقدام این کشورها برای کاهش مازاد عرضه در بازار خواهیم بود.
توافق درون اوپکی و توافق فرااوپکی کاهش تولید نفت اتفاقاتی بودند که به ترتیب بعد از 8 و 15سال برای نخستینبار میافتادند. از اینرو تحلیل پشتپردهها و انگیزههای بازیگران این توافقها از اهمیت بالایی برخوردار است. مهدی عسلی مدیرکل اسبق امور اوپک در وزارت نفت روز یکشنبه مهمان نشست تخصصی بررسی بازارهای نفت و گاز دانشکده تهران دانشگاه صنعت بود و در صحبتهای خود زوایای تازهیی از توافق اخیر کاهش تولید نفت را تشریح کرد. اینکه چرا تولیدکنندگان اوپک به جای کاهش صادرات روی کاهش تولید به توافق رسیدند و این مساله از لحاظ حقوقی چه ارتباطی با فعالیت شبه کارتلی این سازمان دارد. چه اتفاقاتی در اقتصاد و تولید نفت عربستان روی داد که سبب شد این کشور برخلاف سیاستهای سال 2014 و 2015 خود از ابتدای سال 2016 مواضع خود را تغییر داد و بر فریز و کاهش تولید نفت اصرار کرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، حضور یکساله اوپک در صدر اخبار نفتی جهان در سال 2016 ریشه در قدرت این سازمان و اعضای آن در بازار نفت دارد. به گفته مهدی عسلی، هماکنون 43درصد بازار نفت دراختیار اوپک است. اوپک در ذات خود بهعنوان یک کارتل در بازار عمل میکند و در علم اقتصاد خرد قدرت تاثیرگذاری یک کارتل براساس شاخص لرنر محاسبه میشود. شاخصی که براساس محاسبات شخصی عسلی برای اوپک 65درصد است.
عسلی در صحبتهای خود بارها بزرگترین برگ برنده اوپکیها را هزینه پایین تولید نفت خواند که میتواند آنها را در رقابت با غیرمتعارفها شکستناپذیر کند. به گفته این کارشناس، با توجه به هزینههای پایین تولید نفت، اعضای اوپک میتوانند رقیبان خود را شکست دهند. اما همانند اتفاق دو سال گذشته ممکن است رقبا تکنولوژی تولید خود را بالا برده و از هزینهها بکاهند.
پیش از این، کریس کوک رییس سابق بورس ICE لندن در گفتوگویی به این موضوع پرداخته بود که یکی از دلایلی که ممکن است توافق اوپکیها را به شکست بکشاند، این است که محور توافق به جای کاهش صادرات بر کاهش تولید نهاده شده است. عسلی در پاسخ به پرسشی در مورد این موضوع به ریشههای حقوقی این مساله و رندی موسسان اوپک برای پیشگیری از چالش با سازمان تجارت جهانی و مشکلات ناشی از کارتل بودن این سازمان اشاره کرد: «بنیانگذاران اوپک که اساسنامه اوپک را تدوین کردهاند انسانهای عمیق و با سوادی بودند؛ چراکه اصلا روی صادرات بحث نکردند چون با سیاستهای سازمان تجارت جهانی مشکل پیدا میکرد. آنها معتقد بودند که اعضای اوپک کشورهای مستقلی هستند که براساس قطعنامه سازمان ملل متحد روی منابع خود حاکمیت دارند و بهدنبال تعیین قیمت منصفانه برای نفت تولیدی خود هستند. اوپکیها همواره طوری عمل کردهاند که صحبت آنها همواره از تولید بوده و هیچگاه روی افزایش یا کاهش صادرات بحثی نکردند. حتی اعضای اوپک روی قیمت نیز بحث نمیکنند، بلکه همواره موضع اوپک این بوده که باتوجه به قیمت موجود در بازار و نیز حق حاکمیتی بر منابع خود، اقدام به کاهش تولید میکنند. چندینبار شرکتهای امریکایی سعی کردهاند علیه اوپک بهعنوان یک کارتل اقامه دعوی کنند اما این روش همیشه شکست خورده چراکه طبق قطعنامه سازمان ملل اعضای اوپک کشورهای مستقلی هستند که گرد هم میآیند و در رابطه با اینکه آیا حاضر هستند با این قیمت کالای خود را بفروشند، بحث میکنند و به این نتیجه میرسند که تولید خود را کاهش دهند. بنابراین از لحاظ حقوقی اوپک همیشه مجبور است به جای صادرات در مورد تولید بحث کند.»
رابطه بازار عمیق مالی و پیشرفت تکنولوژی تولید
مدیر سابق امور اوپک وزارت نفت در نشست تخصصی که در دانشگاه صنعت نفت برگزار شد، تلاش امریکاییها در کاهش هزینههای تولید نفت شیل با تکیه بر توسعه تکنولوژی به واسطه بازارهای مالی عمیق این کشور را اصلیترین عامل شکست سیاستهای عربستان در دو سال اخیر خوانده و اظهار کرد: «سیاست عربستان مبنی بر افزایش تولید و خارج کردن رقبا از بازار به دلایل مختلفی اتفاق نیفتاد یا اثرگذاری محدودی داشت. تولید نفت امریکا که به 4میلیون و 200هزار بشکه در روز رسیده بود، در سال 2015 تنها 800هزار بشکه در روز کاهش یافت. این مساله علاوه بر بالا رفتن سطح تکنولوژی حفاری افقی تولید وامدار بازار عمیق مالی این کشور نیز هست.
رابطه توانمندی بازارهای مالی و پیشرفت تکنولوژی در کشوری مانند امریکا از دیدگاه عسلی اینگونه توصیف شد: «هنگامی که سرمایه به وفور وجود داشته باشد و نرخ بهره نیز پایین باشد عده زیادی از سرمایهگذاران خصوصا نسل جوانتر و ریسکپذیرتر حاضرند روی تکنولوژیهای جدید سرمایهگذاری کنند. با این اقدامات تولیدکنندگان نفت شیل امریکا توانستند هزینه تولید خود را بهطور متوسط به سطح 35 تا 40دلار در هر بشکه برسانند و با بازگشت قیمتهای نفت به بالای 60دلار میتوانند دوباره به بازار برگردند.»
نفت بالای 60 دلار و تناقض اوپکیها
تناقض دوگانه قیمت بالای نفت و ورود تولیدکنندگان نفت شیل برای اعضای اوپک دیگر موضوعی بود که این مدیر سابق وزارت نفت به آن پرداخت. بنا به باور عسلی نفت بالای 60دلار قاتل شناور بودن تولید اوپک در آینده است. نقشی که اوپکیها با استفاده از مازاد ظرفیت تولید خود برای کنترل بازار بازی میکردند. وی در تشریح این موضوع گفت: «در گذشته اوپک به علت داشتن مقداری مازاد تولید بهعنوان یک تولیدکننده شناور شناخته میشد، اما با ورود تولیدکنندگان نفت غیرمتعارف، کشورهای اوپک در قیمتهای بالای 60دلار نقش شناور خود در تولید را از دست میدهند، بنابراین اوپک تنها میتواند در بازه 50 تا 60دلاری با قیمتها بازی کند. در صورتی که از 50دلار پایینتر بیاید کشورها ممکن است ورشکست شوند و در صورتی که از 60دلار بیشتر شود تولیدکنندگان غیرمتعارف به بازار بازمیگردند.»
رو شدن دست عربستان
یکی از پرسشهایی که از ابتدای سال 2016 ذهن تحلیلگران را به خود مشغول کرده بود، این بود که چه شد عربستانی که دو سال پیاپی خودخواهانه به افزایش تولید خود ادامه داد به ناگاه خواستار کاهش تولید نفت شد. عسلی در تشریح این موضوع علاوه بر مشکلات مالی و کسری بودجه این کشور نکته مهم دیگری را نیز مطرح کرد. عربستان از ابتدای سال 2016 دیگر توانای تولید 10میلیون و 700هزار بشکه نفت نبود. نکتهیی که ایرانیها براساس دادههای اداره اطلاعات انرژی امریکا متوجه میشوند و این موضوع بلافاصله به نمایندگان ایران در وین که مشغول مذاکره بودند، مخابره میشود. عسلی در این باره میگوید:«عربستان نه تنها از لحاظ مالی با کسری بودجه 16درصدی مواجه بود بلکه بنده براساس آمار و ارقام متوجه شدم که عربستان قادر به تولید 10میلیون و 700هزار بشکهیی خود نیست و سریعا این نکته را به آقای کاظمپوراردبیلی که در وین مشغول مذاکره بودند، اطلاع دادم. این نکته از آمار ظرفیت یدکی تولید عربستان
(Spare Capacity) که توسط اداره اطلاعات انرژی امریکا منتشر شد به دست آمد. براساس این آمار، کل ظرفیت یدکی تولید به یک میلیون و 500 هزار بشکه رسیده بود. لیبی، نیجریه و ایران دارای ظرفیت مازاد تولید هستند. در صورتی که رقم تولید مازاد این سه کشور را از ظرفیت یدکی تولید اوپک کم کنیم حدود یک میلیون بشکه برای عربستان باقی میماند.»
وی ادامه داد:«از سوی دیگر عربستان و دیگر کشورها حدود 320میلیون بشکه نفت و فرآوردههای نفتی به صورت ذخیره روی زمین دارند و اقدام به برداشت از این ذخایر کردهاند و از ابتدای سال 2016 در مجموع 60 میلیون بشکه از ذخایر نفت خود برداشته کرده بودند. این اتفاق در شرایطی میافتد که عربستان بخواهد اعلام کند که من در روز 10میلیون و 700هزار بشکه تولید میکنم. تقسیم 60 میلیون بشکه بر تعداد روزها نشان میدهد که هر روز 200هزار بشکه از ذخایر برداشت میشده است. بنده متوجه شدم که اصرار عربستان از ابتدای سال جاری و مطرح کردن فریز و همراه کردن روسیه بدون شک ناشی از این است که این کشور نمیتواند به تولید 10میلیون و 700هزار بشکهیی خود ادامه دهد و نیاز به فرصت دارد تا برای خود مازاد ظرفیت ایجاد کند».
حال چرا این کشور اصرار داشت که ایران و عراق و روسیه نیز به این توافق بپیوندند. به اعتقاد عسلی تنها این سه کشور هستند که میتوانند جای عربستان را در بازار بگیرند. مدیرکل اسبق امور اوپک در وزارت نفت در این باره اظهار کرد:«بررسی وضعیت تولید باقی کشورها نظیر الجزایر و ونزوئلا نشاندهنده این است که ظرفیت تولید آنها درحال کاهش است و از این رو فقط سه کشور ذکر شده، میتوانستند در صورت کاهش تولید عربستان سهم آن را از بازار تصاحب کنند».
چالشهای تقلب عربستان در برابر روسیه
عسلی معتقد است این بار عربستان واقعا خواهان کاهش تولید است و این را میتوان از این نکته متوجه شد که بلافاصله پس از بازگشت از نشست اخیر وین، این کشور همراه با امارات متحده عربی و کویت به مشتریان خود اعلام کردند که تولید خود را کاهش میدهند. رییسجمهور روسیه نیز اعلام کرد که تولید کشور خود را کاهش میدهد. به گفته عسلی اگر عربستان در این شرایط بخواهد تقلب کند با مشکلات فراوانی به خصوص در برابر روسیه مواجه خواهد شد. از سوی دیگر عربستان قادر نیست به تولید خود ادامه دهد و ذخایر انبار این کشور کاهش یافته است. کاهش نفت انبار شده یا نشاندهنده افزایش صادرات است یا باید مصرف داخلی بالا برود که آمارها نشاندهنده این است که هیچکدام از این دو مورد افزایش پیدا نکردهاند. تنها حالت ممکن این است که تولید عربستان کاهش یافته و این کشور مقداری از انبارهای خود برداشت کرده و به نام تولید این کشور به دنیا فروخته است.
پیشنهاد سپر ایرانی-عراقی در برابر عربستان
عسلی در بخش پایانی صحبتهای خود یک استراتژی را برای آینده بازار نفت ایران ارائه کرد. پیشنهادی که کلیت آن تبدیل جنوب ایران به قطب پالایشگاهی و پتروشیمی دنیا با استفاده از نفتخام تولیدی ایران و عراق است. وی استراتژی خود را با پیشنهاد تولید 14 میلیونی توسط دو کشور همسایه آغاز کرد و گفت:«برآوردها نشاندهنده این است که تا سال 2020 تولید ایران به 6 میلیون بشکه در روز خواهد رسید که به نظر من در صورت سرمایهگذاری از این رقم نیز بیشتر خواهد شد. ایران و عراق میتوانند یک استراتژی مشترک اتخاذ کنند و جنوب ایران را مملو از پالایشگاهها و پتروشیمیهای پیشرفته کنند. عراق در این زمینه بسیار عقب است و به تنهایی کاری از پیش نمیبرد اما ایران و عراق میتوانند هر کدام 7میلیون بشکه به صورت برابر نفت تولید کنند. اولا تولید 14میلیون نفت توسط ایران و عراق تبدیل به وزنهیی در برابر عربستان میشود چراکه سعودیها به زودی نمیتوانند به تولید 14میلیونی برسند. ثانیا هر کدام از این دو کشور نیز میتوانند تنها برای اثرگذاری در بازار نفت حدود یک تا دو میلیون بشکه نفت صادرکنند و باقی تولید 7میلیونی نفت را تبدیل به فرآوردههای گرانقیمت نفت کرده و آن را وارد بازارهای جهانی کنند».
عسلی بازار کشورهایی چون هند و چین را برای ایران مناسب ترسیم کرد و گفت:«هندوستان سالانه 6 میلیون اتومبیل وارد جادههای خود میکند. چین نیز چنین وضعیتی دارد و این کشورها به زودی نمیتوانند اتومبیلهای خود را برقی کنند و این مساله حداقل تا 2040 به طول میانجامد. استراتژی براساس نظر پورتر، استاد مدیریت هاروارد تعریف سادهیی دارد و آن برنامهیی است که به شما برتری رقابتی بدهد. اگر ما بتوانیم برنامهیی تدوین کنیم که بتوانیم فرآوردههای خود را به دنیا صادر کنیم یک استراتژی پاییندستی است. ایران برای این کار میتواند نفت خود را به عنوان مثال 2دلار ارزانتر از قیمت صادراتی خود به پالایشگاهها عرضه کند در نتیجه پالایشگاهها نیز بنزین خود را 2دلار به چینیها و هندیها ارزانتر میفروشند. به علت هزینههای پایین تولید کسی نمیتواند ایران را شکست دهد. ایران باید به مرکز صنعت پاییندستی دنیا تبدیل شود. فرآوردهها را نیز نمیتوان به این سادگی تحریم کرد چراکه صدها فرآورده نفتی وجود دارد.»
او در پایان اظهار کرد:«ایران چه با همراهی عراق چه بدون این کشور باید تولید خود را به 7 تا 8 میلیون برساند اما تنها یک میلیون بشکه آن را صادر کند و باقی را صرف پاییندستی کند».