راهیابی به هاب شدن پروازی دور نیس
قرارداد خرید ایرباس، بویینگ نهایی و ناوگان هوایی ایران وارد فاز جدیدی شد.
قراردادی که وزارت راه و شهرسازی به جای شرکتهای هواپیمایی وظیفه پیگیری آن را به عهده داشت. در حالی که این مساله مربوط به شرکتهای هواپیمایی است و اینگونه دخالتها باعث میشود خصوصیسازی برای همیشه از صنعت هوایی کشور رخت بربندد و به سمت سیستم دولتی حرکت کند. براساس تجاربی که در گذشته وجود دارد، سیستم دولتی نمیتواند شرکتهای هواپیمایی را به سودآوریهای کلان برساند. در این میان اگر شرکتهای خصوصی را با دولتیها مقایسه کنید، مشاهده میشود که خصوصیها بهمراتب از نظر اداره شرکت، عملکرد بسیار بهتری داشتهاند؛ چراکه در شرکتهای دولتی هزینهها همواره بیش از درآمدها بوده است.
اما روند این قراردادها به گونهیی خواهد بود که نهایتا شرکتی مانند «ایرانایر» به دلیل قدمتی که دارد، سرویسدهی بهتری از خود ارائه کند. ارائه سرویسدهی خوب هم به دلیل پرسنل مجرب و خلبانان باتجربه است که آن هم به دلیل فراهم بودن زیرساختها در سالیان دور به دست آمده است. اینها دلایلی خواهد بود که آنان میتوانند سرویسدهی بهتری نسبت به گذشته داشته باشند. اما اگر شرایطی به وجود میآمد که از شرکتهای خصوصی حمایت شود، مسلما همین نتایج به دست میآمد؛ با این تفاوت که به جای اینکه کار را دولتی کنیم و بودجههای دولت را به این امر اختصاص دهیم، پروبال بیشتری به شرکتهای خصوصی بدهیم و سرمایههای داخلی و خارجی بخش خصوصی را به این سمت هدایت کنیم. درخصوص قرارداد ایرباس، به باور من این تعداد هواپیمایی که انتخاب شده، میتواند بازار داخل را تامین کند. با امضای این قراردادها بالاخره مقداری از مشکلات صنعت هوانوردی ایران از نظر ایمنی و امنیت حل میشود. عمده مشکلات شرکتهای خصوصی در گذشته همیشه این بود که به دنبال خرید هواپیمای دست دوم قدیمی بودند تا سودآوری را با پایین آوردن ایمنی هوانوردی افزایش دهند. درحالیکه شرکتهای دیگری در دنیا هستند که با داشتن ایمنی کامل، سودآور عمل کردهاند.
با این حال از دیدگاه من درخصوص این قراردادها، سیاستگذاریها باید به صورت کلان و از طریقی باشد که خصوصیسازی نتیجه آن باشد. بهبود کیفیت شرکتهای خصوصی و محدود کردن آنها به خرید هواپیماهای جدید، مسیری است که باید طی میشد که تاکنون اجرایی نشده است. درمجموع خرید هواپیما از 2 شرکت ایرباس و بویینگ، سیاست بدی به شمار نمیرود. دلیل آن هم به این موضوع بازمیگردد که وابستگی به یک جبهه و یک جناح خاص را کاهش میدهد، هرچند هواپیماهای خوبی از طریق بلوک شرق، در حال ساخت برای ایران است که آنان هم میتوانند در آینده برخی از مسیرهای داخل کشور را تامین کنند.
از سوی دیگر گفته میشود بازسازی ناوگان هوایی، ایران را در منطقه به هاب هوایی تبدیل میکند. بدون شک ایران پتانسیل این قضیه را دارد و لااقل میتواند مسافرهایی که به کشورهای خلیج فارس میروند را جمعآوری و پروازهای مستقیم در کشور را راهاندازی کند. اما اگر در زمینه ناوگان هوایی بهخصوص در بخش تامین سوخت و سرویسهایی که به فرودگاهها داده میشود، خوب عمل شود؛ ایران هم میتواند هاب مسافری و هم هاب باری در منطقه شود. اما باید دید سیاستگذاریها چه نقاط ضعفی دارد تا پتانسیل بالقوهیی که روی نقشه جغرافیا در کشور وجود دارد، بالفعل شود.
بنابراین با پیشروی کارآمد در سیاستهای کلان و برنامههای مدون درازمدت باید جای خود را در منطقه بازپسگیریم، با این شرط که در درازمدت شرکتهای دولتی همچون ایرانایر خصوصی شوند تا هم بار مالی از دوش دولت برداشته شود و هم افرادی که قادر به خریداری این شرکتها هستند آنان را به سودآوری برسانند.
* رییس اسبق سازمان هواپیمایی کشوری