چرا بعضی زنان بازار کار را ترک میکنند؟
در حالی که کارشناسان به انگیزه بالای زنان برای ورود به بازار کار و رغبت به کسب استقلال مالی تاکید دارند، اما آمارها میگویند بخشی از زنان از جمله زنان شاغل به دلایل متعددی از قبیل نبود فرصتهای برابر با مردان، تبعیض در محیط کار، دستمزد کم و نگاه سنتی و محدود به کار زنان، بازار کار را در سالهای اخیر ترک کردهاند و سهم آنها در مشارکت اقتصادی و اجتماعی کاهش یافته است.
بر اساس گزارش مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از وضعیت اشتغال و بیکاری زنان، در برابر افزایش ۱۱.۱ درصدی شاغلان مرد در سال ۱۳۹۴ نسبت به سال ۱۳۸۴، تعداد شاغلان زن با کاهش ۱۲.۶ درصد مواجه بوده است به نحوی که در سال ۱۳۸۴ نزدیک به ۴ میلیون نفر از شاغلان، زن بودند اما این تعداد در سال ۱۳۹۴ به حدود ۳ میلیون و چهارصد هزار نفر رسیده و بیانگر آن است که به طور تقریبی حدود ۵۰۰ هزار نفر از زنان شاغل طی این دوره زمانی کاسته شده است. در واقع به طور متوسط سالانه نزدیک به ۵۰ هزار زن شاغل از بازار کار خارج شدهاند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایسنا، با بررسی آمارهای رسمی طی این دوره زمانی، خروج زنان از برخی بخشهای اقتصادی و روی آوردن یا جایگزین شدن در بخشهای دیگر از جمله مسایل قابل توجه است.
در سال ۱۳۸۴ حدود ۳۸ درصد زنان در بخش خدمات، ۳۳.۶ درصد در بخش کشاورزی و ۲۸.۳ درصد در بخش صنعت مشغول کار بودهاند اما از سال ۸۴ تا ۹۴ تغییرات قابل ملاحظهای در حوزههای شغلی زنان به وقوع پیوسته است، به طوری که بخشهای کشاورزی و صنعت به تدریج سهم کمتری از اشتغال زنان را به خود اختصاص دادند و در مقابل، سهم بیشتری از زنان در بخش خدمات مشغول به کار شدهاند. تا آنجا که سهم زنان در سال ۱۳۹۴ در بخش خدمات به ۵۳.۴ درصد، صنعت ۲۳.۸ درصد و کشاورزی ۲۲.۸ درصد رسیده است.
به بیان دیگر، تعداد شاغلان زن در سال ۱۳۹۴ نسبت به سال ۱۳۸۴ در دو بخش کشاورزی و صنعت به ترتیب ۱۰.۸ درصد و ۴.۵ درصد کاهش و در بخش خدمات با ۱۵.۴ درصد افزایش روبه رو بوده است.
در بحث کاهش آمار شاغلان زن طی ۱۰ سال گذشته دو مساله مطرح است؛ اولین مساله خروج تدریجی بخشی از زنان از بازار کار و دوم کاهش سهم زنان در بخشهای صنعت و کشاورزی و تمرکز در بخش خدمات بوده است.
علیرغم آنکه زنان بیش از ۵۰ درصد نیروی کار کشور را تشکیل میدهند آمارهای رسمی بیانگر آن است که طی سالهای اخیر تعداد شاغلان زن در ایران با کاهش نسبی مواجه بوده و روند نزولی داشته است.
کارشناسان بازار کار میگویند بر خلاف میل و انگیزه بالایی که زنان برای ورود به بازار کار و کسب استقلال مالی دارند بخشی از زنان شاغل به دلایل متعددی ناچار به ترک بازار کار میشوند. آنها وجود نگاههای سنتی و محدود نسبت به اشتغال زنان، عدم تناسب نیاز بازار کار با مهارتهای زنان، نبود فرصتهای برابر، تبعیض در محیط کار، دستمزد کم و فقدان امنیت شغلی را از جمله این دلایل عنوان میکنند.
در یک دهه اخیر با باز شدن فضای فرهنگی و دانشگاهی، سطح تحصیلات در جامعه زنان افزونتر شده و توقعات و انتظارات زنان برای پذیرش مسئولیتهای اجتماعی بالاتر رفته اما بخشی از زنان نتوانستهاند سهم خود را از بازار کار بگیرند، به نظر میرسد که تغییر نوع نگاه به زنان و وجود نگاه محدود نسبت به مقوله اشتغال و فعالیت زنان از جمله موانع اصلی مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی باشد.
برخی از صاحبنظران نیز عدم تعادل میان نرخ اشتغال زنان و مردان را در کاهش مشارکت زنان موثر دانسته و تاکید دارند که اگر نرخ مشارکت زنان در جامعه بالا برود نرخ بیکاری زنان و بسیاری از آسیبهای اجتماعی کاهش مییابد.
مشاور امور زنان و خانواده وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در این باره میگوید: محدود کردن نقش زنان و انکار تواناییهای آنها باوری غلط و اشتباه است و زنان با انجام فعالیتهای کارآفرینانه میتوانند این نوع نگرشها و باورها را اصلاح کنند.
وحیده نگین گسترش نگاه جنسیتی و فرهنگ مردسالارانه را مانع ورود زنان به عرصههای اجتماعی و اقتصادی میداند و میافزاید: اگر نقش زنان و توانمندیهای آنها را محدود کنیم در واقع توان مدیریتی و مسئولیتپذیری آنها را زیر سوال بردهایم.
به اعتقاد وی وقتی زنان تواناییهای کاملا مشابه و به اندازه مردان دارند نباید آنها را تفکیک و برایشان محدودیت ایجاد کرد چون این مساله به بازار کار لطمه میزند.
مشاور وزیر کار در امور زنان به پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی زنان هم اشاره کرده و میگوید: در حال حاضر حدود ۸۷ درصد زنان، غیرفعال اقتصادی هستند و نیمی از فعالان اقتصادی زن نیز در بخش خدمات فعالیت دارند.
نتایج مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از تحولات اشتغال زنان دارای تحصیلات عالی نیز نشان میدهد که تعداد شاغلان زن دارای تحصیلات عالی از حدود ۸۶۰ هزار نفر در سال ۱۳۸۴ به حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در سال ۱۳۹۴ رسیده و افزایش ۶۷.۵ درصدی داشته است.
در سال ۱۳۸۴ بیشترین سهم زنان شاغل دارای تحصیلات عالی به ترتیب در گروههای عمده شغلی متخصصان، کارمندان امور اداری و دفتری، تکنسینها، دستیاران و قانونگذاران، مقامات عالیرتبه و مدیران بوده است.
بر این اساس علیرغم کاهش تعداد شاغلان زن طی این دوره، تعداد شاغلان زن دارای تحصیلات عالی با افزایش مواجه بوده و میتواند نشانگر این باشد که شاغلان زن دارای تحصیلات عالی به نسبت سایر زنان بیشتر وارد بازار کار شدهاند و یا این امر ناشی از تغییر و ارتقای سطح تحصیلات زنان در حین اشتغال آنان است که به تبع آن ارتقای سطح شغلی را به دنبال داشته است.
مشاور امور زنان و خانواده وزیر کار بر این باور است که بالا رفتن میزان تحصیلات در زنان موجب یافتن کار بهتر برای آنها میشود.
او مدرک و میزان تحصیلات را در ورود زنان به بازار کار موثر دانسته و میگوید: مطالعات نشان میدهد که داشتن تحصیلات عالیه زمینه کار بهتر را برای زنان فراهم کرده و موجب تسهیل ورود آنها به بازار کسب و کار شده است.
به گفته مشاور وزیر کار در تمام گروههای شغلی نسبت زنان به مردان کمتر است اما در گروه متخصصان نسبت زنان به مردان به طور قابل ملاحظهای بالاتر است که نشان میدهد زنان با افزایش تحصیلات، در بازار کار فعالیت بهتری داشتهاند.
هم اکنون بسیاری از زنان به دلایل متعددی مانند فارغ التحصیلی، داشتن استقلال مالی، داشتن مهارت و یا سرپرست خانوار بودن متقاضی کار هستند و به اندازه مردان ظرفیت و توانایی کار دارند بنابر این نباید دایره اشتغال آنها را محدود کرد تا قدرت رقابت با مردان را از دست بدهند.
کارشناسان معتقدند در دنیای امروز منعی برای اشتغال زنان در هر شغل و حرفهای وجود ندارد و باید از نگاه جنسیتی به مقوله اشتغال زنان پرهیز کرد چرا که تفکیک جنسیتی در مشاغل به منزله محدودیت است و موجب میشود تا بازار کار با خروج زنان به تدریج آسیب دیده و زنان نیز با کاهش قدرت رقابت و عدم استفاده از ظرفیتهای آنها لطمه ببینند و از گردونه بازار کار کنار بروند.