این ۱۳ نفر، رفیق گرمابه و گلستان ترامپ هستند
ترامپ برای ساماندهی و پیادهسازی طرحهای اقتصادی خود تیمی ۱۳ نفره را انتخاب کرده که در میان آنها میلیاردرها، قماربازان پوکر و بانکداران بزرگ آمریکا دیده میشوند؛ همان کسانی که رفیق گرمابه و گلستان ترامپ هم بودهاند.
با گذشت کمتر از یک هفته از انتخابات آمریکا، هنوز بسیاری از مردم این کشور از نتیجه این انتخابات بهتزده هستند و بسیاری دست به خشونتهای خیابانی زدهاند؛ نتیجهای که از سوی بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران داخل و خارج از آمریکا کمتر پیشبینی شده بود.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از نشریه سکه، البته برای خود من این نتیجه قابل پیشبینی بود؛ چراکه معتقدم خارج از فضای قدرت رسانهها که هدایت افکار عمومی را برعهده دارند، برنده انتخابات آمریکا از قدرت دیگری بهنام دستگذاشتن روی نقطه ضعف اقتصادی کشورش که نگرانی بخش اعظمی از مردم آمریکا بود، بهره برد.
از ابتدا و در کارزار انتخاباتی تاحدودی برنامههای اقتصادی ترامپ در دو بخش داخلی و خارجی معرفی شد که شاید مهمترین سیاست او در داخل آمریکا موضوع مالیاتها بود و اتفاقاً همین برنامههای اقتصادی ترامپ درخصوص کاهش مالیات و حمایت از سرمایهگذاران نگرانیهایی را بههمراه داشت. ترامپ در سایه همین وعدههای اقتصادی از جمله کاهش مالیات، آزادسازی اقتصادی و برچیدن برخی مقررات دستوپاگیر دولتی بود که توانست رئیسجمهور آمریکا شود. او اکنون موجی از انتظارات را برانگیخته که باید پاسخگوی آنها باشد.
نگاهی گذرا به برنامههای اقتصادی او در داخل آمریکا نشان میدهد که اولویت برنامههای اقتصادی او تعیین سقف ۱۵ درصدی مالیات بردرآمد شرکتهای آمریکایی است. شرکتهایی که همین حالا تا سقف ۳۰ الی ۳۵ درصد از درآمدشان را بهعنوان مالیات به دولت میدهند و ترامپ قرار است این اقدام را بهعنوان بزرگترین کاهش نرخ مالیات از زمان ریاستجمهوری رونالد ریگان رقم بزند.
آزادسازی اقتصادی و حذف نظارتهای دستوپاگیر دولتی از دیگر برنامههای اغراقآمیز ترامپ است که میتواند بحران اقتصادی مشابه سال ۲۰۰۸ میلادی در کسری بودجه بیسابقه، کاهش شدید رشد اقتصادی و افزایش بیکاری را درپی داشته باشد و اگر مردم و اقتصاددانان آمریکا بخواهند چنین نشود، باید منتظر معجزه باشند.
نظرات او در مورد سایر جنبههای اقتصادی مانند امنیت اقتصادی، بهداشت و درمان بهسادگی قابل تبیین نیست. بر اساس وعدههای اصلاحات اقتصادی ترامپ آمریکاییها با توجه به درآمدشان مالیاتبردرآمد ۱۰، ۲۰ یا ۲۵ درصدی پرداخت خواهند کرد.
بر این اساس، افراد مجردی که سالانه کمتر از ۲۵ هزار دلار و افراد متأهلی که سالانه زیر ۵۰ هزار دلار درآمد دارند، از پرداخت مالیات معافشده و مالیات افرادی که بیشترین درآمدها را دارند، از ۴۰ درصد به ۲۵ درصد کاهش خواهد یافت. هرچند در نگاه اول این کاهش مالیاتها برای برخی در آمریکا خوشایند باشد، اما برخی هم معتقدند که این موجب تعمیق فاصله طبقاتی در آمریکا خواهد شد.
چنانچه برنامه اصلاحات اقتصادی ترامپ به تأیید کنگره آمریکا برسد، ۱۲۰ هزار مودی مالیاتی آمریکا در سال ۲۰۱۷ از پرداخت مالیات معاف شده، برخی مالیاتهای دولتی از ۲۵ درصد به ۱۵ درصد کاهشیافته و مالیات بر حصر وراثت نیز لغو خواهد شد.
مطابق این برنامه، بودجه دولت آمریکا با کسری بیسابقهای روبهرو شده؛ در دوره ۱۰ ساله پیشرو درآمد خزانهداری آمریکا از ناحیه مالیاتها ۲.۶ الی ۳.۹ تریلیون دلار کاهش خواهد یافت که این میتواند کاهش رتبه اعتباری و تبعات پس از آن را برای آمریکا درپی داشته باشد.
حالا ترامپ برای ساماندهی و پیادهسازی طرحهای اقتصادی خود تیمی ۱۳ نفره را انتخابکرده که در میان آنها میلیاردرها، قماربازان پوکر و بانکداران بزرگ آمریکا دیده میشوند؛ همان کسانی که رفیق گرمابه و گلستان ترامپ هم بودهاند.
میتوان گفت کوچهای اصلی این تیم استیفن میلرو دان کوالسکی، مدیر برنامههای ترامپ و معاونش هستند یا میتوان به میلیاردری همچون جان پالسون اشاره کرد یا یکی از بهترین دوستان ترامپ به نام هاوارد لوربر، مدیر اجرایی گروه هلدینگ وکتور که در زمینه تنباکو و مستغلات فعال است، نام برد.
اندرو بیل، ریاضیدان و پوکرباز قهار، توماس باراکجونیور، مؤسس و رئیس اجرایی شرکت «کولونی کپیتال» در لسآنجلس، استیفن کالک، مدیر اجرایی بانک پسانداز و منتقد سیاستهای بانک مرکزی آمریکا، دیوید مالپس اقتصاددان، دان دیمیکو رئیس و مدیر اجرایی سابق شرکت «نوکور» از بزرگترین شرکتها در زمینه تولید استیل و نویسنده کتاب «ساخت آمریکا»، استیو فاینبرگ موسس و مدیر اجرایی مدیریت سرمایهگذاری سربروس، پروفسور پیتر ناوار اقتصاددان و مدرس تجارت در دانشگاه کالیفرنیا، استیفن مور از طرفداران اقتصاد محافظهکارانه از جمله اعضای تیم اقتصادی ترامپ دیده میشوند.
همین مشاوران اقتصادی ترامپ معتقدند شرکتهای قدر آمریکایی همچون اپل، آمازون، جنرال الکتریک و... که پیش از این با آنها به شکل دیگری برخورد میشد، میتوانند در جبران کسری فوق تأثیر قابلتوجهی داشته باشند. هرچند تیم اقتصادی ترامپ مدعی شدهاند که با تقویت رشد اقتصادی میتوانند بدهی ملی آمریکا را کاهش دهند، اما تجربه دوره جرج بوش که برنامه کاهش مالیاتها را دنبال میکرد، نشان میدهد که برنامه اصلاحات اقتصادی ترامپ فاجعهای اقتصادی را برای آمریکا بههمراه خواهد داشت.
از منظر سیاستهای خارجی، ترامپ در زمینه اقتصاد خواهان بازبینی بسیاری از قراردادهای آمریکا با کشورهایی همچون کانادا، مکزیک، ژاپن، چین و افزایش عوارض گمرکی بسیاری از کالاهای وارداتی شده که از این منظر نیز موجی از نگرانی و بلاتکلیفی را در محافل اقتصادی ایجاد کرده است.
از سوی دیگر و پیش از این ترامپ در مبارزات انتخاباتی خود درباره ایران هم گفته بود: «اگر ایران یک برگه سهام بود، به شما میگفتم آن را برای بلندمدت بخرید؛ چون ۱۰۰ برابر رشد خواهد کرد.» هرچند این جمله ترامپ بدین معنی است که او قصد دارد برای بلندمدت با ایران تعامل تجاری ایجاد کند، اما بسیاری با طرح موارد منفی سعی در تحریک ایران دارند که نباید در این تله سیاسی گرفتار شویم و با اظهارات احساسی آب به آسیاب دشمن بریزیم.
معجزه قرن آمریکا مخالف تجارت آزاد و پیمانهای مرتبط با آن هم هست و در دوران مبارزات انتخاباتی خود همواره اعلام کرده بود که اگر به ریاستجمهوری برسد، از چنین پیمانهایی خارج خواهد شد. همین چندی پیش بود که جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا گفت آماده است تا در صورتی که ترامپ بخواهد درباره قرارداد نفتا با او مذاکره کند، اما رئیسجمهوری منتخب آمریکا بهشدت منتقد این قرارداد تجاری است و تهدیدکرده که آن را لغو یا از اول در مورد آن مذاکره خواهد کرد.
ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی خود از توافقنامه تجارت آزاد ترسیمشده میان اتحادیه اروپا و آمریکا که به نام «مشارکت تجارت و سرمایهگذاری از طریق دریای مدیترانه» معروف است هم انتقاد کرده و از این توافقنامه بهعنوان یک خطر بزرگ برای شرکتهای آمریکایی یاد کرده بود.
حالا علاوهبر منتقدان داخلی در آمریکا بسیاری از ناظران معتقدند که تعهدات ترامپ و اظهارات وی در تبلیغات انتخاباتی با عملکردش در دوران ریاستجمهوری تفاوت خواهد داشت. همین حالا هم در عرصه بینالملل نیز برنامههای اعلامی ترامپ منتقدانی دارد؛ ازجمله رئیس اتحادیه صنایع آلمان به مستأجر جدید کاخ سفید توصیه کرده که از منزویکردن اقتصاد آمریکا پرهیز کند. گریلو تأکید کرده: «آمریکا مهمترین شریک اروپا برای گسترش تجارت جهانی است و محافل اقتصادی آلمان به فراخوان خود برای امضای توافقنامه تجارت آزاد عادلانه در بردارنده پایههای مفید برای آمریکا و اروپا ادامه خواهند داد.»
کارلوس گوتیرز، وزیر بازرگانی دولت جرج بوش هم در سخنانی گفت سیاستهای اقتصادی ترامپ بهشدت برای اقتصاد آمریکا زیانآور و فاجعهبار است و پیش از این در کارزار مبارزات انتخاباتی هیلاری کلینتون در واکنش به سیاستهای اقتصادی ترامپ، «رکود» را تنها ماحصل کاهش بیحساب و کتاب نرخ مالیات دانست. او ترامپ را متهم به تلاش برای ساخت گریزگاههای مالیاتی و حذف قانون مالیات بر ارث کرده که بهشدت علیه طبقه ثروتمندان آمریکاست.
نام ترامپ نهتنها شاخص بورس نیویورک که بزرگترین بازارهای مالی جهان را جابهجا میکند. حتی خبر پیروزی او روی بورس تهران که هیچ رابطه مالی با آمریکا ندارد، تأثیر گذاشت که البته این اتفاق را میتوان مقطعی دانست که بیشتر ناشی از یک جو روانی بود.
حالا ثروتمندان مغرور آمریکایی باید حداقل برای چهار سال مردی را تحمل کنند که هنوز دقیقا نمیدانند قرار است چه برنامههایی را پیاده کند و آیا همانطوری که در کارزار انتخاباتی گفته بود، میخواهد فساد را از کاخ سفید ریشهکن کند.
چهلوپنجمین رئیسجمهور آمریکا مردی است که مجموعه شرکتهای تجاریاش را به نام خود ثبتکرده و گفته میشود حدود چهار میلیارد دلار سرمایه دارد. ترامپ مالک پروژههای عمرانی و برجهای تجاری بسیاری در دنیاست، ازجمله در ترکیه و در کنار آنها تعداد زیادی رستوران، هتل، قهوهخانه، زمینهای گلف و کارخانههای دیگر در سرتاسر جهان دارد.
او برخلاف رقیب انتخاباتیاش که از سیاستمداران برجسته و شناختهشده آمریکا بود، بیش از اینکه سیاستمدار باشد، تاجر است و زبان پول را بهتر از سیاست میفهمد و شاید بتوان گفت تنها عاملی که باعث پیروزی او شد، یک کلمه بود: «اقتصاد».