اقتصاد 139 کشور از ایران اسلامیتر است!
شاید تصور و باور عمومی بر این مبنا است که کشورهای اسلامی قاعدتا باید بر محور اقتصاد اسلامی اداره شوند و آموزه های اسلامی آنگونه که در قرآن کریم و سنت ذکر شده است، در این کشورها نمود و ظهور بیشتری داشته باشد...
اما پژوهشی از سوی دو تن از اساتید دانشگاه جورج واشنگتن نشان میدهد که اغلب کشورهای اسلامی اصول اقتصاد اسلامی را رعایت نمیکنند! طی دهه های اخیر مطالعات در حوزه علوم اجتماعی و انسانی در حوزه ای خاص معطوف به تاثیر ادیان بر روابط اجتماعی و سیاسی ممالک و کشورها شده است و نظریات متفاوتی از تاثیر گذاری دین در حوزه های مختلف اجتماع مورد توجه اندیشمندان و پژوهشگران غربی و شرقی واقع شده است. یکی از این حوزه ها بدون شک، حوزه اقتصاد است و تاثیر و تاثر دین بر حوزه اقتصاد مورد توجه برخی از پژوهشگران قرار گرفته تا روابط و پیوند میان دین و فعالیت های اقتصادی در سطح خرد و کلان را در جوامع مختلف به معرض آزمون درآوردند. در پژوهش اخیر که شهرزاد رحمانی و حسین عسکری، دو تن از اساتید دانشگاه جورج واشنگتن انجام داده اند، برآوردی از میزان اسلامی بودن اقتصاد 208 کشور در سراسر دنیا صورت گرفته است که نتایج قابل تامل آن، بسیار جالب توجه است. این دو، از یک روش شناسی خاص، با دسته بندی فعالیت های اقتصادی کشورهای مختلف و استخراج آموزه های اقتصادی از منابع دینی، اقدام به ایجاد شاخصی به نام شاخص اسلامی بودن اقتصاد کشورها کرده اند و بر اساس این شاخص رتبه کشورهای مورد بررسی را از نظر نزدیکی به شاخص های اقتصاد اسلامی مورد ارزیابی قرار داده اند. کشورهای اسلامی چقدر مسلمان هستند؟ این دو پژوهشگر برای دریافت این موضوع، اقدام به جمع بندی اصول اقتصادی در اسلام بر مبنای متن قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم (ص) کرده اند. بر اساس پژوهش این دو، اسلام برخلاف سایر ادیان در مبانی و اصول خود، حتی جزئیات ایجاد یک سیستم اقتصادی کامل و منسجم را ارائه کرده است. هدف اصلی اسلام در اقتصاد از دیدگاه این دو با توجه به مستندات، ایجاد رفاه برای سایر ابنای بشر و به ویژه مسلمانان و همچنین ایجاد عدالت اقتصادی و اجتماعی در همه ابعاد آن است. برای رسیدن به یک شاخص دقیق، این پژوهشگران سه اصل کلی اقتصاد اسلامی را با استفاده از منابع فوق استخراج کرده اند که عبارتند از: 1- دستیابی به عدالت اقتصادی و رشد ثابت اقتصادی 2- شکوفایی در سطح وسیع اقتصاد و ایجاد اشتغال 3- تطابق میان فعالیت های مالی و اصول اسلامی اقتصاد بر اساس این سه هدف کلی، 12 اصل فرعی اقتصاد اسلامی استخراج شده اند که عبارتند از: 1- برابری در آزادی و دستیابی به فرصتهای اقتصادی 2- ایجاد عدالت در همه ابعاد اقتصادی و مدیریت اقتصادی 3- رفتار بهینه با کارگران و ایجاد شغل برای آنها و ایجاد فرصت برابر برای اشتغال آنها 4- آموزش سطح بالا و بودجه بالا برای آموزش به نسبت جی دی پی 5- ریشه کن کردن فقر و ایجاد حداقل های رفاهی برای افراد 6- توزیع برابر ثروت و درآمد در جامعه 7- ارائه خدمات رفاهی و اجتماعی و زیرساختهای مربوط به آنها 8- نرخ بالای پس انداز و سرمایه گذاری همانند بهبود استفاده از منابع ملی 9- درجه بالای استانداردهای اخلاقی، صداقت و اعتماد در بازار و سایر حوزه های اقتصادی 10- تطابق فعالیت های مالی بر اساس اصول اسلامی برای مثال ریشه کن کردن دلالی و سفته بازی 11- تجارت بهتر و بالا بودن کمکهای خارجی بشردوستانه 12- تطابق فعالیت های مالی بر اساس اصول اسلامی به خصوص در حوزه بهره و ربا جدول زیر تمامی این شاخصها را به همراه جزئیات آنها نشان میدهد (برای دیدن عکس در سایز بزرگ، کلیک کنید).
نتیجه حاصل شده از این شاخص سازی بسیار قابل توجه است. در میان کشورها اسلامی دنیا، هیچ کدام از آنها حتی در بین 20 کشور دارای اقتصاد اسلامی جای نگرفته اند! کشورهای ایرلند، دانمارک و لوکزامبورگ به ترتیب رتبه های اول تا سوم را از لحاظ اقتصاد مبتنی بر اصول اسلامی به خود اختصاص داده اند و بهترین کشور اسلامی از لحاظ اداره بر اساس اصول اقتصادی اسلام، مالزی است که رتبه 33 را به خود اختصاص داده است. ایران با رتبه 139 در بین 208 کشور، بعد از کشورهایی همچون، کویت، قزاقستان، برونئی، بحرین، امارات متحده عربی و ترکیه قرار داد!